وجود عناصر سازشکار در رأس حکومت، انقلاب را تهدید به شکست نمی‌کند؟

رفیق نوالدین کیانوری ــ
پرسش و پاسخ، شمارهٔ ۱۳،‫ ۶ اردیبهشت ۱۳۵۹ ــ

‫س: روند کنونی حرکت انقلاب در چه سمتی است و سیاست حزب تودهٔ ایران در برابر شورای انقلاب و سازشکاران لیبرال که سعی دارند حتی رهبر انقلاب را به‌دنبال خودبکشند، چیست؟ آیا بودن این عناصر در رأس امور کشور، سرانجام انقلاب را با شکست مواجه نخواهد ساخت؟‬

‫ج: ببنید، دوستان! همچنان که گفته‌ام، ما معتقد نیستم که شورای انقلاب یک‌پارچه است و تمام اعضای آن عناصر انقلابی پیرو خط امام هستند. نه. ما معتقدیم که لیبرال‌ها در شورای انقلاب فعال‌اند و با عمل خود دستگاه دولتی را فلج می‌کنند. در دستگاه‌های دولتی نیز لیبرال‌ها و ضدانقلابیون حضور دارند: نظیر امیر انتظام‌ها و علوی‌ها و غیره. ما تمام این‌ها را می‌دانیم و معتقدیم که این عناصر در جهت سمت‌گیری‌های سیاسی خود عمل می‌کنند. همه فعال‌اند و این فعالیت در دوران اخیر، نه‌تنها با تمام نیروی خود ادامه دارد بلکه با سازمان یافتن ضدانقلاب شدت می‌یابد. ما اطلاعاتی در مورد این یا آن فرد داریم که نشان می‌دهد چنین جریانی می‌تواند وجود داشته باشد و می‌تواند عمل کند.‬

‫آنچه ما مورد ارزیابی و قضاوت قرار می‌دهیم سیاستی است که ‫اکنون در دستگاه حاکمه، در مجموعِ عمل همهٔ این عناصر و عوامل گوناگون که از راه‌های مختلف، اجرا می‌شود. ما سه عنصر در هیأت حاکمه می‌شناسیم: نخست، لیبرال‌ها که پیشرفت انقلاب را ترمز می‌کنند؛ دوم عناصر انقلابی که می‌خواهند مبارزهٔ ضدامپریالیستی را تا به‌آخر به پیش ببرند و مردم را به مقاومت فراخوانند و تجهیز کنند؛ و سوم عناصر خرابکاری که با قیافه‌های مختلف این تجهیز عمومی را فلج می‌سازند. محصول عمل همهٔ این عناصر، سیاست هیأت حاکمه کنونی ایران است که سیاستی است بغرنج، و در لحظات معین عناصر گوناگون تأثیرات گوناگونی در آن برجای می‌گذارند. ما سیاست خود را با عمده‌ترین جهت مجموعهٔ این دستگاه حاکمه تطبیق می‌دهیم. از آنجا که این دستگاه، علی‌رغم تمام تضادهای درونی خود که ناشی از عمل عناصر وابسته به گروه‌های مختلف در جهات مختلف است، به‌طور عمده در جهت تشدید مبارزهٔ ضدامپریالیستی، به‌ویژه ضد امپریالیسم آمریکا، و در حال حاضر علیه مجموع امپریالیسم غرب، حرکت می‌کند، ما این سیاست را تأیید می‌کنیم و مورد پشتببانی قرار می‌دهیم. سیاست ما عبارتست از تحکیم و تثبیت دستاوردهای انقلاب در همین چارچوبی که اکنون قرار دارد، بازگشت‌ناپذیر کردن این دستاوردها، و خنثی کردن خطر توطئه‌های دشمنان داخلی و خارجی انقلاب. ببینید! لنین در عین مبارزه، یعنی در همان هنگام تعقیب و زندان و تیرباران بلشویک‌ها توسط حکومت کرنسکی، همین که ارتش کورنیلوف موجودیت این دولت منشویک‌ها و اس.ار.ها را مورد تهدید قرار می‌دهد، می‌گوید: کمونیست‌هایی که در این لحظه، در لزوم پشتیبانی ما از همین حکومتی که تا دیروز رفقای ما را می‌کشت و به زندان می‌انداخت، و اکنون ارتجاع، یعنی خطر بزرگ‌تر، موجودیت آن را تهدید می‌کند، تردید کنند، از کمونیسم و بلشویسم هیچ چیزی نفهمیده‌اند!‬

‫این است واقعیت تاکتیک انقلابی. رفقا! این جملهٔ لنین را هرگز از باد نبرید! دوستان چریک همه‌جای می‌گویند: این‌ها تا دیروز ما را می‌کشتند، ما را سرکوب می‌کردند، و در همه‌جا دستور توقیف ما را می‌دادند. اگر همهٔ این ادعاها را هم بپذیریم و چریک‌ها را هم به‌کلی بی‌تقصیر فرض کنیم، باز هم باید به این جهت عمده توجه کنیم که همین رژیم اکنون در یک مبارزهٔ مرگ و زندگی با امپریالیستم آمریکا، خطرناک‌ترین‬‫ دشمن انقلاب ایران، درگیر است، که اگر این دشمن موفق شود، همهٔ ما از بین رفته‌ایم. یکی از رفقای ما چندین بار از یکی از دوستان کادر رهبری چریک‌ها که با او سابقهٔ دوستی داشت خواست که با یکدیگر ملاقاتی داشته باشند. آن دوست چریک امتناع کرد. دوست ما برای او پیغام فرستاد که: «نگذار دیر شود. زیرا اوضاع امروز مانند سابق نیست که بالاخره بتوانیم دوباره در زندان با یکدیگر بحث کنیم. این بار اگر دشمن موفق شود، دیگر به زندان و این حرف‌ها نخواهد کشید. هم ما و هم شما را در خانه‌هایمان خواهند کشت. پس زودتر به این مسائلی که به شما می‌گوییم، توجه کنید».‬

‫واقعیت این است که اکنون آن‌ها ــــ یعنی عناصر ضدآمریکایی هیأت حاکمهٔ کنونی ــــ با تمام موضع‌گیری‌های محافظه‌کارانه و در مواردی نیمه‌ارتجاعی و ارتجاعی که دارند، در یک مبارزهٔ سخت و دشوار علیه امپریالیسم درگیر هستند. چقدر خوب می‌شد اگر چریک‌ها و دانشجویان پیشگام، این مدعیان مارکسیسم ـ لنینیسم، این واقعیت را می‌پذیرفتند که در عین داشتن گرایش‌های انحصارطلبانه در سیاست داخلی، می‌توان در مرحلهٔ معینی ضدامپریالیست بود. این واقعیتی است که در طیف کنونی جبههٔ ضدامپریالیستی جهان وجود دارد. این عامل، به‌صورت یک پدیدهٔ نیرومند، به‌روشنی دیده می‌شود. وظیفهٔ تمام کمونیست‌ها است که از این عناصر، تا هنگامی که ضدامپریالیست هستند، پشتیبانی کنند، زیرا این کار، امپریالیسم را در کل خود تضعیف خواهد کرد. تضعیف امپریالیسم یعنی تضعیف دشمن اساسی دموکراتیسم، دموکراسی، حقوق خلق‌ها، و از میان رفتن استثمار.‬

‫به‌همین جهت است که اگر دوستان ما نتوانند این عنصر شناخت اجتماعی را بپذیرند، تمام برداشت‌هایشان نادرست و غیرواقع‌بینانه، و در لحظات معینی خطرناک و در جهت تقویت دشمن، خواهد بود. بار دیگر تکرار می‌کنم: ارزیابی ما در مجموع خود این است که علی‌رغم گرایش‌های سازشکارانه و ضددموکراتیکی که در بخش قابل‌توجهی از دستگاه رهبری انقلاب، که در چارچوبی بسیار محدود هوادار آزادی‌های اجتماعی است، وجود دارد، و علی‌رغم همهٔ این گرایش‌ها و زدوخوردهایی که میان این موضع‌گیری‌ها به‌چشم می‌خورد، رهبری عمومی انقلاب ایران در مجموع درگیر یک مبارزهٔ مرگ و زندگی با امپریالیسم‬ ‫است، و امپریالیسم مصمم است که انقلاب ایران را با همین رهبری، به‌عنوان بزرگترین دشمن خود در منطقه و دشمن سیاست جهانی خود، نابود سازد. وظیفهٔ کمونیست‌های سراسر جهان، و در درجهٔ اول کمونیست‌های ایران است که با تمام نیروی خود از این انقلاب، با همین موضع‌گیری‌های آن، پشتیبانی کنند و آن را نگاه‌دارند. این یک پیروزی بزرگ به‌سود جنبش ضدامپریالیستی جهانی، و به‌زیان امپریالیسم خواهد بود.‬

‫تفاوت اساسی برداشت ما با برداشت دموکرات‌های جوانی که تازه وارد عرصهٔ سیاست شده‌اند، در همین جا است.‬

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *