پیمان مسکو: آیا روسیه جهان از هم گسیخته را متحد خواهد کرد؟
نویسنده: فرهاد ابراگیموف ــ
اکثریت جهانی به طور فزاینده ای از “نظم مبتنی بر قوانین” غرب ناراضیاند ، اما آیا کرملین از این موضوع سود خواهد برد؟
نشست موسوم به «اجلاس صلح» اوکراین که ماه گذشته در سوئیس برگزار شد، نشست وزرای خارجهٔ بریکس در ماه ژوئن در روسیه، سفر آسیایی ولادیمیر پوتین، و حتی سفر این هفته ویکتور اوربان، نخستوزیر مجارستان به مسکو، همه این وقایع گواه بر این است که آمریکا و متحدانش نتوانستهاند روسیه را از بقیه جهان منزوی کنند.
واضح است که جنوب جهانی، که بیش از ۱۳۰ کشور را با جمعیتی بالغ بر شش میلیارد نفر متحد میکند، هیچ قصدی برای قطع روابط با مسکو ندارد. برعکس، کشورهای جنوب جهانی علیرغم اینکه از سوی غرب تحت فشار و باجگیری قرار دارند، برای توسعه و تقویت روابط خود با روسیه تلاش میکنند. این دولتها از هژمونی غرب آزرده خاطر شدهاند و میخواهند نظم جهانی جدیدی را بر اساس استقلال و عدالت شکل دهند.
قطبهای نظم نوین جهانی
بحران اوکراین به تقویت نقش جنوب جهانی کمک کرده است. غرب امیدوار بود که از حمایت بی قید و شرط اکثریت جهان برخوردار شود، زیرا غرب قدرت اجرای مکانیسمهای تحریم را از طریق مؤسسات مالی بین المللی تحت کنترل دارد. اما روشهای سنتی واشنگتن کارایی خود را از دست دادهاند. ایران و کرهٔ شمالی که دههها تحت تحریمهای شدید غرب بهسر میبرند، نمونهای برای کشورهای دیگری شدهاند که میخواهند سیاست خارجی مبتنی بر منافع ملی را دنبال کنند.
و علیرغم این واقعیت که غرب بیشترین تحریمها را علیه روسیه اعمال کرده است، روسیه به یک «حامی و جانپناه» برای کل جنوب جهانی تبدیل شده است و بسیاری از کشورها حول آن متحد شدهاند. یک مثال خوب، نقش فزایندهٔ انجمنهای بینالمللی جایگزین ـــ مانند سازمان همکاری شانگهای و بریکس ـــ است که روسیه در آن نقش اصلی را ایفا میکند. بسیاری از کشورها در حال حاضر برای پیوستن به این سازمانها صف کشیدهاند، جایی که برای خود فرصتهای جدیدی میبینند.
در اوایل ژوئن، هاکان فیدان، وزیر امور خارجهٔ ترکیه، گفت که آنکارا قصد دارد به گروه بریکس بپیوندد. برای غرب، این اتفاق همچون پُتکی غیرمنتظره بود. بدیهی است که اروپا از این موضوع خوشحال نبود، زیرا ترکیه نه هر کشوری بلکه یکی از اعضای مهم ناتو است که بهشکلی فزاینده تلاش میکند تا سیاست خود را بدون مشورت با واشنگتن یا بروکسل دنبال کند.
امسال اجلاس بریکس در روسیه برگزار میشود. بهگفتهٔ منابع مختلف، رهبران دهها کشور از جمله چین، هند، آفریقای جنوبی، برزیل، ایران، امارات متحده عربی، اتیوپی، و مصر قصد دارند در این مراسم شرکت کنند. در این اجلاس همچنین ممکن است نمایندگان عربستان سعودی، رئیس جمهور ترکیه و نمایندگانی از چندین کشور شرکت کنند که قصد خود را برای پیوستن به بریکس اعلام خواهند کرد. همهٔ این کشورها بدون ترس از تحریمهای آمریکا به توسعهٔ روابط تجاری و اقتصادی با مسکو ادامه میدهندکه به
یک سؤال طبیعی منجر میشود: غرب از چه نوع «انزوا» در رابطه با روسیه صحبت میکند؟
اوکراین در دستور کار نیست
در چارچوب نظم جهانی چندقطبی در حال ظهور، نادیده گرفتن نظر جنوب جهانی منجر به افزایش بیشتر تنشها و شکاف جامعه بینالمللی میشود. موضع جنوب جهانی در قبال مسأله اوکراین نشاندهندهٔ تمایل به استقلال بیشتر در امور بینالمللی و همچنین انتقاد از اقدامات یکجانبهٔ غرب است. نشست اوکراین در بورگنستاک سوئیس نشان داد که کشورهایی که در این رویداد شرکت کردند بهدنبال راههایی برای حل و فصل مناقشه هستند، اما هیچیک از آنها خواهان درگیری تمامعیار با روسیه نیستند.
به بیان ساده، این دیدار نشان داد که ولادیمیر زلنسکی اوکراینی کاملاً حمایت جنوب جهانی را از دست داده است و غرب از بیهودگی جنگ نیابتی با روسیه خسته شده است. قابل ذکر است که وزیر امور خارجهٔ ترکیه گفته است که اگر روسیه در آن شرکت میکرد، نتیجه این نشست متفاوت بود. نمایندگان ۹۲ کشور به این اجلاس آمدند. ۷۸ کشور در ابتدا این بیانیه را امضا کردند، که همانطور که برگزارکنندگان این رویداد خاطرنشان کردند، آنها را به هیچ چیز ملزم نکرد. ارمنستان، بحرین، برزیل، واتیکان، هند، اندونزی، کلمبیا، مکزیک، لیبی، امارات متحدهٔ عربی، عربستان سعودی، اسلواکی، تایلند، و آفریقای جنوبی از جمله کشورهایی هستند که رأی ممتنع دادند. بعد، عراق، اردن و رواندا امضاهای خود را پس گرفتند و در نتیجه ۷۵ کشور در فهرست امضاکنندگان باقی ماندند.
حتی پارلمان اوکراین تشخیص داد که وضعیت در بن بست است و بهوضوح بهنفع کییف و متصدیان غربی آن نیست. کییف گفت که کنفرانس دوم که قبلاً اعلام شده بود برگزار نخواهد شد، زیرا کنفرانس اول اهداف لازم را محقق نکرد. این به این دلیل اتفاق افتاد که جنوب جهانی، بهعنوان اکثریت جهانی، عدم علاقهٔ خود را به موضوع اوکراین نشان داد.
این واقعیت که حتی بازیگران برجستهٔ غربی مانند استرالیا و نیوزلند بهترتیب توسط وزیر طرح بیمهٔ ملی معلولیت و وزیر پلیس و خدمات اصلاحی در این اجلاس حضور داشتند، نشان میدهد که غرب تا چه اندازه برای شرکت در اجلاسها «جدی”» است؛ جایی که همان چیزها بارها و بارها تکرار میشود. جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده، نیز در این مراسم شرکت نکرد، و در عوض معاون رئیس جمهور کامالا هریس را فرستاد، که حضور او نسبتاً قانعکننده و سطحی بود. واشنگتن سعی کرد چهرهٔ خود را حفظ کند زیرا رهبران هند، آفریقای جنوبی، و برزیل در اجلاس شرکت نکردند و چین بهطور کامل این رویداد را نادیده گرفت و از همان ابتدا موضع خود را اعلام کرد.
همهٔ این کشورهای بریکس سنگرهای جنوب جهانی هستند و تقویت روابط با روسیه و بریکس را انتخاب کردهاند. بهعبارت دیگر، هدف اصلی کییف و حامیان غربی آن ـــ برای نشان دادن حمایت کامل جامعهٔ جهانی از اوکراین و انزوای کامل روسیه ـــ شکست خورده است.
در غرب وحدت وجود ندارد
به غیر از نمایندگان جنوب جهانی، حتی ائتلاف آتلانتیک شمالی نیز نتوانست حمایت صد درصدی را از کییف نشان دهد. همچنین میتوان انتخابات پارلمان اروپا را که در اوایل ژوئن برگزار شد، به یاد آوریم که منجر به شکست نخبگان حاکم در کشورهای مقدم اتحادیهٔ اروپا ـــ فرانسه، آلمان، و بلژیک شد. حزب سیاسی آلترناتیو برای آلمان که تنها چند سال پیش در آلمان و اروپا حزبی پرحاشیه به حساب میآمد، در انتخابات پارلمانی اتحادیه اروپا آلمان در رتبهٔ دوم قرار گرفت و حزب حاکم را به مقام سوم رساند. در فرانسه و ایتالیا هم همین اتفاق افتد.
جوامع این کشورها از رفتارهای جنونآمیز دولتهای خود خسته شدهاند که بهجای تشویق به گفتوگو و روابط همسایگی با روسیه، مسیر رویارویی آشکار و سخت را با مسکو در پیش میگیرند و عمداً روابط با پکن را خراب و کل جنوب جهانی را تهدید به جنگ بزرگ میکنند ـــ همه برای اینکه جهان را مجبور به پذیرش دیدگاه غربی کنند ـــ دیدگاهی که آنها آن را درست میدانند.
حتی اولاف شولز، صدراعظم آلمان، مجبور شد اعتراف کند که وضعیت بهنفع او نیست و محبوبیت ائتلاف حاکم در آلمان بهدلیل حمایت از اوکراین و تحریمهای روسیه در حال کاهش است. شولتز افزود بسیاری از آلمانیها از تحریمهای ضدروسیه ناراضی هستند و نتایج انتخابات پارلمان اروپا گواه روشنی بر این امر است. گابریل آتال، نخست وزیر فرانسه حتی آشکارا از مردم خواسته است تا در انتخابات پارلمانی داخلی جاری به احزاب راست رأی ندهند، زیرا این امر حمایت پاریس از کییف را محدود میکند.
کشورهایی مانند مجارستان و اسلواکی، که در تلاش برای ایجاد توازن و تعادل هستند و تشخیص میدهند که جهان محدود به غرب نیست، در وضعیت مطلوبتری قرار دارند. آنها میبینند که جنوب جهانی نیز چیزی برای ارائه دارد و حداقل به شیوهای مستقل رفتار میکند.
ترکیه ـــ خسته از فشار واشنگتن و با تجربۀ دست اول از همۀ «مزایای» همکاری با غرب و بحران اقتصادی ناشی از آن ـــ نیز این واقعیت را درک و به آن توجه میکند. پیتر استانو، سخنگوی کمیسیون اروپا در امور سیاست خارجی و امنیتی، با آگاهی از نقاط آسیبپذیری ترکیه، مستقیماً اعلام کرد که تبعیت ترکیه از تحریمهای اتحادیهٔ اروپا علیه روسیه و اعمال محدودیتهای مشابه، نشاندهندهٔ «حسن نیت آنکارا» است و به جلب اعتماد اتحادیه اروپا کمک خواهد کرد. بهعبارت دیگر، مقامات اروپایی میگویند آنکارا گزینهٔ دیگری ندارد، ترکیه باید منافع خود را کنار بگذارد و همکاریهای رو به رشد و تقویت شدهٔ روسیه و ترکیه را برای «راضی کردن» اروپا و غرب قربانی کند.
باشگاه «اخراجی»
در همین حال، در حالی که غرب تلاش میکرد تا در عین تهدید به تحریم، قالبهای ملاقات جدیدی را برای جذب جنوب جهانی ابداع کند، رئیسجمهور روسیه یک سفر آسیایی انجام داد و از کرهٔ شمالی و ویتنام بازدید کرد. این دو کشور متحدان وفادار اتحاد جماهیر شوروی بودند و اکنون میخواهند روابط نزدیک و پایدار با روسیه داشته باشند. هم کرهٔ شمالی و هم ویتنام قربانی جنگهایی شدند که ایالات متحده مستقیم یا غیرمستقیم در آن دخالت داشت. هر دو کشور بهدنبال اتخاذ یک سیاست خارجی مستقل و حمایت از تلاشهای روسیه برای تشکیل یک نظم جدید جهانی هستند. پیونگ یانگ و هانوی از سوی واشنگتن تحت فشار هستند، اما بر مواضع خود پافشاری میکنند. برای آنها روسیه کلید ثبات و امنیت در منطقه است.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، پس از سفر به جمهوری دموکراتیک خلق کره، با کیم جونگ اون، رهبر عالی کرهٔ شمالی، توافقنامهٔ همکاری استراتژیک امضا کردند. همانطور که پوتین خاطرنشان کرد، این سند پایه و اساس روابط روسیه و کرهٔ شمالی برای سالهای آینده خواهد بود. غرب قبلاً نسبت به همکاریهای تجاری و نظامی رو به رشد بین مسکو و پیونگ یانگ ابراز نگرانی کرده است. واشنگتن سادهلوحانه از روسیه خواست تا از همکاری با کرهٔ شمالی که تحت تحریمهای سازمان ملل است دست بردارد.
در عین حال، تلاشهای سازمان ملل برای جلوگیری از مداخلهٔ آمریکا در عراق با ادعای داشتن سلاحهای شیمیایی توسط صدام حسین و غیره، مانع از حملهٔ آمریکاییها به عراق و گمراه کردن کل جامعه جهانی در این مورد نشد. پیش از این، واشنگتن امیدوار بود که روسیه روابط خود را با کرهٔ شمالی «از سر نگیرد» و این اقدام را برای منافع خود مضر میدید. در طول سه دههٔ گذشته، ایالات متحده تمام تلاش خود را برای منزوی کردن کرهٔ شمالی و توقف توسعهٔ آن انجام داده است، همهٔ اینها به این دلیل است که پیونگ یانگ میخواست از خود در برابر بدترین سناریو، مانند تهاجم نظامی کرهٔ جنوبی، الهام گرفته از آمریکا، محافظت کند
رژیم تحریمی اعمال شده علیه کرهٔ شمالی توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، و قبل از آن توسط ایالات متحده و متحدانش، منجر به محاصرهای شد که صدها هزار نفر از گرسنگی جان خود را از دست دادند. پوتین تحریمها علیه کرهٔ شمالی را با محاصره لنینگراد در طول جنگ جهانی دوم مقایسه کرد، جایی که در طی سه سال محاصرهٔ نازیها، بیش از یک میلیون نفر از گرسنگی جان باختند. پوتین در سفر خود به پیونگیانگ دربارهٔ لزوم بازنگری رژیم تحریمهای اعمال شده توسط شورای امنیت سازمان ملل صحبت کرد. این رژیم ۲۰ سال پیش توسط واشنگتن بهعنوان نشانهای از هژمونی ایالات متحده و رهبری آن در جهان تک قطبی آغاز شد. اکنون وضعیت پیرامون کرهٔ شمالی (و همچنین ایران و تعدادی دیگر از کشورها) کاملاً متفاوت است. روسیه و چین هر دو آمادهٔ ارائهٔ حمایت از آن هستند.
اینها همه به کجا منتهی میشود؟
نیویورک تایمز از سفیر آمریکا در ژاپن استناد میکند که دربارهٔ سفر پوتین به کرهٔ شمالی و ویتنام گفت «بدترین ترس شما به واقعیت میپیوندد.» بهگفتهٔ این دیپلمات، این سفر نشانهای از آمادگی مسکو برای ریاست گروهی از کشورهایی بود که آمریکا هیچ کنترلی بر آنها ندارد. نیویورک تایمز همچنین خاطرنشان کرد که رهبر روسیه فقط نیاز به چهار روز در آسیا داشت تا واشنگتن را عصبانی کند.
با این حال، از همان ابتدا آشکار بود که واشنگتن نمیتواند خشم خود را پنهان کند. ایالات متحده مطمئن بود که روسیه ـــ درست مانند ایران و کرهٔ شمالی ـــ منزوی خواهد شد و تمام جهان روسیه را سمّ خوتهد پنداشت. اما در واقعیت، این ایالات متحده است که سمّی بهنظر میرسد، زیرا با تشدید اوضاع، نمیداند در مرحله بعد چه باید بکند. از یک سو، کل جهان میبیند که چگونه رژیم کییفِ موردِ حمایتِ ایالات متحده پشت سر هم شکست میخورد و به روشهای تروریستی متوسل میشود (مانند حمله به ساحل سواستوپل، گلوله باران مداوم بلگورود و شهرهای جمهوری خلق دونتسک). و از سوی دیگر، آمریکاییها در خاورمیانه در شرایط سخت و حتی پوچ گیر کردهاند. حوثیهای یمن که آمریکا آنها را جدی نمیگرفت، بدون ترس از حملات تلافیجویانهٔ آمریکا و انگلیس، جرأت کردهاند آشکارا به ناوشکنهای آمریکایی در دریای عرب حمله کنند. علاوه بر این، دولت بایدن در درگیری بین اسرائیل و حماس درگیر شد و جهان اسلام آشکارا نیاز به ایجاد نظم جهانی جدیدی را اعلام کرد که در آن جایی برای هژمونی ایالات متحده وجود نداشته باشد.
عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ترکیه ـــ که تا همین اواخر بهعنوان شرکای سنتی و حتی متحدان ایالات متحده بهحساب میآمدند ـــ یا به اعضای بریکس تبدیل شدهاند یا قصد دارند به این سازمان بپیوندند. ناظران خاورمیانه خاطرنشان میکنند که در شرایط کنونی و بهدلیل انحطاط و افول نخبگان غربی، روسیه و چین فرصت بینظیری برای متحد کردن کل جنوب جهانی دارند. این احتمال وجود دارد که پیمان ورشو سابق که بهعنوان وزنهٔ تعادل در برابر ناتو عمل میکرد، با پیمان مسکو جایگزین شود. این بدان معنا نیست که روسیه، چین و بریکس بهسمت رویارویی با غرب گرایش دارند ـــ هیچ چیز به این اشاره نمیکند. اما هیچ کس دیگر نمیخواهد و نمیتواند برای مصون ماندن از مجازات، به واشنگتن اعتماد کند.
جنوب جهانی بهطوری فزاینده تأثیرات «سیاستهای مهار» غرب را احساس میکند ـــ که بهمعنای توقف توسعه رقبای ادعایی یا آشکار آن است. علاوه بر این، کشورهای جنوب جهانی میبینند که هرچه غرب به سیاست سلطهٔ خود ادامه دهد، مذاکره با آن دشوارتر میشود. و با توجه به این واقعیت که نخبگان بیکفایت غربی منافع خود را بهعنوان منافع ملی در نظر میگیرند، این وضعیت میتواند بهسرعت به یک فاجعهٔ جهانی منجر شود که هیچ راهی برای خروج از آن وجود نخواهد داشت. به همین دلیل است که خاورمیانه، آفریقا، آسیا، و آمریکای لاتین مدام میگویند: قبل از اینکه دیر شود جلوی دیوانگان غرب را بگیرید. تنها راه واقعی برای حفظ صلح برقراری دائمی نظم جدید جهانی، اصلاح سازمان ملل و در نظر گرفتن منافع اکثریت کشورهای جهان است.
منبع: راشا تودی، ۵ ژوئیه ۲۰۲۴