جنگ‌های «دفاع از خود» اسرائیل از دیدگاه مذهبی: افسانهٔ «هفت جبههٔ جنگ»

نویسنده: رمزی بارود ــ

مقامات اسرائیلی مدام تکرار می‌کنند که اسرائیل در چندین جبهه می‌جنگد، اما حقیقت این است که اسرائیل این جبهه‌ها را خود انتخاب کرده است. این دو ادعا تفاوتی بنیادین با یکدیگر دارند.

اخیراً نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، اعلام کرد که کشورش در هفت جبهه مختلف جنگی می‌جنگد که هدف همگی آن‌ها «دفاع از خود در برابر بربریت» است. او این جنگ‌ها را دفاع از خود می‌نامد و می‌گوید که در تلاش است از «تمدن در برابر کسانی که قصد دارند عصر تاریکی از تعصب را بر ما تحمیل کنند» محافظت کند.
نیازی به مقابله با سخنان نتانیاهو نیست. بدیهی است که نه نسل کشی به‌عنوان دفاع از خود طبقه‌بندی می‌شود و نه حفظ تمدن بشری شامل زنده سوزاندن مردم می‌شود، همین‌طور است در مورد شعبان الدالو، که به طرز وحشتناکی در کنار خانواده اش در گلوله‌باران اخیر اسرائیل در بیمارستان شهدای الاقصی در دیرالبلاح انجام شد.

اما آیا واقعاً اسرائیل مجبور است در هفت جبهه بجنگد؟

به‌گفتهٔ نتانیاهو و دیگر مقامات سیاسی و نظامی، این جبهه‌ها شامل ایران، غزه، لبنان، یمن، و گروه‌هایی در سوریه، عراق و کرانه باختری هستند. هرچند عمدهٔ درگیری‌ها تنها در غزه و لبنان جریان دارد، اسرائیل سعی دارد با اغراق در بزرگ‌نمایی تعداد جبهه‌های جنگی خود، از حمایت نظامی و سیاسی آمریکا و کشورهای غربی بهرهٔ بیشتری ببرد. جنگ‌های بیشتر برای اسرائیل به‌معنای پول بیشتر است.

البته اسرائیل در حال جنگ واقعی نیز هست؛ جنگی علیه مردم فلسطین در غزه، که به نابودی و نسل‌کشی منجر شده و تاکنون جان بیش از ۱۵۰ هزار نفر را گرفته یا آنها را زخمی کرده است. در کرانهٔ باختری نیز اسرائیل در پی سرکوب همهٔ اشکال مقاومت است تا پروژه شهرک‌سازی خود در اراضی اشغالی را تسریع کند.

این موارد تنها برداشت نیست، بلکه حقیقتی است که بر اساس سیاست‌های علنی نتانیاهو ارائه شده است. او در یک کنفرانس خبری در ژانویه اعلام کرد که «اسرائیل باید کنترل امنیتی بر تمام سرزمین‌های غرب رود اردن را داشته باشد.» به بیان دقیق‌تر، «بین دریا و اردن تنها حاکمیت اسرائیل خواهد بود». این «کنترل امنیتی» در واقع یک اصطلاح برای گسترش سرزمینی اسرائیل است.

وزیر دارایی اسرائیل، بتسلائل اسموتریچ، در مصاحبه با کانال خدمات عمومی اروپائی آرته، اعلام کرده است که اسرائیل «کم‌کم» گسترش خواهد یافت تا در نهایت علاوه بر کل سرزمین‌های فلسطینی، کشورهای همسایه مانند اردن، لبنان و مصر را نیز دربرگیرد.

اوگفت: «‌نوشته شده است که آیندهٔ اورشلیم تا دمشق گسترش خواهد یافت».

پیشگویی‌های مذهبی به‌ویژه زمانی خطرناک هستند که توسط سیاستمداران افراطی بی بند و باری به کار گرفته شوند که قدرت اجرای آن را نیز داشته باشند. نتانیاهو یکی از اعضای اصلی همین گروه است. او همواره نسل‌کشی در غزه و جنگ‌های دیگر را با استناد به متون مذهبی توجیه می‌کند و ارتش خود را همانند اسرائیلی‌ها در حال نبرد با عمالیق می‌بیند.

این احساسات مذهبی در گفتمان سیاسی اسرائیل از دیرباز وجود داشته است، اما در سال‌های اخیر تحت دولت‌های راست‌گرا و به‌ویژه دولت نتانیاهو، اهمیت بیشتری یافته است.آنان جنگ غزه را فرصتی برای پیاده‌سازی طرحی به نام «طرح قاطع اسرائیل» می‌بینند که توسط اسموتریچ، نایب رئیس وقت کنست، در سال ۲۰۱۷ پیشنهاد شده بود.

طرح اسموتریچ، که از قضا «امید» نامیده می‌شود، هم‌اکنون در حال اجراست، و اساساً به‌دنبال الحاق کامل کرانهٔ باختری است، که او، مانند نتانیاهو و دیگران، از آن با عنوان«یهوده و سامره» یاد می‌کند. این طرح مستلزم «تحمیل حاکمیت بر تمامی یهودیه و سامره» با «اقدامات هم‌زمان شهرک‌سازی»، مانند «تأسیس شهرها و شهرک ها» است، که منجر به تأمین هدف «ایجاد واقعیتی آشکار و غیرقابل‌برگشت روی زمین» شود.

طرح در حال اجرای اسموتریچ، که یکی از دو پادشاه دولت نتانیاهو است ـــ دیگری ایتامار بن‌گویر است ـــ سال‌ها قبل از جنگ جاری در غزه تهیه شده بود و به‌اعتراف خودش «از آن زمان تاکنون کم کم در حال اجرا بوده ست.

اسرائیل ممکن است ادعا کند که در هفت یا هفتاد جبهه در حال جنگ است و خود را ناجی تمدن معرفی کند، اما حقیقت را نمی‌توان پنهان کرد، به‌ویژه زمانی که خود اسرائیلی‌ها اهداف شوم خود را فاش می‌کنند. حتی جنگ فعلی در لبنان، که رهبران اسرائیل با حمایت آمریکا آن را جنگی دفاعی می‌نامند، توسط برخی سیاستمداران اسرائیلی به‌عنوان جنگی توسعه‌طلبانه، یا به‌عبارت دقیق‌تر، تلاشی برای تحقق «اسرائیل بزرگ» معرفی می‌شود.

بین کشوری که در حال جنگ دفاعی در چندین جبهه است و کشوری که برای گسترش استعمار، هژمونی منطقه‌ای و تسلط نظامی، که توسط پیشگویی‌های مذهبی هدایت می‌شود، می‌جنگد، تفاوتی اساسی وجود دارد. کسانی که راه دوم را برگزیده‌اند، مانند اسرائیل، نمی‌توانند ادعای دفاع از خود داشته باشند.

کمیتهٔ بین‌المللی صلیب سرخ در وب‌سایت خود بیان می‌کند که «دفاع از خود در حقوق بین‌الملل به حق ذاتی یک دولت برای استفاده از زور در پاسخ به حملهٔ مسلحانه اشاره دارد.» این تعریف شامل دولتی که خود یک اشغالگر نظامی است و در وضعیت فعال خصومت و استفاده غیرقانونی از خشونت قرار دارد، صدق نمی کند.

با این حال، نتانیاهو و اسموتریچ به‌سختی نگران قوانین بین‌المللی یا بشردوستانه هستند. آنها با دستور کارهای توسعه‌طلبانه و شوم خود هدایت می‌شوند و اگر موفق شوند، مطمئناً جنگ‌های مرگبارتر بیشتری به راه خواهند انداخت. جامعهٔ بین‌المللی باید تمام تلاش خود را برای تضمین شکست آنها انجام دهند.

وبلاگ ضدجنگ، ۲۵ اکتبر ۲۰۲۴
https://original.antiwar.com/ramzy-baroud/2024/10/24/israels-biblical-wars-of-self-defense-the-myth-of-the-seven-war-fronts/

_________

دکتر رمزی بارود، روزنامه نگار، نویسنده و سردبیر The Palestine Chronicle است. او نویسندهٔ شش کتاب است. آخرین کتاب او، که با همکاری ایلان پاپه ویرایش شده است، چشم‌انداز ما برای آزادی است: رهبران و روشنفکران فلسطینی درگیر صحبت می‌کنند. از دیگر کتاب‌های او می‌توان به پدر من مبارزی آزاد بود و آخرین زمین اشاره کرد. بارود پژوهشگر ارشد غیر مقیم مرکز اسلام و امور جهانی (CIGA) است. وب سایت او www.ramzybaroud.net است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *