کار ناتمام را از سر میگیریم
تحریریه «مهر» ـــ
رفقای همرزم تودهای!
امروز در مرحلهای تعیینکننده در تاریخ میهن و حزبمان قرارگرفتهایم. از یک سو، امپریالیسم، بهویژه امپریالیسم آمریکا، با اعمال تحریمهای کمرشکن اقتصادی بر گردهٔ مردم زحمتکش ایران و تهدید به حملهٔ نظامی به میهن ما، استقلال و تمامیت ارضی ایران را هدف اصلی خود قرار داده است، و از سوی دیگر، در درون کشور، مردم و خلقهای ایران بهطور روزمره با استبداد «ولایت فقیه»، سرکوب و اختناق سیاسی از سوی حاکمیت، و انواع تضییقات و تخلفات از حقوق اساسی خود روبهرو هستند. رهبران سیاسی و اجتماعی مردم ایران، بهویژه رهبران جنبش سبز و جنبش کارگری، در حبس خانگی یا در سیاهچالهای حکام کنونی بهسر میبرند. شیرازهٔ اقتصادی کشور از هم گسیخته است و هر روز بر نرخ تورم و کمبود کالاهای اساسی، و بهتبع آن، بر فقر و بیکاری و مسکنت مردم، بهویژه کارگران و زحمتکشان میهن، افزوده میشود. این همه حاکی از بحران عمیقی است که میهن ما اکنون با آن روبهرو است؛ بحرانی که میتواند بر سرنوشت نهایی انقلاب بهمن ۵۷ نقطهٔ پایان بگذارد.
با احساس خطر از بروز چنین فاجعهای بود که مردم میهن ما بار دیگر هشیارانه و با استفاده از امکان محدود ایجاد شده بهمیدان آمدند و نهتنها مهر خود را بر روند انتخابات اخیر ریاست جمهوری زدند، بلکه با طرح بنیادیترین خواستهای خود، جو سیاسی حاکم بر کشور را نیز عوض کردند. حاکمیت جمهوری اسلامی که بر اثر تهدیدها و تحریمهای خارجی و جنبشهای اعتراضی داخلی توان کنترل اوضاع را از دست داده بود، ناچار به یک عقبنشینی تاکتیکی در برابر مردم تن داد و تغییر تحمیل شده را پذیرفت.
اما باید آگاه بود که این عقبنشینی حاکمیت میتواند یک عقبنشینی مقطعی باشد. همانطور که در گذشته نیز شاهد بودهایم، فتح سنگر ریاست جمهوری، بهرغم اهمیت تاریخی آن، بههیچوجه بهمعنای تغییر ساختار قدرت در ایران نبوده و نیست. ائتلاف پیروزمند در انتخابات اخیر ریاست جمهوری طیفی بسیار گسترده را تشکیل میدهد که میتواند در چارچوب ساختار کنونی قدرت حاکم بر کشور به هر سو کشیده شود. در نتیجه، این تنها نقطهٔ آغاز راهی بسیار بغرنج و پیچاپیچ است که از مبارزان مردمی حداکثر هشیاری، آمادگی و حضور دائمی در صحنه را میطلبد. در چنین وضعی، برای حضور ما تودهایها در صحنه و اثرگذاری بر این روند حساس و پیچیدهٔ مبارزات مردم فرصت چندانی باقی نمانده است.
رفقای تودهای!
با کمال تأسف، در چنین مرحلهای حساس، بهویژه در رابطه با مبارزات قهرمانانهٔ مردم میهنمان، از حزب ما در عرصهٔ اصلی مبارزه چندان خبری نیست. آری، حزب ما در اجلاسهای بینالمللی شرکت میکند و امضای خود را بر پای برخی قطعنامهها میگذارد. آری، حزب ما اعلامیه صادر میکند و سرکوبها و اعمال ارتجاعی حکومت را محکوم میکند. آری، حزب ما شعارهای ضدامپریالیستی میدهد. اما به گفته بسیاری از رفقای داخل و خارج کشور، حزب ما در مبارزات دموکراتیک و ضدامپریالیستی مردم زحمتکش میهنمان نقش مؤثری ندارد.
آیا، بهعنوان تودهایهای معتقد به حزب، نباید از خود بپرسیم که چرا چنین است و چگونه نقش تأثیرگذار و تاریخی حزب ما چنین بیرنگ شده است؟
بهاعتقاد ما، عمدهترین و تعیینکنندهترین عامل بحران کنونی و کاهش نقش تاریخی حزب را باید در عملکرد مجموعهٔ رهبری آن در طول نزدیک به ۳۰ سال گذشته ـــ جدا از نقش فردی سازنده یا غیرسازنده، مؤثر یا غیرمؤثر، هریک از اعضای آن در مقاطع مختلف تاریخی ـــ جستو جو کرد. انتقاد برعملکرد مجموعهٔ رهبری را، به رغم فراز و فرودهای آن طی ۳۰ سال گذشته، میتوان از جمله در محورهای زیر خلاصه کرد:
ـــ نفی خط مشی و برنامهٔ اصولی حزب تودهٔ ایران در فاصله سالهای ۶۱-۱۳۵۷؛
ـــ عدم درک صحیح از اوضاع ایران در مراحل مختلف و برخورد عمدتاً عکسالعملی به رویدادها، از جمله طرح شعار سرنگونی در سال ۱۳۶۴ که همچنان بهطور ضمنی پیگیری میشود، پیشبینی نادرست در مورد شرایط پیش از پایان جنگ با عراق، و برخورد نادقیق و متناقض با روند انتخابات ریاست جمهوری طی ۱۶ سال گذشته، که همگی حاکی از فقدان چارچوب مستحکم نظری و ایدئولوژیک در قبال رویدادهای میهنمان بوده است؛
ـــ بیگانگی با کادرها و اعضا و هواداران جان بهدر برده از یورشها و قتلعامهای جمهوری اسلامی و حتی دامن زدن به شک و تردید در مورد آنها؛
ـــ تخلف صریح از اصول دموکراتیک سازمانی و جایگزین کردن رابطه بهجای ضابطه در تشکیلات؛
ـــ بهکارگیری سیاست دفع بهجای جذب اعضا و فعالان و هواداران تودهای؛
ـــ کنار گذاشتن اصل انتقاد از خود در سطح رهبری حزب، و به تبع آن برخورد غیردموکراتیک تشکیلاتی با اختلافات نظری در میان اعضای حزب و مرسوم کردن شیوهٔ بهشدت مخرب تسویهٔ منتقدان از صفوف و کادر رهبری حزب؛
ـــ حاکم کردن تصمیمگیریهای فردی بهجای اصل تصمیمگیری جمعی در حزب؛
ـــ عدول از وظایف آموزشی، بهویژه آموزش ایدئولوژیک، و بیتوجهی به وظیفهٔ ضرور تربیت کادر در حزب؛
ـــ ارتقای قابل توجه و بحثانگیز مروجان تردید در حقانیت مارکسیسم ـ لنینیسم به درون کادر رهبری حزب؛
ـــ انحراف از مبانی ایدئولوژیک و مشی انقلابی تاریخی حزب بهرغم دفاع قاطعانهٔ اعضا از آن، که در اساسنامهٔ مصوب کنگرهٔ سوم حزب تبلور یافت؛
ـــ القای انواع شبههها، شکها و تردیدها، در مورد رهبری حزب در دههٔ اول انقلاب، و حتی در مواردی اتهامزنی به آنها؛
ـــ حاکم کردن شیوهٔ ارعاب و امنیتی کردن فضای برخورد با تودهایهای خارج از تشکیلات رسمی؛
ـــ و در نتیجهٔ همهٔ اینها، خارج کردن حزب از گردونهٔ مبارزات روزمرهٔ داخل کشور و اکتفا به صدور بیانیههای کلی و مبهم؛
با کمال تأسف میتوان انتقادات دیگری را نیز بر این فهرست افزود. اما همین مجموعه تصویری بهاندازهٔ کافی روشن از عملکرد پرانتقاد مجموعهٔ رهبری حزب بهدست میدهد که نتیجهٔ قهری آن چیزی جز بهبحران کشیده شدن حزب و گرفتار آمدن تودهایها در فضایی مملو از انفعال، یأس و بدبینی نبوده است. چنین عملکردی، بهویژه در شرایط حساس کنونی، به حضور اثربخش حزب و تودهایها در عرصهٔ عملی مبارزه و مشارکت مؤثر حزب در مبارزات قهرمانانهٔ مردم میهنمان لطمات جدی وارد آورده است.
رفقای تودهای!
ما خود را تودهای میدانیم و هدف ما پایان دادن به پراکندگی هواداران حزب و جلوگیری از فرو رفتن هرچه بیشتر آن در بحرانی کنونی آن است؛ بحرانی که متأسفانه تاکنون برای رفع آن کاری نشده است. این همان هدفی است که امروز بسیاری از تودهایهای مبارز آن را پی میگیرند، یعنی گردآوردن همه تودهایهای رزمنده و مبارز زیر پرچم پرافتخار حزب توده ایران، حزب طبقه کارگرایران. به نظر ما، با توجه به وضعیت بحرانی میهنمان، امروز بیش از هر زمان دیگر در حزب ما به گرد آمدن تودهایها، احیا و ترویج جهانبینی علمی مارکسیسم ـ لنینیسم، حاکم کردن دیدگاه مبارزه طبقاتی و ضدامپریالیستی بر تحلیلها و مشی سیاسی حزب، و ورود تأثیرگذار حزب تودهٔ ایران به عرصهٔ مبارزات روزمرهٔ مردم در داخل کشور، نیازی عاجل احساس میشود. اما پاسخگویی به این نیاز عاجل تاریخی مستلزم همکاری اصولی و تبادل نظر آزادانهٔ همهٔ تودهایهای مبارزی است که همواره قلبشان برای مردم و طبقهٔ کارگر ایران تپیده است و میتپد.
با درک این ضرورت عاجل تاریخی است که سایت «مهر»، این بار با عنوان «سایت هواداران حزب تودهٔ ایران»، فعالیت خود را در مرحلهای نوین از سر میگیرد و میکوشد تا بهسهم خویش به وظایف تاریخی و مرحلهای خود با اتکا به همراهی تودهایها عمل کند.
در اجرای این وظایف خطیر، توضیحات زیر ضرور بهنظر میرسد:
۱- بخشی از دستاندرکاران «مهر» وظیفهٔ حزبی خویش را مبنی بر مقابله با پیامدهای ناشی از یورشهای حاکمیت جمهوری اسلامی و اثرات فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم بر حیات حزب در چارچوب اصل «انتقاد و انتقاد از خود» برای تصحیح عملکرد رهبری حزب در دهه های ۷۰ و ۸۰، ابتدا در چارچوب تشکیلات رسمی حزب تودهٔ ایران تا سال ۱۳۷۶، و سپس با انتشار نشریه «اخگر» و ایجاد تارنگاشت «مهر» تا همین اواخر پی گرفتهاند.
۲- ما اکنون تلاش ناتمام گذشته را با همراهی رفقای تودهای، این بار با توشه و مسؤولیتی بسیار سنگینتر و با ایمانی راسختر به راهمان، از سر میگیریم.
۳- ما به درستی اصول مشی سیاسی و مبارزاتی حزب، هم در طی دهههای پیش از انقلاب و هم در فاصلهٔ سالهای ۶۱-۱۳۵۷، اعتقاد راسخ داریم. بهنظر ما آنچه دراین سالها گذشته است و آنچه بهویژه امروز در جامعه ایران میگذرد، حجتی بیخدشه بر حقانیت دیدگاه مارکسیستی ـ لنینیستی حزب تودهٔ ایران و درستی اصول برنامهٔ آن در سالهای ذکر شده است، و بر این اساس عملکرد رهبری حزب در سالهای بعد از آن را پرانتقاد مییابیم. ما از شیوه انتقاد و انتقاد از خود رفیقانه برای بیان انتقادات و کاستیها استفاده خواهیم کرد. بدیهی است مشارکت همهٔ رفقا را در انتقاد از عملکردها حق همه تودهایها میدانیم. سایت «مهر» سایت هواداران حزب است، نه دشمنان آن.
۴- ما آگاهی از آنچه از آغاز روند فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم تاکنون بر حزب ما رفته است را حق همهٔ تودهایها میدانیم. ما خواهیم کوشید تا این تاریخ را صادقانه بازگو کنیم و آمادهٔ هرگونه پاسخ، نفی و اعتراض باشیم، و در حد توان خود، باز هم صادقانه، پاسخگو شویم.
۵- اما اینها در بر گیرندهٔ همهٔ فعالیتهای ما نخواهد بود. ما خواهیم کوشید تا با ارائهٔ تحلیل از دیدگاه مارکسیستی ـ لنینیستی به شکافتن وضعیت کنونی جامعهٔ ایران؛ استفاده از تجربیات مبارزاتی گذشته؛ و برخورد به نقاط قوت و ضعف جنبش کنونی؛ به ارائهٔ پیشنهادهای سازنده برای پیشبرد مبارزات کارگران و زحمتکشان میهن نیز بپردازیم. در یک کلام: به اندازه توان خویش در پرکردن خلأ ناشی از ضعف حضور حزب در عرصهٔ سیاسی داخل کشور خواهیم کوشید.
۶- ما میکوشیم ازطریق بخش «نظرات و دیدگاهها»ی سایت «مهر»، زمینهٔ لازم را برای تبادل نظر همهٔ تودهایهای پایبند به هویت و تاریخ انقلابی حزب تودهٔ ایران ایجاد کنیم. هدف ما از این کار کمک به انسجام هرچه بیشتر هواداران پراکندهٔ حزب و دستیابی به درک مشترک ایدئولوژیک و سیاسی، هرچه نزدیکتر کردن گرایشهای رزمندهٔ تودهای به یکدیگر و تقویت روند وحدت در میان تودهایها است.
۷- ما هیچیک از این اقدامات را مقابله با تشکیلات رسمی حزب تودهٔ ایران نمیدانیم و در این راه هیچ نقش سازمانی از قبیل «حزب سازی» و «رهبر تراشی» برای خود قائل نیستیم. ما همیشه تودهای بودهایم و خواهیم بود. برعکس، این برای ما بهمعنای اجرای اصل انتقاد و انتقاد از خود در جهت جبران کمبودهای جدی کنونی در حزب توده ایران است که تاریخ برای انجام آن فرصت چندانی برای ما باقی نگذاشته است.
۸- در کمال صراحت اعلام میکنیم که، در عین احترام به همهٔ تودهایهای معتقد و مبارز، هیچ پیوند سیاسی یا گروهی با دیگر جریانهای شناخته شده منتسب به حزب یا هوادار حزب تودهٔ ایران نداریم و اقدام ما کاملاً مستقل از همهٔ آنها است.
۹- ما سرنوشت حزب را مهمتر از اختلافات درونی آن میدانیم. از اینرو همهٔ توان خود را در راه تضمین وحدت حزب بهعنوان حزب طبقه کارگر ایران، نیروی واحد و رزمنده و مؤثر مارکسیست ـ لنینیست در عرصهٔ مبارزه طبقاتی کارگران، بهکار خواهیم گرفت.
۱۰- میدانیم که در این راه با خشمها و چه بسا اتهامها و انگهای ناروا روبهرو خواهیم شد. اما، از دید ما، وقت آن رسیده است که برای حفظ و تداوم ماهیت انقلابی حزب توده ایران چنین بهایی را بپردازیم. در عین حال، بهپیروی از اصول اعتقادی خود، حاضر نخواهیم شد افترا را با افترا، برچسب را با برچسب، و توهین را با توهین، پاسخ دهیم. وظیفهٔ خود را به روشنگری محدود میکنیم و قضاوت را به رفقای تودهای و مبارزان میهن خود وا میگذاریم.
تردیدی نداریم که حزب قهرمان ما، حزب تودهٔ ایران، با اندوختهٔ تجربی و تاریخی بیش از هفت دهه مبارزهٔ انقلابی خود، و با تکیه بر خرد و عمل جمعی همهٔ تودهایهای معتقد به ایدئولوژی و مشی سیاسی انقلابی، بر مشکلات کنونی خود فائق خواهد آمد و نقش تاریخی شایستهٔ خود را در مبارزات انقلابی مردم ایران ایفا خواهد کرد.
ما همه هواداران حزب را صمیمانه به همکاری با سایت «مهر»، سایت هواداران حزب تودهٔ ایران، دعوت میکنیم و دست همهٔ رفقا را به گرمی میفشاریم.
زنده باد حزب توده ایران
حزب طبقه کارگر ایران