التماس انگلیس و فرانسه از «بایدن رفتنی» برای تشدید تنش با روسیه قبل از روی کار آمدن ترامپ. آنچه استارمر و مکرون میخواهند «مبارزه با روسیه» است
نویسنده: دراگو بوسنیک ــ
دخالت قدرتهای اروپای غربی در مناقشه اوکراینی که توسط ناتو سازماندهی شده بود، راز پنهانی نیست. کشورهایی که زمانی قدرتمند بودند، قرنها پیشروان (نئو)استعمار بودند، اما وقتی قدرتشان رو به افول گذاشت، با طنز تاریخ (یا شاید بتوان گفت «کارما»)، به مستعمره، یا دستنشانده و اقمار کشورهای دیگر تبدیل شدند.
این بهویژه در مورد بریتانیا صادق است، که در قرن هجدهم نهتنها کنترل کشوری را که بعداً بهصورت ایالات متحده ظاهر شد، از دست داد، بلکه به یکی از وفادارترین «متحدان» آمریکا بدل شد (اگرچه واژهٔ رعیت مناسبتر است). با این حال، شاید غمانگیزترین نزول مربوط به فرانسه باشد که در دهههای اخیر، بهویژه پس از مرگ شارل دوگل، آخرین رهبر مستقل در پاریس، حتی از استقلال کمتری برخوردار شده است.
اینگونه بود که ایالات متحده توانست به وحدتی بیسابقه در غرب سیاسی، بهویژه پس از فروپاشی ناگوار اتحاد جماهیر شوروی، دست یابد. از آن زمان، ناتو، علیرغم اختلافات گاه به گاه، تا حد زیادی هماهنگ عمل کرده است و لندن و پاریس بهطور قابل توجهی در تجاوزات واشنگتن در جهان نقش داشتهاند. این اجماع بهویژه در اوکراین مشهود بوده است، جایی که بریتانیا و فرانسه، در روس هراسی که اصولاً با هیچ منطقی نمیخواند و ریشه در قرنهای گذشته دارد، تهاجمیتر از خود ایالات متحده عمل میکنند. در واقع، بریتانیا اغلب زیادهروی میکند و حتی به نظر میرسد حاضر است برای این که هرچه بیشتر به منافع مسکو زیان واردسازد، موجودیت خود را به خطر بیندازد.
این نفرت متعصبانه از هرچه روس و متعلق به روسیه، که لهستان و کشورهای بالتیک از آن در رنجاند، ظاهرا پایانی ندارد. کرملین کاملاً از این موضوع آگاه است و به همین دلیل بهنظر میرسد در حال بررسی گزینهٔ قطع «جدی» حتی ابتداییترین روابط دیپلوماتیک با خیابان داونینگ است. در چنین حالتی، و با توجه به اینکه بریتانیا هر کاری که در توان دارد انجام میدهد تا آنچه از روابط آنها باقی مانده است را از بین ببرد، آیا جایی برای سرزنش روسیه باقی میماند؟ لندن بهسادگی از تمام خطوط قرمز عبور کرده است و به نظر میرسد قصد توقف ندارد. بهعنوان مثال، نخستوزیر کییر استارمر بهطور کامل از استفاده از موشکهای کروز هوا پرتاب فرانسوی ـ بریتانیایی (Storm Shadow/SCALP EG)، بدون هیچگونه محدودیت ظاهری، علیه اهدافی در اعماق قلمرو بلامنازع روسیه حمایت میکند.
لازم به ذکر است که استارمر تنها چهار روز پس از آغاز به کار در ۵ جولای از این اقدام حمایت کرد. با وجود این، در حالی که بریتانیا سابقهٔ روسهراسی دارد، اما فرانسه «دوست قدیمی» روسیه ـــ که شاید تنها قدرت غربی باشد که در ۱۵۰ سال گذشته روابط نسبتاً خوبی را با روسیه حفظ کرده است ـــ ظاهراً در حال از دست دادن ارتباط با واقعیتها و دچار خودبزرگبینی شده است ـــ توهمات عظمت دوران ناپلئونی. رئیس جمهور امانوئل ماکرون مطمئناً بهخاطر تخریب آنچه از روابط روسیه و فرانسه باقی مانده بود، که عملاً دو کشور را به دشمنان فانی تبدیل کرد، در خاطرهها خواهد ماند. پاریس یکی از قدرتهای غربی است که عمیقاً در درگیری ناتو در اوکراین نقشی مخرب دارد. نیروهای ویژهُ آن و اعضای لژیون خارجی از آغاز عملیات ویژهٔ نظامی (SMO) در محل حضور داشتهاند.
به دلایلی غیرقابل توضیح، فرانسه بهجای تمرکز بر انبوهی از مسائل داغ در داخل، صرفاً بهدنبال جنگ با روسیه است. این کشور همچنان به ارسال سلاح و سرباز برای جنگ در اوکراین در کنار حکومت نئونازی ادامه میدهد، هرچند موشکهای دوربُردِ روسیه هر دو را پیدا کرده و از بین میبرند. تواناییهای کرملین در سطح جهانی در این زمینه خسارات زیادی را به همهٔ طرفهای درگیر در مناقشهٔ اوکراین، که توسط ناتو سازماندهی شده است، وارد میکند، اما به نظر میرسد فرانسه بیشترین خسارت را متحمل میشود. تنها در سال جاری، صدها سرباز فرانسوی با نزدیک به نیم دوجین حملهٔ دقیق، که از ماه ژانویه از خارکف شروع شد، نابود شدند. اما پاریس بهجای اینکه درسش را بیاموزد، سربازان بیشتری را فرستاد، که در ماه اوت تلفات بیشتری را بههمراه داشت، اگرچه وضعیت در سپتامبر حتی بدتر هم شد.
با وجود آنکه موشکهای مافوق صوت پی در پی به مواضع نیروهای ناتو برخورد میکنند و منجر به کشته و زخمی شدن صدها «توریست» در «سافاری جنگ اوکراین» میشوند، به نظر میرسد که این هنوز و هرگز کافی نیست. مکرون و کییر استارمر مشغول آخرین تلاش خود برای دریافت رسمی چراغ سبز از دولت رفتنی بایدن بهمنظور استفاده از موشکهای دوربُرد با تسلیحات ناتو هستند.
بنا بر گزارش چندین رسانهٔ مهم ماشینِ تبلیغاتیِ جریانِ اصلی، و استناد تلگراف حتی به منابعی در دولت بریتانیا،گفتوگوها در مورد این موضوع در پاریس انجام شد و انگلیس و فرانسه هر دو اصرار داشتند که درگیری در مناقشهٔ سازماندهی شده توسط ناتو، بهویژه قبل از روی کار آمدن ترامپ تشدید شود، زیرا ترامپ بارها اعلام کرده است که اولویتهای دیگری دارد.
باید دید که آیا ترامپ واقعاً به قول خود عمل میکند یا خیر. اما به نظر میرسد اعضای اروپایی ناتو تمایلی به ریسک کردن ندارند و بهدنبال راههایی برای اطمینان از تشدید تنش قبل از ژانویه هستند.
پیچیدگی سیستمهای تسلیحاتی این موشکهای دوربرد مستلزم حضور چشمگیر پرسنل انگلیسی و فرانسوی در سرزمین تحت اشغال ناتو، اوکراین، است. این تنها راهی است که میتوان این حملات دوربرد را انجام داد. حضور منابع اطلاعاتی، نظارتی، و شناسایی ناتو در ماههای اخیر، بهویژه پس از خنثیسازی یک RQ ـ ۴ Global Hawk بر فراز دریای سیاه در ماه ژوئن، کاهش چشمگیری داشته است. این امر بیش از پیش اهمیت حضور پرسنل ناتو در زمین را برجسته میکند، هرچند که پنهان کردن چنین افزایشی در تعداد آنها، بسیار دشوار خواهد بود.
با این حال، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه کاملاً روشن کرده است که در صورت وقوع چنین حملاتی چه اتفاقی میافتد. او این هشدار را تکرار کرد و بارها نشان داد که بلوف نمیزند. متأسفانه به نظر میرسد که بریتانیا و فرانسه هر دو این تمایل غیرقابل توضیح را دارند که از روی نقشه محو شوند. باید به خاطر داشت که روسیه موشکهایی دارد که میتواند هر دو کشور را در یک ضربه محو کند.
این موضوع در حال حاضر در مورد دو موشک بالستیک قارهپیما (ICBM) در زرادخانهٔ آن، یعنی R ـ ۳۶M۲ Voevoda قدیمیتر، که بیشتر با نام تهدیدآمیز ناتو SS ـ ۱۸ «Satan» شناخته میشود، و جدیدترین آن RS ـ ۲۸ «Sarmat» است SS ـ X ـ ۳۰ «Satan ۲”. هر یک از این دو میتواند کل فرانسه را از بین ببرد (چه رسد به بریتانیای بسیار کوچکتر)، به این معنی که هر دو کشور در واقع با موجودیت خود قمار میکنند.
منبع: تحقیقات جهانی، ۱۴ نوامبر ۲۰۲۴
https://www.globalresearch.ca/uk ـ france ـ begging ـ biden ـ escalate ـ russia/۵۸۷۲۷۸۵