بی‌اعتباری ادعاهای اخیر دونالد ترامپ در افکار جهانی و پاسخ قاطع ایران به او

دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در نشست خبری روز چهارشنبه ۵ فوریه ۲۰۲۵ به‌همراه همتای اسرائیلی خود بنیامین نتانیاهو، به سیاست شوک‌درمانی در مورد غزه متوسل شد. ترامپ، که در آرزوی احیای استعمار کهنه، در صدد صدور حکم الحاق چند منطقه از جغرافیای جهان به خاک آمریکا است، این بار در برابر دوربین خبرنگاران از رؤیای تملک غزه سخن به میان آورد. هدف او، بیش از نمایش قدرت، توسل به شوک‌درمانی در حق بی‌بی نتانیاهو بود. ترامپ، بنا به شیوۀ دیرین آمریکایی، پس از ریختن اشک تمساح برای مردم فلسطین، از ساختن بهشتی در سواحل زیبای اراضی اشغالی سخن گفت که به‌دست آمریکا برای جهانگردان برپا خواهد شد. هرچند او دولت‌های مصر و اردن را برای پذیرش فلسطینیان مورد خطاب قرار داد، اما در واقع روی سخن اصلی او با نتانیاهو بود که می‌بایست چشم طمع از آن بهشت بردارد و مالکیت اراضی اشغال‌شده را این بار به خاندان ترامپ واگذارد و برود.

سخنان اخیر ترامپ نه‌تنها با پاسخ قاطع مردم فلسطین و اعضای محور مقاومت در دفاع از سرزمین آبا و اجدادی خود روبرو شد، بلکه استهزای جهانیان و مخالفت برخی از دولت‌های غربی و عربی متحد آمریکا و اسرائیل را نیز برانگیخت. واکنش‌های بین‌المللی در برابر این زیاده خواهی‌های بی‌پایۀ دونالد ترامپ، در همین مدت کوتاه نشان داد که جهان دیری است از دوره‌ٔ استعمار و سلطه‌جویی عبور کرده و سیاست گذاری‌های ناهمخوان با توازن قوای معاصر، محکوم به شکست است.

رئیس جمهور آمریکا، به‌موازات صدور فرامین چندگانه دربارهٔ تصاحب پاره‌ای از سرزمین ها، حکم فشار حداکثری بر ایران را نیز امضا کرد و هم‌زمان جمهوری اسلامی ایران را، در صورت تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای، مورد تهدید قرار داد. او در مورد ایران پای خود را از گلیم خود بسیار فراتر گذاشت و بنا به داده‌های محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، خواهان واگذاری موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد، قاره‌پیما، کروز، و دیگر تسلیحات و توانمندی‌های نامتعارف و متعارف ایران شد.

تروریسم آمریکایی در قامت دونالد ترامپ، در معاهده با بزرگ‌تروریست کودک‌کش اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، همچنین خواهان انحلال محور مقاومت و تحویل رهبران مقاومت به آمریکا شد. او با توسل به شیوۀ شناخته‌شدۀ آمریکایی، ایران را حامی تروریسم قلمداد کرد، و در حالی که سیاست‌های جنگ افروزانه و تروریستی آمریکا و اسرائیل و متحدان غربی آن‌ها، جهان را به خاک و خون کشانده است، دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را تهدیدی برای جهان «متمدن» دانست. او از وزارت‌‌خانه‌های خزانه و خارجۀ آمریکا نیز خواست تا مکانیسم ماشه علیه ایران را به‌اجرا گذارند.*

سخنان صریح و قاطع آیت‌الله خامنه‌ای به‌مناسبت سالگرد روز همافر در ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، رویکرد نهایی حکومت ایران در برابر تهدیدهای نظامی و اقتصادی آمریکا و متحدان آن را آشکار نمود. او، در مقام رهبری انقلاب و فرمانده کل قوا، خطاب به دولت آمریکا و شخص ترامپ اظهار کرد: «اگر ما را تهدید بکنند، تهدیدشان می‌کنیم. اگر این تهدید را عملی کنند، ما هم تهدید را عملی می‌کنیم. اگر به امنیت ملت ما تعرض کنند، ما هم به امنیت آن‌ها تعرض خواهیم کرد، بدون تردید.»

این سخنان با استقبال پرشور حاضران به‌شمول جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران روبرو شد. آرایش صحنه و اجرای سلام نظامی در حسینیه، همگی نشان از ارادۀ خلل‌ناپذیر حکومت و قوای نظامی کشور جهت دفاع از تمامیت ارضی و منافع ملی کشور در برابر تعرض بیگانگان داشت. رهبر انقلاب در این سخنرانی همچنین با تأکید بر این که مشکلات کشور امری درونی است و باید با تلاش همه‌جانبۀ مسؤولان و حفظ وحدت ملی در رفع آن کوشید، چاره‌ساز دانستن مذاکره با آمریکا در غلبه بر مشکلات داخل را نادرست خواند. او با اشاره به موج مذاکره‌خواهی با آمریکا در برخی محافل سیاسی داخل کشور، و پرداختن به سابقه و نتیجۀ مذاکرات با آمریکا در دهۀ ۹۰، گفت: «با چنین دولتی نباید مذاکره کرد. مذاکره نه عاقلانه است، نه هوشمندانه است، و نه شرافتمندانه است.»

این سخنان آیت‌الله خامنه‌ای، در عین حال که مسؤولان داخلی کشور را خطاب قرار می‌داد، یک قدرت‌نمایی تمام‌عیار در برابر تهدیدهای اخیر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا بود.

بی‌تردید، اتخاذ سیاست‌های کارساز در غلبه بر بحران‌های اقتصادی ـ اجتماعی به‌سود اکثریت مردم ایران و تضمین یک وحدت ملی واقعی کلید اصلی حفظ امنیت ملی در برابر دشمنان ایران خواهد بود. گروه «۱۰ مهر» همواره در بیانیه‌ها، مقالات، و کارپایۀ سیاسی خود بر این مهم پای فشرده است. تأمین وفاق ملی نیز جز از این راه ممکن نیست. احیای برنامه‌های عدالت‌خواهانه و اجرای اصول ناظر بر آن در قانون اساسی کشور، به‌ویژه اصول ۴۳ و ۴۴ قانون اساسی، در خدمت پیشبرد اهداف انقلاب ایران است. انقلاب شکوهمند مردم ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ نشان داد که هیچ قدرتی در برابر قدرت توده‌های مردمی که به رهبران خود اعتماد دارند، تاب ایستادگی ندارد. این اعتماد را باید بازآفرینی کرد. تنها راه آن نیز تدوین و اجرای برنامه‌های اقتصادی هدف‌مندی است که بر شکاف طبقاتی فزاینده در کشور فائق آید و دست غارتگران و رانت‌خواران را از سفره‌های مردم کوتاه کند.