طرح مجلس تضمین کنندهٔ بیمهٔ کارگران ساختمانی نیست
رئیس کانون کارگران ساختمانی استان قم گفت: مصوبهٔ جدید مجلس برای اصلاحیهٔ مادهٔ ۵ بیمهٔ کارگران ساختمانی بر مبنای طرح سال ۹۳ است و قطعاً به همان مشکل هم دچار میشود.
بهگزارش خبرنگار ایلنا، عباس شیری، رئیس کانون کارگران ساختمانی استان قم، در انتقاد از اقدام مجلس در نادیده گرفتن طرح اصلاحیهٔ مادهٔ ۵ بیمهٔ کارگران ساختمانیِ کمیسیون اجتماعی گفت: نمایندگان مجلس به طرح کارشناسیشدهٔ کمیسیون اجتماعی رأی ندادند و طرحی را مصوب کردند که بیشک اگر به تصویب نهایی برسد در تأمین منابع مالی سازمان تأمین اجتماعی ناتوان خواهد ماند.
شیری در توضیح بیشتر گفت: پیشنهاد افزایش عوارض پروانهٔ ساخت از ۱۵ درصد به ۲۲.۵ درصد جوابگوی کمبودِ منابع مالی سازمان تأمین اجتماعی برای بیمه کارگران ساختمانی نیست. پیشتر، تأمین اجتماعی از نیاز ۱۶ تا ۱۸ هزار میلیارد تومانی خود برای تأمین منابع بیمهٔ کارگران ساختمانی گفته بود، اما طرحی که نمایندگان مجلس به آن رأی دادهاند نهایتاً ۸ هزار میلیارد تومان از این منابع را تأمین میکند و جوابگوی بیمه همهٔ کارگران ساختمانی نخواهد بود.
رئیس کانون کارگران ساختمانی استان قم ادامه داد: حتی اگر هیأت وزیران این رقم را تا سی درصد هم افزایش دهد، باز هم تأمین منابع سازمان برای بیمه کارگران انجام نخواهد شد. ما مطمئن هستیم که شورای نگهبان این طرح را بهدلیل مغایرت با اصل ۷۵ قانون اساسی و مشکل کمبود منابع رد خواهد کرد. طرح احتمالاً دوباره به صحن علنی مجلس بازگردد و باز هم در پروسهٔ بررسی در کمیسیون اجتماعی و انتظار برای رفتن به صحن علنی مجلس بیفتد.
https://www.ilna.ir/fa/tiny/news ـ ۱۳۸۷۴۲۰
خطاب به رییسی و وزارت صمت: اینبار کارگران هفتهتپه با دولت طرفاند
کارگران هفتتپه ۵ سال جنگیدند تا گوشهای ناشنوا در سه قوه باز شد و خلع ید از بخش خصوصی صورت گرفت. موضوع کلیدی برای ما در آن مرحله بقای هفتتپه بود که در حال نابودی کامل بود و طرح اخراج چند هزار کارگر و تغییر کاربری داشتند و با رشوه کل مقامات استان را علیه ما بسیج کرده بودند.
آن مرحله با همت و اتحاد کارگران تمام شد. قرار براین بود که هفتتپه به هفتطرح واگذار شود و این هم جزو توافقات مسؤولین دولتی با نمایندگان ما بود. اما دورهای بهصورت مدیریت پیمانی واگذار شد و این مرحله نهایی هنوز صورت نگرفته است. در اینمدت هفتتپه از مخاطرات قبلی رها شد، اما فساد و پارتیبازی و کارهای پشتپرده همچنان ادامه دارد. دولت توافق کرده واگذار کند اما وزارتخانهٔ زیر دستش مشغول کار دیگری است. دولت بدهیاش به بانک و سهامدار را نمیدهد و هفتطرح هم مانده است چهکار کند و از این بازی بهره میبرد.
حرف امروز ما اینست که کار ناتمام را باید تمام کرد. اینجا چند موضوع را روشن و قاطع اعلام میکنیم:
۱ ـ برگشت به بخش خصوصی تحت هر بهانهای یعنی برگشت ما به خیابان و روز از نو روزی از نو.
۲ ـ مدیران هفتطرح از این وضعیت معلق سوءاستفاده میکنند. انتصاب مدیران بیخاصیت و غیرمسؤول و باندبازی را ما تحمل نمیکنیم. ما دوبار از یک سوراخ گزیده نخواهیم شد. مطمئن باشید.
۳ ـ با دولت رییسی و وزارت صمت اتمامحجت میکنیم که اینبار با شما طرف حساب هستیم. مشکل کلیدی امروز نه هفتطرح است و نه کارگران هفتتپه، بلکه دولت است که معلوم نیست چه خوابی برای هفتتپه دیده است. دولت و وزارت صمت موظف است به توافق و وعدهاش عمل کند. توپ توی زمین شماست.
هفتتپه همین امروز میتواند دو برابر رشد کند، از میزان کشت و شاغل تا کارخانههای جانبی. از طرفی شعار برای تولید میدهید و از طرفی تولید و شرکت را نابود میکنید. مشکل شما هستید. ما کارگران هفتتپه خواستهای معوقمان را دنبال میکنیم، از جمله همکارمان اسماعیل بخشی باید به سر کار برگردد و دیگر مطالبات معوقمانده حل و فصل شود. ما بر نظارت کارگران بر امور شرکت برای توسعه کار و تولید تأکید داریم.
ما قبول نمیکنیم که تعدادی مفتخور و فاسد و تنبل و کاسهلیس مدیران نالایق با سرنوشت ۵۰۰۰ کارگر بازی کنند. شما دارید بحران درست میکنید. ما هم داریم روشن به شما هشدار میدهیم.
کارگر هفتتپه، اتحاد اتحاد!
جمعی از کارگران هفتتپه در بخشهای مختلف، ۲۴ مرداد ۱۴۰۲
اعتراض کارگران ابنیهٔ فنی کرمان به عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل
کارگران ابنبه فنی راه آهن درود از ایستگاه بافق تا شور گزبم، بهعدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و ادامهٔ مشکلات خود اعتراض کردند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، صبح دوشنبه (۲۳ مرداد ماه) کارگران پیمانکاری ابنیهٔ فنی رضوان درود در استان کرمان در اعتراض به تداوم مشکلات خود و دستمزدهای پایین دست از کار کشیدند. بهگفتهٔ آنها، در این محدودهٔ ریلی حدود ۴۰۰ کارگر مشغول کارند که پیمانکار وعده داده بود تا امروز، دوشنبه، طرح طبقهبندی را برای کارگران اجرایی کند که متأسفانه هنوز عملی نشده است. آنها موارد دیگر مشکلات کارگران ابنیهٔ فنی کرمان را لزوم تسریع در اجرای طرح طبقهبندی مشاغل برای افزایش حقوق و پرداخت مطالبات عرفی و مناسبتی عنوان کردند که کارفرما از پرداخت آنها خودداری میکند. کارگران ابنیهٔ فنی راهآهن کرمان با بیان اینکه در جریان اعتراضات گذشته برخی مسؤولان قول مساعد برای رسیدگی به مشکلاتمان را دادهاند، در پایان گفتند: از آن زمان تاکنون اتفاقی نیفتاده و کارفرما هنوز به وعدهٔ خود عمل نکرده است.
https://www.ilna.ir/fa/tiny/news ـ ۱۳۸۷۳۷۳
بیکاری ششماههٔ کارگران شرکت «ابرستارهٔ آذربایجان»
کارخانهٔ ابرستارهٔ آذربایجان، با بیش از ۲۰۰ کارگر، از زمستان ۱۴۰۱ بهمدت بیش از شش ماه تعطیل است. بهگزارش خبرنگار ایلنا، کارگران شرکت تولید مواد غذایی (کیک، کلوچه، و …) «ابرستارهٔ آذربایجان» واقع در شهرک صنعتی ممقان (جنوب غربی تبریز) اکنون حدود شش ماه است که بیکار هستند. این کارخانه دارای بیش از ۲۰۰ کارگر بوده است که اکنون با حدود دهها میلیارد تومان ماشین آلات، از زمستان سال ۱۴۰۱ تعطیل شده است. گفتنی است مشکلی که موجب بسته شدن این واحد شده، شکایت مالک سابق کارخانه از مالکین جدید آن مبنی بر وجود «خیارات فسخ» قرارداد در صورت پاس نشدن چکهای خرید کارخانه است و گویا با پاس نشدن یکی از چکها این مشکل برای کارخانه بهوجود آمده است. دادگاه در تبریز با رسیدگی به این پرونده رأی بهنفع مالک سابق صادر کرده است، اما با وجود پیگیری مالکان جدید برای تجدیدنظر در پرونده و رفتن پرونده به دیوان عدالت اداری، کارفرمای سابق این شرکت اقدام به خواباندن کلیهٔ ماشینآلات و توقف تولید کرده است. مطالبهٔ کارگران و کارفرمای جدید این کارخانه، رسیدگی قوهٔ قضاییه به این پرونده و دستکم خارج شدن کارگرانِ مجموعه از بلاتکلیفی و راهاندازی دوبارهٔ تولید است.
https://www.ilna.ir/fa/tiny/news ـ ۱۳۸۶۴۲۸
درخواست کارگران سرب و روی زنجان به اجرای مادهٔ ۵۲ قانون کار
یک منبع کارگری در شهرستان زنجان به خبرنگار ایلنا گفت: روز گذشته تعدادی از کارگران شرکت سرب و روی زنجان برای وصول مطالبات صنفی خود دست به اعتراض صنفی زدند. بهگفتهٔ یکی از کارگران: خواستهٔ اصلی کارگران سرب و روی، اجرای مادهٔ ۵۲ قانون کار و بازنگری طرح طبقهبندی مشاغل است. بهگفتهٔ وی، در مادهٔ ۵۲ قانون کار، در خصوص کارهای سخت و زیانآور و زیرزمینی مقرر شده که «ساعات کار نباید از شش ساعت در روز و ۳۶ ساعت در هفته تجاوز نماید. بنابراین، قانون کار ایران ۸ ساعت کار در روز و ۴۴ ساعت کار در هفته را مقرر کرده، که این مقدار برای مشاغل سخت و زیانآور با کاهش دوساعتی کار در روز همراه است. این کارگر افزود: قانون طرح طبقهبندی مشاغل، که از چند سال گذشته در این واحد تولیدی اجرا شده، باعث ایجاد شکاف درآمدی میان برخی کارگران شده است، بهگونهای که همهٔ کارگران قادر نیستند بهصورت مساوی از مزایای این طرح برخودار شوند.
https://www.ilna.ir/fa/tiny/news ـ ۱۳۸۷۱۷۳
بازنشستگان با که چانهزنی کنند، با تأمین اجتماعی؟!
وزیر کار مدعی شده که کارگران بروند خودشان با کارفرما چانهزنی کنند؛ خُب، فرض کنیم کارگران اصلاُ توان چانهزنی هم دارند (که البته ندارند)، بازنشستگان چه کنند؟ چهطور باید مستمری حداقلی خود را افزایش دهند؟ کجا بروند و با کی چانهزنی کنند؟
به گزارش خبرنگار ایلنا در ۲۶ مرداد ماه ۱۴۰۲، ترمیم مستمری بازنشستگان بسته به تصمیمگیری برای دستمزد کارگران شاغل است، و با اظهارات اخیر وزیر کار، بهنظر میآید امیدی به ترمیم حقوقها نیست، نه مزد زیاد خواهد شد و نه مستمری. در روز بیست و یکم مرداد، صولت مرتضوی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، با بیان اینکه هیچ برنامهای برای ترمیم مزد در دستور کار نیست، برای افزایش حقوق کارگران یک راهحل بدیع ارائه داد و گفت: «عدد و رقم دستمزد برای حداقلبگیرها است, کارگران میتوانند از قدرت چانهزنی استفاده کنند و حقوق بیشتری دریافت کنند.»
کارگرانی که قدرت چانهزنی و تشکل مستقل و البته قرارداد دائم کار ندارند، چطور قرار است برای افزایش حقوق خود چانهزنی کنند؟ اما گذشته از این، تکلیف بازنشستگان کارگری که درست یا نادرست، افزایش حقوقشان به افزایش مزد کارگران گره خورده چه میشود؟ آنها با چه کسی چانهزنی کنند، با سازمان عریض و طویل تأمین اجتماعی؟ سبد خرید بازنشستگان خالی است و با مستمری ماهانه فقط یک هفته میشود زندگی کرد. بازنشستگانِ حداقلبگیر کارگری بارها این مطلب را تکرار کردهاند، اما نه تأمین اجتماعی و نه وزیر کار پاسخ روشنی برای این انتقادات ندارند.
علی اکبر عیوضی، دبیر کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی استان تهران، در این رابطه میگوید: امسال وضعیت معیشتی بازنشستگان تأمین اجتماعی، آنطور که انتظار داشتیم، بهبود نیافت؛ در شورایعالی کار قول داده بودند تورم را کنترل میکنند تا با افزایش ناچیز مزد و مستمری که مصوب شده، بازنشستگان بتوانند امور زندگی را بگذرند اما به این قول پایبند نماندند. او اضافه کرد: امسال مادهٔ ۴۱ قانون کار اجرا نشد و به تبع آن، مواد ۹۶ و ۱۱۱ قانون تأمین اجتماعی نیز به محاق فراموشی افتاد و جامهٔ عمل نپوشید. متأسفانه «بهبود معیشت» و «کنترل تورم» وعده و وعیدهایی بود که بارها مطرح شد ولی نشانهای از تحقق این وعدهها نشد. «تورم کنترل میشود»، وعدهای بود که در مذاکرات مزدی ۱۴۰۲ و قبل از آن بارها تکرار شد. عیوضی میگوید: این وعده نهتنها محقق نشد بلکه تورم همچنان به پیش تاخت. هنوز نرخهای بالای تورم در اقتصاد ما ادامه دارد، هر ماه تورم ماهانه داریم، یعنی هر ماه همهچیز به نسبت ماه قبل بازهم گران میشود.
او میافزاید: وقتی میگوییم «تورم»، منظورمان اقلام لوکس و تجملی نیست منظور فقط اقلام خوراکی و مایحتاج روزانهٔ زندگی است؛ بازنشستگان مدتهاست دیگر بهدنبال خرید اقلام لوکس نیستند، در تأمین همان خوراکیهای روزانه درماندهاند. در یکسال گذشته، کالاهایی داشتهایم که بیش از صد درصد گران شدهاند، مثل گوشت و مرغ و لپه و لبنیات و سایر اقلام. این فعال صنفی میگوید: نمایندگان مجلس نخواستند و نتوانستند دولت را مجاب به عمل به قانون و اجرای مادهٔ ۴۱ قانون کار کنند؛ وقتی در مذاکرات مزدی، دستمزد نصف تورم افزایش یافت و بزرگترین بیقانونی در حق میلیونها نفر از جمعیت کشور رخ داد، توبیخ و مواخذهای در کار نبود؛ نمایندگان در مورد لندکروز سواری و تفاوت پژو و لندکروز صحبت کردند اما در مورد اینکه چرا به قوانین مزدی عمل نشد، خیر!
https://www.ilna.ir/fa/tiny/news ـ ۱۳۸۸۰۹۹
خودکشی کارگر اخراجی پالایشگاه در آبادان
وقتی معیشتم را میگیری، زندگی را از من گرفتهای (ویکتورهوگو)
یک کارگر اخراجی، به دلیل فقر و بیپولی، با طناب دار در آبادان خودکشی کرد. این کارگر ۳۵ ساله، کارگر اورهالی و روز مزدی پالایشگاه نفت آبادان، در زمانی که خانواده اش در خواب بودند با استفاده از طناب خود را حلق آویز کرده و به زندگی خود پایان داده است.
این پنجمین کارگری است که تنها در فاصلهٔ زمانی دوماهه خودکشی کرده، یا بهتر بگوییم خودکشی شده است، چرا که هر پنج کارگر با قراردادهای کوتاهمدت مشغول کار بودهاند. کار طاقتفرسا و دستمزد اندک و مشکلات معیشتی و نگرانی اخراج از کار بدون دریافت بیمهٔ بیکاری این کارگران را به درجهای از احساس استیصال میکشاند که با اخراج از سوی کارفرما مرگ را بر زندگی ترجیح میدهند.
اما برخی بهراحتی سهم شرایط جامعه را در خودکشی کارگران انکار کرده و آن را یک تصمیم فردی مینامند. در حالی که نظرات روانشناختی امروزه خودکشی را در بطن شرایط جامعه تحلیل میکنند و نه فقط بر دایرهای از تصمیمات فردی. روند رو به افزایش خودکشی کارگران و شرایط سخت زندگی آنان کاملاً بر این موضوع صحه میگذارد. خودکشی این کارگر مانند قسمتی از سریالی وحشتناکی است که نئولیبرالیسم حاکم آن را اجرا کرده و میکند.
واقع کوچکسازی دولت از اوایل دهۀ ۷۰ در ایران آغاز شد و در کنار آن انواعی از سیاستها در راستای بیارزشسازی نیروی کار در دستور کار قرار گرفت. سیاستهایی که دولتهای مختلف هرکدام بهسهم خود به آن دامن زدند و به جایی رسید که براساس گزارش سازمان بینالمللی کار در سال ۲۰۱۶، قطر و ایران شدیدترین روند بیثباتسازی نیروی کار را تجربه کردهاند. در حالی که امروزه در اروپا نزدیک به ۲۵ درصد نیروی کار در قالب قراردادهای موقتی کار میکنند، این نسبت در ایران، بنا به گفتۀ وزیر پیشین رفاه، بالای ۸۵ درصد است!
صولت مرتضوی وزیر کار در اظهار نظر اخیرش میگوید افزایش دستمزدها تنها یک بار باید صورت گیرد. و کارگر خود میتواند با چانه زدن آن را افزایش دهد؛ نظری که بیشتر شوخی پنداشته می شود چرا که چانهزنی یک کارگر هنگامی که تمام ابزار قدرت در دست سرمایهدار است نتیجهاش از قبل کاملاً مشخص مینماید. ضمناً، کارگران حق و دستمزد عادلانه و قانونی خود را باید دریافت کند نه اینکه با التماس و درخواست و صدقه سری آن را بگیرند.
* اتحادبازنشستگان
این مجلس مشکلات کدام بخش از «جامعه» را حل میکند؟
جوّ سیاسی جامعه شکل خاصی بهخود گرفته است، انتخابات مجلس پیش رو است و مسئولین و عناصر حکومتی تبلیغات این انتخابات را در دستور کار خود قرار دادهاند. آنها چهرهای دلسوزانه برای کارگران و زحمتکشان گرفتهاند و نمایندگان مجلس سخنرانی های غرّا و رادیکال میکنند، و تمام این تلاشها برای کشاندن کارگران و زحمتکشان به پای صندوقهای رأی میباشد!
در همین رابطه، نصرالله دریابیگی، «رئیس کانون کارگران بازنشستهٔ استان مازندران»، برای انجام وظیفه سخنانی را گفته است که بهقول خودش کاملاً در ارتباط با «جامعهٔ کارگری» میباشد. بررسی سخنان او در حقیقت بررسی سخنان بسیاری از مسئولین و عناصر حکومتی میباشد. او میگوید «گلوگاه حل مشکلات جامعه بهخصوص مسایل اقتصادی، مجلس شورای اسلامی است». او سخن از «جامعه» میگوید ولی مشخص نمیکند که این مجلس مشکلات کدام بخش از «جامعه» را حل میکند. کارگران و بازنشستگان که بخش اعظم این «جامعه» میباشند، چهل و چهار سال است که هر سال بر مشکلات آنها افزوده میشود. گرانی و تورم، بالا رفتن اجارهٔ خانه، افزایش هزینهٔ درمان و افزایش هزینهٔ تحصیل فرزندان، عدم افزایش حقوقهای متناسب با نرخ تورم و نداشتن معیشت، بیکاری و قرار دادهای موقت و عدم امنیت شغلی، و موجی جدید از عدم امنیت برای زنان، اینها معضلاتی هستند که هر روز کارگران و بازنشستگان با آنها دست و پنجه نرم میکنند.
باید از دریابیگی سؤال کرد، حال که مجلس شورای اسلامی «گلوگاه حل مشکلات» این بخش از «جامعه» یعنی کارگران و بازنشستگان نبوده است، پس «گلوگاه حل مشکلاتِ» کدام بخش از «جامعه» بوده است؟ کدام بخش از «جامعه» هر روز فربهتر شده و در رفاه بیشتری قرار گرفته است؟ با نگاهی به اطراف زندگی خود و اخباری که هر روز میرسد بهخوبی به این مسأله پی میبریم که یک درصد این «جامعه»، یعنی سرمایهداران و مافیای حکومتی، هستند که هر روز بر ثروتشان افزوده میشود و اگر با مشکلی روبرو شوند با اِعمال قدرت در ارادهٔ نمایندگان و یا دادن رانت به این نمایندگان مجلس، «مشکلاتشان» حل میشود! نمایندگان مجلس با ماشین های شاسیبلندی که از این بخش یک درصدی «جامعه» میگیرند، بهخوبی میتوانند بخش اعظم «جامعه» را دور بزنند! ماشین شاسیبلند را از بخش یک درصدی «جامعه» میگیرند تا بتوانند در گوش سرباز متعلق به بخش نود و نه درصدی «جامعه» سیلی بزنند!
دریابیگی بیش از حد تنور انتخابات را شعلهور میکند و میگوید «اگر تمامی صندلیهای مجلس در اختیار نمایندگان جامعهٔ کارگری باشد، رؤیا بافی نیست و اگر همت کنیم میتوانیم این مهم را محقق کنیم.» شعلهای را که او برپا میکند بهقدری داغ و غیر واقعی است که تلاش میکند که کارگران و بازنشستگان آن را باور کنند و میگوید که چنین گفتهای «رؤیا بافی نیست»!! معلوم نیست بر روی پیشانی کارگران و بازنشستگان چه نوشته شده است که عدهای تا این اندازه ما را نادان فرض میکنند؟! تا دیروز یکی میگفت دولت وعده داده است در سال ۱۴۰۲ تورم را کنترل خواهد کرد و تلاش میکرد ما این لاطائلات را باور کنیم، و امروز هم این یکی میخواهد ۲۷۰ (و شاید بیشتر) کارگر را بر روی صندلیهای مجلس بنشاند!!! «نشستن بر روی صندلیهای مجلس» که هیچ! کارگران و بازنشستگان برای نشان دادن اعتراض خود حتی نمیتوانند در مقابل «درب مجلس بایستند»، چرا که با گاز فلفل نیروهای انتظامی روبرو میشوند! در این چهل و چهار سال فقط چند نفری توانستند با نام کارگر وارد مجلس شوند که بعد معلوم شد که آنها هم بساز بفروش بودند!! و از منافع خود، یعنی آن یک درصد جامعه، دفاع میکردند! …
اسماعیل گرامی (کارگر بازنشسته)
۲۳ مرداد ۱۴۰۲