پیش به‌سوی همبستگی ملی در برابر دشمنان ایران

پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، غرب آسیا وارد مرحله‌ای تازه‌تر از اقدامات نظامی اسرائیل و آمریکا شده و کشور ما ایران نیز با تهدیدهای بیشتر از سوی ترامپ مواجه شده است. ترامپ، که در دورۀ انتخابات ریاست جمهوری آمریکا وعدۀ صلح به جهانیان می‌داد، همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد پس از کسب آرا، بر تشنج آفرینی و جنگ افروزی خود به‌ویژه در غرب آسیا افزود.

غزه مجدداً زیر بمباران‌های بی‌وقفۀ اسرائیل قرار گرفت، و سلاح گرسنگی بیش از پیش علیه مردم غزه به کار بسته شد. هم‌زمان با حملات نظامی آمریکا به یمن و تجاوز اسرائیل به سوریه، ایران نیز به‌طور مدام مورد تهدید نظامی دونالد ترامپ قرار گرفت.

تحلیل‌گران داخلی و بین‌المللی، اعم از فارسی‌زبان و غیر آن، پیرامون سیاست‌ها و گزینه‌های جدید آمریکا علیه ایران، دو گمانه‌زنی را در رأس تحلیل‌های خود قرار دادند: گزینۀ نظامی و بمباران ایران مبتنی بر گفته‌های دونالد ترامپ؛ و گزینۀ تشنج آفرینی در داخل مرزهای ایران و فروپاشاندن نظام جمهوری اسلامی ایران از درون.

سخنان صریح و قاطع آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر انقلاب، در نماز عید فطر ۱۴۰۴ نیز ناظر بر گمانه‌زنی دوم بود. ایشان گفتند:

همه بدانند! مواضع ما همان مواضعی است که بود، دشمنی آمریکا و رژیم صهیونیستی هم همان است که بود. تهدید می کنند که شرارت خواهند کرد. البتّه ما خیلی اطمینان نداریم و احتمال زیاد نمی‌دهیم که از بیرون شرارتی انجام بگیرد، امّا اگر شرارتی انجام بگیرد، قطعاً ضربه‌ی متقابل محکم خواهند خورد. و اگر به فکر این باشند که در داخل کشور فتنه راه بیندازند، مثل بعضی از سال‌های قبل که راه انداختند، جوابشان را خود ملّت ایران خواهند داد، همچنان که در گذشته دادند.

در اینجا، هدف رد یا قبول هیچ‌یک از این گمانه‌زنی‌ها نیست، هرچند که گزینۀ دوم محتمل‌تر به‌ نظر می‌رسد. هدف دعوت از آحاد ملت ایران و همۀ روشنفکران و سیاست‌ورزان دلسوز و میهن‌دوست کشور است تا در صفی واحد در برابر همۀ گزینه‌های دشمن علیه میهن، آمادگی بگیرند.

تردیدی نیست که آمریکا و متحد منطقه‌ای آن اسرائیل دشمنی پایان ناپذیری با انقلاب ایران و استقلال سیاسی کشور ما دارند. آن‌ها، برای افزایش فشار به ایران، از کاربست هیچ‌یک از گزینه‌ها غفلت نخواهند کرد. بحران همه جانبه‌ای که در دوران گذار به نظم جدید جهانی دامنگیر ایالات متحدۀ آمریکا شده است، علت قابل‌توجه دیگری است که امکان اقدامات عصبی و پیش‌بینی‌نشدۀ دولت آمریکا علیه ایران را تقویت می‌کند. شکست آمریکا و کشورهای غربی متحد آن در برابر روسیه در جنگ اوکراین؛ عدم توانایی آن‌ها در رقابت با چین؛ و روبرو شدن با مقاومت دولت‌های هم‌پیمان خود در برابر سیاست تعرفه‌گذاری و کشورگشایی دونالد ترامپ، همگی دال بر آن است که آمریکا در بسیاری از جبهه‌های گشوده‌شده در برابر خود شکست خورده است. شاید بتوان گفت که در حال حاضر تنها در فلسطین و لبنان، و در غیاب رهبران کبیر مقاومت و تضعیف برخی از گردان‌های مقاومت، قادر به یکه‌تازی شده است.

آنچه امروز آمریکا و اسرائیل را دچار خطای محاسباتی کرده و به تهدید نظامی علیه ایران ترغیب می‌کند، تلاش آن‌ها برای بهره‌برداری حداکثری از چرخش مقطعی توازن قوا در منطقه به سود خود است. اما تلاش اصلی در این راستا همچنان تمرکز بر گسل‌های داخلی ایران و فعال‌سازی شبکه‌هایی است که به‌دلیل منافع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود، پیوندهای آشکار یا پنهان با برنامه‌های آمریکا و قدرت‌های غربی دارند. پیشبرد و تقویت چنین روند ضدملی، تعادل اجتماعی در کشور را به چالش کشیده و زمینۀ پیاده‌سازی نقشه‌های شوم آمریکا و اسرائیل علیه مردم و میهن ما را فراهم می‌آورد.

هرچند اطمینان داریم که مسؤولان طراز اول کشور در نهادهای نظامی ـ سیاسی و اطلاعاتی ـ امنیتی، با اِشراف بر اطلاعات موجود از تحرکات دشمن، راهکارهای آفندی و پدافندی ضرور و هوشمندانه را در دفاع از جان نزدیک به ۹۰ میلیون شهروند ایرانی و تمامیت ارضی کشور به‌موقع به کار خواهند بست، وظیفۀ خود می‌دانیم که از نیروهای مردمی و محافل میهن‌دوست روشنفکری و سیاسی ایران بخواهیم تا شرایط خطیر کشور را دریابند و در راه فراهم آوردن زمینه‌های مقاومت ملی و میهنی و رزم مشترک در برابر هرگونه تعدی دشمنان به خاک کشور مجدانه گام بردارند.

در این برهه از تاریخ کشور عزیزمان، با وجود همۀ کاستی ها، بی‌عدالتی‌ها و نارسایی‌هایی که در حکمرانی کشور وجود دارد، دفاع از خاک سرزمین نیاکان و آیندگان، امری ملی و بی قید و شرط است. کسانی که دفاع از کشور را مشروط به عواملی چون «گذار» یا براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران می‌کنند و یا تعاریف منسوخ شده‌ای از «جنگ میهنی» و «جنگ میان دو ارتجاع» ارائه می ‌هند، خاک در چشم مردم می پاشند و خود را از مسؤولیت تاریخی دفاع از میهن مبرا می‌سازند. کسانی نیز که برای حفظ ثروت‌های بادآوردۀ خود راه مماشات و تسلیم را توصیه می‌کنند، و سیاست ضدملی خود را در لفاف مصلحت‌اندیشی برای ملت و مملکت به خورد مردم می دهند، علیه منافع ملی عمل می‌کنند. آنها می‌دانند که در هر بزنگاهی امکان خروج خود، خانواده، و سرمایه‌شان را از کشور خواهند داشت. باید به‌هوش بود و خائنان را در هر لباسی که هستند، و با هر ترفندی که دفاع از خاک میهن را غیرضرور و ماجراجویانه نشان می‌دهند، افشا کرد.

دشمنان به اشکال مختلف می‌کوشند تا در رسانه‌های رنگارنگ و تبلیغات همه‌روزۀ خود با ضعیف نشان دادن ایران، روحیهٔ مقاومت و دفاع از میهن را از مردم ما بگیرند. اما ایرانیان در طول تاریخ نشان داده‌اند که تا جان در بدن دارند از منافع ملی و تمامیت ارضی کشور خود دفاع می‌کنند و مشکلات را با تکیه بر نیروی خود حل می‌کنند. در این دوره که کشور ما در شرایط حساس و خطیری قرار دارد، حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور بر هرچیز دیگر مرجح است. در چنین شرایطی، حرکت به‌سوی همبستگی همۀ میهن‌دوستان کشور، صرفنظر از تفاوت‌های عقیدتی و قومی، در راه دفاع از وطن، به ضرورتی درنگ‌ناپذیر بدل شده است.

کارگران و زحمتکشان میهن ما، در همۀ برهه‌های بحرانی کشور در این ۴۶ سال، با فداکاری و تحمل رنج، تمامیت ارضی ایران را چون گنجی برای نسل‌های امروز و فردای میهن حفظ کرده‌اند. این بار نیز میهن ما به همت آنها و نیروی دفاعی میهن‌دوست کشور در برابر فتنه‌ها و توطئه‌های دشمنان حفظ خواهد شد. دست در دست هم در برابر فریبکاری سرمایه‌داران غرب‌گرای کشور بایستیم و نگذاریم خاک کشور را به نام تعامل و مذاکرۀ غیرشراقتمندانه، غیرعاقلانه، و غیراخلاقی، هدیۀ دشمنان تاریخی ایران کنند.

تنها هم‌پیوندی طبقات و لایه‌های اجتماعی زحمتکش و میهن‌دوست در یک جبهۀ واحد میهنی می‌تواند ضامن پیروزی بر دشمنان خارجی و داخلی کشور باشد. برای آمادگی در برابر دشمن، شور و امید را جایگزین یأس و ناامیدی کنیم، و برای دفاع از میهن به‌هوش و آماده باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *