انتقال آب به مرکز کشور را با حیلهگری موفقیت صنعتی نامیدند
خشک شدن دریاچههای بختگان، ارومیه و هامون، همچنین فرونشست زمین را نیز در بسیاری از استانها شاهد هستیم حتی برخی علت زلزله بم را نیز استفاده بیحد و حصر از منابع تحتالارضی آب میدانند که منجر به فرونشست زمین شده است. ضمن اینکه مخازن عظیم زیرزمینی آب را نابود کردیم، عامل اصلی زلزله در بم نیز شدهایم. … متأسفانه در ۲۰ سال گذشته تعرض و تهاجم به آبهای زیرزمینی، بحرانهای گستردهای را حادث شده که ازجمله آن بحران خوزستان بوده که منجر به پدیده باورنکردنی نابودی احشام و نخلها شده است و این در حالی است که صادرات نخلهای عظیم چندده ساله را نیز شاهد هستیم و این همه بخشی از سیاستهای محصول نظام نهادی کشور بوده که این حوادث هولناک را در کشور رقم زده است.
حسین راغفر در نشست خبری با موضوع «اقتصاد سیاسی بحران آب» که در دانشکده اقتصاد دانشگاه الزهرا برگزار شد، با بیان اینکه یکی از بحرانهای قرن بیستم قطعاً بحران آب و جنگ بر سر آب است، اظهار داشت: از عواملی که موجب بحران زیست بوم و محیط زیست و بحران آب شده و پیامدهای تکاندهندهای نیز داشته است، میتوان از قهر طبیعت و یا تغییرات طبیعی محیطی یاد کرد.
در پایان قرن نوزدهم شاهد تحولات زیادی ناشی از آثار آلودگی تکنولوژی بر محیط زیست بودیم، طی همه اینها این دسته عوامل در افزایش دمای زمین بر اثر تخریب اتمسفر کره زمین بوده که ناشی از رشد صنعتی شدن برای دستیابی به رشد اقتصادی بوده است.
این مسائل در کشور ما هم بوده است. علیرغم محدودیت دسترسی به منابع آب شاهد اقدامات گسترده سیاسی هم بودیم که به تخریب منابع آب کشور کمک کرد. در طول تاریخ ما، آب یکی از دلایل بیثباتی اقتصادی و سیاسی بوده است. ر
بهدلایل خشکی مناطق، چندین شهر زیرزمینی در کشور بهوجود آمده که دلیل آن ناامنیهای ناشی از خشکی منطقه و تعرض اقوام و قبایل ایلاتی به مناطقی بوده که اندکی از آب برخوردار بودهاند و یا با تکنولوژی قنات، نیاز غذایی خود را تأمین میکردند.
بهدلیل خشکسالی، ناامنی هم در اثر کمبود غذایی بهوجود میآید، گفت: از سال ۳۸ تا ۱۳۹۴ آمارها حکایت از این دارد که سهم سرمایه ناخالص در کشور در حوزه کشاورزی تنها ۳ تا ۵ درصد بوده است و این نشان میدهد که چقدر سیستمهای کشاورزی ایران منسوخ و قدیمی است به طوری که در سالهای اخیر ۹۰ درصد منابع آبی در حوزه کشاورزی مصرف میشود و تماماً بهدلیل شیوههای منسوخ کشت است.
بخش قابلتوجهی از ظرفیت آبی کشور برای تولید صنعتی مصرف میشود و این در حالی است که اولویت با شرب است و این سیاست را همزمان با سیاست غلط کشاورزی در کشور شاهد هستیم.
ما طی این سه دهه گذشته در بسیاری از مناطق به کشت محصولات آببر مثل هندوانه و خیار پرداختیم در حالی که اتلاف آب زیادی دارند و تمامی اینها با هدف صادرات محصولات کشاورزی و کسب درآمد رخ داده است.
خشک شدن دریاچههای بختگان، ارومیه و هامون، همچنین فرونشست زمین را نیز در بسیاری از استانها شاهد هستیم حتی برخی علت زلزله بم را نیز استفاده بیحد و حصر از منابع تحتالارضی آب میدانند که منجر به فرونشست زمین شده است. ضمن اینکه مخازن عظیم زیرزمینی آب را نابود کردیم، عامل اصلی زلزله در بم نیز شدهایم.
فرونشست زمین در استانهای البرز، قزوین، تهران، یزد و اصفهان و تعرضات منطقهای اخیر ازجمله در اصفهان که خصومتهای قومی را نیز دامن زده، بهدلیل سیاستهای اشتباه آبی و بحران آب است. بارها خط لولهای که از اصفهان عبور کرده و به یزد میرفت تخریب شده و به خصومتهای قومی دامن زده است.
متأسفانه در ۲۰ سال گذشته تعرض و تهاجم به آبهای زیرزمینی، بحرانهای گستردهای را حادث شده که ازجمله آن بحران خوزستان بوده که منجر به پدیده باورنکردنی نابودی احشام و نخلها شده است و این در حالی است که صادرات نخلهای عظیم چندده ساله را نیز شاهد هستیم و این همه بخشی از سیاستهای محصول نظام نهادی کشور بوده که این حوادث هولناک را در کشور رقم زده است.
در دهه ۸۰ و طی سیاستهای دولت نهم و دهم، حفر دههاهزار چاه را در مناطق کشور شاهد بودیم که در این رابطه ارقام عجیبی مطرح میشود. طبق اعلام برخی منابع، ۳۵۰هزار چاه غیرقانونی حفر شده است.
سیاستهای غلط سدسازی در کشور باعث شده که امروز با مشکلات عدیدهای مواجه شویم در حالی که کشور ما در منطقه خشک و نیمهخشک واقع شده و میزان بارندگی، یکسوم نیاز سالانه دنیا است ما ۳ برابر بقیه نقاط دنیا نیز تبخیر آب داریم که ناشی از احداث سدهای بزرگ در کشور است.
عماکرد مافیای احداث سد به تشدید تنش آبی کمک کرده است. صادرات آب به کشورهای کویت و عراق نیز از دیگر مشکلات این حوزه است.
سالها افغانستان آب را به روی هیرمند بسته و به تشدید تنش آبی در شرق کشور افزوده است. ترکیه نیز اخیراً با افتتاح بزرگترین سد که تغذیه کننده مخازن آبی عراق و ایران بوده، منجر به این شده که مناطق گستردهای از عراق با خشکسالی مواجه شوند و ریزگردها و آثار مخرب زیست محیطی نیز دامنگیر ایران شود.
در سالهای بعد از جنگ تلاش بر صنعتی کردن اقتصاد آغاز شد اما در حد صنایع بالادستی که بسیار پرهزینه و کمبازده هستند و محصولات آن نیز بهصورت خام صادر میشود و بخشی از بحران آب را نیز بهوجود آورده است.
واگذاری منابع کشور به افراد درون ساختار قدرت موجب تخریب محیط زیست شده و آب بسیاری را برای استحصال منابع مصرف کرده که آن نیز ناشی از سیاستهای به اصطلاح خصوصیسازی است که معادن کشور را در اختیار دوستان و آشنایان قرار میدهد تا آنها هر اقدامی که برای استحصال معادن از منابع آبی داشته باشند.
همچنین احداث کارخانههای فولادی و پتروشیمی در مناطق خشک و کویری کشور از دلایل اتلاف منابع طبیعی و منابع مالی کشور است که امروز باعث شده جامعه ما در این بحران دست و پا بزند و اسیر آن باشد. برای نمونه در خراسان رضوی در شعاع ۱۰۰ کیلومتری ۷ کارخانه فولاد وجود دارد که با ظرفیت ۱۵ یا ۲۰ درصد خود فعالیت میکنند. یا در شهر یزد شاهد رشد بیسابقه صنایع سرامیک و فولاد هستیم. شاهد بودیم که در دورههای مختلف ریاستجمهوری که روسای جمهور از آن مناطق آمدند صنایع آب و برق در آنها ایجاد شده در حالی که منابع ارزی و ریالی آن باید صرف استقرار این صنایع در مناطق حاشیه خلیج فارس میشد.
در اسفند سال ۹۶ انتقال آب از دریای عمان به صنایع مرکزی ایران تصویب شد که یک فاجعه بزرگ است و با حیلهگری بزرگ از آن به عنوان موفقیت صنعتی یاد شد در حالی که صنایع فولادی باید به حاشیه خلیج فارس منتقل شود. هزینه کشور صرف لولهکشی برای انتقال آب به کویر ایران میشود بهطوری که به ازای هر مترمکعب ۲ دلار هزینه و نیاز به انرژی و برق دارد در حالی که اصلیترین مسئله این مناطق، آب شرب آنها است.
سیاستهای خصوصی سازی سبب شده که بسیاری از منابع بودجه کشور مصروف سفتهبازی و سوداگری شود. همین موضوع کسری بودجه و باقی سیاستهای غلط اقتصادی را رقم زد برای مثال افزایش نرخ ارز برای جبران این کسری بودجه بود که همین افزایش نرخ ارز باعث قاچاق محصولات کشاروزی شد. در سال ۹۷ مقدار زیادی از محصولات کشاورزی ما به کشورهایی مانند عراق و پاکستان قاچاق شد در همین سال ۷۵۰ هزار تن پیاز و سیبزمینی که بسیار آببر هستند به همسایگان صادر کردهایم. علاوه بر این ۱۱۰ هزار میلیارد تومان یارانه حمل و نقل کشور در این سال بود که قطعاً بخشی از آن در محصولات صادر شده بوده است.
این موارد نقش سیاستهای غلط اقتصادی را در تخریب محیط زیست و منابع آبی و همچنین کویرزایی و جنگلزدایی نشان میدهد. اینها بخشهایی از سیاستهای آزادسازی و نئولیبرال در سه دهه گذاشته را نشان میدهد که در تشدید تنش آبی در کشور نقش زیادی داشته است. زمینها با فعالیتهای آببر برای چپاول منابع طبیعی کشور استفاده شدهاند و باعث شده که سیاستهای تعرض به منابع زیرزمینی تسهیل شود. سیاستهای ۱۶ سال گذشته در کشور تعرض به منابع ملی آب بوده که مشکل کنونی آب و اقتصاد را در کشور تشدید کرده است.
بنابراین علاوه بر عوامل طبیعی که بسیار کُند باعث آسیبهای محیط زیستی میشوند این دسته از عوامل نقش اساسی دارند امروزه بشر میتواند با استفاده از تکنولوژیها مناطق خشک خود را به خوبی مدیریت کرده و از منابع محدود آب بهشکل بهینه استفاده کند اما همه اینها مستلزم برنامه و مداخله دولتها است. در حالی که ما منابع آبی خود را به هندوانه، خیار، سیب، انگور و … تبدیل کرده و صادر میکنیم. یعنی منابع آبی کشور را صادر میکنیم بدون اینکه باعث توسعه تکنولوژی در کشاورزی شود. بلکه منابع حاصل از این فعالیتها هم از کشور خارج میشود که دلیل آن سیاستهایی است که در سه دهه اخیر باعث چپاول منابع کشور و خروج آن و همچنین افزایش ناامنی برای سرمایهگذاری شده است.
نقش سیاستهای ارزی را نباید در تخریب منابع آبی دست کم گرفت امروزه در دنیا به این علت که تولید پروتئین حیوانی آببر است تولید پروتئین گیاهی برای مدیریت بهینه آب مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که جذب پروتئین حیوانی برای انسان راحتتر است تلاشهای زیادی در بایوتکنولوژی انجام میشود تا جذب پروتئین گیاهی در بدن و جایگزینی آن با پروتئین حیوانی تسهیل شود. بنابراین تکنولوژی میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات در دنیای امروز شود.
نقش سرمایه انسانی در توسعه باید مورد توجه قرار گیرد. دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی و … در رشد فرهنگی و رشد دانش و فناوری متناسب با تحولات اساسی بوده و این عوامل بسیار تعیین کننده در امروز و آینده کشور هستند.
سیاستهای نئولیبرالی جز بیثباتیهای اقتصادی و اجتماعی و بهتبع آن بیثباتی سیاسی چیز دیگری برای ما نداشته است. سوداگری بیشترین صدمه را به جذب نخبگان کشور زده و شاهد امواج مهاجرت نخبگان کشور بودهایم. سازمان جهانی مالکیت فکری آماری منتشر کرده که مطابق آن بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۱ یعنی بین سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ حدود ۱۴۰۰ نخبه از ایران در آمریکا ثبت اختراع کردهاند. این اقتصاد مبتنی بر دلالی و سوداگری شغلی برای مهندس و مخترع فراهم نمیکند چرا که نیازی به مهندس ندارد.
در دهه ۹۰ در اثر شوکهای افزایش قیمت ارز سرمایهگذاری خالص در کشور منفی بوده یعنی میزان سرمایهگذاری صورت گرفته حتی پاسخگوی استهلاک سرمایه موجود هم نبوده است. علت آنها را باید در ناامنیهای موجود دید. با دلار ۲۸هزار تومانی، ۱۴هزار تومانی یا حتی ۱۰هزار تومانی هم سرمایهگذاری در کشور انجام نمیشود چه برسد به سرمایهگذاری روی مباحث تکنولوژیک.
ما در معرض انقلاب صنعتی پنجم هستیم که دنیا را قطبیتر خواهد کرد کشورهایی که نتوانند خود را به این قافله تکنولوژی جدید برسانند ناگزیر به فروش منابع خود و تقاضای غذا در قبال آن میشوند.
اصلاح نظام اقتصادی کشور و خروج نهادهای نظامی و امنیتی، ائمه جمعه و بهطور کلی نهادهای قدرت از اقتصاد برای کاهش فساد و افزایش کارایی لازم است. با حضور این نهادهای قدرت ناکارآمدی در اقتصاد حاکم شده که محصول آن فساد گسترده است. نظام مالیاتی و همچنین و نظام بانکی کشور هم باید اصلاح شود که تغذیهکننده این سیاستها نباشند. نباید سرمایههای کشور صرف واردات خودروهای لوکس شود بلکه باید از آن برای تولید و تکنولوژی استفاده کرد بهجای اینکه منابع خود را مصروف واردات کالاهای لوکس کنیم باید صرف حفظ و حراست از منابع آبی و سرمایهگذاری برای کویرزدایی و جنگلزایی کنیم.