سه برخورد نسبت به انتخابات اخیر ریاستجمهوری
اختلافنظر در میان تودهایها، بهویژه درباره چگونگی تحلیل رویدادهای سیاسی میهنمان، امر طبیعی است و قدمتی به درازای حیات ۷۵ ساله حزب توده ایران دارد.
اما پرسش این است که صحت و علمی بودن یک خطمشی از سوی کمونیستها چگونه مشخص میشود؟
درستی خطمشی سیاسی مقولهای تاریخی ـ طبقاتی است که براساس تحلیل و استدلال در چارچوب یک جهانبینی معین تعیین میشود.
بهعبارت دیگر خطمشی سیاسی یک حزب کمونیست یا گرایشهای سیاسی درون آن را تنها با رجوع به جهانبینی طبقه کارگر و درجه انطباق آن با این جهانبینی از یک سو، و درجه تطبیق آن با واقعیات تاریخی در هر مقطع مشخص، از سوی دیگر، میتوان تعیین کرد.
ما در این نوشتار کوشش میکنیم تا با تکیه بر معیارهای نظری و با استفاده از تجارب تاریخی حزب توده ایران، بحثی را در زمینه سیاستورزی تودهای مطرح کنیم.
ما همچنین آماده تبادلنظر و بحث در این زمینه با سایر رفقای تودهای هستیم و از نقد و بررسی رفقا و دوستداران حزب توده ایران بر نظرات خویش استقبال میکنیم.
بحث موردنظر را در پیوند با آخرین رویداد مهمی که اختلافنظر در سیاستورزی را بین تودهایها آشکار کرد، یعنی انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۶، آغاز میکنیم.
بررسی مواضع مجموعه تودهایها ـ «نامه مردم»، ارگان مرکزی حزب توده ایران، و همچنین سایر سایتها، گروهها و افراد بیرون از تشکیلات حزبی که اقدام به انتشار مواضع خود کردند ـ نشانگر وجود سه برخورد متفاوت در میان آنها، نسبت به انتخابات اخیر ریاستجمهوری است.
سه برخورد نسبت به انتخابات اخیر ریاستجمهوری
اول ـ تحریم
سیاست «نامه مردم»، ارگان مرکزی حزب توده ایران، تحریم انتخابات اخیر بود.
بهعنوان نمونه، به مقالهای که در ۲۳ فروردین ۱۳۹۶ در سایت حزب توده ایران (۱) منتشر شد، نگاهی میکنیم:
در این مقاله بهدرستی شرکت در روند انتخابات با این جملات که «در هفتههای آینده، میتوان و میباید مبارزه برای دستیابی به آزادیها و بر ضدِ مهندسی کردن انتخابات را با شعارهایی ملموس و مرتبط با وضعیت معیشتی مردم تلفیق کرد»، مورد تأیید قرار میگیرد.
اما در ادامه، ارگان حزب توده ایران از ارائه راهکارها و شعارهای تاکتیکی مشخص برای شرکت در روند انتخابات بازمیماند و خواننده با جملاتی تکراری و کلی مواجه میشود که نتیجهای جز تحریم انتخابات از آن حاصل نمیشود:
«رژیم ولایت فقیه در مسیر تعمیق بحرانهای اقتصادی ـ اجتماعی پیش میرود … باید نشان داد که تضادهای موجود بین مردم با حاکمیتِ “نماینده خدا بر زمین” و “اقتصاد سیاسی” ناعادلانه حاکم در کشورمان، هیچگاه از مسیر تعویض رئیسجمهور بر طبقِ رهنمود “رهبر” و بهوسیله “اقتصاد صدقهای” ـ و در کنارِ آن ـ ادامه برنامههای اقتصادی نولیبرالی بهنفع ثروتمندان، حل نخواهد شد.»
یا در نمونهای دیگر در سرمقاله شماره ۱۰۲۳ «نامه مردم» (۲)، ارگان حزب توده ایران «نیروهای چپ، دمکرات و میهنی» را به «عمل متحد» فرامیخواند و از آنها میخواهد که «بیایید انتخابات ریاستجمهوری دوره دوازدهم را به سکویی برای پیشبرد مبارزه بهمنظور طرد رژیم ولایت فقیه و گشودن راه اصلاحات بنیادین سیاسی ـ اقتصادی در کشور تبدیل کنیم.»
بهطور مسلم رفقای «نامه مردم» دچار این توهم نیستند که مردم میتوانستند در جریان انتخابات خواهان «طرد رژیم ولایت فقیه» شوند، اما، در عینحال، آنها نه رفتار انتخاباتی مشخص، نه شعارهای تاکتیکی روشن، و نه خواستهای ملموس مردم، بهویژه زحمتکشان، را مطرح کردند تا با «بسیج نیروهای اجتماعی»، به «ایجاد شرایط ذهنی در جهت بهوجود آوردن تحولهایی مهم در جامعه یاری» رسانده شود. [جملات داخل گیومه از «نامه مردم» است].
چنین برخوردی، در عمل، بهمعنای عدم استفاده از امکان کارزار انتخاباتی برای افشاگری هیأت حاکمه و طرح خواستهای مشخص و بهروز مردم، است.
دوم ـ دنبالهروی
بارزترین نمونه سیاستهای دنبالهروانه، و سیاستورزی در محدوده مناسبات جناحهای گوناگون هیأت حاکمه جمهوری اسلامی را، نشریه «راه توده» دنبال میکند.
بهعنوان نمونه، در سطور پایانی سرمقاله شماره ۵۹۳ این هفتهنامه (۳) چنین آمده است:
«دفاع از حسن روحانی دفاع از جهتگیریهای عمدهای است که در چارچوب وضع موجود و شرایط داخلی و جهانی ممکن برای برونرفت کشور از بحران تدوین شده است. انتقادی هم اگر به دولت روحانی هست در همین چارچوب باید باشد!»
نقلوقول فوق بهروشنی تبعیت «راه توده» را از سیاستهای دولت روحانی و تأیید این سیاستها نشان میدهد.
«راه توده» مدعی است که نماینده «مشی تودهای» است. در نتیجه این پرسش مطرح میشود که شیوه برخورد این نشریه با دولت روحانی، چه ارتباطی با مدعای «راه توده» دارد؟
تضاد و مبارزه بین جناحها در درون حاکمیت جمهوری اسلامی واقعی است و بهلحاظ تاکتیکی برای ما امری علیالسویه نیست. بیتردید ما در شرایط کنونی و متناسب با قوای موجود از هر بدیلی در برابر شورش کور، استبداد بیشتر و جنگ حمایت میکنیم. اما این امر نباید موجب نادیده گرفتن وحدت حاکمیت در پیشبرد سیاستهای ضدمردمی و ضددمکراتیک آن شود. حمایت تمام قد «راه توده» از دولت روحانی، بهویژه حمایت یا سکوت در برابر سیاستهای اقتصادی نئولیبرال دولت روحانی و همچنین برخورد سرکوبگرانه این دولت در زمینه حقوق دمکراتیک کارگران و زحمتکشان، در واقع حمایت از سیاستهای نئولیبرالهای وطنی است. چنین سیاستی نه تنها فاقد هویت طبقاتی و نظری حزب توده ایران است، بلکه در تضاد و تقابل با آن قرار دارد.
در مشی سیاسی «راه توده»، در یکسو جناح حاکم و در سوی دیگر طیف گستردهای از نمایندگان سیاسی طبقات زحمتکش تا نمایندگان نئولیبرالیسم قرار گرفتهاند که از دیدگاه این نشریه باید در صحنه سیاسی کشور، متحد، و زیر پرچم دولت لیبرال حسن روحانی، عمل کنند. بهعبارت دیگر، براساس خطمشی «راه توده»، خط انقلاب و ضدانقلاب از درون حاکمیت عبور کرده است و بهشکلی همان «نبرد که بر که» در حاکمیت برآمده از انقلاب در سالهای نخستین پیروزی آن را تداعی میکند.
تحلیلهای این نشریه سرکوب طبقاتی جناحی از حاکمیت که دولت و مجلس را در دست دارد و نماینده سیاستهای نئولیبرالی است، نادیده میگیرد.
سرمقاله اولین شماره «راه توده» پس از برگزاری انتخابات و پیروزی حسن روحانی (شماره ۵۹۹، ۴ خرداد ۱۳۹۶) (۴) بهخوبی بیانگر مدعای ماست:
«ما رژیم یکپارچهای نمیشناسیم که بخواهیم اپوزیسیون آن باشیم. ما … اپوزیسیون دولت روحانی یا اصلاحطلب ها نیستیم. ما اپوزیسیون راست حکومتی، نهادهای انتصابی، اپوزیسیون قدرت غیرپاسخگو هستیم و سیاست و جهت حرکتمان، ازجمله در انتخاباتها، در همین سمت است.»
همه تودهایها بهخوبی میدانند، مشخصه «مشی تودهای»، سیاست مستقل طبقاتی است. عبارات زیر بهروشنی این مشخصه را بیان میکند:
«یکی از جهتهای اصلی مبارزه بین ایدئولوژی مارکسیستی ـ لنینیستی و ایدئولوژی بورژوایی، موضعگیری نسبت به جامعه و زندگی اجتماعی، اسلوب، نوع و طرز برخورد به پروسهها و پدیدههای اجتماعی بوده و خواهد بود.
«تحلیل علمی زندگی اجتماعی تا موقعی که طبقهها و مبارزه طبقاتی وجود دارد، تحلیلی است در پیوند با طبقات. نفی تحلیل در پیوند با طبقات، فراموش کردن طبقهها و مبارزه طبقاتی از مظاهر نمونهوار طرز برخورد غیرعلمی و غیرمارکسیستی به پدیدههای اجتماعی است. در اینجا بهجاست که گفته مشهور لنین را یادآور شویم:
«انسانها در سیاست همیشه قربانی سادهلوح فریب و خودفریبی بودهاند و خواهند بود. تاموقعی که بیاموزند در پس تمام لفظها و جملههای اخلاقی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی، توضیحها و وعدهها منافع این یا آن طبقه را جستجو کنند. (جلد ۱۹ آثار و. ا. لنین، ص ۱۸ به زبان آلمانی» (۵)
همانطور که نشان داده شد، موضعگیری «راه توده» دنبالهروانه است و آن را به زائده جناحی از حاکمیت تبدیل کرده است. مواضع سیاسی این نشریه سنخیتی با ایدئولوژی، سنن و تاریخ حزب توده ایران ندارد.
«تحریم» و «دنبالهروی»، بهرغم آنکه، دو نوع برخورد کیفی متفاوت در سیاستورزی است، اما در عینحال، دو روی سکه مشی سیاسی دور از مردم است. سیاست «تحریم» خود را از مبارزات روزمره مردم محروم میکند، و «دنبالهروی» (۶) با محدود کردن کنش سیاسی خود در سطح هیأت حاکمه و دفاع تمام قد از جناحی از آن در مقابل جناحی دیگر، خواستهای تودههای مردم، بهویژه زحمتکشان، را به کناری مینهد.
سوم ـ نه تحریم، نه دنبالهروی
در جریان انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۶، در میان طیفی از تودهایها و برخی از نیروهای چپ، برخورد سومی نسبت به انتخابات نشان داده شد که آن را «سیاستِ نه تحریم، نه دنبالهروی» نام مینهیم. در بین این رفقا ـ که ما نیز خود را از آن زمره میدانیم ـ نقاط مشترک اصولی در زمینه، اعتقاد به برخورد طبقاتی به جناحهای حکومتی و رویدادهای انتخاباتی (وجه تمایز ما با «دنبالهروی») و باور به شرکت فعال در کارزار انتخابات با شعارهای مشخص و ملموس برای مردم (وجه تمایز ما با «تحریم») وجود دارد. (۷، بهعنوان نمونه به این زیرنویس مراجعه کنید)
در عینحال اختلافنظراتی نیز در بین حاملین برخورد «نه تحریم، نه دنبالهروی» مشاهده شد که بهطور عمده شامل تحلیلهای متفاوت از روند تحولات فکری نیروهای اصلاحطلب و منتسب به جنبش سبز از سال ۱۳۸۸ تاکنون میباشد. (۸، مقایسه کنید مواضع این زیرنویس را درباره اصلاحطلبان با تحلیل زیرنویس شماره ۷ در مورد این نیروها)
تحریریه «مهر» در مطلب تحلیلی خود درباره انتخابات (۹) با بیان این واقعیت که:
«از خرداد ۱۳۷۶ بدینسو، انتخابات، بهویژه انتخابات ریاستجمهوری نقش قابلتوجه و مهمی در حیات سیاسی کشورمان ایفا کرده است. در این عرصه، مردم بیتفاوت و منفعل نبودهاند. مهمترین حرکات اجتماعی پس از پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷ (برآمد مردم در ۲ خرداد ۱۳۷۶ و زایش جنبش سبز) با استفاده از فرصتهای انتخاباتی زمینه ظهور یافت. همچنین انتخاب رئیسجمهور یکی از دغدغههای اصلی هیأت حاکمه جمهوری اسلامی بوده است؛ و گروههای سیاسی گوناگون نیز خود را موظف به اعلام موضع درباره انتخابات ریاستجمهوری دانستهاند و نتوانستهاند بهسادگی از کنار این رویداد بگذرند.»
تأکید کرد:
«انتخابات دوره دوازدهم ریاستجمهوری نه تنها از این قاعده مستثنی نیست، بلکه بهنظر میرسد که به پیچیدهترین انتخابات ۲۰ سال اخیر تبدیل شده است. سخنان نامزدهای مقام ریاستجمهوری در هفته اخیر، ازجمله در مناظره سوم آنها، نشان میدهد مجموعه اهدافی که جناحهای مختلف حاکمیت جمهوری اسلامی از طریق این انتخابات دنبال میکنند، فراتر از تعیین رئیسجمهور است….»
ما در پایان تحلیل خود نتیجه گرفتیم که:
«تبلیغات انتخاباتی نامزدهای اصلی علیه یکدیگر، که شاید بتوان گفت در تاریخ جمهوری اسلامی بیسابقه است، نه تنها نشان از بحران عمیقی دارد که سرتاسر حاکمیت را دربر گرفته است، بلکه معطوف به برنامهها و نقشههایی است که هر یک از دو جناح هیأت حاکمه برای ساختار آتی نظام … در نظر دارد. از این منظر نمیتوان در این انتخابات بیتفاوت بود و از شرکت در رأیگیری امتناع کرد.
…
رفتار انتخاباتی نامزدهای اصلی از دو جنبه به سود مردم ما تمام شده است. اولاً افشاگری کاندیداها علیه یکدیگر، درواقع افشای عملکرد حاکمیت است. ثانیاً قولها و شعارهای کاندیداها برای جلب آرا مردم، چه در عرصه مسایل اقتصادی و چه در زمینه آزادیها، مابهازایی دارد که در رویکرد مطالباتی مردم از دولت آینده منعکس خواهد شد.
این نکته را نیز باید مورد توجه قرار داد که حکومت توان تکرار تجربه تقلب انتخاباتی سال ۱۳۸۸ و سرکوب مردم را ندارد. حاکمیت بهشدت از این امر میهراسد که اعتراضات مردمی از کنترل خارج شود.
به اعتقاد ما، ادامه ریاستجمهوری روحانی، به تعمیق شکافها درون هیأت حاکمه خواهد انجامید. به اضافه اینکه او در صورت پیروزی در انتخابات میباید پاسخگوی چگونگی اجرای شعارها و وعدههای انتخاباتی خود به مردم باشد. مردم ما میتوانند از این شرایط برای پیشبرد مبارزات خود، که بهطور قطع بر اثر اجرای سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی ابعاد وسیعتری مییابد، استفاده کنند. زیرا از یک سو حکومت مجبور خواهد بود در شرایط افزایش و طرح بیشتر خواستهای مردم، توجه بیشتری به این خواستها نشان دهد و از سوی دیگر گسترش شکاف در حاکمیت موجب ایجاد فضای بازتری برای پیشبرد مبارزات اجتماعی مردم خواهد گردید. وعدههای روحانی در مورد آزادیهای لیبرالی برای جذب آرای اقشار متوسط، بهطور قطع شرایط مساعدتری را برای مبارزات صنفی و سیاسی زحمتکشان فراهم خواهد آورد.»
(ادامه دارد …)
زیرنویسها
۱ـ فروپاشیِ نظریهپردازیها و تَوَهمآفرینیهای «آزادیخواهانِ استبدادپذیر»، زیر سایهٔ ولی فقیه
۲ـ صفآراییِ نامزدهای مدافع حاکمیت استبدادیِ ولایت فقیه، در نمایش انتخاباتی ۹۶
۳ـ در مناظره انتخابات ۹۶ کدام توطئه را باید خنثی کرد؟
۴ـ جبهه تودهایها برای انتخاب میان جناحهای حکومتی آشکار است
۵ـ برگرفته از مقاله «پیرامون برخورد طبقاتی به زندگی اجتماعی» نوشته پروفسور روزنتال، فیلسوف معروف اتحاد شوروی، منتشره در «دنیا»، نشریه تئوریک و سیاسی کمیته مرکزی حزب توده ایران، دوره دوم، سال دوازدهم، شماره ۴، زمستان سال ۱۳۵۰
۶ـ به اعتقاد ما، مواضع «تارنگاشت عدالت» را در زمینه سیاست داخلی، از زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد تاکنون، بهرغم اعلام وفاداری گردانندگان آن به سوسیالیسم علمی، نیز باید در چارچوب سیاست «دنبالهروی» ارزیابی کرد.
۷ـ نامهای از داخل کشور
۸ـ حزب توده ایران و مسأله انتخابات
۹ـ ملاحظاتی پیرامون دوره ۱۲ انتخابات ریاستجمهوری