آنّا زگرز: انساندوستی در حال گذر
آنّا زگرز، با نام مستعار نتی ریلینگ (١) زنی آلمانی، کمونیست ونویسندهای بود که با گزینش این نام مستعار بهتر توانست وحشیگریهای نازیسم را در طول مهاجرت خود افشاء نماید. در این راه، سلاح او ادبیات بود.
در سال ١٩٤٢ در مکزیک و ایالات متحده رُمانی بهنام هفتمین چلیپا (٢) به چاپ میرسد که با استقبال بسیار خوبی روبهرو میشود. آنّا زگرز این کتاب را در سال ١٩٣٧ در حالی که همراه با خانواده خود در پاریس زندگی میکند، به پایان میرساند. داستان درباره هفت زندانی اردوگاه وستهوفن (٣) در ساحل رود راین است که موفق به فرار از اردوگاه میشوند. اس اسها در پی آنها میافتند و فرمانده اردوگاه اعلام میدارد که آنها را پس از دستگیری، به هفت درخت چنار که در اردوگاه وجود دارد به دار خواهد آویخت. شش نفر از آنها به دار آویخته میشوند ولی یکی از چوبههای دار که برای گئورگ هیسلر آماده شده بود، خالی میماند. این کتاب یکی از نادر نوشتههای در دسترس درباره واقعیتهای اردوگاههای نازیهاست. بخش نخست کتاب برای نخستین بار در سال ١٩٣٩ در مجله ادبی بینالمللی مسکو به سردبیری شاعر آلمانی «یوهانس ار. بشر» به چاپ میرسد.
آنّا زگرز ـ یا نتی ریلینگ ـ در سال ١٩٠٠ در ایالت ماینس آلمان در خانوادهای روشنفکر چشم به جهان میگشاید. او تنها دختر خانواده است و پدرش ـ ایزیدور ریلینگ ـ دارای گالری هنری و فروشنده تابلوهای نقاشی است. آنّا در دوران نوجوانی خود با کشت و کشتار انسانها طی جنگ جهانی اول آشنا میشود. پس از دوران دبیرستان، تحصیلات هنری را برمیگزیند و پایاننامه خود را درباره آثار هنری رامبرانت مینویسد. در سال ١٩٢۵ با «لسلو رادوانیه» کمونیست و جامعهشناس مجارستانی ازدواج میکند. آنها در سال ١٩٢٦ در برلین مستقر میشوند. نخستین رُمان او بهنام «شورش ماهیگیران سنت باربارا» «جایزه کلایست» را بهخود اختصاص میدهد. در سال ١٩٢٨ آنّا زگرز به حزب کمونیست آلمان (کا. پ. د.) میپیوندد و در ایجاد «اتحادیه نویسندگان پرولتر انقلابی» شرکت میکند. در سال ١٩٣٠ برای دیدار از نخستین دولت پرولتری به اتحاد شوروی سفر میکند.
تعهد سیاسی آنّا زگرز برای تمام عمرش بود. بهنظر او، ضدِ فاشیست و کمونیست بودن مبارزهای یکسان است. در سال ١٩٣٣ گشتاپو او را دستگیر میکند اما چندی بعد او را آزاد مینماید. او بههمراه همسر و فرزندانش آلمان را ترک میگوید تا نخست به سوئیس و سپس به پاریس پناه ببرد. بیوقفه فعالیت میکند و در«نویه دویچه بلِتِر» قلم میزند. با کمک دیگر روشنفکران آلمانی «اتحادیه دفاع از نویسندگان آلمانی» را برپا میدارد. این سالهای اقامت در پاریس، با دولت «جبهه مردمی» در فرانسه همزمان میشود که در آن بسیج و همبستگی ضدِ فاشیسم در کشور جریان دارد. سپس با اعلام جنگ و ورود لشگریان آلمان به پاریس، همه چیز برای ضدِ فاشیستهای آلمانی دگرگون میشود. لاسلو، همسر آنّا را به اردوگاه ورنت در جنوب فرانسه میبرند. آنّا برای آزادی همسرش به شهر مارسی میرود و در آنجا امکان ترک اروپا را مییابد. این رویداد، تاروپود رُمان جدید او را بهنام «ترانزیت» تشکیل میدهد. بهنظر هاینریش بل، نویسنده مشهور آلمانی، ترانزیت «بهعلت موقعیت تاریخی و سیاسیای که بهگونه فجیعی یگانه است و بهعنوان مرجع برگزیده شده، زیباترین رمان آنّا زگرز است.»
در بندر بزرگ دریای مدیترانه، پیشینیان بریگادهای بینالمللی، نویسندگان، یهودیان، مبارزان کمونیست که از سوی رژیم ویشی به ستوه آمده بودند، تلاش میکردند که به دام رژیم در نغلتند و در پی کشتیای بودند که آنها را از مرگ برهاند. در سال ١٩٤١ خانواده رادوانیه در مکزیک گرد میآید. آنّا زگرز کلوپ هاینریش هاینه را تأسیس میکند و کمیته آلمان آزاد را برپا میسازد.
در سال ١٩٤٧ او پس از ١٤ سال مهاجرت، به میهن باز میگردد و در بخش غربی برلین و سپس در سال ١٩۵٠ در بخش شرقی این شهر سکنی میگزیند. او در جمهوری دموکراتیک آلمان که در تاریخ ٧ اکتبر ١٩٤٩ بهوجود آمده بود تا پایان عمرش زندگی میکند. او و برتولت برشت به مشهورترین شخصیتهای فرهنگی آلمان نوین تبدیل میشوند. کتابهایش در صدهاهزار نسخه چاپ میشود: «مردهها جوان میمانند» (١٩٤٩)، «اعتماد» (١٩٦٨) … در سال ١٩۵٢ او به ریاست اتحادیه نویسندگان ج.د.آ. برگزیده میشود و تا سال ١٩٧٨ در این سمت باقی میماند. او روشنفکری بود که بین ایدهآل آزادی و عدالت و سرخوردگی از سیاستی که از ایدهآلهایش دور میشد دست و پا میزد.
آنّا زگرز در سال ١٩٨٣ درمیگذرد، در حالی که نوشتههای فراوانی از خود به جای میگذارد. نوشتههایی آغشته به انساندوستی مبارز که در سالهای دراز مهاجرت آبدیده شده بودند.
۱ــ Anna Seghers-Netty Reiling
۲ــ این رمان به فارسی برگردانده شده است.
۳ــ Westhoffen