محکومیت ترور اسماعیل هنیه
هیئت تحریریۀ مجلۀ دانش و امید ــ
استیصال رژیم نسلکش اسرائیل، او را به انجام یک جنایت دیگر کشانید و با تجاوز به حاکمیت ملی کشور ما، اسماعیل هنیه، میهمان دولت ایران را بهقتل رسانید. سابقۀ آن رژیم در ترور رهبران جنبش خلق فلسطین در ورای مرزهایش، مشابهت فراوانی با تاریخ ترورهای امپریالیسم داشته و بسیار طولانی و کثیف است. نقض خشن ابتداییترین موازین بینالمللی، همواره مشخصۀ رفتار این غدۀ سرطانی -و البته حامی و صاحب اختیارش، یعنی امپریالیسم آمریکا- بوده است. شکست آشکار حاکمان اسرائیل در حصول به اهداف اعلام شدهاش در طول ده ماه گذشته، آنانرا به میدان وقیحترین اقدامات ضد انسانی کشانیده است.
همزمانی ترور اسماعیل هنیه در اولین روز شروع به کار رئیس جمهور ایران، حملۀ آمریکا به مقر حشد الشعبی در عراق که منجر به شهادت تعدادی از فرماندهان این نیرو شد، و به شهادت رساندن فؤاد شکر در بیروت، بخصوص بعد از پایان سفر نتانیاهو به واشنگتن، بیانگر تمایل رژیم اسرائیل به ایجاد تشنج بیشتر در منطقه است.
تجربۀ تاریخی صد سال گذشته، هنوز نتوانسته آنان را به این باور برساند که مردمان زجر کشیدۀ فلسطین -همچون همۀ ملل تحت ستم امپریالیسم- دست از مبارزه برای حفظ موجودیت خود برنمیدارند. اصولاً بقای رژیم اسرائیل و هارترین جناحهای حاکمیت آن، وابسته به اشتعال دائمی منازعات خونین منطقه است. آرامش در منطقه، بقای آنانرا به خطر میاندازد.
شک نیست که مبارزان مردمی منطقه و دولت ایران، در مقابل این جنایت تازه، ساکت نخواهند نشست. اما از سوی دیگر، دوراندیشترین نیروهای مبارز، میدانند که انتقام کور، نهتنها پاسخ مناسبی برای تنبیه متجاوز نخواهد بود، بلکه فرصتهای بیشتری را به متجاوزین و اشغالگران میدهد تا ضربههای سختتری به نیروی مقاومت وارد سازند. آنان با کنترل خشم خود، انتقام را در بستر تداوم مبارزۀ طولانی، و تقویت جایگاه و پایگاه مردمی خویش، تعریف میکنند. هر اقدام متقابلی، در این چارچوب، متضمن افزایش تأثیر مقاومت و نزدیکتر شدن پیروزی است.
منبع: کانال تلگرامی مجلهٔ دانش و مردم، ۱۱ مرداد ۱۴۰۳