فقط امپراتوری در حال شکست آمریکا میتواند آنقدر کور باشد که نتانیاهو و نسل کشی او را مورد تشویق و تحسین قرار دهد
نویسنده: جاناتان کوک ــ
هر امپراطوری سقوط میکند. زمانی سقوط آن اجتنابناپذیر خواهد شد که حاکمان آن تمامی احساس خود را از اینکه تا چه اندازه پوچ و پست شدهاند، از دست بدهند.
در حال حاضر و در بحبوحهٔ قتلعام اسرائیل در غزه، تنها یک کشور در جهان وجود دارد که در آن تضمین میشود اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان انتخابی دهها بار ایستاده نخست وزیر اسرائیل، نتانیاهو، را با کف زدنهای فراوان مورد تشویق و تحسین قرار میدهند. آن کشور البته اسرائیل، جایی که او برای سالها چهرهای بسیار تفرقهانداز بوده است، نیست. آن کشور ایالات متحدهٔ آمریکا است.
روز چهارشنبه، نتانیاهو در حالی که بهآرامی به سمت تریبون کنگرهٔ آمریکا میرفت، در آغوش کشیده میشد، به او تبریک میگفتند، تشویق و تحسینش میکردند و در هر قدم از او بهعنوان قهرمانی پیروز یاد میشد.
این همان نتانیاهو بود که از ۱۰ ماه گذشته تاکنون کشتار حدود ۴۰ هزار فلسطینی را رقم زده است که قریب نیمی از آنها زن و کودک بودند. گزارش شده است که بیش از ۲۱ هزار کودک دیگر مفقود شدهاند که بیشتر آنها احتمالاً زیر آوار جان خود را از دست دادهاند.
این همان نتانیاهو بود که زمینی را ـــ که در اصل محل زندگی ۲/۳ میلیون فلسطینی بود ـــ با خاک طوری یکسان کرد که بازسازی آن ۸۰ سال طول خواهد کشید و حداقل ۵۰ میلیارد دلار هزینه در بر خواهد داشت.
این همان نتانیاهو بود که تمام بیمارستانها و دانشگاههای غزه را ویران کرد و تقریباً تمام مدارسی را که خانوادههایی که خانههاشان در اثر دیگر بمبارانها بر سرشان خراب شده بود و از آن بهعنوان مسکن استفاده میکردند، بمباران کرد.
این همان نتانیاهو بود که دادستان ارشد دیوان کیفری بینالمللی بهدنبال دستگیری او به جرم جنایت علیه بشریت است. او متهم به استفاده از گرسنگی بهعنوان سلاح جنگی با اعمال محاصره کمکهایی است که باعث قحطی در سراسرغزه شده است.
این همان نتانیاهو بود که دولتش هفتهٔ گذشته توسط دادگاه بینالمللی دادگستری (ICJ) بهدلیل تشدید حکومت آپارتاید اسرائیل در اقدامی تجاوزکارانهٔ طولانیمدت بر مردم فلسطین، مجرم شناخته شد.
این همان نتانیاهو بود که دولتش بهدلیل ارتکاب آنچه دیوان بینالمللی دادگستری، عالیترین نهاد قضایی جهان، آن را «نسلکشی آشکار» خواند، محاکمه میشود.
و با این حال تنها یک معترض قابلمشاهده در سالن همایش بود. رشیده طلیب، تنها نمایندهٔ فلسطینیتبار ایالات متحده، ساکت نشسته بود و یک تابلوی سیاه کوچک در دست داشت. در یک طرف نوشته شده بود: «جنایتکار جنگی»، و در طرف دیگر آن: «مجرم نسلکشی».
یک نفر در میان صدها نفر که در سکوت سعی کرد به برهنه بودن امپراتور اشاره کند.
مصون از ترس
در واقع، در این نمایش کنگره، جلوههای بصری بسیار بود.
این کمتر شبیه به دیدار یک رئیس دولت خارجی و بیشتر شبیه به استقبال از یک ژنرال ممتاز بود که در سنای روم باستان مورد تحسین قرار میگیرد، یا یک نایبالسلطنهٔ بریتانیایی مو خاکستری از هند که پس از سرکوب وحشیانه «بربرها» در مرزها، در پارلمان کشور مادری در آغوش گرفته میشود.
این صحنهای آشنا از کتابهای تاریخ بود: وحشیگری امپراتوری و وحشیگری استعماری، که در مقر امپراتوری بهعنوان شجاعت، افتخار، و تمدن تعبیر شد. و زمانی که به رویدادهای ۲۰۰ یا ۲۰۰۰ سال پیش نگاه میکنیم، به همان اندازه پوچ و وحشتناک به نظر میرسید.
این یک یادآوری بود با این تعبیر که دنیای ما علیرغم ادعاهای خودخواهانهٔ مبنی بر پیشرفت و انسانیت، با هزاران سال گذشته تفاوت چندانی ندارد.
این یک یادآوری بود که نخبگان قدرت، مصون از وحشت از آنهایی که با قدرتشان در هم شکسته شدهاند و مصون از فریادهای اعتراضی کسانی که از تحمیل چنین رنج بزرگی وحشت زدهاند، دوست دارند نمایش قدرت خود را جشن بگیرند.
این یک یادآوری بود که این یک «جنگ» بین اسرائیل و حماس نیست ـــ و مطمئناً، همانطور که نتانیاهو میخواهد باور کنیم، یک نبرد برای تمدن بین دنیای یهودی ـ مسیحی و جهان اسلام نیز نیست. این یک جنگ امپریالیستی ایالات متحده است ـــ بخشی از کارزار نظامی آن برای «تسلط همهجانبۀ جهانی» ـــ که توسط دولت دستنشاندهٔ مورد علاقه واشنگتن به راه افتاده است.
این نسلکشی، دقیقاً یک نسلکشی ایالات متحده است که توسط واشنگتن مسلح شده است، واشنگتن هزینهٔ آن را پرداخت میکند، واشنگتن آن را بهصورت دیپلماتیک پوشش میدهد و ـــ همانطور که در صحنههای کنگره تأکید شد ـــ توسط واشنگتن تشویق و تحسین میشود.
یا همانطور که نتانیاهو در یک لحظه ناخواسته و خیلی صریح به کنگره گفت: «دشمنان ما دشمنان شما هستند، مبارزهٔ ما مبارزه شما است و پیروزی ما پیروزی شما خواهد بود.»
اسرائیل بزرگترین پایگاه نظامی واشنگتن در خاورمیانهٔ نفتخیز است. ارتش اسرائیل مهمترین گردان پنتاگون در این منطقهٔ مهم استراتژیک است. و نتانیاهو فرمانده کل این پایگاه است.
آنچه برای نخبگان واشنگتن حیاتی است این است که پایگاه بههر قیمتی حمایت شود، تا به دست «بربرها» نیفتد.
سیل دروغ
در میان رگبار دروغهای نتانیاهو، لحظهٔ کوچک دیگری از حقیقت ناخواسته وجود داشت. نخستوزیر اسرائیل گفت آنچه در غزه اتفاق میافتد «درگیری بین بربریت و تمدن» است. و او اشتباه نمیکرد.
در یک سو، وحشیگری نسلکشی مشترک اسرائیل و آمریکا علیه مردم غزه، تشدید چشمگیر محاصرهٔ ۱۷ سالهٔ اسرائیل از منطقهٔ محصوره، و قبل از آن برای دههها حکومت نظامی تحت آپارتاید اسرائیل قرار دارد؛ و در سوی دیگر، معدود افراد محاصره شدهای هستند که بهشدت در تلاش برای حفاظت از ارزشهای ادعایی غرب هستند: «تمدن»، حقوق بشردوستانهٔ بینالمللی، حمایت از افراد ضعیف و آسیبپذیر، حقوق کودکان. کنگرهٔ ایالات متحده بهوضوح نشان داده است که کجا ایستاده است: در کنار بربریت.
نتانیاهو به مشهورترین رهبر خارجی در تاریخ ایالات متحده تبدیل شده است که تاکنون چهار بار برای سخنرانی در کنگره دعوت شده است، طوری که حتی از وینستون چرچیل، رهبر زمان جنگ بریتانیا، پیشی گرفته است.
او کاملاً مخلوق واشنگتن است. وحشی بودن، هیولا بودن او، کاملاً ساخت آمریکا است. او از گردانندگان آمریکایی خود درخواست کرد: «ابزارها را سریعتر به ما بدهید، و ما کار را سریعتر انجام خواهیم داد.»
کار نسلکشی را تمام کنید.
تضاد نمایشی
برخی از دموکراتها، از جمله نانسی پلوسی، از رهبران حزب، ترجیح دادند از این مسأله دوری کنند. در عوض، او با خانوادههای گروگانهای اسرائیلی که در غزه نگهداری میشوند ملاقات کرد ـــ البته نه با خانوادههای فلسطینی که عزیزانشان توسط اسرائیل در غزه سلاخی شده بودند.
معاون رئیس جمهور، کامالا هریس، غیبت خود را بهعنوان یک درگیری برنامهریزی شده توضیح داد. او روز پنجشنبه با نخستوزیر اسرائیل و جو بایدن، رئیس جمهور این کشور، دیدار کرد.
او سپس مدعی شد که نتانیاهو را بهخاطر وضعیت انسانی «فاجعهبار» در غزه تحت فشار قرار داده است، اما همچنین تأکید کرد که اسرائیل «حق دفاع از خود» را دارد ـــ حقی که اسرائیل بهصراحت از آن برخوردار نیست، همانطور که ICJ هفتهٔ گذشته اعلام کرد، که اسرائیل دائماً حقوق فلسطینیان را از طریق اشغال مداوم، حکومت آپارتاید و پاکسازی قومی نقض میکند.
اما مخالفت پلوسی ـــ و مخالفت هریس، اگر چه مشابه بود ـــ امّا کاملا جعلی بود. آنها هیچ علاقهٔ شخصی به نتانیاهو، که خود و دولتش را با جناح راست جمهوریخواه ایالات متحده و رئیس جمهور سابق دونالد ترامپ متحد کرده است، احساس نمیکنند.
اما نتانیاهو تنها یک بهانه است. پلوسی و هریس هر دو حامیان سرسخت اسرائیلاند ـــ دولتی که طبق حکم هفتهٔ گذشتهٔ دادگاه بینالمللی دادگستری، آپارتاید را در سرزمینهای فلسطینی اعمال و از اشغال غیرقانونی بهعنوان پوششی برای پاکسازی قومی مردم آنجا استفاده میکند.
هدف سیاسی آنها پایان دادن به نابودی جمعیت غزه نیست. البته آن را ادامه خواهند داد، امّا این بهعنوان یک سوپاپ اطمینان بهخاطر نارضایتی رأیدهندگان سنتی دموکراتها عمل میکند که از صحنههای دهشتناک غزه شوکه شدهاند. هدف این است تا آنها را فریب دهند و به این باور برسانند که نوعی مبارزهٔ سیاسی در پشت درهای بسته بر سر مدیریت اسرائیل با موضوع فلسطین در جریان است. اینکه این انتخاب دموکراتها روزی ـــ روزی بسیار دور ـــ به یک «صلح تعریفنشده» منجر خواهد شد، به یک «راهحل دو دولتی» افسانهای که در آن کودکان فلسطینی بهخاطر حفظ امنیت شبهنظامیان شهرکنشینهای غیرقانونی اسرائیل دیگر نخواهند مرد.
سیاست ایالات متحده در قبال اسراییل طی دههها بههیچوجه تغییر نکرده است، چه رئیس جمهور قرمز باشد یا آبی، چه ترامپ در کاخ سفید باشد و چه باراک اوباما.
و اگر هریس رئیس جمهور شود ـــ البته با یک اگر بزرگ ـــ اسلحه و پول ایالات متحده به اسراییل سرازیر خواهد شد، و این در حالی است که اسرائیل میتواند تصمیم بگیرد که آیا ایالات متحده هرگز مجاز به کمک غزه خواهد بود یا خیر.
چرا؟ زیرا اسرائیل محور اصلی پروژهٔ امپریالیستی ایالات متحده برای تسلط جهانی در همهٔ سطوح است. زیرا واشنگتن برای تغییر مسیر در قبال اسرائیل، باید کارهای غیرقابل تصور دیگری نیز انجام دهد. قبل از هر چیزی اول باید ۸۰۰ پایگاه نظامی خود را در سرتاسر جهان برچیند، درست همانطور که دادگاه بینالمللی دادگستری هفته گذشته به اسرائیل دستور داد تا دهها شهرک غیرقانونی خود را در خاک فلسطین از بین ببرد.
ایالات متحده باید بهجای اینکه بخواهد قدرتهای بزرگ را با جنگهای نیابتی خونین، مانند آنچه در اوکراین میگذرد، مرعوب و وادار به تسلیم کند، باید بر روی یک ساختار امنیتی مشترک جهانی با چین و روسیه به توافق برسد.
پاییز پیش رو
بهیاد داشته باشیم، پلوسی دانشجویان دانشگاههای ایالات متحده را که به نسلکشی محتمل اسرائیل در غزه اعتراض میکردند، محکوم کرد و آنها را با روسیه مرتبط دانست. او از افبیآی خواست که بهدلیل فشار بر دولت بایدن برای حمایت از آتشبس، آنان را تحت نظر و بازجویی قرار دهد.
نتانیاهو نیز در سخنرانی خود در کنگره، به همان سبک و سیاق پلوسی، معترضان را شیطانی خواند ـــ او در این زمینه، آنها را به «احمقهای مفید» برای دشمن اصلی اسرائیل، یعنی ایران، متهم کرد.
هیچکدام نمیتوانند بپذیرند که میلیونها نفر از مردم عادی در ایالات متحده بر این باورند که بمباران و گرسنگی دادن به کودکان اشتباه است ـــ و از جنگی با هدفی دستنیافتنی بهعنوان پوشش استفاده میکنند. حماس را نمیتوان با مرحلهٔ کنونی خشونتهای وحشتناک اسرائیل به یک دلیل بسیار واضح «حذف» کرد: این گروه، محصول ، علامت و نشانهای از دورههای قبلی خشونتهای وحشتناک اسرائیل است.
همانطور که حتی کارشناسان ضدتروریسم غربی نیز مجبور به اعتراف شدهاند، سیاستهای نسلکشی اسرائیل در غزه بهجای تضعیف حماس، آن را تقویت میکند. مردان و پسران جوانی که خانوادههای خود را در اثر بمبارانهای اسرائیل از دست میدهند، با انگیزهترین نیروهای جدید حماس هستند.
به همین دلیل است که نتانیاهو اصرار داشت که حملهٔ نظامی اسرائیل ـــ نسل کشی ـــ در غزه نمیتواند به این زودیها پایان یابد. او در عملیاتی که آن را «عدم نظامیسازی و رادیکالزدایی» توصیف کرد، برای نگه داشتن سربازانش در این منطقه بهطور نامحدود، طلب اسلحه و پول کرد.
به زبان ساده، این بهمعنای یک نمایش ادامهدار وحشتناک برای فلسطینیهای آنجا است، زیرا آنها مجبورند در محاصرهٔ اسرائیل، که از کمکها جلوگیری میکند، در گرسنگی، و زیر بمبارانها و «مناطق کشتارِ» بدون علامت، به زندگی و مرگ ادامه دهند.
این همچنین بهمعنای خطر نامشخصی است که جنگ اسرائیل علیه غزه به یک جنگ منطقهای و احتمالاً جهانی تبدیل میشود، زیرا مسیرهای تشدید تنش روز به روز بیشتر میشود.
با این حال، کنگرهٔ ایالات متحده برای دفاع از کشور اسرائیل، قلعهٔ کوچک خود در خاورمیانه، آنقدر کور است که نمیتواند چنین پیچیدگیهایی را در نظر بگیرد. اعضای آن برای حاکم خود در اسرائیل فریاد میزدند، آمریکا! آمریکا! همانطور که سناتورهای رومی زمانی فریاد میزدند «سلام»! سلام بر ژنرالهایی که تصور میکردند پیروزیهایشان برای همیشه ادامه خواهد داشت.
حاکمان امپراتوری روم بیشتر از همتایان مدرن خود در واشنگتن این سقوط را پیشبینی نمیکردند. اما هر امپراطوری سقوط میکند. و سقوط آن زمانی اجتنابناپذیر خواهد شد که حاکمان آن تمامی احساس خود را از این که تا چه اندازه پوچ و پست شدهاند، از دست بدهند.
منبع: وبلاگ «ضدجنگ» (Anti war)، ۲۹ جولای ۲۰۲۴
https://antikrieg.com/aktuell/۲۰۲۴_۰۷_۲۹_nureinscheiterndes.htm