تهاجم رسانه ای به جبهۀ انقلاب، نشانه ای از نبرد طبقاتی سرنوشت ساز در ایران
در هفتههای گذشته، شاهد تهاجم تبلیغاتی پارهای از رسانههای داخل و خارج علیه جبهۀ انقلاب در کشور بودیم. این رویداد نشان میدهد که بحران بقا در جبهۀ غرب و غربپرستان داخلی، امری واقعی است. پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ایالات متحدۀ آمریکا نیز مزید بر علت شده و نبرد طبقاتی در ایران را وارد مرحلۀ تازهتری کرده است. در یک سوی این جنگ طبقاتی، نمایندگان و سخنگویان سرمایهداری نئولیبرال و اولیگارشهای مالی و تجاری ایران قرار دارند و در سوی دیگر تودههای زحمتکش و غارتشدۀ ایران و سخنگویان و مدافعان آنها. در واقع، صفآرایی اولیگارشهای غربپرست در برابر آرمانها و مدافعان انقلاب در کشور وارد دور تازه و نفسگیری شده است.
نیروی ضدانقلاب ایران، که همواره قصد بازگرداندن چرخ انقلاب به گذشته و بازگشت به دامان غرب را داشته، امروز با آغاز دورانی تازه در جهان و برآمد نیروهای نوظهور در برابر نظام سلطهگر غرب، وارد دورۀ چالش برای بقا شده است، و از همین رو، تهاجمی همهجانبه به مدافعان آرمانهای انقلاب در داخل و خارج کشور را سازمان داده است.
در رأس این نیرو، سخنگویان و نمایندگان سیاسی سرمایهداری بوروکرات و نئولیبرال ایران قرار دارند که عمدتاً از میان اصلاحطلبان و اصولگرایان غربگرا هستند. آنها، که در انتخابات آمریکا به پیروزی دموکراتها امید بسته بودند، پس از شکست نامزد مورد نظر خود، کامالا هریس، فرصتطلبانه به سمت جمهوریخواهان و دونالد ترامپ چرخیدند. چهرههای شاخص سیاسی آنها، شتابزده به میدان آمده و تلاش برای گشودن راه مذاکره و مسالمت با آمریکا را آغاز کردند. شیوۀ آنها برای از میدان بهدر کردن مخالفان فکری خود نیز حملات بیوقفه و بیپرواتر از گذشته به صاحبان قلم و رسانه از جبهۀ مخالف بوده است. این تاخت و تاز رسانهای به جایی رسیده است که این دسته از تشنگان ثروت و قدرت، برای پوشاندن نقش خود در نابسامانی اقتصادی و اجتماعی کشور، مستقیماً رهبری انقلاب را مسؤول همۀ بدبختیهای ایران معرفی میکنند.
هرچند تهاجم رسانهای به جبهۀ انقلاب در ایران تازگی ندارد، اما لجام گسیختگی در تبلیغات علیه عدالتخواهان استقلالطلب ایران، در این دوره از تحولات ملی و بینالمللی، نشان از هراس آنها از رشد روزافزون میهندوستی و اندیشۀ عدالتخواهانه در میان اقشار و طبقات زحمتکش کشور دارد. امروز، از طرفی کثرت و قدرت رسانهای مدافعان منافع ملی ایران و اثرگذاری پردامنۀ آنها در میان جوانان و تودههای مردم ایران انکارناپذیر است. و از طرف دیگر، رشد و گسترش پیمانها و اتحادهای بینالمللی میان کشورهای جنوب جهانی، و تمایل میلیاردها انسان به خروج از زیر یوغ سلطهطلبان غربی، واقعیت بازگشتناپذیر جهان ما است. این واقعیات، همانگونه که زنگ خطری است برای غرب، تهدیدی است برای صاحبان سرمایههای بادآوردۀ غربگرای ایران که حال و آیندۀ خود را در گرو بقای شمال جهانی به سرکردگی آمریکا میبینند. دلیل التجای آنها به آمریکا و تلاش برای گشودن راه مذاکرات مستقیم و همهجانبه با دونالد ترامپ، در حقیقت نجات حال و آیندۀ اقتصادی و سیاسی خودشان است و نه نجات کشور.
بسیاری از نمایندگان سیاسی این طبقات بهرهکش و چپاولگر بهخوبی آگاهند که شرط مذاکره با آمریکا مماشات تمام و کمال با غرب و تقدیم همۀ دستاوردهای انقلاب به آنها است. بیتردید، شرایط دونالد ترامپ تمامیتخواه، بهنمایندگی از سرمایهداری بزرگ داخلی و ناسیونالیستهای افراطی آمریکا، در مذاکرات با ایران، شرایط سهل و ساده ای نخواهد بود. او در نخستین گام، خواهان قطع همکاریهای ایران با متحدینی چون روسیه و چین، قطع کمکرسانی ایران به محور مقاومت، ترک مخاصمه با اسرائیل و بهرسمیت شناختن تجاوزات و جنایات رژیم صهیونیستی، و نیز قطع غنیسازی هستهای کشور خواهد شد. به سخن دیگر، خلع سلاح تام و تمام ایران در برابر دشمنان تاریخی و قسمخوردۀ مردم ایران.
پیشبرد یک چنین روند خائنانه از طرف نمایندگان سیاسی سرمایهداری نئولیبرال و بوروکراتیک ایران، بدون بستن زبانها، شکستن قلمها، منزوی کردن جناح انقلابی کشور، حذف سخنگویان جنبش کارگری و عدالتخواهی، و طرد مدافعان منافع ملی کشور از صحنۀ سیاست، ممکن نیست. اگر دولت مسعود پزشکیان در برابر توطئههای این بخش از سرمایهداری ایران کیاست نداشته باشد و رأیدهندگان خود را دعوت به مقابله با این روند خانمانسوز در کشور ننماید، نهتنها برنامۀ وفاق ملی دولت او شکست خواهد خورد، بلکه کشتی انقلاب ایران نیز به گِل خواهد نشست. تسلیم کشور در برابر زیادهخواهیهای آمریکا و اسرائیل و متحدان غربی آنها در داخل و خارج، آیندۀ تیره و تاری برای مردم ایران رقم خواهد زد.
بر همۀ ما نیروهای ملی و مردمی ایران است که از سخنگویان حقوق زحمتکشان و رسانههای مدافع منافع ملی کشور در برابر تهاجم رسانهای نفاقافکنانه و ضدملی قلم بهمزدان سرمایهداری فاسد و غربگرای ایران، مجدانه دفاع کنیم.
لطفا نام افراد، سازمانها، روزنامه ها و سایتهایی را که از نظر شما نمایندگان سرمایه داری لیبرال و وابسته هستند را هم اعلام نمایید. همچنین مشخص نمایید کدام سخنرانی، مقاله یا مطلب بنظر شما با هدف مبارزه با نیروهای انقلابی هستند. علاوه بر این لطفا بطور واضح و بدور از هرگونه پرده پوشی نام افراد، سازمانها، روزنامه ها و سایتهایی را که از نظر شما مورد حمله ضدانقلاب قرار گرفته اند بنویسید.