پای چوبین استدلال طرفداران پزشکیان در انتخابات

گروه «۱۰ مهر» ــ

انتخابات پیش‌بینی نشده و پیش از موعد ریاست جمهوری در ایران به‌لحاظ شکل و محتوا یکی از مهم‌‌‌ترین و در عین حال عجیب‌‌‌ترین انتخابات‌های ایران در ۴۵ سال گذشته است.

محتوای این انتخابات، جدال میان دو نیروی اقتصادی ـ سیاسی ـ اجتماعی است که یکی پا در «اقتصاد بازار آزاد» و رو به موطن اصلی این اقتصاد در غرب دارد، و دیگری در «اقتصاد مقاومتی» و بومی‌گرایی داخلی. رشتۀ پیوند نوع اول اقتصاد از راه نئولیبرالیسم داخلی با صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و دولت‌های غربی است، و رشتۀ پیوند اقتصاد ملی‌گرا با جنوب جهانی، کشورهای منطقه، قراردادهای بریکس و شانگهای، و دیگر پیمان‌های اقتصادی ـ نظامی با بلوک شرق است. سخنگوی اقتصاد آزاد، مسعود پزشکیان، و نمایندهٔ گرایش مقابل، سعید جلیلی است. بر اساس این صف‌بندی، جایگاه هر یک از این نامزدهای انتخاباتی نیز در نظم بین‌المللی کنونی، که در حال گذار از یک نظم تک‌قطبی و برتری‌طلبانه به نظمی متکی بر احترام به حق حاکمیت خلق‌ها و کشور‌ها است، تعیین و تعریف می‌شود؛ یعنی یکی در جانب نظم فرتوت در حال زوال و دیگری در نظم شکوفا و رو به آینده، قرار می‌گیرد.

نکتهٔ تعجب‌برانگیز در کشاکش میان این دو رقیب انتخاباتی، طرفداری برخی متفکران، کارشناسان، روشنفکران، اقتصاددانان، و نیروهای سیاسی از پزشکیان است که طی سال‌های اخیر از زنهاردهندگان اصلی نسبت به نئولیبرالیسم غرب‌گرا در ایران بوده‌اند. از عجایب دیگر آن‌که، همین گروه از سیاست‌ورزان و اندیشه‌پردازان، که خود از چالشگران اصلی علیه فساد گستردۀ مالی و اقتصادی و مبارزه با مافیاهای رانتخوار بوده‌اند، حال در برابر جلیلی، که یکی از شاخصه‌های اصلی سیاست‌ورزی او و تیم او مبارزه علیه رانت و فساد اقتصادی بوده است، صف‌آرایی کرده‌اند.

استدلال این دسته از متفکران و سیاست‌پردازان پیرامون این انتخاب عجیب و متناقض، رابطهٔ سعید جلیلی با جناح‌ها و نیروهای مذهبی قشری است، که به‌زعم آنان می‌تواند از سوئی به گسل‌های اجتماعی برسر آزادی‌ها و سبک زندگی بیافزاید، و از سوی دیگر کشمکش بر سر کسب کرسی رهبری در آینده میان روحانیون و ارتش و سپاه را، تا سر حد جنگ داخلی، تشدید کند. آنها همچنین بر این اعتقادند که با روی کار آمدن جلیلی، تضاد و اختلاف میان نیروهای سیاسی، زنان، و اقوام و مذاهب گوناگون، شدت خواهد یافت و شکاف میان مردم و حکومت عمیق‌تر خواهد شد.

پای چنین استدلالی از چند جهت چوبین است. نخست، این استدلالی متناقض است چون از سویی دولت را فعال مایشاء می‌داند و حل همۀ تضادها را در قدرت آن خلاصه می‌کند، و از سوی دیگر با تکیه بر این فرض ‌که چون امر سیاست‌گذاری در دست رهبر و نه رئیس جمهور است، و در نتیجه خطر چرخش به غرب وجود ندارد، دولت را فاقد قدرت سیاست‌گذاری می‌بیند، و چشم بر سیاست‌ها و پیامدهای دورۀ ریاست جمهوری حسن روحانی و وزیر خارجۀ او محمدجواد ظریف، که خلاف سیاست رهبری به پیش رفت و فاجعهٔ کنونی را به‌بار آورد، می‌بندد.

از سوی دیگر، در این‌گونه استدلال‌ها نوعی خیال‌پردازی و اتکا به معجزه نیز دیده می‌شود. چنانکه گویی با آمدن پزشکیان همۀ تضادهای طبقاتی و فرهنگی و اجتماعی یک شبه دود می‌شود و به هوا می‌رود، و از داخل چراغ جادوی پزشکیان آشتی ملی بیرون می‌آید و ایرانیان پس از ۴۵ سال اختلافات طبقاتی و فرهنگی و اجتماعی، به‌یکباره در صلح و صفا زندگی خواهند کرد. گویی با به‌قدرت رسیدن نئولیبرال‌های حامی پزشکیان، و تحکیم هرچه بیشتر پایه‌های «اقتصاد بازار آزاد»، هم استثمار و تضادهای طبقاتی پایان خواهد یافت، هم شکاف‌های ریشه‌ای اجتماعی محو خواهد شد، و هم خطر شورش گرسنگان در برابر تشدید سیاست‌های غارتگرانۀ مافیاهای نئولیبرال از میان خواهد رفت.

پای این استدلال به قدری چوبین است که با بروز اولین نسیم مقاومت‌ها و اختلافات، و به میدان آمدن فقرا و غارت‌شدگان در هم خواهد شکست. مسعود پزشکیان نیز ناچار خواهد شد همهٔ عوام‌فریبی‌های انتخاباتی خود به کناری نهد و با تکیه بر لابی‌های هفت‌سر خود در اقتصاد نئولیبرال و غرب‌گرای ایران، بار دیگر همچون دولت روحانی به جان مردم بیفتد. در این‌صورت، نه‌تنها اقتصاد ایران ویران‌تر از گذشته خواهد شد، بلکه همۀ گسل‌های طبقاتی و اجتماعی نیز به اوج خواهد رسید. کشور دوباره به نقطه‌ای باز خواهد گشت که در پایان ریاست جمهوری حسن روحانی بود، و همۀ تلاش‌های دولت ابراهیم رئیسی نیز که می‌رفت تا در مناسبات بین‌المللی و بستن قراردادهای اقتصادی و تقویت پول داخلی، نقطۀ شروعی برای تحول در اقتصاد و معیشت ایرانیان باشد، بر باد خواهد رفت، و ایران، به‌قول سعید جلیلی، نه‌تنها چهار سال که چهل سال دیگر عقب خواهد افتاد.

٪ نظرات

  • زهرا

    رفقا،
    استدلال شما از همان شروع بر پایه ای نادرست بنا شده است. در مورد اینکه پزشکیان چه می‌خواهد و چه می‌تواند بکند نمی‌توان با قاطعیت سخن گفت. اما در مورد جلیلی شبهه ای نیست که او نماینده ادامه دهندگان راه حجتیه و مصباح یزدی است و اکنون مورد حمایت حزب موتلفه هم میباشد. در ارتجاعی و قشری و ضد کمونیست و ضد سوسیالیست و ضد دموکراتیک بودن جبهه پایداری که جلیلیان آن را نمایندگی می‌کند تردیدی نیست. همانطور که درسرمایه داری و فاسد بودن و ضد خلق بودن حزب موتلفه شکی وجود ندارد. چگونه می‌توان از اتحاد نامیمون این دو گروه بشدت ارتجاعی و فاسد در پشتیبانی از جلیلی، انتظار سیاستهای مترقیانه داخلی و خارجی مستحکم، استوار و پایدار به سود میهن و خلق داشت؟ هردو گروه، جبهه پایداری و حزب موتلفه، نه تنها برای بهبود وضع معیشتی مردم، مبارزه با فقر، بی عدالتی و فساد تره ای خورد نخواهند کرد، در سیاست خارجی هم به محض گشوده شدن روزنه ای برای برقراری رابطه با غرب و بدنبال آن وابستگی تمام و کمال به آن، وقعی به معاهدات خود با شرق نخواهند نمود.
    پیروز باشید.

  • م مهریار

    سلام،
    کاش در این مورد بخصوص از اصطلاح «پای چوبین» استفاده نمی کردید.
    موفق باشید

  • ناشناس

    درود
    دیدگاه‌های ده مهر را در مورد سیاست‌های داخلی و اوضاع جهان دنبال میکنم و می پسندم.در باره انتخابات موضع درستی اتخاذ نکرده اید.جلیلی با وزن اجتماعی محدود و وابستگی به ارتجاعی ترین محافل قدرت و بدون پشتوانه مردمی قادر به ایستادگی در مقابل امپریالیسم نخواهد بود. انتخاب پزشکیان بزرگترین خطر که همانا عدم استقبال مردم از حکومت را تاحدودی رفع کرده است.
    به گمانم آقای خامنه ای با هوشمندی و نبوغ سیاسیش آقای پزشکیان را به میدان آورده تا شور انتخاباتی را بالا برده و پزشکیان را راهی پاستور کند.

  • حبیب

    با درود به رفقای ۱۰ مهر،
    قابل درک است که هراس شما از مسعود پزشکیان بیشتر به دلیل حضور سنگین دایناسورهای نئولیبرال در ستاد انتخاباتی ایشان است. با این حال به نظر من پس از معرفی اعضای کابینه اش، مطمئن تر می توان سمتگیری اش را تحلیل کرد.
    با احترام

  • قاسم ارین

    راه توده با همین دیدگاه دوستان منتقد به همتی در مقابل رئیسی رای داد و دیدیم که آنها هیچگاه از اقدامات مخرب خود دست نکشیدند به گمان من راه پزشکیان ناروشن و کج و معوج است و با شرایط امروز ایران و جهان در همین حد خود مخرب ولی راه جلیلی در سیاست خارجی خود دقیق و روشن و در سیاست داخلی به اتکای سیاست جهانی گریزی غیر اعتدال و دفاع از اقتصاد بومی ندارد در تمام جهان آنچه از بوم کشور بر میآید ضد جهان گرایی امپریالیستی است و سفره ای که برای آن پهن میشود حتما باید به کارگران وزحمتکشان جامعه برسد و این مهمترین بخش انسجام و وحدت داخلی است و بعد البته موضوع حجاب و فیلترینگ و……مطرح می‌شود که در جای خود دارای اهمیت بسیار است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *