بیستم مهرماه روز بزرگداشت حافظ
کس چو حافظ نگشود از رُخِ اندیشه نقاب
تـا سرِ زُلـفِ سخـن را بــه قلـم شانـه زدنــد
بیستم مهرماه روز بزرگداشت خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی است. دربارهٔ حافظ و غزلهای زمان گریز و زمان ناپذیرش بسیار گفته و نوشتهاند. شاعر همهٔ دورانها که سه بُعد شعر، اندیشه و هنر را در ابعادی جداییناپذیر، در زیباترین شکل و پرنغزترین محتوا، در کلامی بهغایت موسیقیایی تجلی بخشیده است. کمتر شاعری در دنیا وجود دارد که بین هموطنان و همزبانان خود بهاندازهٔ حافظ مشهور و محبوب باشد. رمزو راز اینهمه شهرت و محبوبیت او، در همدلی با قلب و روح بشر، آشنائیش با دردهای انسانی، در امیدی که با شعر خود در دلها میدمد، و هجوم جانهای عاشق یا اندوهزده، به اشعار و اندیشههای متعالی اوست.
هوشنگ ابتهاج، «سایه»، در کتاب «حافظ به سعی سایه» مقدمهای نوشته است طولانی و فوقالعاده جالب و ارزنده. اجازه دهید با هم در اینجا و به مناسبت بزرگداشت حافظ این غزلسرای همهٔ دورانها و رهرو صادق او، غزلسرای بزرگ معاصر هوشنگ ابتهاج، بخشی از این مقدمهٔ زیبا را با هم مرور کنیم.
از صورتِ شعر حافظ سخنها میتوان گفت، و بسیار گفتهاند. امّا همین که به معنی رو میکنی، آن شیرینکار به طنّازی میگریزد و از گوشهای دیگر چشم و ابرو مینماید. گویی در پشتِ گوش تو زمزمه میکند و تا برمیگردی، آوازش از عرش میآید. زبانش آن چنان ساده و آشناست که انگار ترانهاش را از عهد گهواره شنیدهای و آن چنان با رمز و معمّا میگوید که پنداری پیامیست که از کهکشانهای دور میرسد.
این آشنارویی و گریزرنگی به دو واسطه است: صورت و معنی شعر او. و این هر دو، بهگونهای اعجابانگیز همدست و همداستانند. لفظ چون رنگینکمانیست که به هر نظر از رنگی به رنگی میغلتد. و مضمون همچون امواج ناقوسیست که در بازگشت از هر زاویه طنینی دیگر دارد.
ایهامی که صفت شاخص شعر حافظ است، تراویده از پریخانۀ پُرنقشِ هزار آئینۀ ضمیر اوست که بر طیف اسرارآمیز زبانش عکس میاندازد. یگانگی تفکیکناپذیر صورت و معنی چون جان و تنِ زنده.
این ماییم که میخواهیم او را زمینی یا آسمانی ببینیم. شعر او چون دوردستِ افق بوسهگاهِ آسمان و زمین است. آسمانیست، زیرا آنچه از خوبی و پاکی و عدل و امن میجوید درین تیرهخاکدان نمییابد. و زمینی است، زیرا آنچه از ناز و نوش و نوا میخواهد در همین سایۀ بید لبِ کشت فراهم است. پس، اشارهاش به دورگاه آسمان است و چشم و دلش در زمین میگردد.
هوشمندیست تشنۀ دانستن رازِ دَهر و معمّای وجود. نگران سرنوشت انسان و آزرده از رنج و ستمی که بهناروا بر فرزندِ آدم میرود.
فرزانهایست که پیوسته در طلبِ حقیقت است، امّا پابستۀ هیچ حقیقت قراردادی نیست. پرسندهایست ناخرسند، چون و چرای او پاسخی نمییابد. یکی از عقل میلافد، یکی طامات میبافد … برهان علم و عقل را دلش نمیپذیرد. و توجیه ملل و نحل را عقلش نمیپسندد. احکام و آراء و اصول و فصول را در بوتۀ دل و جان خویش میگدازد و حاصل این جذب و ذوب آیینیست که خود آن را، بیاندیشه از سرزنش مدعیان، شیوۀ مستی و رندی مینامد.
رند آزادهای که از یک سو دنیا را دَنی میداند و از نیرنگ این پیرِ بیبنیادِ فرهادکُش فریاد برمیدارد، و از سویی نسیمِ حیات از پیاله میجوید و چشم و دلش در پی مطرب و ساقی و گل است و نَبید.
رند راهنشینی که با فقرِ ظاهر، گنجینهدار محبّت و همپیمانۀ ساکنان حرمِ ستر و عفافِ ملکوت است. رندی که همرازِ جام جهاننما و ناظر خلقت آدم است. میگوید: دیدم که ملایک گِلِ آدم بسرشتند و به پیمانه زدند… این همان لاف اناالحق نیست؟
رند عالمسوزی که ز هرچه رنگِ تعلق پذیرد آزاد است امّا به دو چیز سخت دلبسته است: عشق و شعر. عشقی که طفیلِ هستی آنند آدمیّ و پری و شعری که قدیسانش در عرش از بر میکنند.
ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ بــه قرآنــی کــه انـدر سینــه داری
این سوگندی عظیم است. آنکه بهگواهی دیوانش، از رودکی تا معاصران خود همه را دیده و سنجیده، و اشتغالِ او محافظتِ درسِ قرآن و تحصیلِ فنونِ ادب و تجسّسِ دواوین عرب بوده، به علم و یقین چنین زبان به دعوی برگشاده است. با اینهمه، به جمع اشتاتِ غزلیات نپرداخت و به تدوین و اثبات مشغول نشد. چرا؟ به عذرِ ناراستیِ روزگار و غدر اهلِ عصر؟ یا باورداشتِ این که حاصلِ کارگهِ کون و مکان این همه نیست؟
او باور داشت که هنر خود عیان شود. و میدانست که عروس سخنش به چنان جمال و کمالی آراسته است که از میان خیل خوبرویان جلوۀ ممتاز و متمایز خواهد داشت. امّا وقتی که شیفتگانِ ذوق و اندیشهٔ او با چند وجه از آن بدیع بیبدیل روزگار مواجه میشوند، چه بایدشان کرد؟
همین نکتۀ نازک و دقیقۀ دشوار است که جویندگان کلام اصیل خواجه را به تردید و دودلی دچار میکند که دل به عشوۀ که دهیم اختیار چیست؟
بدون شک، دیوان حافظ گنجینهای است بیهمتا؛ گنجینهای که ثمرۀ اندیشهای والا و تأملات و تفکرات شاعری بزرگ و هنرمندی گرانمایه است. ما هم همراه با همۀ هموطنان و پارسیزبانان دیگر کشورها، این روز بزرگ را گرامی میداریم و آن را به همۀ مریدان، علاقمندان، و دوستداران خواجه حافظ شیرازی تبریک میگوئیم.
حافظ- تسنیم
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1403/07/20/3175284/%D9%85%D8%AE%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%A7-%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8-%D8%A7%D8%B2-%D8%B3%D9%88%D8%B2%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86-%D8%AF%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%A7-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%85%D8%AA-%D8%A8%DB%8C%DA%86%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86