ضربه به دولت از درون دولت
در حالی که مقامات مختلف کشور، از جمله رئیسجمهور و وزیر خارجه، بارها تأکید کردهاند مذاکرات بین ایران و طرفهای غربی باید بر پایهٔ حفظ منافع ملی دنبال شود، اظهارات اخیر علی عبدالعلیزاده، نمایندهٔ رئیسجمهور در هماهنگی اجرای سیاستهای کلی توسعهٔ دریا محور، خلاف این مشی است. وی در گفتوگویی با انصافنیوز، بر ضرورت مذاکرهٔ مستقیم میان ایران و آمریکا تأکید و ادعا کرده که «دستیافتن به توافق میان دو کشور دو تا سهماه زمان خواهد برد.» این اظهارنظر، در کنار جملاتی چون «شمار قربانیان تحریم بیش از شهدا و جانبازان جنگ است» و «ما بیشتر از آمریکا از تحریم ضرر میکنیم»، باعث میشود بهجای تقویت موقعیت ایران در مذاکرات، کشور در موقعیت ارسال پالس ضعف بهطرف غربی قرار بگیرد.
از سوی دیگر، وی در تحلیل شرایط پس از خروج آمریکا از برجام، ایران را نیز در این مسئله سهیم دانسته و عنوان کرده که پس از توافق برجام، ایران به همه کشورها اجازه همکاری داد؛ اما آمریکا را کنار گذاشت و این مسئله باعث شد دولت ترامپ تصمیم به خروج از توافق بگیرد. این اظهارات به معنای مقصر جلوهدادن ایران در بنبست ایجادشده و نوعی پاس گل به واشنگتن تلقی میشود تا تقصیر خود را در زیر پا گذاشتن یک معاهده بینالمللی لاپوشانی کند.
ارسال پالس ضعف در آستانه مذاکرات
اظهارات اخیر علی عبدالعلیزاده درباره ضرورت مذاکره مستقیم با آمریکا، در شرایطی که هنوز هیچ چهارچوب رسمی برای این گفتوگوها شکل نگرفته، تعجببرانگیز است، چنین رویکردی میتواند طرف مقابل را به این نتیجه برساند که ایران تحتفشارهای اقتصادی چارهای جز پذیرش شرایط آمریکا ندارد. اظهاراتی همچون «شمار قربانیان تحریم بیش از شهدا و جانبازان جنگ است» و «ما بیشتر از آمریکا از تحریم ضرر میکنیم» نیز بر این نگرانیها افزوده است.
چنین جملاتی بهجای آنکه قدرت چانهزنی ایران را در مذاکرات افزایش دهد، میتواند این پیام را منتقل کند که ایران در موقعیتی ضعیف قرار دارد و برای عبور از بحرانها ناچار به مذاکره است. این نوع اظهارنظرها، برخلاف اصل بدیهی لزوم ورود به مذاکرات از موضع قدرت و نه ضعف است. در شرایطی که هنوز هیچ مذاکرهای آغاز نشده، مطرحکردن چنین مباحثی از سوی مقامات داخلی میتواند فضای مذاکرات را به ضرر ایران تغییر دهد. بهویژه آنکه آمریکا همواره نشان داده از هر بهانهای برای اعمال فشار بیشتر استفاده میکند.
مقصرنمایی ایران؛ پاس گل به واشنگتن
در شرایطی که آمریکا به دلیل خروج یکجانبه از برجام در جایگاه متهم قرار دارد، علی عبدالعلیزاده عنوان کرده پس از توافق برجام، ایران اجازه همکاری اقتصادی به تمام کشورها را داد؛ اما آمریکا را کنار گذاشت و همین موضوع باعث شد دولت ترامپ با این استدلال که ایران رفتار دوگانهای در پیش گرفته، توافق را پاره کند.
این موضعگیری در حالی مطرحشده که خروج آمریکا از برجام، تصمیمی کاملاً یکجانبه و برخلاف تعهدات بینالمللی بود. اما اظهارات عبدالعلیزاده میتواند در روایتسازی واشنگتن علیه تهران به کار گرفته شود. چنین سخنانی زمینه را برای مقصر جلوهدادن ایران در شکست برجام فراهم میکند و این پیام را بهطرف غربی میدهد که حتی در داخل کشور برخی چهرهها، ایران را در وضعیت پیشآمده مقصر میدانند.
چنین تحلیلهایی علاوهبر تضعیف موضع ایران در هرگونه مذاکره احتمالی، به آمریکا این فرصت را میدهد که با بهرهبرداری از این سخنان، خود را در جایگاه طلبکار قرار داده و امتیازات بیشتری طلب کند. درحالیکه ایران میتوانست با تأکید بر خلف وعدههای آمریکا و خسارات ناشی از خروج این کشور از برجام، دست بالاتر را در هرگونه مذاکره داشته باشد، اینگونه مواضع میتواند شرایط را بهنفع طرف مقابل تغییر دهد.
تقویت حساسیت داخلی و ارسال پیام ضعف به آمریکا
اظهارات اخیر علی عبدالعلیزاده درباره مذاکره با آمریکا نهتنها در فضای بینالمللی پیامدهایی دارد، بلکه در داخل کشور نیز میتواند حساسیتهایی ایجاد کند. در شرایطی که بحث مذاکره همواره از موضوعات چالشبرانگیز در سیاست داخلی ایران بوده، بیان چنین سخنانی میتواند جریانهای مخالف مذاکره را بیش از پیش تقویت کند. اظهاراتی مانند «ما بیشتر از آمریکا از تحریم ضرر میکنیم» یا «دستیابی به توافق تنها دو تا سهماه زمان خواهد برد» میتواند این تصور را ایجاد کند که دولت آماده هرگونه توافقی است، حتی اگر امتیازهای بیشتری بهطرف مقابل بدهد.
این برداشت میتواند موجب افزایش فشارهای واشنگتن در هرگونه گفتوگوی احتمالی شود و مسیر مذاکره را به سمتی سوق دهد که به ضرر ایران تمام شود. چنین مسیری طبعاً با مخالفتهای منطقی مواجه میشود. این رویکرد هم موجب تشدید حساسیت داخلی علیه هرگونه مذاکره میشود و هم بهطرف مقابل این پیام را میدهد که ایران دست برتر را ندارد. در چنین فضایی، احتمال سختتر شدن شرایط مذاکره و افزایش مطالبات طرف غربی بیشتر خواهد شد.
آیا جریانی درون دولت در حال تضعیف آن است؟
اظهارات اخیر علی عبدالعلیزاده درباره مذاکره با آمریکا و پذیرش تبعات تحریمها، تنها موضعگیری ساده تلقی نمیشود، بلکه در ادامه اقدامات یک جریان سیاسی قابلرصد است که در حال تضعیف موضع دولت در داخل و خارج از ایران هستند. این رویکرد همانطور که مورد اشاره قرار گرفت، بهطور همزمان دو اثر منفی دارد؛ اولاً حساسیتهای داخلی علیه مذاکره را افزایش میدهد و ثانیاً طرف آمریکایی را به اتخاذ مواضع سختتر ترغیب میکند.
باوجود چنین نتایجی منفی از اظهارات یک سیاستمدار کهنهکار، این احتمال را نمیتوان نادیده گرفت که شاید درون دولت، جریانی وجود دارد که بنا به هر دلیلی، خواسته یا ناخواسته در حال تضعیف آن است. این جریان با ایجاد فشار داخلی و ارسال سیگنالهای ضعف به خارج، عملاً مسیر مذاکرات را دشوارتر میکند و احتمال گرفتن امتیاز از طرف مقابل را کاهش میدهد. دولت باید هوشیارانه نسبت به هرگونه اظهارنظر منتسبان به خود حساسیت نشان دهد تا در درجه اول غلطهای سهوی آنها را اصلاح کند و در درجه دوم اگر کسی عامدانه به وادی افراط افتاد و اسلحهاش را به سمت جبهه خودی نشانه رفت بسط ید پیدا نکند و از مسیر حرکت قطار دولت کنار گذاشته شود.
آموزش کارنکردن به مدیران میانی را تعطیل کنید
پیشازاین یکبار دیگر هم عبدالعلیزاده مدعی شده بود مسائل کشور معطل مذاکره با ترامپ بوده و نظام نیز در این باره به نتیجه رسیده که باید وارد مذاکره با ترامپ شود. نخستین ایراد این موضعگیری آن است که برخلاف تأکیدات رهبر انقلاب مطرح میشود. ایشان اخیراً هشدار دادهاند نباید کشور را در دامی انداخت که نتیجه سیاستهای اتخاذی تأمین منافع آمریکا باشد.
تأکید بر این گزاره که مشکلات کشور وابسته به مذاکره با آمریکاست، عملاً راهبردی را القا میکند که با اصول کلی نظام در تضاد است. چنین رویکردی، علاوه بر آنکه بهطرف مقابل انگیزه بیشتری برای تحمیل شرایط خود میدهد، موجب ایجاد نوعی وابستگی ذهنی در میان برخی مسئولان داخلی نیز میشود. وقتی رئیس ستاد انتخابات پزشکیان و نماینده رئیسجمهور در اقتصاد دریا محور بهراحتی اعلام میکند مشکلات کشور ناشی از عدم مذاکره با آمریکاست، مدیران سطوح میانی و اجرایی نیز از این رویکرد پیروی خواهند کرد. این روند میتواند باعث شود بسیاری از ناکارآمدیهای داخلی به گردن تحریم انداخته شود و مدیران از پاسخگویی به عملکرد خود شانه خالی کنند.
این نوع گفتمان، بهجای آنکه مدیران را به اتخاذ تصمیمات جسورانه و مبتکرانه برای حل مشکلات کشور سوق دهد، آنان را به انتظار مذاکره و رفع تحریمها مینشاند. مشکلات اقتصادی ایران بدون شک تحتتأثیر تحریمها قرار دارد، اما درعینحال سهم سوءمدیریت داخلی و ضعف برنامهریزی نیز غیرقابلانکار نیست. اینکه راهکار عبور از مشکلات تنها مذاکره با آمریکا تلقی شود، نهتنها استقلال اقتصادی کشور را تحتالشعاع قرار میدهد، بلکه موجب عقبنشینی در حوزههای خودکفایی و تولید ملی خواهد شد.
بهجای آنکه تمرکز مدیران بر حل مشکلات داخلی و اتخاذ راهکارهای بومی باشد، این نگاه سبب میشود همه امور به مذاکرات گره بخورد و کشور در حالت انتظار باقی بماند. در شرایطی که کشور نیازمند یک مدیریت قوی و مستقل برای عبور از چالشها است، چنین مواضعی نهتنها راهکاری برای حل مشکلات ارائه نمیدهد، بلکه میتواند در بلندمدت به تضعیف جایگاه مدیریتی کشور منجر شود.
منبع: فرهیختگان، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳
https://farhikhtegandaily.com/news/200757/%D8%B6%D8%B1%D8%A8%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D8%A7%D8%B2-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA /
موافقم با تحلیل بالا.