تشدید بحران در اوکراین تهدیدی قریبالوقوع برای صلح جهانی است!
جهان با یک وضعیت اضطراری مواجه است. با اصرار ایالات متحده بر گسترش ناتو تا مرزهای روسیه، خطر یک رویارویی نظامی هر روز بیشتر میشود. با توجه به این واقعیت که ایالات متحده و روسیه با فاصلهٔ زیاد از دیگر کشورها دارای بیشترین سلاح هستهای هستند، یک جنگ متعارف بین ناتو و روسیه میتواند بهراحتی به جنگ هستهای تبدیل شود. همانطور که شروع جنگ جهانی اول نشان داد، رهبران ممکن است قصد جنگ نداشته باشند، اما ممکن است در موقعیتی قرار بگیرند که دیگر قادر به بازگشت نباشند.
برای هفتهها، رسانههای شرکتی ایالات متحده با سر و صدا و سماجت اعلام میکردند که روسیه با استقرار دهها هزار سرباز روسی در مرز اوکراین، ممکن است در آستانه حمله به آن کشور باشد. سخنگویان وزارت خارجهٔ آمریکا روسیه را تهدید کردهاند که در صورت تهاجم، با تحریمهای اقتصادی آن را مجازات خواهند کرد. اگر نگوییم هر ساعت، روزانه، همراه با نشان دادن عکسهای ناخوشایندی از ولادیمیر پوتین عبوس، که بهعنوان منبع شیطانی تنشهای جدید ایالات متحده و روسیه به تصویر کشیده میشود، تصاویری ماهوارهای به تماشاگران تلویزیون نشان داده میشود که ظاهراً محل تجمع نیروهای روسیه در مرز اوکراین است.
جنگ سرد با روسیه، که از سال ۲۰۱۴ بدتر و چرکین شده است، همراه با کودتای مورد حمایت ایالات متحده در اوکراین، ممکن است حتی از جنگ سرد جدید با چین نیز خطرناکتر باشد. اگر بنبست مسلحانه بین ارتش اوکراین و نیروهای جداییطلب تحت حمایت روسیه در شرق اوکراین ـــ با محاسبهٔ غلط یا با طراحی ـــ به یک جنگ متعارف میان روسیه و ناتو منجر گردد، میتواند به جنگ هستهای تبدیل شود.
گسترش ایالات متحده / ناتو و تحریکات جنگ سرد
این دومین بحران اوکراین در یک سال گذشته است. در ماه مارس، ایالات متحده یک کمک نظامی ۱۲۵ میلیون دلاری، از جمله برای قایقهای مسلح گشتزنی ساحلی و تجهیزات راداری، به اوکراین داد، و در ماه ژوئن خبر اهدای یک بستهٔ ۱۵۰ میلیون دلاری دیگر را اعلام کرد. این بسته شامل رادار، ارتباطات و تجهیزات جنگ الکترونیک برای نیروی هوایی اوکراین بود. بهنظر میرسد این آخرین بسته شامل استقرار پرسنل آموزشی ایالات متحده در پایگاههای هوایی اوکراین نیز هست. بر اساس گزارشهای منتشر شده، ترکیه، یکی دیگر از کشورهای ناتو، همان پهپادهایی را که در سال ۲۰۲۰ برای جنگ با ارمنستان بر سر منطقهٔ کوهستانی مورد مناقشهٔ قره باغ در اختیار آذربایجان قرار داده بود، به اوکراین می دهد.
در آوریل ۲۰۲۱، دولت ضد روسیه در اوکراین تهدید کرد که علیه مناطق جداییطلب روسیزبان شرقی دونتسک و لوهانسک دست به حمله خواهد زد، و روسیه نیز هزاران سرباز را در امتداد مرز شرقی اوکراین بسیج نمود. از آوریل ۲۰۲۱، ناتو همچنان در حال افزایش فشار نظامی بر روسیه در منطقه بوده است.
در تابستان ۲۰۲۱، ۳۰ هزار سرباز در «عملیات دفاع از اروپا ۲۰۲۱»، در مجموعه عظیمی از رزمایش های نظامی تحت رهبری ایالات متحده از بالتیک تا دریای سیاه، شرکت داشتند، و این در حالی است که ماه گذشته ایالات متحده حملات شبیهسازی بمباران را در ۱۲ مایلی حریم هوایی روسیه انجام داد. به گفتهٔ خود ناتو، در سال ۲۰۲۱ هواپیماهای جنگی آن ۲۹۰ بار با هواپیماهای روسی روبرو شدند که بیشتر اوقات در امتداد مرزهای غربی روسیه بوده است. این بدان معناست که نزدیک به ۸۰ درصد از ۳۷۰ مأموریت پروازی ناتو در سال جاری شامل رویارویی با نیروی هوایی روسیه بوده است.
در ۷ دسامبر ۲۰۲۱، معاون وزیر امور خارجهٔ آمریکا در امور سیاسی، ویکتوریا نولند، در کمیتهٔ روابط خارجی سنا شهادت داد که دولت ایالات متحده از سال ۲۰۱۴ تا کنون ۲/۴ میلیارد دلار «کمک امنیتی» به اوکراین داده است، که تنها در سال ۲۰۲۱، شامل ۴۵۰ میلیون دلار بوده است. بنابر گزارشها، او سعی کرد به مسکو اطمینان دهد که ایالات متحده و ناتو همچنان به توافقنامهٔ مینسک ۲۰۱۵ ـ ۲۰۱۴ متعهد هستند، توافقنامهای که ممنوعیت عملیات نظامی تهاجمی و وعدهٔ خودمختاری بیشتر برای دونتسک و لوهانسک در داخل اوکراین را در بر میگیرد. اما لوید آستین، وزیر دفاع، هنگامی که در اکتبر با زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین، در کییف ملاقات کرد، تضمینهای نولند را لغو کرد و بر حمایت ایالات متحده از عضویت آیندهٔ اوکراین در ناتو، قول حمایت نظامی بیشتر، و سرزنش روسیه بهخاطر «تداوم جنگ در شرق اوکراین» تاکید نمود.
پیشنهادات روسیه
دیپلماتهای روسی هشدار میدهند که سیاست فعلی ایالات متحده/ناتو در اوکراین خطر عبور از «خطوط قرمز» امنیتی روسیه را به همراه دارد. و حقایق موجود در صحنه نگرانیهای آنها را تأیید میکند:
● این واقعیت را در نظر بگیرید که تمام وعدههای ایالات متحده و ناتو برای دور نگهداشتن ناتو از مرزهای روسیه در سی سال گذشته زیر پا گذاشته شدهاند.
● این واقعیت را در نظر بگیرید که از سال ۱۹۹۰ بهبعد، ناتو ـــ که از زمان انحلال رقیبش، پیمان ورشو، در سال ۱۹۹۱ در واقع نباید وجود داشته باشد ـــ بهطور اجتنابناپذیری بهسمت شرق گسترش یافته است. در سال ۱۹۹۰، با اتحاد مجدد دو آلمان، یعنی الحاق جمهوری دموکراتیک آلمان، تمام آلمان بخشی از ناتو شد. در سال ۱۹۹۹، جمهوری چک، مجارستان و لهستان به ناتو پیوستند. در سال ۲۰۰۴، استونی، لتونی، لیتوانی (همگی جمهوریهای شوروی سابق)، بلغارستان، رومانی، اسلواکی و اسلوونی وارد ناتو شدند. در سال ۲۰۰۹ آلبانی و کرواسی، در سال ۲۰۱۷ مونته نگرو، و در سال ۲۰۲۰ مقدونیه شمالی به ناتو پیوستند.
● الحاق اوکراین به ناتو، تسلیحات و نیروهای ناتو را حتی بیشتر به قلب روسیه نزدیک خواهد کرد. نباید این واقعیت تاریخی را فراموش کرد که خاطرهٔ تهاجم غرب همچنان در ذهن مردم روسیه زنده است.در سالهای ۱۹۴۵ ـ ۱۹۴۱، ارتش ۴ میلیون نفری و نیرومند هیتلر، آن کشور را در یک جنگ نسلکشی ویران ساخت و جان حدود ۲۷ میلیون نفر را گرفت.
آقای پوتین در کنفرانس مطبوعاتی پایان سال خود در ۲۳ دسامبر تاکید کرد که «حرکت بیشتر ناتو بهسمت شرق غیرقابل قبول است. آنها در آستانهٔ خانه ما هستند. آیا این یک تقاضای غیرمعمولی و بیش از اندازه است که ما به سیستمهای تسلیحاتی تهاجمی در نزدیکی خانهمان نه بگوئیم؟ آیا چیزی غیرعادی در این مورد وجود دارد؟» نیازی نیست که ستایشگر بیقید و شرط سیاستهای ولادیمیر پوتین باشیم تا بپذیریم رهبر روسیه نگرانیهای امنیتی مشروعی دارد.
در اواسط ماه دسامبر، روسیه دست به یک ابتکار دیپلماتیک زد و فهرستی از پیشنهادات امنیتی را به ایالات متحده ارائه داد. طبق گزارش وال استریت ژورنال:
پیشنهادهایی که به ایالات متحده تحویل و از سوی وزارت خارجهٔ روسیه منتشر شده است شامل تعهد هر یک از طرفین به خودداری از انجام فعالیتهایی است که بر امنیت طرف دیگر تأثیر میگذارد. جلوگیری از گسترش بیشتر سازمان پیمان آتلانتیک شمالی بهسمت شرق، از جمله اوکراین، و کنار گذاشتن هرگونه فعالیت نظامی ناتو در اروپای شرقی، ماوراء قفقاز و آسیای مرکزی، از دیگر موارد آن است.
سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجهٔ روسیه، روز جمعه به خبرنگاران گفت: «برای ما اساساً مهم است که تضمینهای امنیتی روسیه روی کاغذ بیاید و تا حد امکان از نظر قانونی لازمالاجرا باشد». «هیچ گزینهٔ دیگری وجود ندارد، زیرا یکی از ویژگیهای بارز مرحلهٔ فعلی روابط بین روسیه و کل غرب، بیاعتمادی کامل است».
این پیشنهادها همچنین خواستار عدم استقرار نیروها و تسلیحات بیشتر ناتو در خارج از کشورهایی است که قبل از پیوستن کشورهای بلوک شرق به ائتلاف در ماه مه ۱۹۹۷ در آنها مستقر بودند، مگر اینکه هر دو طرف توافق کنند. هر طرف باید از استقرار موشکهای میانبرد و با برد کوتاهتر در جایی که بتواند خاک طرف مقابل را مورد اصابت قرار دهد، خودداری نماید، و از خاک یک کشور دیگر برای حملهٔ مسلحانه علیه دیگری استفاده نکند. از جمله پیشنهادات دیگر روسیه این است که هر دو طرف برای تبادل منظم اطلاعات در مورد تمرینات نظامی و خودداری از انجام تمرینات نظامی و دیگر اقدامات با بیش از یک تیپ در منطقه مرزی موافقت کنند.
پیشنهادات جدید روسیه مبنایی واقعبینانه برای آغاز مذاکرات است. و همچنین است در مورد توافقنامه مینسک ۲ (۲۰۱۵)، که از سوی فرانسه، آلمان، روسیه و اوکراین به امضا رسیده و در شورای امنیت سازمان ملل متحد به اتفاق آرا، از جمله از سوی ایالات متحده، تأیید شده است. این توافقنامه شامل غیرنظامی کردن شرق اوکراین، بازگرداندن حاکمیت اوکراین بر مناطق شرقی و خودمختاری کامل برای منطقه دونباس است. بهرغم حمایتهای لفظی گاه به گاه، این توافقنامه تا حد زیادی توسط ایالات متحده و ناتو نادیده گرفته شده است.
باید خرسند بود که ایالات متحده با مذاکرات ژنو در مورد پیشنهادهای جدید روسیه برای تضمینهای قانونی و الزامآور امنیتی، که در ۱۰ ژانویه ۲۰۲۲ برگزار میشود، موافقت کرده است. همچنین باید خوشحال بود که رئیسجمهور بایدن در ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱ مکالمه تلفنی دیگری با رئیسجمهور پوتین بر قرار کرد. اما ایالات متحده قبلاً چندین مورد از خواستههای امنیتی روسیه را رد کرده است. از جمله، یکی از این درخواستها این بوده و هنوز هست که هر دو کشور متعهد شوند سلاحهای هستهای را در خارج از قلمرو خود مستقر نکنند. و نشانههایی وجود دارد که میرساند طرف روسیه از هماکنون نسبت به حسن نیت ایالات متحده بدبین است. سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجهٔ روسیه گفت: «مهم است که پیشنهادات ما به بحثهای بیپایان، که غرب به آن شهرت دارد، ختم نشود.»
بهرغم این تلاشهای دیپلماتیک، نیروهای نهادی و اقتصادی قدرتمند در ایالات متحده ـــ مجتمعهای صنعتی نظامی، لاکهید ـ مارتین، بوئینگ، ریتئون تکنولوژی، جنرال داینامیکس، نورثروپ گرومن، و دیگران ـــ مشتاق جنگ سردی جدید با روسیه هستند زیرا که این امر فرصتهای بیحد و حصری را برای قراردادهای تسلیحاتی سودآور برای آنها فراهم میسازد. مجتمعهای نظامی ـ صنعتی ایالات متحده، همانطور که ریههای انسان به اکسیژن نیاز دارد، به داشتن دشمن نیاز دارند. بهگفتهٔ یک نویسندهٔ نکتهسنج: «هرگاه هیچ دشمنی وجود ندارد، باید آن را اختراع کرد».
اهریمنسازی از ولادیمیر پوتین و روسیه که توسط رسانههای ایالات متحده انجام می شود، بخشی جداییناپذیر از این سیاست اختراع دشمنان واهی است؛ درست همانطور که در مورد لیست بلندبالایی از رهبران و کشورهای خارجی انجام شده و میشود، رهبرانی که وقتی تلاش میکنند سیاست خارجی مستقلی را دنبال کنند و دستورات واشنگتن را زیر پا بگذارند، خشم امپراتوری بر سرشان فرود میآید. متأسفانه، با توجه به سکوت مجموعهٔ سازمانهای صلح، به استثنای تعدادی معدود، نمیتوان بدین نتیجه نرسید که این اهریمنسازی نهتنها بر افکار عمومی تأثیرگذار بوده است بلکه حداقل بخشی از جنبش صلح ایالات متحده را از بیم متهم شدن به طرفداری از پوتین وادار به سکوت کرده است. اما سؤال اصلی در اینجا این نیست که طرفدار پوتین هستیم یا ضد پوتین. مسألهٔ اصلی پرداختن به علل واقعی تشدید درگیری با روسیه است: گسترش ایالات متحده/ناتو و تحریکات جنگ سرد.
جنبش صلح ایالات متحده باید قبل از اینکه خیلی دیر شود اقدام کند
برای مقابله با آن نیروهای قدرتمند دائمی، فشار متقابلی صورت خواهد گرفت. جنبش صلح ایالات متحده باید شیطانسازی رهبران روسیه را رد کند. ما باید فوراً برای وارد ساختن فشار بهمنظور کاهش فوری این بحران خطرناک که توسط ناتو ایجاد شده است، اقدام کنیم. ما باید قاطعانه مطالبه کنیم که:
● برای بحران موجود، توافقنامهٔ مینسک ۲ بهعنوان چارچوبی برای یک راهحل غیرخشونتآمیز و دیپلماتیک تعیین شود و شورای امنیت سازمان ملل را نیز بهطور کامل درگیر نماید.
● ایالات متحدهٔ آمریکا و متحدانش تحریکات غیرضروری، از جمله افزایش فروش تسلیحات به اوکراین و پیشنهاد عضویت آن در ناتو، را متوقف کنند.
● بهجای اقدامات خودسرانه و غیرقانونی توسط هر دولت یا تشکل منطقهای، تهدیدات بالقوه علیه صلح بینالمللی مورد بررسی سازمان ملل متحد قرار گیرد و مشمول مفاد منشور سازمان ملل متحد و دیگر عناصر قوانین بینالمللی گردد.
جهان با یک وضعیت اضطراری مواجه است. با اصرار ایالات متحده بر گسترش ناتو تا مرزهای روسیه، خطر یک رویارویی نظامی هر روز بیشتر میشود. با توجه به این واقعیت که ایالات متحده و روسیه با فاصلهٔ زیاد از دیگر کشورها دارای بیشترین سلاح هستهای هستند، یک جنگ متعارف بین ناتو و روسیه میتواند بهراحتی به جنگ هستهای تبدیل شود. همانطور که شروع جنگ جهانی اول نشان داد، رهبران ممکن است قصد جنگ نداشته باشند، اما ممکن است در موقعیتی قرار بگیرند که دیگر قادر به بازگشت نباشند.
جنبش صلح ایالات متحده باید برای اعمال فشار حداکثری بر دولت بایدن برای تغییر سیاست خطرناک جنگطلبانهٔ خود علیه روسیه، بهطور متحد عمل کند. باید از هماکنون، و پیش از آن که دیر شود، برای کاهش فوری این بحران ایجاد شده توسط ناتو دست به کار شویم.