مات: ایران در حال پیشروی در یک تغییر ژئوپلیتیکی در غرب آسیا
در حالی که غرب در مورد مذاکرات وین، از تحریمها و گزینههای نظامی صحبت میکند، ایران بیسروصدا شبکه گستردهای از راهحلهای جایگزین برای تقویت صعود آسیایی خود ایجاد کرده است.
بنجامین فرانکلین زمانی به همتایان استعمارگر خود نوشت: «یا با هم آویزان میشویم یا جداگانه آویزان میشویم.» این سخنان بههمان اندازه که ۲۷۰ سال پیش صادق بود امروز نیز صادق میباشد؛ زیرا امپراتوریها برای تسلط بهتر، همیشه بهخاطر منافع قومی منطقهای در بین قربانیان خود نفاق و تفرقه ایجاد میکردند و میکنند تا بتوانند آنان را کنترل کنند.
در حالی که تکنیکها با دوران مدرن سازگار شدهاند، امّا اجزای اساسی علم تفرقه و نفاق نسبتاً بدون تغییر باقی ماندهاند: منابع را کمیاب، و ترس و جهالت را بالا نگه دارید، و بگذارید تا ملتی هدفمند بر سر کمبود و کاهش بازدهی درگیر شوند. در میان این تقسیمبندیها، تعصبات قومی، مذهبی و زبانی نزدیکبینانه، خاک حاصلخیزی برای رشد منافع نخبگان الیگارشی است.
آمریکاییهای امروز که در لب پرتگاه درگیریهای داخلی نشسته و بهطور گستردهتری درمعرض فروپاشی اقتصادی قرار دارند، به اندازه کافی به توصیههای پدران بنیانگذار خود توجه نکردهاند. با این حال، طنز کوچکی نخواهد بود که توصیههای بن فرانکلین در بخش دیگری از جهان، بسیار دور از جمهوری در حال زوال، مورد توجه قرار گرفته است.
اتحاد چین، روسیه و ایران بینظمی مبتنی بر قوانین را به چالش میکشد
از زمانی که ایران در ۲۷ مارس برنامه جامع همکاری ۲۵ ساله خود با چین را نهایی کرد، در جنوب غربی آسیا، هندسه کاملاً جدیدی پدید آمده است که با سرعت سرسامآوری در حال تکامل است.
این تمدن باستانی که بهعنوان سومین رکن بنیادی از مشارکت بزرگ اوراسیا حمایت میکند، با پیوستن در ۱۷ سپتامبر به سازمان همکاری شانگهای (SCO)، سرانجام ایران بهعنوان محرکی پیشرو برای ثبات و پیشرفت ظاهر گردیده است.
در کنار توافقات امنیتی با روسیه که باعث شد این دو کشور در فوریه ۲۰۲۱ در اقیانوس هند مانورهای نظامی برگزار کنند، روسیه، ایران و چین (RIC) نیز اعلام کردهاند که هر سه طرف تا آغاز سال ۲۰۲۲ رزمایش دریایی مشترکی در خلیج فارس برگزار خواهند کرد.
روابط روسیه و ایران به اینجا ختم نمیشود، بلکه توافقنامه همکاری ۲۰ ساله ــ با الگوبرداری از توافق ایران و چین ـ- بین دو قدرت نیز در مراحل پایانی مذاکره و آماده است.
در ۱۱ آذرماه، سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت: مانند نقشه راه همکاری ۲۵ سالهای که با چین تهیه کردیم، میتوانیم همین کار را با کشورهای بزرگ همسایه نیز انجام دهیم.
در میان بسیاری از غیرممکنهایی که اکنون تحت این سیستم جدید امکانپذیر شده است، کریدور حملونقل و ترانزیت بینالمللی خلیج فارس ــ دریای سیاه به رهبری ایران است، که بسیاری فکر میکردند مدتهاست مرده، امّا در سال ۲۰۱۶ با قدرت دوباره زنده شد.
این کریدور متحولکننده یک جزء همافزایی آشکار برای ابتکار کمربند و جاده شرق به غرب به رهبری چین و کریدور حملونقل بینالمللی شمال جنوب به رهبری روسیه و هند است که هر دو سراسر جزیره جهان را فراگرفتهاند.
سوآپ گاز ایران، آذربایجان و ترکمنستان
در اجلاس سران سازمان همکاری اقتصادی (اکو) در ۲۸ نوامبر در عشقآباد، رهبران آذربایجان، ایران و ترکمنستان با غلبه بر بسیاری از موانع یک قرارداد مهم مبادله گاز که شامل دریافت دو میلیارد مترمکعب گاز در سال از ترکمنستان توسط ایران میشود را نهایی ساختند. در این رابطه همین مقدار گاز از ایران به آذربایجان صادر خواهد شد.
این قرارداد پس از پنج سال که روابط گازی بین ترکمنستان و ایران بهدلیل شکایت ترکمنستان در سال ۲۰۱۶ بهخاطر عدم پرداخت پول نفت یک دهه قبل، متوقف شده بود، منعقد گردید. علاوه بر این، با توجه به این که همین چند ماه پیش بسیاری از مفسرا ن بر امکان آغاز جنگ بین ایران و آذربایجان هشدار میدادند، این توافق تجدید همکاری بین دو ملت را بسیار مهمتر میکند.
رئیس جمهور ایران با اشاره به منافع خارجی که در آن دوره حساس آتشافروزی میکردند، گفت: «ما هرگز نباید اجازه دهیم که دیگران در روابط ما دخالت کنند. باید مشکلاتمان را خودمان حل کنیم، برای پیشبرد روابطمان و تعمیق همکاریهای متقابل سودمند با یکدیگر همکاری کنیم. تجربه تاکنونی نشان میدهد که وقتی خودمان درباره مسائل خود بحث میکنیم، بسیاری از آنها را حل میکنیم».
خطوط لوله Trans-Caspian و White Stream تکمیلکننده کریدور گاز جنوبی هستند
سه کشور همچنین برای تعمیق یکپارچگی و همکاری در حملونقل، تجارت، کشتیرانی، گردشگری و مهمتر از همه، توسعه منابع نفت و گاز فوقالعاده غنی فراساحلی در دریای خزر موافقت کردند.
در حالی که جنوب ایران دارای دومین ذخایر بزرگ نفت و گاز طبیعی جهان میباشد (پس از روسیه که در رتبه اول قرار دارد)، ترکمنستان در فهرست ذخایر نفت و گاز دارای رتبه چهارم است. و این در حالیست که ذخایر فراساحلی در دریای خزر، برخی از بزرگترین ذخایر جهان را نشان میدهد.
همانطور که پپه اسکوبار در مقاله اخیر خود در The Cradle ** اشاره کرده است ، میادین گازی چالوس در دریای خزر نه تنها دهمین ذخایر بزرگ جهان است، بلکه به گفته کارشناسان، این منطقه بهتنهایی میتواند برای مدت ۲۰ سال تا ۵۲ درصد از گاز طبیعی اروپا را تأمین کند. تا لحظه نگارش این مقاله، قراردادهایی به امضاء رسیده است که این منطقه را توسط روسیه، چین و ایران توسعه خواهد بخشید.
خط لوله طولانی ۳۰۰ کیلومتری ترانس کاسپین (TCP) که از خزر عبور میکند نیز در کنار این هماهنگسازی منافع، به اینکه بهزودی تحقق یابد، خیلی نزدیک شده است. با تکمیل آن در سال ۲۰۲۲، TCP به کریدور گاز جنوبی و TANAP ترکیه متصل خواهد شد.
از طریق خط لوله گاز نابوکو بهراحتی انشعاب نهایی به اروپا تکمیل میشود (اگر از خرابکاری سیاسی جلوگیری شود) و برای نسلها در اروپا گاز فراوانی فراهم میکند. از آنجا که اروپای بد مدیریتیشده اکنون یکی از بدترین بحرانهای انرژی ساخته دست بشر در تاریخ را تجربه میکند، این امر به ایران و روسیه موقعیت اهرم اقتصادی گستردهای را میدهد.
کریدور بینالمللی حملونقل شمال جنوب INSTC بهعنوان یک تغییردهنده بازی
کریدور بین المللی حملونقل شمال جنوب (INSTC)، شامل روسیه، آسیای مرکزی، آذربایجان، اروپا، ترکیه، ایران، افغانستان و هند، یک سیستم حملونقل چندوجهی ۷۲۰۰ کیلومتری است که از بسیاری جهات با طرح کمربند و جاده چین (BRI) هماهنگ میباشد.
از زمان اجلاس سران اکو، قراردادهای زیادی برای تسریع این پروژه بزرگ نیز امضاء شده است. در حالی که بسیاری از سران در سخن تلاش زیادی کردهاند تا این پروژه ۲۰ ساله را بهعنوان یک چالش رقابتی روسیه برای پروژه کمربند و جاده چین معرفی کنند، بهطور فزایندهای آشکار میشود که این دو پروژه کاملاً هماهنگ هستند.
در ۲۸ نوامبر، یادداشت تفاهم سه جانبه ایران، قزاقستان و ترکمنستان برای ساخت راهآهن جدید به طول ۹۱۷ کیلومتر از اوزن (در قزاقستان) به گرگان (در ایران) از طریق ترکمنستان که در سال ۲۰۱۴ آغاز شد ادامه خواهد یافت و عمدتاً توسط این سه کشور تأمین مالی خواهد شد.
قرارداد دیگری در ۱۰ دسامبر برای ایجاد مسیر ترانزیتی ایران ــ آذربایجان ــ گرجستان که خلیج فارس را به دریای سیاه متصل میکند امضاء شد تا در مارس ۲۰۲۲ تکمیل میشود.
با احداث این مسیر تازه، کالاها میتوانند مستقیماً از طریق زمین، از بنادر جنوبی ایران به اروپا و اروپای مرکزی حمل گردند.
خبرگزاری کاسپین در گزارشی دربارۀ این تحول مینویسد که «ترکیب ظرفیت مؤثر هر سه پروژه به ایران این امکان را میدهد که دریای عمان و خلیج فارس را از جنوب، افغانستان و پاکستان را از شرق، آسیای مرکزی را از شمال شرقی، و قفقاز را در شمال غربی به هم متصل کند».
در ۱۲ نوامبر، سران ایران، ترکیه و امارات متحده عربی توافقنامه همکاری جدیدی را برای آغاز کار بر روی یک کریدور حملونقل جدید بین سه کشور امضاء کردند مبنی بر این که کالاهایی که از امارات به بندر شهید رجایی ایران ارسال میشود، با مدت هشت روز کمتر از مسیرهای معمولی دریایی، از طریق زمین به ترکیه و از آنجا به اروپا منتقل شوند.
همه اینها بخشی گستردهتر از کریدور بینالمللی حملونقل شمال جنوب (INSTC) است که تابستان گذشته اولین محموله از فنلاند و از طریق ایران به هند رسید.
همکاری امنیتی
علاوه بر ایجاد شبکههای حملونقل و انرژی جدید بین رقبای تاریخی، در ۲۱ اکتبر، مسئولان ترکیه و ایران یک توافقنامه امنیتی راهبردی امضاء کردند. وزیر کشور ایران، وحیدی، در این زمینه اظهار داشت: «روابط ایران و ترکیه تسریع خواهد شد. دو کشور با هم به بیثباتی منطقه پایان خواهند داد و توطئههای دشمن را خنثی خواهند کرد. دو کشور اجازه نخواهند داد که دیگران روابطشان را مختل سازند.»
یک ماه بعد، احساسات وحیدی با شدت بیشتری به رئیسجمهور اردوغان هم سرایت کرد که در کنفرانس مطبوعاتی در کنار رئیسی گفت: «کاخ سفید در حال آموزش و تسلیح همه گروههای تروریستی در منطقه ازجمله داعش و پ.ک.ک میباشد و آنان را برای ایجاد ناامنی با ابزار تروریستی تجهیز میکند».
رهبران دو کشور نه تنها موافقتنامههای همکاری امنیتی را برای مبارزه با تروریسم تحت حمایت خارجی امضاء کردند، بلکه طرحهای پیشرفتهای را برای ایجاد منطقه آزاد تجاری جدید با تعرفههای ترجیحی برای همه کشورهای منطقه به امضاء رساندند.
در حالی که عربستان سعودی یکی از سرسختترین کشورهای خلیج فارس برای انطباق با واقعیت جدید شکلدهنده جنوب غربی آسیا است، امارات متحده عربی یکی از سریعترینها بوده است.
دیگر وعدههای حامیان غربی، همچون یک دهه پیش جذاب بهنظر نمیرسند، بهویژه با توجه به سرعت فروپاشی اقتصادی حبابهای سوداگرانه «تایتانیک» معروف به اقتصاد ترانس آتلانتیک.
امارات متحده عربی با روحیهای صرفاً برای بقای خود و نه چیز دیگر، نه تنها قراردادهای نظامی ایالات متحده را به حالت تعلیق درآورده است ، ضمن پردهبرداری از مراکز حملونقل منطقهای، سرمایهگذاریهای علمی پیشرفتهای در فضا و انرژی اتمی نیز انجام داده است. علاوه بر این، شاهد توافق ایران و امارات برای «باز کردن صفحه جدیدی در روابط این دو کشور میباشیم».
در ششم دسامبر، رئیسجمهور ایران در دیدار با مشاور امنیت ملی امارات در تهران گفت: «امنیت کشورهای منطقه به هم گره خورده است و ایران از کشورهای حاشیه خلیج فارس حمایت میکند. در روابط مابین دو کشور مسلمان ایران و امارات نباید مانعی وجود داشته باشد و این روابط نباید تحت تأثیر بیگانگان قرار گیرد.»
نماینده امارات در پاسخ گفت: «ما فرزندان این منطقه هستیم و سرنوشت مشترکی داریم، بنابراین توسعه روابط دو کشور در دستور کار ما قرار دارد … امیدواریم در روابط بین دو کشور فصل تازه ای آغاز شود.»
الگوی جدیدی پدیدار میشود
در حالی که غرب مدام نیروهای نظامی خود را به رخ میکشد، تحریمهای یکجانبه را تحمیل میکند و «نجیبانه» نشان میدهد که قواعدش بر پایه برتری استوار است، جهان بهسمت یک سیستم چندقطبی جدید که مبتنی بر همکاری واقعی است پیش رفته و میرود.
براساس این شتاب مثبت، زمان زیادی نمانده است تا سازمان همکاری اقتصادی بهطور کامل در اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EAEU) به رهبری روسیه ادغام شود که خود قبلاً عمیقاً در طرح کمربند و جاده چین ادغام گردیده است.
همانطور که میبینید، منطقه آزاد تجاری ایران و اوراسیا که مدتها در انتظار آن بودیم، در آستانه نهایی شدن است و این حوضه آبخیز پتانسیلهای زیادی برای یک بلوک قدرت گسترده ایجاد میکند.
محسن زنگنه، نماینده مردم ایران در اینباره گفت: «بهنظر من اگر بهجای تمرکز بر غرب، توجه خود را به کشورهای شرقی، بهویژه کشورهای آسیای مرکزی، آسیای شرقی و همچنین اروپای شرقی متمرکز کنیم، قطعاً میتوانیم از اقتصاد قابلتوجه بالقوه آنها بهره ببریم…. همانطور که مستحضرید، ما در تعامل با کشورهای غربی با چالشهای زیادی روبرو هستیم که دلیل آن نگرش ایالات متحده و اسرائیل نسبت به ایران است. اما این چالشها در روابط ما با کشورهای شرقی وجود ندارد. این یک فرصت عالی برای اقتصاد ما ایجاد میکند.»
با برقراری این مجموعه جدید از روابط، فرصتی برای بازسازی سوریه با ساخت اولین راهآهن ایران و عراق که هر دو کشور را در قالب راهآهن شلمچه ــ بصره به هم متصل میکند ، پدید آمده است.
اگر قرارداد موقت سال ۲۰۱۸ عراق و ایران نیز احیا شود، میتوان این راهآهن کوچک را به طول ۱۵۷۰ کیلومتر از طریق عراق تا بندر لاذقیه سوریه و لبنان بهعنوان کریدور جنوبی برای جاده ابریشم جدید گسترش داد. بازگشت سوریه به اتحادیه عرب در ماههای آینده، دستیابی به این پروژه را بسیار آسانتر میکند.
علیرغم این واقعیت که عادات امپراتوری قدیمی بهسختی از بین میرود، بدیهی است که یک انتخاب واقعی جدید وجود دارد، و هرکسی که میخواهد آیندهای داشته باشد باید به این درک برسد یاد بگیرد که با مجموعهای از قوانین جدید بازی کند. اینها قوانینی هستند که تغییر رژیم، تاکتیکهای تفرقه و تقسیم بهمنظور غلبه، و یا تفکر حاصل جمع صفر را رد میکنند.
مشارکت بزرگ اوراسیا، خیلی زیاد در راستای همسویی با قوانین طبیعی، با همکاریهای برد ــ برد و ایجاد قدرتهای بهرهوری درون جامعهایِ متشکل از دولتهای مستقل هدایت میشود.
در جایی که یک الگو تک قطبی است، الگوی دیگری چند قطبی است؛ و در جایی که بنیاد و اساس یکی مبتنی بر خروج ثروت از مجموعهای از منابع ثابت کشورهاست تا ملتها را وادار به جنگِ پسماندهها کند، دیگری در حالی که منافع متنوع را در یک کل بزرگتر هماهنگ میکند، ثروت جدیدی ایجاد میکند. ترجیح میدهید در کدام یک زندگی کنید؟