مسلمانان روهینگیا، سربازان جنگ علیه چین
طرحهای راه ابریشم جدید چینی (اوبور)، طرحهایی پر از امتیاز برای میانمار هستند که به پیشرفت اقتصادی این کشور کمک میکنند. سعودیها و پاکستانیها، برای فرماندهان چریکی پول میفرستند تا روهینگیاییها را به جهادگرایی در میانمار تشویق کنند. تقریباً درست تکرار سناریوی عملیات سازمان سیا بر ضد تأثیرگذاری شوروی در افغانستان است.
توجه رسانهها بهسوی خشونتهای قومی در میانمار (با نام قدیمی بیرمانی) جلب شده است. بر اساس اخبار نشریات «غربی»، به مسلمانان روهینگیا ناسزا میگویند، آنها را از خانههایشان طرد میکنند و توسط جماعت بوداییها و ارتش در ایالت راخینه در نزدیکی مرز بنگلادش کشته میشوند. سازمانهای «بشردوستانه لیبرال» مانند «هیومن رایتز واچ» (۱) با کسانی مانند اردوغان نخست وزیر ترکیه همصدا میشوند تا بر سرنوشت مسلمانان روهینگیا تأسف بخورند.
این اتحاد عجیب و غریب طی جنگهای لیبی و سوریه نیز بهوجود آمده بود که باید به ما هشدارهای لازم را بدهد. آیا در پشت این درگیری محلی در میانمار چیز دیگری نخوابیده است؟ آیا کسی مشغول پاشیدن نفت روی آتش نیست؟
در واقع همینگونه است.
در حالیکه درگیریهای قومی در ایالت راخینه بسیار قدیمی است. اما این درگیریها در چند سال اخیر، تبدیل به یک جنگ چریکی جهادگرایی شده است که توسط عربستان سعودی هدایت و از لحاظ مالی پشتیبانی میشود.
این منطقه دارای منافع ژئواستراتژیکی است:
ـــ ایالت راخینه نقش مهمی در «اوبور» (راه ابریشم جدید چین) ایفاء میکند زیرا یک راه خروجی بهسوی اقیانوس هند است که در آن ساختوسازهای چینی به مبلغ یک میلیارد دلار پیشبینی شده است؛
ـــ منطقهای اقتصادی در جزیره «رامره» و بندر«کیاهوکپهیو» در آبهای ژرف اقیانوس هند که دارای لولههای نفت و گاز طبیعی است و به شهر گونمینگ پایتخت ایالت یوننان ختم میشود.
لولههای نفت و گاز از ساحل غربی میانمار به سمت چین در شرق میروند و به این ترتیب با پرهیز از تنگه مالاکات و آن بخش از چین جنوبی که مورد اختلاف است، واردات هیدروکربور را از خلیج فارس بهسوی چین امکانپذیر میسازد.
این «منافع غرب» است که مانع اجرای طرحهای چین در میانمار میشود. تشویق جهادگراها در ایالت راخینه میتواند در این راستا مفید واقع شود. یک مورد مشابه چنین جنگ نیابتی در تاریخ میانمار وجود داشته است. طی جنگ جهانی دوم، نیروهای امپراتوری بریتانیا مسلمانان روهینگیا منطقه را واداشتند تا با بوداییهای ملیگرای بیرمانی همدست نیروهای امپراتوری ژاپن، بجنگند.
مسلمانان روهینگیا از سده شانزدهم میلادی در منطقه شمال آراکان (ایالت کنونی راخینه) آغاز به مهاجرت میکنند. تقریباً صد سال پیش، تحت اشغال امپراتوری بریتانیا، موج مهاجرتی بزرگ رخ داد. و مهاجرتهای غیر قانونی از بنگلادش در طول این دهههای اخیر نیز ادامه یافته است. در حال حاضر، تقریبا ۱/۱ میلیون مسلمان روهینگیا در میانمار زندگی میکنند. نرخ زادوولد آنها بیشتر از نرخ زادوولد بوداییهاست. بنابراین، بوداییها در کشورشان خود را تحت فشار حس مینمایند.
مسلمانان روهینگیا، معمولا کم با اهالی میانمار میآمیزند. اغلب آنها رسماً بهعنوان شهروند میانماری شناخته نشدهاند. طی سدهها و دهههای اخیر، چندین مورد خشونت و درگیری شدید بین مهاجران مسلمان و اهالی محلی رخ داده است. آخرین مورد درگیری بین مسلمانان روهینگیا و بوداییها در سال ۲۰۱۲ رخ داد.
از آن سال به این طرف، شورشی آشکارا اسلامگرا در منطقه رخ داد. «ارتش آزادیبخش روهینگیای آراکان» ایجاد شد که توسط «عطاالله ابو عمار جونجونی»، که یک روهینگیایی است، رهبری میشود. او در کراچی به دنیا آمده و در عربستان سعودی رشد یافته است. او تعلیم و تربیت نظامی خود را در پاکستان دریافت کرده و پیش از حضورش در میانمار، بهعنوان امام وهابی در عربستان خدمت میکرده است. عطاالله ارتش چریکی، مرکب از ۱۰۰۰ جنگجو را در میانمار سازمان داده است.
بر اساس گزارش روزنامهای پاکستانی بهنام «داون» (۲)، بیش از ۵۰۰ هزار روهینگیایی در کراچی زندگی میکنند. طی سالهای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ بنابر خواست رژیم نظامی ژنرال ضیاالحق و سازمان سیا، آنها علیه دولت افغانستان و قوای ارتش شوروی جنگیدند.
روهینگیاییها در کراچی بسیار مذهبی هستند و فرزندانش را به مدارس اسلامی میفرستد. این یکی ازعمدهترین دلایلی است که بسیاری از احزاب مذهبی، بهویژه «اهل سنت والجماعت»، جماعت اسلام و جماعت علمای اسلام، در میانمار پایگاه سازمانی دارند.
محمد فضیل، یک فعال محلی جماعت اسلامی میگوید: «شماری از روهینگیاهایی که در آراکان میزیستند، نزدیکان خود را طی حملات بوداییها در سال ۲۰۱۲ از دست دادند.»
روهینگیاهای کراچی مرتباً صدقه، زکات و پوست حیوانات قربانی شده جمعآوری میکنند و برای کمک به خانوادههای جابهجا شده، به میانمار و بنگلادش میفرستند.
خبرگزاری رویترز در اواخر سال ۲۰۱۶ گزارش میدهد که گروه جهادگرا روهینگیایی در پاکستان و عربستان سعودی آموزش میبینند و از لحاظ مالی پشتیبانی میشوند.
روز پنجشنبه «گروه بحران بینالمللی» با ذکر چند نام، اعلام کرد که گروه مسلمانان روهینگیا که در اکتبر به مرزبانان میانمار حمله کرده بود، توسط افرادی هدایت میشد که با عربستان سعودی و پاکستان در تماس هستند.
گروه بحران بینالمللی یادآوری میکند که بهنظر میآید که عطاالله برای آموزش دیدن شیوههای جنگهای چریکی امروزین به پاکستان و شاید هم به جای دیگر رفته باشد. این گروه افزود که عطاالله یکی از ۲۰ مسلمان روهینگیایی است که عملیات گروه را در ایالت راخینه هدایت میکنند.
گروه بحران بینالمللی میافزاید که یک کمیته بیست نفره متشکل از مهاجران تأثیرگذار که مرکز آن در مکه است، بر عملیات گروه نظارت دارد.
جهادگراهای ارتش آزادیبخش روهینگیای آراکان تأیید میکنند که فقط به نیروهای دولتی حمله میکنند، در صورتی که غیرنظامیهای بودایی آراکانی نیز در دام حملههای غافلگیرانه جهادگراها افتاده و همه آنها به قتل رسیدهاند. دهکدههای بوداییها نیز به آتش کشیده شده است.
دولت میانمار ادعا میکند که عطاالله و گروهش قصد دارند یک دولت اسلامی مستقل در میانمار برپا سازند. در ماه اکتبر سال ۲۰۱۶ گروه عطاالله حمله به پلیس و دیگر نیروهای دولتی را در منطقه آغاز کرد. روز ۲۵ اوت امسال، گروه او به ۳۰ پاسگاه پلیس و به پاسگاههای دیدهوری ارتش حمله کرد و حدود ۱۲ پلیس را به قتل رساند. ارتش و پلیس پاسخ دادند و مانند همیشه در این درگیری، محلههای روهینگیایی مشکوک به پنهان کردن چریکها را سوزاندند.
برای فرار از خشونتهای فزاینده، بسیاری از بوداییهای آراکانی محلی از شهرهای خود فرار میکنند و به مرکز رانکین پناه میبرند. مسلمانهای روهینگیایی محلی بهسوی بنگلادش فرار میکنند. بهنظر میآید که فقط این مسلمانان باشند که توجه بینالمللی را به خود جلب کردهاند.
ارتش میانمار از دههها پیش بر میانمار حکم میراند. زیر فشار اقتصادی، با برقرار کردن رسمی به اصطلاح دموکراسی، درهای کشور را بهروی غرب باز کرد. فرد عزیز غرب در میانمار، «آنگ سان سو چی» است. حزب او برنده انتخابات شد و او نقش مهمی در دولت ایفاء مینماید. سان سو چی پیش از هر چیز یک ملیگراست و قدرت عمده در دست ژنرالهاست.
سان سو چی انتخاب شده است که نماد دموکراتیک باشد، ولی او شایستگیهای شخصی کمی دارد به جز این که او دختر آنگ سان رهبر معروف ارتش بیرمانی برای استقلال و «پدر ملت» است. در سالهای ۱۹۴۰، آنگ سان توسط ارتش امپراتوری ژاپن استخدام شد تا جنگی چریکی را با ارتش استعمارگر بریتانیا آغاز کند و خطوط آذوقهرسانی بریتانیا را بهسوی نیروهای ضد ژاپنی در چین از بین ببرد.
آنگ سان جوان یاد گرفت لباس سنتی ژاپنی بر تن کند، زبان ژاپنی را یاد بگیرد و حتی یک نام ژاپنی بر خود بگذارد. اما او همواره به مبارزه برای استقلال میانمار وفادار باقی ماند.
درگیریهای قومی در ایالت راخینه همچنین در جنگ بریتانیا ـ ژاپن درباره بیرمانی، نقش ایفاء کرده است. در سال ۱۹۴۲ نیروهای ژاپنی در ایالت راکین پیش رفتند و به منطقه مائونگدا که در آن زمان هند بریتانیا نام داشت و اکنون بنگلادش نام دارد، رسیدند. هنگامی که بریتانیاییها عقبنشینی کردند، ایالت راخینه تبدیل به خط جبهه شد. بوداییهای محلی آراکان، با نیروهای ژاپنی همکاری کردند، ولی بریتانیاییها مسلمانان منطقه را برای مبارزه با ژاپنیها استخدام کردند. «موشه یگار»، دبیر دوم سفارت اسرائیل در رانگون نوشت: «طی دو سال، بریتانیاییها و ژاپنیها اصطکاک و دشمنی مردم محلی را برای پیشبرد مقاصد نظامی خود بهکار بردند».
هنگامی که بریتانیا در جنگ با ژاپنیها به پیروزی دست یافت، آنگ سان جبهه خود را تغییر داد و برای پایان تسلط بریتانیا بر بیرمانی با آنها وارد مذاکرات شد. با یاری افسران بریتانیایی، او را در سال ۱۹۴۷ به قتل رساندند. از آن به بعد، بیرمانی که میانمار نامیده شد، توسط جناحهای مختلف ارتش که با یکدیگر رقابت دارند، اداره میشود.
دختر آنگ سان تعلیم و تربیتی بریتانیایی دریافت کرد و بهگونهای پرورش یافت که بتواند در میانمار نقشی ایفاء کند. در سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ او با دولت نظامی به مجادله پرداخت. او جایزه صلح نوبل دریافت کرد و روشنفکران «غربی» او را بهعنوان فردی به حساب میآورند که از حقوق بشر دفاع میکند. آنها از اینکه او در برابر مسأله روهینگیا سکوت اختیار کرده است، سرخورده شدهاند. ولی در صورت پشتیبانی از روهینگیا، او خود را در جبههای مخالف جبههای که پدرش با آن همه افتخار در آن مبارزه کرده بود، میگذارد و همچنین با اکثریت مردم میانمار که به روهینگیاها و نبردهای جهادگراشان علاقهای ندارند، مخالفت خواهد ورزید.
افزون بر آن، طرحهای راه ابریشم جدید چینی (اوبور)، طرحهایی پر از امتیاز برای میانمار هستند که به پیشرفت اقتصادی این کشور کمک میکنند. سعودیها و پاکستانیها، برای فرماندهان چریکی پول میفرستند تا روهینگیاییها را به جهادگرایی در میانمار تشویق کنند. تقریباً درست تکرار سناریوی عملیات سازمان سیا بر ضد تأثیرگذاری شوروی در افغانستان است. ولی بر خلاف افغانستان، اهالی میانمار مسلمان نیستند و بهجای شرکت در این نبرد، آنها مطمئناً بر ضد جهاد در کشورشان خواهند جنگید. روهینگیاییها پیادههایی بیش نیستند و هزینه آن را نیز خواهند پرداخت.
۱ـ Human Rights Watch
۲ـ Dawn