«توافق قرن» علیه آرمان فلسطین
پیش از «توافق قرن»، متحدان عرب ترامپ، تلاش میکنند فلسطینیان را مجبور به تسلیم کنند.
انتقال سفارت ایالات متحده به اورشلیم اشغالی، که در هفتادمین سالگرد اشغال فلسطین اراده اسرائیل را برای تبدیل اورشلیم به پایتخت ابدیاش نشان میداد، نخستین گام دولت ترامپ از برنامه او برای «فروپاشی کامل و نهایی آرمان فلسطین» است.
ایالات متحده با جابهجا کردن عجولانه سفارت خود مصادف با سالگرد نکبت، به اتفاق اسرائیل، یک «بالن آزمایشی» رها کرده بودند تا واکنش اعراب و افکار عمومی بینالمللی را پیش از رو کردن «توافق» ببینند.
متأسفانه واکنشها در اغلب نقاط سرزمینهای فلسطین اشغالی ـ بهجز نوار غزه که در آن تظاهرات گسترده مردم بهمدت شش هفته متوالی ادامه داشت و بیش از ١٠٠ فلسطینی کشته شدند و ٣٠٠٠ نفر توسط تیراندازهای نخبه اسرائیلی زخمی شدند ـ قابل ملاحظه نبود. واکنشها در اغلب پایتختهای عربی و مسلمان نیز بههمان صورت بود.
مطالبی درباره «توافق» توسط آژانس «آسوشیتدپرس» درز کرده است. این خبرگزاری اعلام کرد که براساس گفتههای پنج مسئول آمریکایی ناشناس، پرزیدنت ترامپ در نظر دارد از نقشه خود، که عمدتاً توسط دامادش جرد کشنر و نماینده او برای «صلح خاورمیانه» طراحی شده و قرار است تحت نظارت عالی نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل باشد، در اواخر ماه ژوئیه پرده بردارد.
واکنشهای رسمی اعراب نسبت به جابهجایی سفارتخانه و قتلعام انجام شده در نوار غزه فقط ناچیز نبود، بلکه در واقع همدستی متحدین عمده عرب ایالات متحده ـ بهویژه مصر، اردن و اغلب کشورهای خلیچ (فارس) ـ را به نمایش گذاشت، هنگامی که مشخص شد آنها در جریان جزئیات طرح توافق آمریکایی قرار داشتهاند. آنها از دعوت یک نشست فوقالعاده اتحادیه عرب خودداری کردند و شرکت آنها در نشست کنفرانس اسلامی دعوت شده توسط رئیسجمهور ترکیه به حداقل میرسید. از سوی اغلب کشورهای خلیج (فارس) فقط وزرای امور خارجه شرکت کرده بودند. کشورهایی که روابط دیپلماتیک رسمی با اسرائیل برقرار کرده بودند (مصر و اردن)، جرأت نکردند بهعنوان اعتراض سفیر خود را فراخوانند. باوجودی که این نوع تصمیمات، توسط کشورهایی که عرب نیستند (مانند ترکیه، بولیوی، آفریقای جنوبی، ایرلند و بلژیک) گرفته شده است.
در عرض این مدت، با درخواست ایالات متحده، پرزیدنت مصر، اسماعیل هانیه رئیس حماس را به قاهره فراخواند تا او را متقاعد کند که به «راهپیمایی بازگشت» پایان بخشد، وضعیت را در نوار غزه آرام کند و درباره پیشنهاد آتشبس ده ساله با اسرائیل، گفتوگو نماید. اعضای نمایندگی حماس اظهار داشتند که نوعی توافق که به برداشته شدن محاصره نوار غزه بیانجامد را میتوان مد نظر داشت.
ایالات متحده و مشتریان عربش، با سیاست وعده و وعید به فلسطینیان یا بهتر بگوئیم به رهبران آنها در کرانه رود اردن و نوار غزه رفتار میکنند. از سویی آنها را به قطع کردن کمکهای مالی و سختتر کردن محاصره نوار غزه تهدید میکنند و از سوی دیگر قول کمکهای مالی عرب و غرب را در ازای سرزمینهای اشغالی و در عوض چشم پوشیدن از اورشلیم، حق بازگشت و امضاء توافق، میدهند.
تصمیم غیرمنتظره و بیسابقه رئیسجمهور مصر برای باز کردن گذرگاه الرفع در طول ماه رمضان، هدف بهدست آوردن توافق برای توقف «راهپیمایی بازگشت» یا حداقل کاهش آن، با چشمانداز بهبود شرایط زندگی مردم غزه و فروکش کردن خشم خلق را دنبال میکرد.
اهالی غزه، تحت رهبری حماس، برگزاری جشن استقرار سفارت ایالات متحده در اورشلیم را به عزا تبدیل کردند و چهره کریه تروریستی اسرائیل را به جهانیان شناساندند. اگر رهبری حماس وعده و وعیدهای آمریکایی را که قرار است توسط اعراب در اختیار فلسطین قرار داده شود، نپذیرد، برنامه آمریکا و اسرائیل آنگونه که پیشبینی شده پیش نمیرود. این نکته را باید مدنظر داشت که در بطن حماس جریانات سرکش وجود دارد.
آنچه که تا این لحظه درباره ماهیت «توافق» ترامپ درز پیدا کرده است، حکایت از عریض کردن نوار غزه دارد که در آن ٧٢٠ کیلومتر مربع از شبهجزیره مصری سینا و شاید شهرهای العریش و شیخ زویدا که در آنها یک بندر و یک فرودگاه ساخته خواهد شد. در عوض مصر مساحتی برابر با مساحت کنونی فلسطین را در صحرای نقبه بهدست خواهد آورد. افزون بر آن یک شهر فوق مدرن در مرز بین مصر، اردن و عربستان سعودی ساخته خواهد شد که در آن ۵٠٠ میلیارد دلار سرمایهگذاری میشود، فرصتهای شغلی بسیاری پدید خواهد آمد و سرمایهگذاریهای غیرمستقیم اضافی در اقتصاد مصر را سبب خواهد شد. آنچه نصیب کرانههای رود اردن خواهد شد فقط «صلح اقتصادی» و خودمختاری اداری بیشتری خواهد بود.
ایالات متحده تهدید میکند که هر نوع کمک مالی قطع خواهد شد، در صورتی که مقامات فلسطینی نقشه فوق را نپذیرند. ایالات متحده قبلاً ٢٠٠ میلیون دلار را از بودجه امسال و ٦۵ میلیون دلار دیگر را از بودجه سازمان ملل متحد برای پناهندگان فلسطینی بلوکه کرده است. آمریکا همچنین اردن را تهدید میکند تا کشور و ساکنین فلسطینیاش را مجبور کنند که «توافقنامه» را بپذیرند وگر نه بدا به حال آنها. فرایند به حاشیه رفتن اردن در جریان است و اثر گذاری کشور رو به کاهش میرود.
در کشورهای خلیج (فارس) یک کارزار بیش از پیش شدید برای بیاعتبار کردن خلق فلسطین در بین افواه عمومی در جریان است. این کارزار تا آنجا پیش رفته است که شایع کردهاند فلسطینیان زمینهای خود را به اسرائیلیها فروختهاند و بنابراین ارزش ندارد از آنها پشتیبانی شود. «ارتش سایبری» تبلیغاتچیهای شبکههای اجتماعی کشورهای خلیج (فارس) با تمام قوا در این کارزار کنترلشده و هماهنگشده ظهار وجود میکنند، و بهطور همزمان فرایند کنار آمدن با اسرائیل ادامه مییابد. همه این مسائل از اجزاء سهیم شدن رژیمهای خلیج (فارس) در «توافق» ترامپ است. بههمان صورت که پنج مبارز زن و مرد سعودی را بهخاطر مخالفتشان با عادیسازی روابط دستگیر کردند، باید در انتظار عملیات دیگری از همین نوع بود.
به همه اینها باید حملات علیه محور مقاومت در تمام منطقه، ضربههای جنگندهها و موشکهای اسرائیلی بر مواضع ایران در سوریه، مجازاتها علیه حسن نصرالله و نه تن دیگر از سران حزبالله و قرار دادن نام شاخههای سیاسی و نظامی حزبالله در لیست «تروریستها» نیز باید افزوده شود. همه اینها اجزاء تصمیمات آمریکا برای تحمیل «توافق قرن» است که با بهرهبرداری از ضعف کنونی دنیای اعراب و کشورهای اسلامی صورت میگیرد.
شگفتزده نخواهیم شد اگر اسرائیل اعلام کند که پیشنهاد صلح عربستان سعودی در سال ٢٠٠٢ را میپذیرد، البته بهجز وجه عمدهاش و آنچه مربوط به اورشلیم اشغالی است که باید برای همیشه از صورت مذاکرات حذف شود. احتمالاً در آینده نزدیک، ما شاهد ملاقاتهایی بین مقامات رسمی کشورهای خلیج (فارس) و اسرائیل خواهیم بود. بهنظر میآید که اکنون که پردهها از روی این «توافق» بیشرمانه کنار رفته است ما یک روند عادیسازی خواهیم داشت.