آیا «وعدهٔ صادق ۳» می‌تواند سرنوشت ژئوپلیتیک ایران را دگرگون کند؟

نویسنده: شیوان ماهندرا راجاه ــ

یادداشت تحریریهُ گروه «۱۰ مهر»: هرچند تحلیل‌های نویسنده لزوماً بازتاب‌دهندهٔ مواضع گروه «۱۰ مهر» نیست، انتشار این مطلب را به‌دلیل مسائل مهم مطرح شده مفید دانستیم.

***


عملیات نظامی احتمالی اما هنوز فرضی «وعدهٔ صادق ۳» فرصت حساسی برای ایران فراهم می‌کند تا نفوذ بیش‌ازحد آمریکا و اسرائیل در غرب آسیا را خنثی کرده و راهکاری قاطع برای چالش‌های داخلی خود بیابد.

چرا ایالات متحده تا این حد بر تثبیت حضور خود در غرب آسیا سرمایه‌گذاری کرده است؟ دلیل آن دیگر تأمین دسترسی به نفت و گاز ارزان نیست، چنان‌که در دهه‌های گذشته بود ـــ آمریکا منابع کافی از این انرژی‌ها را در اختیار دارد و حتی به‌دنبال جایگاه‌یابی به‌عنوان تأمین‌کننده اصلی انرژی اروپا است.

امروز، هدف اصلی حضور آمریکا در این منطقه حفاظت از موجودیت اسرائیل و ایجاد شرایطی برای تقویت قدرت اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی تل‌آویو در جهان عرب است. اما برای دستیابی به این هدف، واشنگتن باید بزرگ‌ترین مانع اسرائیل و صهیونیسم، یعنی جمهوری اسلامی ایران را از میان بردارد.

ایران نه‌تنها حامی محور مقاومت در برابر هژمونی غرب است، بلکه بیش از هر چیز نمایانگر توانمندی‌های مستقل، خودکفا و حاکمیتی مسلمانان است ـــ تهدیدی به شکل «یک الگوی موفق» اگر بخواهیم چنین توصیف کنیم.

به‌همین منظور، آمریکا تحریم‌هایی سنگین علیه ایران اعمال کرده، پایگاه‌های نظامی خود را در اطراف خلیج فارس تقویت کرده و نیروها، هواپیماها و ناوگروه‌های خود را مستقر کرده است تا جمهوری اسلامی را «مهار» کند.

سقوط احتمالی دولت بشار اسد در سوریه نیز بُعد جدیدی به تهدیدهای پیش‌روی ایران می‌افزاید: احتمال استفادهٔ ناتو از ترکیه، یکی از اعضای این پیمان، به‌عنوان نیروی نیابتی آمریکا برای گشایش جبهه‌های ضدایرانی در عراق و آذربایجان. در خلیج فارس نیز متحدان آمریکایی، عربستان سعودی و امارات، جبهه‌ای علیه نیروهای هم‌سو با انصارالله یمن، یکی از اعضای جدید و قدرتمند محور مقاومت، حفظ کرده‌اند.

در حالی که رهبران ایران اغلب بر «نقشه‌های شوم» غربی تمرکز دارند، کشور با چالش‌های داخلی نیز روبه‌رو است. تورم بی‌سابقه، سقوط ارزش ریال، افزایش غیرقابل کنترل اجاره‌خانه‌ها و گرانی غذا، و کمبود انرژی که به قطعی‌های برق منجر شده، مشکلات فزاینده‌ای ایجاد کرده است. در این شرایط، خشم عمومی رو به افزایش است و این مسائل اغلب به ناکارآمدی دولت نسبت داده می‌شود. مردم ایران پرسش‌های اساسی مطرح می‌کنند: «اجاره‌های سرسام‌آور، قیمت‌های نجومی مواد غذایی، و تأمین گرما در زمستان چه می‌شود؟ مبارزه با صهیونیسم چه کمکی به مشکلات معیشتی ما خواهد کرد؟»

بدون تردید، واشنگتن از این تقارن کم‌سابقه میان چالش‌های داخلی و منطقه‌ای ایران برای هدف قرار دادن جمهوری اسلامی در ماه‌های آینده حداکثر استفاده را خواهد کرد.

آیا ضدحمله‌ای از سوی ایران ممکن است؟

حریف واقعی ایران مستقیماً اسرائیل نیست بلکه ایالات متحده است؛ بدون حمایت آمریکا، تل‌آویو هرگز توان پیشبرد قدرت خود در منطقه را نخواهد داشت. خنثی کردن نفوذ آمریکا ـــ از طریق جنگ یا تهدیدی معتبر برای آن ـــ می‌تواند محافظ اسرائیل را تضعیف کند. عملیات «وعدهٔ صادق ۳» چنین فرصتی را فراهم می‌کند.

همان‌طور که ماه گذشته The Cradle گزارش داد: «تنها توافقاتی با آمریکا وزن دارد که توسط اسرائیل تأیید شده باشد ـــ و اسرائیل فقط زمانی موافقت خواهد کرد که به‌طور نظامی شکست خورده باشد.»

این عملیات تلافی‌جویانه که به‌عنوان دنباله‌ای بر عملیات‌های مستقیم قبلی ایران علیه دولت اشغالگر انجام می‌شود، احتمالاً هدفش شکست راهبردی اسرائیل و در صورت لزوم بازدارندگی آمریکا خواهد بود تا ایران را به توافق جامعی برساند که مشکلات اقتصادی این کشور را برطرف کند. اما زمان به نفع تهران نیست؛ مذاکرات طولانی‌مدت مشابه برجام دیگر راه‌حل مناسبی به نظر نمی‌رسند.

استراتژیست برجسته قرن نوزدهم، کارل فون کلاوزویتس، می‌نویسد: «میزان نیرویی که باید علیه دشمن به کار گرفته شود، به میزان مطالبات سیاسی هر دو طرف بستگی دارد.»

اهداف ـــ یا همان مطالبات سیاسی ـــ عملیات وعدهٔ صادق ۳ چیست؟ آیا بازدارندگی اسرائیل از حمله به ایران مانند حمله ۲۶ اکتبر؟ یا آوردن آمریکا و به‌تبع آن اسرائیل به میز مذاکره؟

رهبری سیاسی و نظامی تهران باید این عملیات را به‌عنوان فرصتی برای دستیابی به یک توافق جامع و نهایی در نظر بگیرند. این دیگر صرفاً درباره تشدید تدریجی تنش‌ها برای بازدارندگی جنگ آمریکا-اسرائیل در غزه نیست، بلکه درباره تعیین سرنوشت هرگونه جنگ مستقیم خارجی علیه جمهوری اسلامی ایران است.

در سال ۲۰۰۳، ایران یک «معامله بزرگ» پیشنهاد داد، اما این پیشنهاد توسط دولت بوش رد شد. این معامله می‌تواند دوباره مطرح شود، نه از طریق مذاکرات هسته‌ای، بلکه با قدرتی حساب‌شده. امکان رسیدن به یک «صلح وستفالی» که مسألهٔ ایران و اسرائیل را حل کند، وجود دارد.

نابسامانی اقتصادی

اقتصاد ایران دچار مشکل است؛ این واقعیت را نمی‌توان با شیرین‌نمایی پنهان کرد. دهه‌ها تحریم، ریال را به‌شدت تضعیف کرده و نرخ آن اکنون به بیش از ۸۰۰,۰۰۰ ریال در برابر یک دلار رسیده و احتمالاً بیشتر هم سقوط خواهد کرد. نرخ رسمی تورم حدود ۳۳ درصد اعلام شده، اما برآوردها نشان می‌دهد که نرخ واقعی در استان‌ها بسیار بالاتر است.
هزینه‌های بالای وام‌گیری که به نرخ‌های بهره‌ی بالا وابسته است، هم کسب‌وکارها و هم خانواده‌ها را تحت فشار قرار داده است. بازار مسکن تهران نیز وضعیت وخیمی دارد و اجاره‌ها سالانه ۵۰ درصد افزایش یافته‌اند. با فرارسیدن زمستان، قطعی برق و کمبود گاز طبیعی وضعیت را بدتر کرده و آلودگی هوا نیز تهران را به محیطی تقریباً غیرقابل تنفس تبدیل کرده است.

یکی از منابع داخلی تصویری از هوای آلوده تهران برای The Cradle ارسال کرده و در توضیح آن نوشته: «این چیزی است که هر روز تنفس می‌کنیم.»

همهٔ این نابسامانی‌های اقتصادی را نمی‌توان به تحریم‌ها نسبت داد، هرچند این بهانه همیشگی تهران است. با وجود پیشرفت‌های چشم‌گیر ایران در زمینهٔ توسعه طی چهار دههٔ گذشته، کم‌توجهی دولت به مشکلات زیرساختی در حوزهٔ آبیاری، انرژی و مسکن این وضعیت را تشدید کرده است. رشد جمعیت از توسعهٔ مسکن پیشی گرفته، در حالی که تمرکزگرایی وزارتخانه‌ها در تهران نیز منابع را تحت فشار بیشتری قرار داده است. با توجه به این‌که یک‌سوم نیروی کار در دستگاه‌های دولتی اشتغال دارند، تمرکززدایی می‌تواند به کاهش فشارهای شهری کمک کند. در همین حال، نرخ بیکاری همچنان در سطح ۷/۵ درصد باقی مانده است.

اسرائیل شاید به قول دبیرکل فقید حزب‌الله، سیدحسن نصرالله، «ضعیف‌تر از تار عنکبوت» باشد، اما ایران نیز آسیب‌پذیری‌های ذاتی خود را دارد.

جنگ اجتناب‌ناپذیر است

سقوط دولت اسد، دشمنان تهران را جسورتر کرده است. ایران اکنون آسیب‌پذیر به نظر می‌رسد، چرا که یکی از اعضای کلیدی محور مقاومت را از دست داده است. حزب‌الله تا حدی «به حاشیه رانده شده» اما در حال تطبیق خود است، و شرکای منطقه‌ای آمریکا، یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی، فشارهایی را بر دولت بالفعل یمن در صنعا وارد می‌کنند.

در واشنگتن و تل‌آویو، بحث‌های مربوط به جنگ با ایران دیگر در حد زمزمه نیست. نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، و متحدان افراطی‌اش آشکارا از درگیری نظامی حمایت می‌کنند و از حمایت مالی و ایدئولوژیک شخصیت‌هایی چون میلیاردر مریم ادلسون برخوردارند ـــ کسی که به‌شدت در بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵ سرمایه‌گذاری کرده است. همسر فقید او، شلدون ادلسون، روزی گفته بود که آمریکا باید «مشکل ایران را با انداختن بمب هسته‌ای حل کند.»

سناریوهای تهدید برای افزایش فشار داخلی بر ایران شامل حملات تروریست‌های تحت حمایت ترکیه در سوریه به گروه‌های مقاومت شیعٔ عراق و همچنین حملاتی در داخل ایران توسط مجاهدین خلق (منافقین)، تروریست‌های بلوچ و کرد است. تحلیل‌گر ژئوپلیتیک، لی اسلوشر، پیش‌بینی می‌کند که آنکارا ممکن است برای برانگیختن ناآرامی در میان آذری‌های ایران (آذربایجان) نیز تلاش کند.

واشنگتن و تل‌آویو به‌دنبال تغییر دولت ایران نیستند؛ آن‌ها خواهان فروپاشی دولت ایران هستند. سناریوی مطلوب آن‌ها، تجزیه ایران بر اساس خطوط قومی و زبانی است، به‌گونه‌ای که جناح‌های متخاصم بر سر برتری با یکدیگر به رقابت بپردازند.

مدل‌های مدنظر آن‌ها لیبی (پس از قذافی)، عراق (پس از صدام)، و سوریه (پس از اسد) هستند. در حالی که جناح‌های ایرانی با یکدیگر می‌جنگند، همان‌گونه که سوری‌ها می‌جنگند، بمب‌افکن‌های آمریکا و اسرائیل برای تخریب زیرساخت‌های نظامی ایران وارد عمل خواهند شد، درست همان‌گونه که نیروی هوایی اشغالگر ۸۰ درصد از توان نظامی باقی‌مانده سوریه را نابود کرد.

راهنمایی‌های کلاوزویتس*

اگر هدف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صرفاً بازدارندگی اسرائیل باشد، دستیابی به آن ممکن است. با این حال، این بازدارندگی به‌تنهایی نه تحریم‌ها را لغو می‌کند و نه اقتصاد ایران را احیا می‌سازد. بدون اقدامات گسترده‌تر، حمایت آمریکا از گروه‌های نیابتی و بی‌ثبات‌سازی داخلی ادامه خواهد یافت و می‌تواند ایران را به سمت سناریویی مشابه سقوط طولانی‌مدت دولت سوریه سوق دهد.

بنابراین، ایران باید یک استراتژی بزرگ‌تر را مدنظر قرار دهد. همان‌گونه که کلاوزویتس تأکید کرده است، «ابعاد هدف نظامی باید با اهداف سیاسی هماهنگ باشد.»

در عملیات وعدهٔ صادق ۳، تهران باید اهدافی فراتر از عملیات‌های گذشته را دنبال کند. هدف واقعی اسرائیل نیست ـــ که تنها یک نیروی نیابتی است ـــ بلکه پشتیبان آن یعنی ایالات متحده است. بازدارندگی آمریکا به‌طور غیرمستقیم موضع اسرائیل را تضعیف خواهد کرد. سپاه پاسداران باید پیامی روشن ارسال کند: سامانه‌های دفاعی هوایی آمریکا مانند تاد (THAAD) نمی‌توانند از دارایی‌های نظامی یا غیرنظامی محافظت کنند.

حملات به اهداف کلیدی اسرائیل مانند زیرساخت‌های حیفا و تل‌آویو، پالایشگاه‌ها و سکوهای نفتی در دریا باید به‌طور محسوس منطقه را مختل کند و خسارتی ایجاد کند که رسانه‌های غربی نتوانند آن را نادیده بگیرند. چنین اقداماتی نقاط ضعف اسرائیل را آشکار کرده و توهم شکست‌ناپذیری نظامی آن را تضعیف خواهد کرد.

توانایی یمن در وادار کردن ناو USS Harry Truman به عقب‌نشینی الگویی برای این اقدامات ارائه می‌دهد. اثبات این‌که نیروی دریایی آمریکا نمی‌تواند به‌طور مؤثر علیه ایران قدرت‌نمایی کند، محاسبات استراتژیک واشنگتن را تغییر خواهد داد. به‌طور مشابه، هدف قرار دادن زیرساخت‌های انرژی عربستان سعودی و امارات متحده عربی تأثیرات منطقه‌ای هر درگیری را نمایان خواهد ساخت و هزینه‌های «غیرقابل قبول» جنگ را برجسته خواهد کرد.

عملیات وعدهٔ صادق ۳ باید توسط دو اصل هدایت شود: آشکارسازی «عدم احتمال پیروزی» و نشان دادن «هزینه‌های غیرقابل قبول» درگیری. روایت اسرائیل درباره پیروزی مداوم، اساساً یک طرح پانزی است که وابسته به ظاهر است.

با فروپاشی این توهم، سپاه پاسداران می‌تواند سیاست‌گذاران آمریکایی را مجبور به بازنگری در تعهداتشان کند. نبرد واقعی در تل‌آویو نیست، بلکه در واشنگتن است. برای ایران، خطرات وجودی است ـــ دستیابی به یک راه‌حل قاطع یا پذیرش خطر فروپاشی تدریجی تحت فشارهای بی‌وقفه. عملیات وعدهٔ صادق ۳ یک فرصت زودگذر اما حیاتی برای مذاکره از موضع قدرت فراهم می‌کند. تهران باید آن را غنیمت بشمارد.

منبع: وبلاگ کریدل، ۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵
https://thecradle.co/articles/can-true-promise-iii-reshape-irans-geopolitical-fate

ـــــــــــــــــــــــــــ
* کارل فون کلاوزِویتس (۱۸۳۱ــ۱۷۸۰) اندیشمند نظامی و از ارتشیان پروس بود. آثار او در مورد جنگ سرچشمهٔ نظریات راهبردی در علم نظامی بوده و از ارزش بالایی برخوردار است.  او در کتاب خود با عنوان «پیرامون جنگ» می‌نویسد: «جنگ نباید به‌عنوان یک متغیر مستقل مورد توجه قرار گیرد، بلکه همواره باید به‌عنوان یک ابزار سیاسی نیز مورد مطالعه واقع شود.» – ویکی پدیا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *