ضرورت حاد ادامهٔ مبارزهٔ ضدامپریالیستی: چالشی جهانی در مقابله با امپریالیسم و هژمونی آمریکا

در جهان امروز، که زیر فشار امپریالیسم و تهاجم سیاست‌های ناعادلانهٔ غرب قرار دارد، ضرورت مبارزهٔ ضدامپریالیستی بیش از هر زمان دیگر به‌چشم می‌خورد. در این راستا، مقابله با امپریالیسم، به‌ویژه هژمونی آمریکا که همواره تهدیدی برای استقلال و امنیت ملل مستضعف بوده است، برای ملت‌های آزادی‌خواه به‌عنوان چالشی جدی مطرح است. امپریالیسم جهانی به‌رهبری آمریکا با هرگونه پیشرفت و توسعهٔ کشورهای مستقل و غیرغربی مخالفت می‌کند و درصدد حفظ هژمونی خود است. سیاست‌های آمریکا و متحدانش، به‌ویژه اسرائیل، نه‌تنها در مناطق خاص، بلکه در سطح جهانی، در مسیر از بین بردن ارادهٔ ملل مستقل عمل می‌کند.

در حال حاضر، غرب آسیا به صحنه‌ای برای رقابت‌های بی‌رحمانه و سیاست‌های توسعه‌طلبانهٔ قدرت‌های امپریالیستی بدل شده است. سقوط دولت سوریه و سلطهٔ نیروهای افراطی نظیر هیأت تحریرالشام بر بخش‌های وسیعی از این کشور، تنها یک نشانه از روندی عمیق‌تر است: روندی که هدف اصلی آن تضعیف استقلال سیاسی، نابودی اقتصادهای بومی و گسترش سلطه‌طلبی آمریکا و متحدان آن از طریق ابزارهای نظامی، اقتصادی و سیاسی است.

این تحولات نه‌تنها امنیت و ثبات سوریه، بلکه کل منطقه را به‌خطر انداخته است. اسرائیل، در حالی که با اشغال بخش‌های بزرگی از خاک سوریه، از جمله بلندی‌های جولان، آشکارا قوانین بین‌المللی را نادیده می‌گیرد، حملات مستمر به زیرساخت‌های حیاتی این کشور را نیز ادامه می‌دهد. به موازات این جنایات، نسل‌کشی سیستماتیک و هولناک علیه فلسطینیان در نوار غزه، با پشتیبانی نظامی و سیاسی بی‌قید و شرط آمریکا و سکوت همراه متحدانش در اروپا، خشم گستردهٔ جهانی را برانگیخته است.

در این میان، مردم آزاداندیش در شهرهای بزرگ جهان با برگزاری تظاهرات میلیونی و اعتراضات بی‌وقفه، تلاش می‌کنند تا صدای مظلومان فلسطین را به گوش جهانیان برسانند و سیاست‌های استعمارگرانه و جنایت‌بار اسرائیل را محکوم کنند. اما امپریالیسم هار، با بی‌تفاوتی کامل به خواسته‌های بشری و انسانی، همچنان به حمایت بی‌حد و حصر خود از این جنایات ادامه می‌دهد.

در چنین شرایطی، کشورهای همسایهٔ سوریه، نظیر لبنان، عراق، و اردن، نیز از خطر نفوذ و دخالت نیروهای خارجی و ناامنی فزاینده در امان نیستند. اما بزرگ‌ترین هدف امپریالیسم جمهوری اسلامی ایران است؛ کشوری که به دلیل نقش کلیدی آن در محور مقاومت در جهت حفظ استقلال ملی، و تلاش برای مقابله با نظم سلطه‌گرایانهٔ جهانی، همواره هدف نقشه‌های شوم قرار داشته است.

در حالی‌که در سال‌های اخیر امپریالیسم بی‌رحمانه تلاش کرده است تا کشورهایی مانند چین و روسیه را به چالش بکشد و مانع از رشد و توسعهٔ آن‌ها شود، جمهوری اسلامی ایران و دیگر کشورها، زیر تهدید شدید سیاست‌های تحریمی، نظامی، و فرهنگی آمریکا قرار دارند. از این رو، ضرورت مبارزه‌ای مؤثر و فراگیر با سیاست‌های امپریالیستی و نظام سلطه‌طلب جهانی، نه‌تنها برای ایران، بلکه برای تمام ملت‌هایی که خواهان حفظ حق حاکمیت ملی و مقابله با نیروهای ستمگر هستند، به یک نیاز حیاتی تبدیل شده است. این مبارزه، اما، بیش از هر زمان دیگر نیازمند هوشیاری، انسجام و برنامه‌ریزی استراتژیک است.

جنگ اقتصادی و فرهنگی: تسلیحات ناپیدا علیه ملت‌ها

جنگ اقتصادی یکی از ابزارهای اصلی امپریالیسم برای حفظ سلطهٔ خود بر کشورها است. آمریکا و کشورهای وابسته به آن در تلاشند تا کشورهای مقاوم و مستقل را از طریق تحریم‌های اقتصادی به‌زانو درآورند. این تحریم‌ها، به‌ویژه علیه کشورهایی چون ایران که تلاش دارند از سلطهٔ دلار و سیاست‌های ناعادلانهٔ جهانی آمریکا رهایی یابند، بیش از پیش تشدید و به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای موجب تضعیف اقتصاد داخلی شده است. از سوی دیگر، سیاست‌های امپریالیستی و استعماری تنها به عرصهٔ اقتصادی محدود نمی‌شود، بلکه به‌طور آشکار در عرصهٔ فرهنگی نیز نبردی نابرابر علیه فرهنگ‌های غنی و تمدنی ملت‌ها در جریان است. فرهنگ‌سازی غربی، به‌ویژه از طریق فیلم‌ها، موسیقی‌ها، و محصولات فرهنگی دیگر، به ابزاری مهم در راستای دامن‌زدن به جهانی‌سازی و تحمیل ارزش‌های لیبرالی تبدیل شده است.

اما مهم‌تر از این‌ها، و به‌ویژه در دهه‌های اخیر، رسانه‌های غربی، به‌عنوان سلاحی پرقدرت در دست امپریالیسم، نقشی محوری به‌عهده گرفته‌اند. تحریف حقیقت، پمپاژ اخبار دروغین، و بزرگ‌نمایی بحران‌ها از جمله اقداماتی است که از طریق ابزارهای رسانه‌ای صورت می‌گیرد تا افکار عمومی جهانی را برای انجام مداخلات خارجی و ایجاد بحران در کشورهای مستقل آماده کند. در چنین شرایطی باید، با اتکا به اطلاع‌رسانی مستقل، در برابر این فضاهای تبلیغاتی و رسانه‌ای ایستاد.

تقویت بازدارندگی داخلی: امنیت ملی و مقاومت مردمی

در مسیر مقابله با تهدیدات گوناگون امپریالیسم، تقویت بازدارندگی داخلی به‌عنوان یکی از ارکان اصلی امنیت ملی، اهمیتی ویژه‌ دارد. این بازدارندگی باید به‌طور همزمان در دو حوزهٔ اصلی دنبال شود: بازدارندگی نظامی و بازدارندگی مردمی.

در حوزهٔ نظامی، حفظ توان دفاعی بالا و توسعهٔ قابلیت‌های استراتژیک، از جمله فناوری‌های پیشرفته، الزامی است. این امر به‌ویژه در برابر تهدیدات دشمنانی همچون اسرائیل و رژیم‌های دست‌نشانده در منطقه ضرورت دارد. در عین حال، توجه به بازدارندگی مردمی به‌معنای ایجاد روحیهٔ همبستگی ملی، اعتماد عمومی به دولت، و بسیج همه‌جانبهٔ جامعه در برابر تهدیدات، جایگاهی اساسی دارد.

مردم، به‌عنوان اصلی‌ترین پشتوانهٔ امنیت ملی، باید در فرآیندهای مقاوم‌سازی داخلی و درک عمق تهدیدات نقش‌آفرینی کنند. اصلاح کارآمد ساختارهای اقتصادی و فرهنگی، برقراری آزادی‌های دموکراتیک و تقویت مشارکت واقعی مردم در تعیین سرنوشت خود، راهکاری کلیدی برای خنثی‌سازی جنگ نرم امپریالیسم است. مبارزه با فساد، جلب اعتماد مردمی، و تلاش برای کاهش فاصله میان مردم و حاکمیت می‌تواند همزمان موجب افزایش تاب‌آوری جامعه و کاهش نفوذ تبلیغات خارجی شود.

پدافند غیرعامل نیز بخشی حیاتی از بازدارندگی داخلی است، که باید از سطح نظامی به حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی گسترش یابد. به این معنا که آمادگی جامعه برای مواجهه با تهدیدات غیرمستقیم مانند تحریم‌ها، جنگ رسانه‌ای، و حملات سایبری افزایش یابد. اقدامات لازم برای تقویت زیرساخت‌های کشور، بهبود سامانه‌های پشتیبانی مردمی، و تأمین نیازهای اولیهٔ مردم در شرایط اضطراری، می‌تواند مقاومت ملی را دوچندان کند.

تأثیر رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در این مسیر کلیدی است. امپریالیسم از طریق ابزارهای رسانه‌ای و مجازی، با هدف ایجاد اغتشاش و دودستگی در داخل کشورها، و همچنین پشتیبانی از مخالفت‌های داخلی با حکومت‌ها، همواره در تلاش برای به بحران کشاندن حکومت‌های مستقل است. در چنین فضایی، صیانت از استقلال فرهنگی و اطلاع‌رسانی درست، که مردم را به‌صورت منطقی و مستند در برابر این تهاجم‌ها آگاه کند، یکی از راه‌های مؤثر در مقابله با دشمنان امپریالیستی خواهد بود.

ایران، به‌عنوان یکی از کشورهای پیشرو در مقاومت ضدامپریالیستی، باید الگویی برای به‌کارگیری هوشمندانهٔ ظرفیت‌های داخلی و همراهی با مردم ارائه دهد. اتحاد میان دولت و ملت و تلاش برای مشارکت واقعی مردم در تصمیم‌گیری‌ها، نه‌تنها بازدارندگی داخلی را تقویت می‌کند بلکه استقلال کشور را نیز به سطحی استوارتر می‌رساند.

گسترش روابط بین‌المللی و تقویت جبههٔ جهانی ضدامپریالیستی

در مسیر تقویت این بازدارندگی و استقلال، همکاری‌های بین‌المللی با کشورهای مستقل و ضدامپریالیست نیز نقش اساسی ایفا می‌کند. روابط استراتژیک با کشورهایی همچون چین، روسیه، و کشورهای هم‌سو در جنوب جهانی، کمکی شایان به تحکیم استقلال اقتصادی، سیاسی و نظامی خواهد کرد. همان‌طور که ایران در سازمان‌هایی نظیر شانگهای، بریکس، و اوراسیا مشارکت فعال دارد، تقویت و توسعهٔ این روابط باید بخشی از استراتژی در مقابل تهدیدات امپریالیستی و تأمین امنیت منطقه‌ای و جهانی باشد.

سیاست‌های ضد استعماری و حمایت از حقوق ملل تحت ستم می‌بایست نه‌تنها در سطح داخلی، بلکه در روابط بین‌المللی نیز در راستای تقویت مقاومت جهانی در مقابل امپریالیسم و سرمایه‌داری جهانی پیش برود. در واقع، این گفتمان باید جایگزین سیاست‌های وابسته و تسلیم‌طلبانه به غرب شود و تمام کشورهای آزادی‌خواه جهان برای تقویت صفوف مبارزه علیه استعمار و نژادپرستی در این جبهه متحد شوند.

مبارزه علیه دشمنان مشترک: صهیونیسم، رژیم‌های دست‌نشانده و سیاست‌های جنگ‌افروزانه

در سطح جهانی، دشمنان مشترک کشورهای مستقل به‌ویژه در خاورمیانه مشخص و آشکارند. صهیونیسم و رژیم‌های دست‌نشانده در کنار آمریکا، مستقیماً تحت حمایت و تأمین امپریالیسم قرار دارند. این رژیم‌های مرتجع و سلطه‌گر، با استفاده از تمام ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی خود به‌دنبال سلطه بر ملت‌های منطقه و جهان هستند. سیاست‌های وحشیانه و توسعه‌طلبانهٔ آن‌ها موجب خلق بحران‌های انسانی گسترده در منطقه شده است که بهترین نمونهٔ آن نسل‌کشی‌ها و جنایات اسراییل در فلسطین و غزه است.
اما این فقط یک نمونه از تجاوزات امپریالیستی است. آمریکا و کشورهای متحد آن در تلاش هستند تا هژمونی خود را با براندازی حکومت‌های مستقل در نقاط مختلف جهان گسترش دهند. آنها با ترور و فتنه‌انگیزی، گسترش فساد، و نفوذ سیاسی، به تضعیف کشورهای آزاد و مستقل می‌پردازند. این واقعیت نه‌تنها به تهدیدی برای کشورهای هدف، بلکه به تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی تبدیل شده است.

ضرورت ادامهٔ مبارزهٔ ضدامپریالیستی

در مسیر پیشروی مبارزهٔ ضدامپریالیستی، چه در عرصه داخلی و چه در عرصه جهانی، ایستادگی در برابر فشارهای دشمن ضروری است. هرگونه تعلل در مقابله با این تهدیدات، حتی برای لحظاتی، می‌تواند به‌معنای پایان انقلاب باشد. مبارزه ضدامپریالیستی یک مبارزه بلندمدت، فکری، فرهنگی، و عملی است که تنها با وحدت و همبستگی ملی و بین‌المللی در برابر دشمنان پیشرفت می‌کند. در همین راستا، انقلاب ایران باید به‌رغم همهٔ کاستی‌ها، توطئه‌ها، و موانع، همچنان در مسیر مبارزه گام بردارد و از ارزش‌های استقلال‌طلبانه و عدالت‌خواهانه دفاع می‌کند.

اگر جامعهٔ جهانی در تلاش است تا نظمی چندقطبی و عادلانه برپا کند، باید از هم‌اکنون در مسیر حذف سیاست‌های امپریالیستی گام بردارد. پیروزی انقلاب‌های ضدامپریالیستی همواره در گرو مقابلهٔ مستمر با تجاوزات و سلطه‌طلبی امپریالیسم است. در این مسیر، جمهوری اسلامی ایران باید نه‌تنها از مقاصد ملی خود دفاع ‌می‌کند، بلکه همچنین باید در برابر سیاست‌های جهانی توسعه‌طلبانهٔ امرپیالیسم و غرب، در جهت تحکیم جایگاه خود در جبههٔ آزادی‌بخش جهانی، مبارزه ‌کند.

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *