چالش‌ها و راهبردهای عراق در مواجهه با فشارهای آمریکا و حفظ ساختار حشدالشعبی

پس از سقوط دولت اسد در سوریه و تضعیف جایگاه نیروهای مقاومت در این کشور، منطقه غرب آسیا بار دیگر شاهد دسیسه‌های پیچیده و مداخلات گسترده‌ای است که حاکمیت ملی کشورها را نشانه گرفته‌اند. ایالات متحده و اسرائیل با بهره‌گیری از خلأ ناشی از تغییرات ژئوپلیتیکی، تلاش دارند تا ارتش‌های محلی و گروه‌های مقاومت را تضعیف کرده و آرایش قدرت در منطقه را به‌نفع خود بازتعریف کنند.

این سیاست اکنون عراق و نیروهای حشدالشعبی را در مرکز توجه قرار داده است؛ نیروهایی که نه‌تنها بخشی از قدرت نظامی این کشور به‌شمار می‌روند، بلکه سمبل مبارزه با تروریسم و دفاع از حاکمیت ملی عراق محسوب می‌شوند. واشنگتن با فشارهای مستمر برای انحلال یا ادغام این نیروها در ارتش عراق، در پی کاهش توان مقاومت و دستیابی به کنترل بیشتر در بغداد است. در چنین شرایطی، سفر اخیر محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق، به تهران حامل پیام‌های مهم و گمانه‌زنی‌های متعدد است. آیا این سفر تلاشی برای تقویت محور مقاومت در برابر مداخلات آمریکا است، یا حامل پیام‌هایی از سوی واشنگتن؟ در این مقاله تلاش می‌شود ابعاد این فشارها، دلایل آن و پیامدهای احتمالی برای عراق و منطقه مورد بررسی قرار گیرد.

امنیت و ثبات در عراق از دیرباز برای ایران به‌عنوان همسایه‌ای استراتژیک و هم‌فرهنگ از اهمیتی ویژه‌ برخوردار بوده است. شرایط پس از حوادث سوریه نشان داده است که تهدیدات امنیتی و مداخلات خارجی در منطقه، مرزهای جغرافیایی نمی‌شناسند و کشورهای منطقه را به‌نوعی در یک سرنوشت مشترک پیوند می‌زنند. در این میان، ایران و عراق، به‌عنوان دو کشور همسایه، نه‌تنها از نظر جغرافیایی، بلکه به‌دلیل اشتراکات سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی، ارتباطی نزدیک و تأثیرگذار دارند.

ایران، به‌ویژه پس از سقوط صدام حسین و ظهور گروه‌های مقاومت در عراق، همواره بر حق حاکمیت ملی عراق و حق مردم آن در تعیین سرنوشت خود تأکید کرده است. با این ‌حال، تحولات منطقه‌ای، از سقوط دولت اسد در سوریه گرفته تا تلاش آمریکا برای نفوذ و اعمال فشارهای سیاسی و نظامی، سبب نگرانی‌های مشترک ایران و عراق شده است. این نگرانی‌ها در مورد دخالت‌های خارجی، نه‌فقط یک واقعیت ژئوپلیتیکی بلکه مسأله‌ای از جنس تهدید مستقیم برای امنیت و ثبات داخلی هر دو کشور تلقی می‌شوند.

البته ایران بارها تأکید کرده است که دخالتی در امور داخلی عراق نخواهد داشت و به تصمیمات مستقل و حاکمیتی این کشور احترام می‌گذارد. با این ‌حال، تجربه‌های تلخ گذشته، به‌ویژه در جریان تضعیف نیروهای مقاومت در سوریه و افزایش حضور نظامی آمریکا در عراق، دو کشور را در مسیر همکاری نزدیک‌تر قرار داده است. این همکاری نه‌تنها در راستای مقابله با تهدیدات مشترک، بلکه برای تقویت ثبات و توسعه در منطقه است. ایران و عراق اکنون بیش از هر زمان دیگر، خود را در معرض تهدیدهای مشابه و نیازمند پاسخی هماهنگ می‌بینند.

نگاهی به تاریخ منطقه به‌وضوح نشان می‌دهد که امنیت ایران و عراق از دیرباز به هم پیوسته و تحولات در یک کشور به‌طور مستقیم بر دیگری تأثیر گذاشته است. حتی بدون دسترسی به آمار دقیق، می‌توان گفت که درصد بالایی از جنگ‌ها و حملات به ایران در طول تاریخ از مسیر عراق صورت گرفته است. این واقعیت تاریخی نشان‌دهندهٔ اهمیت استراتژیک روابط ایران و عراق و لزوم توجه به مسائل امنیتی در این منطقهٔ حساس است.

حمله‌های اخیر اسرائیل به خاک ایران، که از مسیر عراق انجام شد، نمونه‌ای بارز از تهدیداتی است که این پیوند امنیتی را برجسته‌تر می‌کند. عراق، به‌دلیل موقعیت جغرافیایی و مرزهای طولانی مشترک با ایران، می‌تواند به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم مسیر حملات نظامی یا ابزار فشار برای کشورهای متخاصم علیه ایران باشد. این نکته خصوصاً در دوران پس از اشغال عراق توسط آمریکا بیشتر مورد توجه قرار گرفت؛ چراکه مشخص شد هدف نهایی این مداخلات، محاصره و تضعیف ایران به‌عنوان یکی از بازیگران کلیدی منطقه‌ای بوده است.

از منظر ژئوپلیتیکی، مسیر عراق به ایران برای هر نیروی زمینی متخاصمی بسیار سهل‌تر از مسیر افغانستان است. مسیر افغانستان عمدتاً کوهستانی و دشوار برای عملیات گسترده نظامی است، اما عراق، با دسترسی مستقیم به خوزستان و منابع نفتی ایران، در صورت ایجاد یک بستر مناسب برای حمله می‌تواند خطراتی جبران‌ناپذیر را متوجه ایران کند. ازاین‌رو، برای ایران حیاتی است که بر تحولات داخلی و خارجی عراق نظارت داشته باشد و از وقوع رخدادهایی که می‌تواند آن کشور را به بستری برای تهدیدات علیه ایران تبدیل کند، جلوگیری نماید.

تاریخ نیز گواه این مسأله است که هرگاه یک قدرت خارجی در عراق نفوذ یا تسلط یافته است، نتیجهٔ آن بی‌ثباتی برای منطقه و تهدید مستقیم برای ایران بوده است. در دوران کنونی نیز، از اشغال عراق توسط آمریکا گرفته تا نفوذ و فشارهای اسرائیل و دیگر عوامل خارجی، همه نشانه‌ای از این واقعیت است که امنیت عراق و ایران به‌طور جدایی‌ناپذیر در هم تنیده‌اند. این همان دلیلی است که باعث می‌شود ایران نسبت به اتفاقات عراق به‌شدت حساس باشد و روابط استراتژیک خود را با این کشور تقویت کند.

فشارهای آمریکا و آیندهٔ حشدالشعبی در عراق

ایالات متحده از دههٔ ۱۹۹۰ میلادی، به‌ویژه پس از سرنگونی صدام حسین، همواره از ابزارهای مختلف برای نقض استقلال عراق و کنترل ساختارهای نظامی و امنیتی این کشور بهره برده است. از میان سازمان‌های نظامی عراق، حشدالشعبی تنها نهادی است که خارج از نفوذ مستقیم آمریکا قرار دارد و توانسته است نقشی مؤثر در تأمین امنیت کشور و مقابله با نفوذ خارجی ایفا کند. با این‌ حال، واشنگتن با بهره‌گیری از روش‌هایی چون ترورهای هدفمند فرماندهان ارشد حشدالشعبی، از جمله شهید ابومهدی المهندس، بمباران پایگاه‌های این نیرو، و ایجاد فشارهای سیاسی بر دولت عراق، تلاش کرده است ساختار این گروه را تضعیف یا منحل کند. در همین راستا، ادغام حشدالشعبی در دیگر ساختارهای نظامی عراق نیز یکی از اهداف کلیدی آمریکا محسوب می‌شود؛ اقدامی که می‌تواند نفوذ مستقیم آن کشور بر ارتش عراق را تقویت کند.

فعالیت‌های آمریکا تنها به تضعیف نیروهای مقاومت محدود نشده است. نقض تعهدات رسمی این کشور، از جمله استفاده از فضای هوایی عراق برای پشتیبانی از اقدامات رژیم صهیونیستی و طراحی حملات پهپادی، به‌وضوح نشان می‌دهد که حضور نظامی آمریکا فراتر از مبارزه با تروریسم و ابزاری برای کنترل منطقه است. در چنین شرایطی، حشدالشعبی همچنان به‌عنوان سدی محکم در برابر سلطه‌طلبی آمریکا و تضمینی برای استقلال عراق عمل می‌کند. تصمیم نهایی دربارهٔ آیندهٔ این گروه به توانایی دولت عراق در تقویت ساختارهای امنیتی و حفظ استقلال آن وابسته است؛ مسأله‌ای که حمایت احزاب عراقی و ایستادگی مردم را می‌طلبد تا حشدالشعبی همچنان ستون مقاومت در برابر مداخلات خارجی باقی بماند.

فشارهای آمریکا بر عراق و سیاست‌های محدودسازی

آمریکا به طرق مختلف تلاش دارد حشدالشعبی را تضعیف کند، و برای این هدف به اعمال فشارهای چندوجهی مالی، دیپلماتیک، امنیتی و نظامی متوسل شده است. در حوزهٔ مالی، ایالات متحده تلاش می‌کند با محدود کردن بودجه‌ای که دولت عراق برای حشدالشعبی در نظر گرفته است، فعالیت‌های این گروه را کاهش دهد. قطع این بودجه می‌تواند ابعاد عملیاتی حشدالشعبی را به‌شدت محدود کند، هرچند حفظ هویت حقوقی آن همچنان ممکن باشد.

در حوزهٔ دیپلماتیک، آمریکا قصد دارد سیاست عراق در تبدیل شدن به یک میانجی منطقه‌ای را مختل کند. این کشور تلاش می‌کند عراق را از حضور در تعاملات مثبت منطقه‌ای بازدارد و مانع بهبود روابط این کشور با محور مقاومت شود. یکی از راهکارهای پیشنهادشده برای مقابله با این فشارها، استفاده از ظرفیت‌های محور مقاومت برای تقویت میانجیگری عراق در منطقه است. این اقدام می‌تواند به بهبود شرایط عراق حتی در روابط با غرب منجر شود.

ابعاد نظامی و امنیتی فشارها

آمریکا با کاهش همکاری‌های نظامی و اطلاعاتی و استفاده از تهدیدات امنیتی، به‌دنبال تضعیف توان مقاومت در عراق است. واشنگتن، با تسلط بر برخی گروه‌های تروریستی، سعی در مدیریت بحران‌ها و هدایت آن‌ها در راستای منافع خود را دارد. همچنین، این کشور برای اعمال کنترل بیشتر بر حشدالشعبی از فشارهای مستقیم نظامی و بمباران برخی پایگاه‌ها استفاده کرده است. مقابله با این تهدیدها مستلزم تقویت توان نظامی عراق، به‌ویژه از طریق توسعهٔ یگان‌های مسلح و اطلاعاتی مقاومت است.

نقش دولت السودانی در مذاکرات منطقه‌ای


سفر محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق، به ایران و دیدار با مقاماتی همچون رئیس‌جمهور و رهبر جمهوری اسلامی ایران، که با گمانه‌زنی دربارهٔ پیام احتمالی از سوی آقای ترامپ همراه بود، اهمیت ویژهٔ روابط دو کشور را در شرایط پیچیده منطقه‌ای نمایان می‌کند. به گفتهٔ سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجهٔ ایران، مذاکرات انجام‌شده بسیار سازنده و امیدوارکننده بوده است. هرچند جزئیات این گفت‌وگوها همچنان منتشر نشده و تنها اطلاعاتی کلی از زبان مقامات دو طرف بیان شده است، اما این رایزنی‌ها بار دیگر بر لزوم تداوم همکاری نزدیک تهران و بغداد برای مدیریت چالش‌ها و تقویت منافع مشترک تأکید دارد.

نتیجه‌گیری

در شرایط حساس کنونی، عراق نیازمند تقویت حاکمیت ملی و انسجام داخلی خود است. نقش حشدالشعبی به‌عنوان سد اصلی در برابر سلطه‌جویی‌های آمریکا در عراق، از اهمیتی بالا برخوردار است. حفظ این ساختار نیازمند استراتژی‌هایی است که نه‌تنها از فشارهای خارجی بکاهد، بلکه توان دیپلماتیک و نظامی عراق را نیز تقویت کند. در این راستا، تعمیق روابط با محور مقاومت و بهره‌گیری از ظرفیت‌های آن می‌تواند مسیری امیدبخش برای عبور از این بحران‌ها باشد. با درایت و تعامل مناسب، عراق می‌تواند به تقویت جایگاه منطقه‌ای خود ادامه دهد و مانع از نفوذ بیشتر آمریکا در ساختارهای داخلی خود شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *