«گسترش» ناتو چه دستاوردی داشته است که دبیرکل از آن ستایش می‌کند؟

ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو، روز پنجشنبه در سخنرانی خداحافظی، به دستاوردهای خود در دوران تصدی‌اش بالید و مدعی شد که طی ۱۰ سال، تعداد سربازان ناتو در جناح شرقی آن از صفر به ده‌ها هزار نفر فزونی یافته، تعداد سربازان در آمادگی بالا از هزاران نفر به نیم میلیون نفر رسیده و تعداد متحدانش که حداقل دو درصد از تولید ناخالص داخلی را برای دفاع هزینه می‌کنند از ۳ به ۲۳ کشور افزایش یافته است. مونته نگرو، مقدونیه شمالی، فنلاند و سوئد به این اتحاد پیوسته‌اند و روابط ناتو با کشورهای «هند و منطقهٔ اقیانوس آرام» تعمیق یافته است.

استولتنبرگ در این سخنرانی همچنین پنج درس مهم را برای تداوم «موفقیت» ناتو در آینده خلاصه کرد و از آمریکا و اروپا خواست در انزواگرایی شرکت نکنند و اعلام کرد که «آزادی مهم‌تر از تجارت آزاد است» و ناتو «نباید همان اشتباهی را که باروسیه انجام داد با چین انجام دهد».


با توجه به وضعیت امنیتی بد جاری در اروپا، خودستایی استولتنبرگ کمی شبیه «متنی عوضی» است. با این حال، در بازتاب ده سال ریاست استولتنبرگ، «گسترش» ناتو در واقع به‌عنوان یک موضوع اصلی برجسته می‌شود. علاوه بر نکاتی که وی در سخنرانی خود به آن اشاره کرد، آمارها نشان می‌دهد که هزینه‌های نظامی ناتو در دورهٔ دبیرکلی او بیش از ۳۰ درصد افزایش یافته و به رکورد ۱.۱۸۵ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۴ رسیده است. به‌عنوان یک اتحاد نظامی فراآتلانتیک، ناتو نیز تحت رهبری استولتنبرگ توسعهٔ استراتژیک، جغرافیایی و اساسی را تجربه کرد. نه‌تنها چین را به‌عنوان یک «چالش سیستمی» توصیف کرد، در مورد «تهدید چین» مکرراً اغراق کرد، و ناتو «آسیا ـ اقیانوسیه» را تسریع بخشید، بلکه موضوعاتی مانند زنجیره تأمین، امنیت فناوری و اقتصادی را نیز در دستور کار خود قرار داد.



سؤال اصلی، جدا از این‌که او ناتو را «قوی، متحد و مهم‌تر از همیشه» معرفی می‌کند، اینجا است که این گسترش دقیقاً چه چیزی را برای جهان به ارمغان آورده است؟ چه مقدار از افزایش ۳۰ درصدی هزینه‌های نظامی به جیب مجتمع صنعتی ـ نظامی آمریکا سرازیر شده است، چقدر نگرانی امنیتی در سراسر جهان پخش شده و گسترش یافته است، و چه مقدار از آن به‌قیمت معیشت، رفاه و ثبات اجتماعی اروپا تمام شده است؟ آیا برای کشورهای ناتو پیروی از استراتژی چینِ ایالات متحده برای مقابله با چین امنیت بیشتری دربر دارد، یا آنها را نا امن‌تر می‌کند؟ آیا اگر امنیت و اسلحه‌سازی، زنجیرهٔ صنعتی، زنجیره تأمین، فضای مجازی، و دیگر زمینه‌ها، با تزریق ذهنیت تقابلی به‌سبک ناتو را به مناطقی بیاوریم که می‌توانند همکاری و تعامل سالم داشته باشند، بد است یا خوب؟



اگر بخواهیم دههٔ اخیر استولتنبرگ را جدی‌تر و دقیق‌تر ارزیابی کنیم، نمی‌توانیم از پرسش‌های فوق چشم‌پوشی کنیم، چرا که پاسخ به آن‌ها درست برعکس دستاوردهایی است که او برجسته می‌کند. سؤال این است که در قبال وضعیت امنیتی ناپایدار و خطرناک اروپا، ناتو تا چه اندازه مسؤول است؟ 



این گسترش ناتو بود که بذر بحران اوکراین را کاشت و گسترش آن به منطقه آسیا و اقیانوسیه تنش‌های ژئوپلیتیکی را به خارج از اروپا صادر کرد. تحت رهبری استولتنبرگ، ناتو بیشتر خود را با اهداف استراتژیک ایالات متحده هماهنگ کرده است و همهٔ تغییرات ناتو منعکس‌کنندهٔ نیات استراتژیک ایالات متحده است. ارزیابی تاریخی استولتنبرگ، فراتر از این که به‌دلیل اختلافات داخلی ناتو به‌عنوان دومین دبیرکل طولانی‌مدت ناتو به‌شمار می‌رود، احتمالاً تصویر او را به‌عنوان «مجری وفادار» سیاست‌های واشنگتن و «پیشگام» آن نیز در بر خواهد داشت.



با پایان جنگ سرد، ناتو نیز می‌بایست به پایان می‌رسید، بقا و توسعهٔ آن همیشه متکی بر ایجاد ترس، نگرانی‌های امنیتی، و درگیر شدن مکرر در درگیری‌ها بوده است. از یک سو، ناتو مدعی است که یک اتحاد منطقه‌ای است، اما از سوی دیگر، تحت عنوان تضمین امنیت خود، به‌طور مداوم در سطح جهان گسترش می‌یابد. این سازمان ادعا می‌کند که یک سازمان دفاعی است، اما به نام دفاع، بازدارندگی را ترویج می‌کند و به تقابل و رویارویی دامن می‌زند. استولتنبرگ تلاش می‌کند ناتو را حافظ امنیت منطقه‌ای و حتی جهانی معرفی کند، اما این لفاظی که «قدرت نظامی پیش‌نیاز گفت‌وگو است» یک راه دیگر برای گفتن «حق با کسی است که زور دارد» است.



در ظاهر، این سخنرانی بسیار شبیه به اعلام آمادگی جنگ از سوی استولتنبرگِ از خود راضی، برای ناتو است، اما در واقع، کلمات بین خطوط نمی‌توانند معضل و ضرر ناتو را پنهان کنند. در میان عدم اطمینان سیاسی داخلی در ایالات متحده، آیندهٔ ناتو چگونه خواهد بود و امنیت پایدار اروپا در کجا قرار خواهد گرفت؟ پس از استولتنبرگ، کشورهای اروپایی و جهان با وضعیت از هم گسیخته و دو پاره‌تری باقی مانده‌اند.



در واقع، تاریخ ۷۵ سالهٔ ناتو ثابت کرده است که اروپا و جهان را صلح‌آمیزتر و امن‌تر نکرده است. وجود و گسترش مستمر ناتو به‌علت اصلی معضلات امنیتی تبدیل شده است. برعکس، «صلح طولانی» در مکان‌هایی به‌دست آمده است که ناتو کمتر مداخله دارد و ذهنیت تقابلی کمتری وجود دارد. ارزش سخنان خداحافظی استولتنبرگ و گسترش ناتو، که او به آن می‌بالد، این است که به دنیا بگوییم که جهان امروز به ناتویی نیاز ندارد که تقابل اردوگاهی را تحریک می‌کند و ذهنیت جنگ سرد را گسترش می‌دهد، چه رسد به ناتوی در حال گسترش در سطح جهانی. ما از ناتو می‌خواهیم، ​​همراه با دبیرکل مستعفی‌اش، با مفاهیم منسوخ ذهنیت جنگ سرد و بازی حاصل جمع صفر، شیوه‌های نادرست حمایت از نیروی نظامی و پیگیری «امنیت مطلق» و رفتارهای خطرناک که اروپا و آسیا ـ اقیانوس آرام را مختل کرده‌اند، در اسرع وقت بازنشسته شود.

منبع: گلوبال تایمز، ۲۱ سپتامبر ۲۰۲۴
https://www.globaltimes.cn/page/۲۰۲۴۰۹/۱۳۲۰۱۱۴.shtml

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *