بدرود رفیق عاصمی
رفیق فرهاد عاصمی، مسؤول سایت «تودهایها»، پس از دورهای طولانی بیماری سخت، در روز ۲۱ شهریور ۱۴۰۰ (۱۲ سپتامبر ۲۰۲۱) در سن ۸۳ سالگی دیده بر جهان فروبست.
رفیق فرهاد در ۱۹ بهمن ۱۳۱۷ پا به عرصهٔ گیتی نهاد. در سالهای طوفانی پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، در حالی که نوجوانی بیش نبود، به اندیشههای حزب توده ٔ ایران گروید و مبارزهای را آغاز کرد که تا پایان به آن وفادار بود.
رفیق عاصمی چند سال پس از کودتا، در سال ۱۹۵۸ میلادی، برای ادامه تحصیل به کشور جمهوری فدرال آلمان رفت. در آن سالها آلمان بهعنوان کشوری با شهرت علمی شناخته میشد و در عین حال ارزش پول این کشور ــ مارک ــ پایین بود و کم بودن هزینه زندگی برای دانشجویان خارجی در آلمان، در مقایسه با سایر کشورهای بزرگ اروپایی نظیر انگلیس و فرانسه، سبب شده بود که خانوادههای اقشار میانه و متوسطالحال ایرانی نیز بتوانند فرزندانشان را برای تحصیل به کشور آلمان گسیل دارند.
رفیق فرهاد در کنار تحصیل در مبارزات دانشجویان تودهای شرکت فعال داشت و به یکی از سازماندهندگان دانشجویان تودهای در آلمان تبدیل شد. او تحصیلات عالی خود را در شهر ماینس با کسب دکترای آسیبشناسی به پایان رساند و سپس به توصیهٔ رهبری حزب تودهٔ ایران به ایالت نوردراین وستفالن ـــ که در آن زمان قویترین تشکیلات دانشجویی حزب در بزرگترین شهر این استان، کُلن، مستقر بود ـــ کوچ کرد.
اقامت رفیق عاصمی در نزدیکی شهر کُلن مصادف با مسؤولیت رفیق زندهیاد نورالدین کیانوری بهعنوان دبیر تشکیلات حزب بود. رفیق فرهاد بزودی یکی از مسئولین اصلی ارسال نشریات ریزچاپ حزبی به داخل کشور شد که زیر نظر شعبه تشکیلات حزب سازماندهی میشد. رفیق فرهاد، رفیقی فداکار، باپشتکار، پُرانرژی و بسیار فعال بود و این خصوصیات وی، در کنار سرعتعمل او، سبب شد تا مورد توجه و اعتماد رفیق کیانوری قرار گیرد.
با پیروزی انقلاب بهمن ۱۳۵۷، رفیق فرهاد به ایران بازگشت و بهعنوان عضو «کمیسیون تشکیلات شهرستانها»ی حزب و مسئول حزبی استان مازندران شروع به فعالیت کرد. او در پلنوم وسیع ۱۷ کمیتهٔ مرکزی حزب تودهٔ ایران، که در فروردین ۱۳۶۰ در تهران و در خانهٔ پدری او برگزار شد، بهعنوان عضو مشاور کمیتهٔ مرکزی حزب برگزیده شد.
در بهار ۱۳۶۰، او بنا به دلایل خانوادگی، اما به توصیهٔ رهبری حزب، به آلمان بازگشت. رفیق کیانوری مسؤولیت مهم سازمانهای خارج از کشور (بهجز سازمانهای حزبی مستقر در اردوگاه سوسیالیستی) را به رفیق فرهاد سپرد. در این زمان، همراه با سختتر شدن شرایط سیاسی برای فعالیت علنی حزب در ایران، ضرورت انتشار نشریهای در خارج از کشور در دستور کار قرار گرفته بود و بر اساس اعتمادی که رهبری وقت حزب به رفیق عاصمی داشت، مسئولیت این نشریه که «راه توده» نامگذاری شد، به رفیق فرهاد سپرده شد.
«راه توده» پس از یورشهای جمهوری اسلامی به حزب تودهٔ ایران، نقشی بیبدیل در افشای سرکوبگری حکومت ایران و دفاع جانانه از رفقای دربند حزبی ایفا کرد. اما با برگزاری «پلنوم ۱۸» (آذر ۱۳۶۲) و انتشار دوره هشتم «نامه مردم» (خرداد ۱۳۶۳)، رهبری جدید حزب انتشار نشریهٔ «راه توده» را تعطیل و همهٔ مسؤولیتهای حزبی رفیق عاصمی را سلب کرد. این برکناری و «خانهنشین» کردن تا آخرین روز حضور رفیق فرهاد در تشکیلات حزبی، در نیمهٔ سال ۱۳۷۰، ادامه داشت.
رفیق عاصمی در «کنفرانس ملی» (خرداد ۱۳۶۵) عضو اصلی کمیته مرکزی حزب تودهٔ ایران شد، اما با این وجود از سوی رهبری حزب مسئولیتی به وی واگذار نگردید.
در طول سه دههٔ پس از کنگرهٔ سوم حزب، رفیق عاصمی به کوشش خود برای پیشبرد نظرات سیاسی و سازمانیاش در خارج از تشکیلات حزب ادامه داد و هیچگاه از این کوشش باز نایستاد. رفیق فرهاد تا پایان زندگی خود به ایدئولوژی، آرمانها و تاریخ حزب وفادار بود.
تحریریهٔ سایت «۱۰ مهر» یاد این رفیق پیگیر و معقتد به آرمانهای حزب را گرامی میدارد و فقدان او را به خانواده او و همه رفقای تودهای تسلیت میگوید.