شکست روایت غرب: از فریب مذاکره تا ضرورت اتحاد با شرق

بامداد جمعه، ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵، پرده‌ای دیگر از چهره‌ٔ واقعی نظم آمریکامحور فرو افتاد. اسرائیل، با حمایت کامل ایالات متحده، عملیات تروریستی خونباری را علیه خاک ایران انجام داد؛ جنایتی ناجوانمردانه که نه از موضع قدرت، بلکه از اوج استیصال و در سایه تبانی مستقیم با بالاترین سطوح قدرت در واشنگتن صورت گرفت. در این حمله که هم‌زمان با مذاکرات رسمی میان ایران و آمریکا بر سر پرونده هسته‌ای بود، چند تن از فرماندهان بلندپایه ایران در خاک خود و در منازل سازمانی با حملات تروریستی به شهادت رسیدند؛ نشانه‌ای از نهایت بزدلی و سقوط اخلاقی عاملان آن.

دونالد ترامپ، کسی که با شعارهای صلح‌طلبانه و ضد جنگ بازگشتِ خود به صحنه قدرت را توجیه می‌کرد، از همان آغاز بازیچه نقشه‌های خونین نتانیاهو و نئوکان‌های جنگ‌طلبی بود که سال‌هاست آتش‌افروز خاورمیانه‌اند. او در حالی که در برابر جهانیان از لزوم مذاکره با ایران سخن می‌گفت و پنج دور گفت‌وگو در مسقط انجام گرفته بود، در خفا و از مدت ها قبل چراغ سبز عملیات تروریستی را به تل‌آویو نشان داده بود. قرار بود دور ششم مذاکرات در ۱۵ ژوئن در عمان برگزار شود؛ اما ترامپ به جای ادامه دیپلماسی، با سکوت و همراهی‌اش، خیانتی آشکار به اصول انسانی، قواعد بین‌المللی و حتی گفتار پیشین خود روا داشت.

مگر نه آنکه خود او بارها تکرار کرده بود که اگر ایران با آمریکا کنار نیاید، با «ویرانی کامل» مواجه خواهد شد؟ آیا این پیام چیزی جز تهدیدی صریح و برنامه‌ریزی‌شده برای وادار کردن ایران به تسلیم از مسیر ترور و ارعاب بود؟ و مگر نه آن‌که آمریکا بارها ثابت کرده به هیچ‌یک از وعده‌ها و تعهداتش پایبند نبوده است؟

رهبر انقلاب اسلامی، سال‌ها پیش با صراحت هشدار داده بود:
«ما به آمریکا اعتماد نداریم؛ آمریکا دروغ می‌گوید، عهدشکنی می‌کند، و دنبال منافع خودش است نه توافق عادلانه.» اکنون، این هشدار، نه تنها به واقعیتی تاریخی، بلکه به تجربه‌ای زنده و ملموس بدل شده است.

چگونه می‌توان به کشوری اعتماد کرد که هم‌زمان با مذاکره، دستور ترور می‌دهد؟ چگونه می‌توان به دولت‌هایی دل بست که چهره‌ای انسانی در برابر دوربین‌ها دارند، اما در پس‌پرده، دست در دست آدم‌کشان می‌گذارند؟ مگر نه آن‌که همین رژیم آمریکا، در پشت پردۀ تمامی بحران‌های خاورمیانه ایستاده است؟ از اشغال عراق و افغانستان، تا جنگ‌های نیابتی در سوریه و یمن، و امروز حمایت بی‌قید و شرط از نتانیاهوی خونریز که با کشتار روزانه ده‌ها کودک و زن و مرد فلسطینی در پیش چشم جهانیان، نسل کشی را در پرونده خود دارد.

عملیات بزدلانۀ اسرائیل که منجر به شهادت شماری از فرماندهان نظامی ایران و دانشمندان هسته ای شد، نه تنها نقطۀ پایان بر هرگونه خوش‌باوری به گفت‌وگو با واشنگتن است، بلکه ماهیت واقعی رهبری آمریکا را برای جهانیان آشکارتر کرد: یک امپراتوری لخت، بدون ‌اخلاق، دستخوش زوال، که در درون مرزهای خود نیز با بحران‌های هویتی، اقتصادی، نژادی و اجتماعی دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ و بیرون از مرزها، تنها با جنگ، تحریم، و حمایت از دیکتاتورها و جنایتکارانی چون نتانیاهو قادر به حفظ نظم رو به فروپاشی خویش است.

اما این بار، ایران نه تنها عقب ننشست، بلکه محکم‌تر از همیشه ایستاده است. ملت ایران، همان‌گونه که در طول تاریخ، با تمامی تنوع و تکثرش، در این لحظه حساس تاریخی یکپارچه و متحد در کنار نیروهای مسلح و رهبری خود ایستاده است. این ضربه، نه ضعف که وحدت آفرید؛ نه ترس که عزم و ایمان.

تنها بیست ساعت پس از این جنایت، فرماندهان جدید توسط رهبری تعیین شدند و نیروهای مسلح سازماندهی خود را بازیافتند. عملیات “وعده صادق ۳” آغاز شد: تل‌آویو و حیفا زیر موشک‌باران دقیق رفتند. جنگنده‌های F-35 و F-16 ساقط شدند. دستگیری خلبانان، شوک دوم را به دشمن وارد کرد. به نظر می‌رسد عملیات صادق ۳ نه یک اقدام واکنشی، بلکه ابتکار استراتژیک ایران و الگویی برای نبردی مستمر خواهد بود.

دشمنان ایران، هرگز صرفاً نگران برنامه هسته‌ای ایران نبودند. آنچه آن‌ها را نگران کرده، موجودیت یک الگوی مستقل، مقاوم و ضد‌استعماری است که رهبری ایران نماد آن است. بهانه‌ها فقط تغییر می‌کنند: یک روز غنی‌سازی اورانیوم، روز دیگر موشک‌های بالستیک، و پس از آن، تفکر انقلابی و استقلال‌طلبانه‌ای که باید حذف شود تا جایش را به نخبگان خودباخته و زامبی‌وار بدهد. ترور فرماندهان برجسته مقاومت، بمباران مراکز علمی و دفاعی، فشارهای دیپلماتیک و تحریم‌های فلج‌کننده، همه در خدمت یک راهبرد واحدند: شکستن ستون فقرات مقاومت و تسلیم کامل ایران.

امروز دیگر «امپراتور لخت» است. نه تنها آمریکا، که اسرائیل نیز در برابر افکار عمومی جهان عریان شده‌اند. رژیمی که سال‌ها با بهره‌برداری از نام «هولوکاست»، خود را مظلوم جا می‌زد، اکنون در اوج بی‌شرمی، با سلاح آمریکایی دست به نسل‌کشی در منطقه می‌زند. آن‌هم در سکوت و حتی حمایت تام رسانه‌ها و دولت‌های غربی.

پاسخ در سطح عملیاتی مشخص است: ادامه عملیات صادق ۳ و بازسازی سریع زیرساخت‌های نظامی. اما پاسخ راهبردی نیز واضح است: ستون پنجم داخلی ناتو و اسرائیل –چه در اقتصاد، چه در سیاست، و چه در دستگاه‌های امنیتی گذشته– باید منهدم گردد. اسرائیل با سرمایه گذاری بر روی همین نیروهای خائن و وطن فروش سرمایه گذاری کرد که به خود جرأت حمله به ایران را داد.

اما این همه ماجرا نیست. رهبران سیاسی و نظامی کشور باید دریابند که این جنگ، نه صرفاً یک نزاع منطقه‌ای یا حتی دوجانبه، بلکه بخشی از جنگی بزرگ‌تر برای حفظ هژمونی جهانی امپریالیسم آمریکایی است؛ جنگی برای استمرار سلطه طبقاتی، غارت منابع ملت‌ها، و به انقیاد کشاندن خلق‌های مستقل. در این مسیر، امپریالیسم غربی با بهره‌گیری از گفتمان جنگ تمدنی، می‌کوشد ریشۀ تمدن‌های تاریخی و دولت‌های مقاومت‌گر چون ایران، چین و روسیه را بخشکاند؛ نه به‌خاطر فرهنگ یا تمدن آن‌ها، بلکه به‌سبب ایستادگی‌شان در برابر نظم جهانی سلطه. آن‌ها می‌خواهند جهانی یک‌قطبی، بی‌تاریخ، بی‌ریشه و رام بسازند، تا هیچ مقاومتی امکان تداوم نیابد.

ایران امروز بر سر یک دو راهی تاریخی و سرنوشت‌ساز ایستاده است: یا ایستادگی در برابر نظم سلطه‌گر جهانی با تکیه بر استقلال، مقاومت و عقلانیت راهبردی، یا افتادن به ورطۀ انفعال، محاصره، نفوذ، و در نهایت، حذف تدریجی هویت ملی و تاریخی. رهبر انقلاب بارها هشدار داده‌اند که آمریکا و جبهۀ استکبار، قابل اعتماد نیستند. ایشان تأکید کرده‌اند: «دشمن به لبخند و وعده بسنده نمی‌کند؛ دشمن به‌دنبال نفوذ، عقب‌نشینی و نهایتاً تسلیم است. مذاکره با آمریکا، در معنای واقعی‌اش، یعنی پذیرش تحمیل‌ها و چشم‌پوشی از اصول و منافع ملی.» (بیانات در ۱۹ دی ۱۳۹۷)

در چنین شرایطی، نزدیکی راهبردی به قدرت‌های مستقل و بزرگ شرقی، مانند چین و روسیه، نه یک گزینه موقتی یا صرفاً دیپلماتیک، بلکه ضرورتی ژئوپلیتیکی، اقتصادی و حتی تمدنی است. این اتحاد، پاسخی آگاهانه به پروژۀ جهانی‌سازی نئولیبرالی است که می‌کوشد با ابزارهای نظامی، اقتصادی، فرهنگی و اطلاعاتی، ملت‌ها را خلع اراده و منابع کند.آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با مقامات روس و چینی، همواره بر «همکاری بلندمدت و استراتژیک با کشورهای مستقل در برابر نظم ظالمانه آمریکامحور»تأکید کرده‌اند. از جمله در دیدار با رئیس‌جمهور روسیه در تیرماه ۱۴۰۱ فرمودند: «دور شدن ایران و روسیه از دلار و جایگزینی ارزهای ملی، و همکاری در زمینه‌های دفاعی و انرژی، ابزار مقابله با یک‌جانبه‌گرایی آمریکاست.»

تعمیق پیوندهای اقتصادی، فناورانه و امنیتی با شرق، به‌ویژه با چین و روسیه، تنها راه پیشرفت در شرایط جنگ ترکیبی و جنگ نرم دشمن است. این اتحاد راهبردی، پاسخ ملت‌هایی است که نمی‌خواهند در پروژۀ جهانی‌سازی غرب‌محور حل شوند. اگر ما در این نبرد تنها بمانیم، دشمن تنها به نابودی جمهوری اسلامی اکتفا نخواهد کرد؛ او موجودیت تاریخی، فرهنگ مستقل، و آرمان استقلال‌طلبی ایران را هدف گرفته است.

اما اگر این اتحاد مقاومتی، این پیوند راهبردی در جبهه استقلال‌طلبان جهانی تقویت شود، آینده از آن ملت‌هایی خواهد بود که نه تسلیم لبخندهای فریب‌کارانه می‌شوند، نه از زنجیرهای نظم زامبی‌وار و نئولیبرال غرب می هراسند؛ آینده از آن کسانی خواهد بود که تاریخ خود را می‌نویسند، نه آنان که توسط تاریخ دیگران، بلعیده می‌شوند.

و اما سخنی با وطن‌فروشان: آنان که این روزها، در داخل و خارج، به بهانۀ دموکراسی و آزادی، در کنار دشمنان این ملت ایستاده‌اند؛ آنان که همدست رژیمی شدند که جز مرگ، ویرانی و اشغال برای منطقه به ارمغان نیاورده است.آنان که چشمان خود را بر ترور و جنایت بسته‌اند، اما برای ضعف و خطای داخلی ده‌ها بیانیه و مقاله می‌نویسند؛ باید بدانند که خیانت به میهن، نه توجیه دارد و نه بخشودنی است. تاریخ، چهره آنان را در کنار دشمنان ملت ثبت خواهد کرد، و نسل‌های آینده با نفرت از نام آنان یاد خواهند کرد.

ایران، این‌بار نیز از خاکستر ترور، همچون ققنوسی سترگ برخواهد خاست. راهی که دشمن گمان می‌برد با یک حمله از هم خواهد گسست، اکنون به خیزشی تازه بدل شده است. ایران تصمیم خود را گرفته است: نه به باج‌خواهی، نه به تهدید، نه به مذاکره در سایه‌ٔ ترور. دوران سلطه بی‌چون‌وچرای آمریکا رو به پایان است، و پروژه صهیونیستی نیز به پایان خط نزدیک می‌شود. امپراتوری دروغ، اکنون بی‌نقاب در برابر جهانیان ایستاده است – عریان، شرم‌ناک، و محکوم به سقوط.

٪ نظرات

  • حبیب

    بسیار عالی! دست مریزاد!
    با درودهای و سپاس بیکران، از رفقای گروه ۱۰ مهر،
    پیروز و پاینده باد ایران عزیز!

  • امیرهوشنگ اطیابی

    در حاشیهٔ فوروم سالانهٔ اقتصادی سن‌پطرزبورگ در کنفرانس مطبوعاتی با مدیران رسانه‌های خبری جهان (۱۸ ژوئن)، ولادیمیر پوتین فاش کرد که علیرغم یکبار پیشنهاد روسیه برای ایجاد سیستم یکپارچهٔ دفاع هوایی در گذشته، مسئولین ایرانی علاقهٔ زیادی نشان نداده‌اند.

    بیابید مسئولین خائنی که پس از چهار دهه آسمان ایران را برای حملهٔ جنایتکارترین دشمنان تاریخ بشری باز گذاشته‌اند: بدون سیستم پدافند هوایی یکپارچه و بدون یک نیروی هوایی مدرن و مجهز که سراسر آسمان و مرزهای کشور را پوشش دهند.

    در پاسخ به سؤال دیگر خبرگزاری غربی در مورد واکنش احتمالی روسیه به تهدید ترور آیت‌الله خامنه‌ای توسط اسرائیل، پوتین گفت که حتی مایل نیست در این مورد گفتگو کند.

    در پاسخ به سؤال در مورد قرارداد همکاری استرتژیک ایران-روسیه، وی گفت این قرارداد دفاع متقابل را شامل نمی‌شود.

  • امیرهوشنگ اطیابی

    گزارش کامل کنفرانس مطبوعاتی ۱۸ ژوئن پوتین با مدیران رسانه‌های جهان در حاشیهٔ فوروم اقتصادی سن‌پطرزبورگ با شرکت ۱۴۰ کشور و هزاران شرکت کننده از سراسر جهان
    https://youtu.be/wtXxbsb1UdI?si=kS_UHiSrLzaftWA-

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *