کریدور شمال ـ جنوب: فرصتی استراتژیک برای ترانزیت و توسعهٔ اقتصادی ایران

از چندین سال قبل تا کنون، همواره از اهمیت کریدور شمال ـ سخن رفته و می‌رود، امّا هنوز کار به عملکردی جدی در این زمینه نرسیده است. علی‌رغم این که کریدور شمال ـ جنوب از لحاظ صرفه‌جویی در زمان و هزینه، جایگزینی مناسب برای مسیرهای ترانزیتی سنتی محسوب می‌شود، و با وجود این که ساخت و تکمیل این پروژه می‌تواند تجارت ایران با کشورهای عضو بریکس و جنوب جهانی را تقویت و موقعیت ژئوپلیتیکی ایران را به‌عنوان یک مسیر مهم ترانزیتی تثبیت کند، هنوز هم موانع و مشکلات بسیاری بر سر راه آن وجود دارد و به وجود می‌آید. هنوز هم ساخت راه آهن رشت ـ آستارا، بخش کلیدی کریدور شمال جنوب آغاز نشده است.

کریدور شمال ـ جنوب، به‌عنوان یکی از مسیرهای استراتژیک ترانزیتی، می‌تواند موقعیت جغرافیایی بی‌نظیر ایران را در تجارت جهانی تقویت ‌کند. این کریدور، كه مسافت ۱۶ هزار كيلومتری حمل بار از طريق كانال سوئز را به يك مسير ۷ هزار كيلومتری تقلیل می‌دهد، با کاهش ۴۰ درصدی زمان و ۳۰ درصدی هزینه حمل‌ونقل نسبت به مسیرهای سنتی، مسیری چندوجهی، شامل حمل‌ونقل ریلی، جاده‌ای و دریایی، است که سن‌پترزبورگ را در روسیه به بندر بمبئی در هند متصل می‌کند.

این مسیر علاوه بر افزایش ظرفیت ترانزیتی، فرصت کاهش وابستگی ایران به درآمدهای نفتی و ایجاد درآمد پایدار از طریق توسعهٔ حمل‌ونقل و ترانزیت بین‌المللی را فراهم می‌کند. کریدور شمال ـ جنوب می‌تواند نقش ایران را به‌عنوان مرکز تجاری و ترانزیتی منطقه تثبیت کرده و آن را به یکی از قدرت‌های اقتصادی اوراسیا بدل کند. این کریدور فرصتی استثنایی برای ایران است تا با توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقل، جایگاه خود را در اقتصاد جهانی ارتقا دهد. با این حال، موفقیت این پروژه به سرعت و جدیت در تکمیل پروژه‌های کلیدی، مانند راه‌آهن رشت ـ آستارا و توسعه بندر چابهار، بستگی دارد.

کریدور شمال ـ جنوب از سه محور تشکیل شده است:

۱. محور میانی: از سن‌پترزبورگ به دریای خزر و سپس از طریق بندر انزلی به بندر چابهار و بمبئی متصل می‌شود.
۲. محور شرقی: مسیری زمینی که از روسیه به ایران و کشورهای آسیای میانه عبور می‌کند.
۳. محور غربی: از روسیه به ایران و از طریق آذربایجان، که تکمیل آن به پروژه راه‌آهن رشت ـ آستارا وابسته است.

راه آهن رشت ـ آستارا، به‌عنوان حلقهٔ مفقودهٔ کریدور، بخش کلیدی اتصال بنادر شمال و جنوب ایران است. تکمیل آن، امکان ارتباط مستقیم ریلی میان بندر بمبئی و هلسینکی را فراهم کرده و نقش ایران را در شبکه‌های ترانزیتی جهانی تقویت می‌کند. مدیرعامل راه‌آهن روسیه بر اهمیت این پروژه تأکید کرده و برای سرمایه‌گذاری و همکاری مشترک اعلام آمادگی کرده است.

پروژه کریدور شمال ـ جنوب به سرمایه‌گذاری‌های سنگین نیاز دارد. اگرچه روسیه و هند علاقه‌مندی خود را نشان داده‌اند، اما تأمین مالی کامل پروژه همچنان چالش‌برانگیز است. محدودیت‌های بودجه‌ای داخلی، همراه با تحریم‌های بین‌المللی، دسترسی ایران به منابع مالی خارجی را دشوار کرده است. علاوه بر این، در ایران، ناهماهنگی میان دستگاه‌های مختلف (مانند وزارت راه، سازمان بنادر و گمرکات)، که متأسفانه به معضلی تبدیل شده است، مشکلاتی را بوجود می‌آورد که باعث کاهش سرعت پیشرفت پروژه‌ها می‌شود.

مسیرهایی مانند راه‌آهن رشت ـ آستارا به‌دلیل شرایط جغرافیایی دشوار، نیازمند طراحی‌های پیچیده و هزینه‌های بالا هستند. خرید زمین‌های مسیر برای راه آهن رشت ـ آستارا و پرداخت هزینه آن خود یکی از مشکلات کنونی پیش رو است که منجر به عدم پیشرفت کار، و حتی در زمینه‌هایی توقف کار، شده است. روسیه اعلام کرده است که آمادهٔ همکاری در این پروژه است و در پروژه‌های انرژی ایران هم سرمایه‌گذاری خواهد کرد، و در بحث سوآپ گازی هم با ایران کار می‌کند که در این زمینه مذاکراتی هم در حال انجام است.

توسعهٔ بندر چابهار و منطقهٔ مکران در جنوب شرق ایران بخش مهم دیگری از این پروژه است. بندر چابهار، به‌عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران، دسترسی به آب‌های آزاد و تقویت ارتباطات تجاری با کشورهای آسیای جنوبی و مرکزی را فراهم می‌کند. ترانزیت کالا میان هند، افغانستان، و آسیای مرکزی را افزایش داده و وابستگی به مسیرهای دیگر مانند گوادر پاکستان را کاهش خواهد داد. این کریدور در پروژه‌های منطقه‌ای، مانند ابتکار کمربند و جاده چین (BRI)، نقشی مهم را بازی خواهد کرد.
برای بهره‌برداری حداکثری از کریدور، توسعهٔ زیرساخت‌های مکران و بندر چابهار ضروری است. این منطقه با قرارگیری در حاشیهٔ دریای مکران و دسترسی به آب‌های آزاد، می‌تواند ایران را به هاب ترانزیتی و اقتصادی منطقه تبدیل کند. به‌ویژه، توسعهٔ راه‌آهن چابهار ـ سرخس می‌تواند حلقهٔ اتصال تجارت بین‌المللی از خلیج فارس تا آسیای مرکزی را تکمیل کند. بندر چابهار، به‌عنوان یکی از نقاط کلیدی این کریدور، نیازمند توسعهٔ امکانات لجستیکی، ریلی و بندری است. با کمال تأسف و به همان دلایل شناخته شده، تکمیل راه‌آهن چابهار ـ سرخس نیز با کندی پیش می‌رود.

چنانچه مسألهٔ رقابت در کریدورهای موازی را در نظر بگیریم، کریدورهای ترانزیتی دیگر، مانند مسیرهای آسیای میانه یا چین، رقبای مستقیم این پروژه محسوب می‌شوند. اگرچه ایران از نظر جغرافیایی برتری دارد، اما تأخیر در تکمیل پروژه‌های کلیدی ممکن است این مزیت را به‌خطر بیندازد. آمریکا نیز با مخالفت آشکار نسبت به این پروژه، نشان داده است که تکمیل آن می‌تواند نفوذ ایران در ترانزیت بین‌المللی را افزایش دهد. رقابت میان کشورها برای جذب ترافیک ترانزیتی شدید است، و ایران باید با جدیتی بیشتر برای تکمیل این پروژه‌ها اقدام کند. ایران باید:

ـــ از حمایت‌های مالی و فنی کشورهای شریک مانند روسیه و هند بهره‌مند شود.
ـــ روند اجرای پروژه‌ها را تسریع کند تا از رقابت با کریدورهای موازی عقب نماند.

کریدور شمال ـ جنوب می‌تواند نقشی اساسی در کاهش وابستگی ایران به اقتصاد نفتی و افزایش درآمدهای ترانزیتی ایفا کند. تکمیل راه‌آهن رشت ـ آستارا، توسعهٔ بندر چابهار و افزایش همکاری با شرکای بین‌المللی، از جمله روسیه، برای بهره‌برداری از این کریدور حیاتی است. این پروژه نه‌تنها جایگاه ژئوپلیتیکی ایران را تقویت می‌کند، بلکه می‌تواند به ابزاری برای ارتقای روابط تجاری و اقتصادی در منطقه و فراتر از آن تبدیل شود.

تکمیل سریع و دقیق این پروژه‌ها تضمینی برای حفظ موقعیت ایران به‌عنوان چهارراه ارتباطی بین اروپا، آسیا و خلیج فارس خواهد بود. اگر ایران نتواند این پروژه‌ها را به‌موقع تکمیل کند، ممکن است از مسیر رقابتی کریدور‌های رقیب دور بماند و موقعیت چهارراهی ایران از بین برود.

پروژهٔ کریدور شمال ـ جنوب، با تمام مزایای ژئوپلیتیکی و اقتصادی، با موانع و مشکلاتی مانند تأخیر در تکمیل راه آهن رشت ـ آستارا مواجه است. این مسیر، که حلقه مفقودهٔ کریدور است، برای اتصال بخش‌های مختلف این پروژه حیاتی محسوب می‌شود. مشکل دیگر کمبود زیرساخت‌های بندری و ریلی در چابهار و مکران است. علاوه بر این‌ها، با وجود همکاری کشورهای شریک، گاه تضاد منافع میان آن‌ها، مانند میان هند و روسیه در برخی پروژه‌های موازی، می‌تواند روند اجرای این طرح‌ها را مختل کند.

امّا نکتهٔ مهم دیگری نیز وجود دارد. متأسفانه وجود و عملکرد مدیرانی با گرایش‌های مختلف سیاسی در دولت‌ها همواره یکی از عوامل تأثیرگذار در پیشرفت یا تأخیر پروژه‌های ملی بوده است. در مورد کریدور شمال ـ جنوب نیز نمی‌توان احتمال تأثیرگذاری دیدگاه‌های برخی مدیران بر روند اجرای این پروژه را نادیده گرفت. مدیرانی که به هر دلیل نسبت به همکاری با کشورهای شرقی، به‌ویژه روسیه، نگاه منفی دارند، یا تمایلاتی به تعامل بیشتر با غرب دارند، ممکن است با ایجاد موانع یا تأخیر در اجرای پروژه‌های کلیدی مرتبط با شرق، به این روند آسیب بزنند.

هرچند عوامل دیگری مانند کمبود منابع مالی، تحریم‌ها، مشکلات زیرساختی، پیچیدگی‌های حقوقی و مدیریتی و همچنین اولویت‌های مختلف در برنامه‌ریزی ملی نیز نقش مهمی دارند، امّا برخی مدیران یا جریان‌های سیاسی ممکن است نگاه سنتی به روابط بین‌الملل داشته و تعامل با غرب را راهی مطمئن‌تر برای توسعه بدانند. این دیدگاه می‌تواند باعث شود که پروژه‌های مشترک با شرکای شرقی، مانند روسیه، در اولویت‌های پایین‌تری قرار گیرند. برخی دیگر ممکن است نگران باشند که همکاری گسترده با روسیه یا چین، منجر به افزایش فشارهای غرب یا تشدید تحریم‌ها شود. هرچند این دیدگاه‌ها نیز عمل می‌کند، اما در طول سال‌های گذشته نشان داده شده است که تبلیغات روس‌هراسی و چین‌هراسی در ایران نیز بی‌اثر نبوده است؛ به‌ویژه با روی کار بودن دولت‌های نئولیبرال غربگرا در طول سال ها، دیدگاه‌های ایدئولوژیک ضدروسی یا ضدمشارکتی با بلوک شرق بر تصمیم‌گیری‌ها تأثیرگذار بوده است.

در وضعیت اقتصادی کنونی ایران، و با در نظر گرفتن دو عامل کلیدی، یعنی تحریم‌های اقتصادی غرب و پیدایش تسهیلات مالی بین‌المللی در بلوک‌های نوظهور اقتصادی مانند بریکس و سازمان همکاری شانگهای، کریدور شمال ـ جنوب می‌تواند نقشی حیاتی در کاهش فشارها و افزایش تعاملات اقتصادی ایران داشته باشد. تحریم‌های اقتصادی، به‌ویژه در حوزهٔ بانکی و تجاری، جریان مبادلات خارجی ایران را مختل کرده و نیاز به تنوع‌سازی در مسیرهای ترانزیتی و ایجاد شراکت‌های جدید با کشورهای مستقل از بلوک غربی را دوچندان کرده است. کریدور شمال ـ جنوب، به‌عنوان یک پل اقتصادی بین آسیا و اروپا، پتانسیل کاهش هزینه‌های تجارت و تقویت اقتصاد منطقه‌ای را دارد و می‌تواند ایران را به یک هاب ترانزیتی جهانی تبدیل کند.

با گسترش گروه بریکس و سازمان همکاری شانگهای، و همچنین ایجاد تسهیلات مالی مانند ارزهای جایگزین برای دلار، ایران می‌تواند از این پروژه به‌عنوان سکوی پرتابی برای همگرایی بیشتر با اقتصادهای نوظهور استفاده کند. این مسیر می‌تواند صادرات کالاهای ایرانی و واردات اقلام اساسی را تسریع کرده و وابستگی به بازارهای غربی را کاهش دهد. اقتصاد ایران، با وجود تحریم‌ها، می‌تواند با تکیه بر مزایای ژئوپلیتیکی و همگرایی با اقتصادهای نوظهور در قالب سازمان‌هایی مانند بریکس و شانگهای، جایگاه خود را در زنجیره‌های ارزش جهانی بازیابد. تحقق این هدف، مستلزم تعهد قوی دولت، جذب سرمایه‌گذاری‌ها و تسریع در تکمیل زیرساخت‌های ترانزیتی، از جمله کریدور شمال ـ جنوب، است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *