آیا جنگ یمن به عربستان سعودی کوچ خواهد کرد؟
رگبار حملات هوایی بدون اغماض اخیر به صنعا توسط ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی، جنگ را به نقطه شروع خود بازگردانده و بازدارندگی نظامی انصارالله را که برای حفاظت از پایتخت خود ایجاد کرده بود، کنار زده است. از همینرو، مسیر تاکتیکی جدیدی در دست تدوین است و ممکن است به زودی کارت جوکر انصارالله رو شود.
این کارت چیزی جز حمله به عربستان سعودی و بازگرداندن سرزمینهای تاریخی یمن به مردم یمن نمیتواند باشد.
تسلط انصارالله بر جنوب عربستان سعودی یک کابوس برای سعودیها خواهد بود ــ کابوسی که آنها ۹۰ سال است برای جلوگیری از آن سخت تلاش کردهاند.
در ماه گذشته، جنبش مقاومت یمن، انصارالله، بهعنوان بخشی از استراتژی بازدارندگی جدید در برابر حملات امارات به یمن، سه دور حملات تلافیجویانه را به ابوظبی و دبی انجام داده است. تشدید تنشها در پی نقض توافق ضمنی امارات با انصارالله برای خودداری از هدف قرار دادن منافع یکدیگر در یمن صورت میگیرد.
این امر در صحنه نظامی کنونی یمن، بهطور مشخص به این معناست که اماراتیها باید از میدان نبرد بحرانی مأرب دوری کنند و از نبردهای انصارالله در شمال با عربستان سعودی و دستیارانش اجتناب ورزند.
اما با نزدیک شدن به آزادی مأرب، هم واشنگتن و هم ریاض از امارات متحده عربی خواستند تا کمک کند دستاوردهای سریع انصارالله را متوقف سازند. اماراتیها این کار را از طریق ارتشهای نیابتی خود در یمن انجام دادند ــ بهویژه، تیپهای بزرگ، مستقر در استان شبوه، درست در جنوب مأرب.
در لحظهای که این نیروها شروع به پیشروی بهسمت شمال کردند، مقامات انصارالله علناً به امارات هشدار دادند که عواقبی در انتظار آنها خواهد بود. ابتدا یک کشتی امارات متحده عربی در دریای سرخ توقیف شد و بهدنبال آن تصمیمی استراتژیک برای انتقام نظامی علیه اهداف غیرنظامی در ابوظبی و دبی اتخاذ گردید.
هدف قرار دادن قلمرو امارات متحده عربی در عمق، ناظرانی را که محاسبه کرده بودند انصارالله آنقدر در نبردهای محلی غرق شده است که نمیتواند یک جبهه جنگ جدید ــ و در عینحال یک جبهه خارجی ــ را باز کند، شوکه کرد. از آن زمان مشخص شد که انصارالله هنوز برای مقابله با امارات و عربستان سعودی در این جنگ طولانی، کارتهایی برای بازی کردن دارد.
حملات موشکی و پهپادی یمن در قلب امارات ممکن است اماراتیها را مجبور به خروج از جنگ با خسارات اقتصادی قابل توجه و پیشبینی نشده کند. همچنین ممکن است امارات متحده عربی را مجبور کند تا برای همیشه طرحهای دریایی جاهطلبانه خود در دریای سرخ را کنار بگذارد و دستاوردهای این کشور از سال ۲۰۱۵ را بهطور کامل معکوس کند.
در یک جبهه دیگر ــ با عواقبی بسیار بیشتر ــ یک تصمیم استراتژیک جدید که توسط انصارالله در نظر گرفته شده است، میتواند عربستان سعودی را به دهه ۱۹۳۰ پرتاب کند.
(توضیح عکس: استانهای عسیر، نجران و جیزان یمن قرار بود در سال ۱۹۵۲ توسط عربستان سعودی به صنعا بازگردانده شوند.)
عقبنشینی یمنیها از عربستان سعودی
از سال ۲۰۱۸ که انصارالله از عملیات دفاعی به حملات تهاجمی روی آورد، مقاومت یمن اهداف نظامی و اقتصادی را در داخل خاک عربستان هدف قرار داده است.
تا به امروز ــ اگرچه عمدتاً در رسانههای جهانی گزارش نشده است ــ با هزاران موشک بالستیک و پهپاد تقریباً به تمام شهرهای بزرگ عربستان سعودی از خلیج فارس تا دریای سرخ حمله شده است. این استراتژیِ بازدارنده توسط انصارالله، منجر به کاهش قابل توجه حملات هوایی عربستان به صنعا، پایتخت یمن، از هزاران حمله هوایی در هر ماه به تقریباً صفر حمله در سال ۲۰۲۱ انجامیده است.
اما این استراتژی منجر به خروج ریاض از یمن نیز نشده است. در واقع، رگبار حملات هوایی بدون اغماض اخیر به صنعا توسط ائتلاف تحت رهبری عربستان سعودی، جنگ را به نقطه شروع خود بازگردانده و بازدارندگی نظامی انصارالله را که برای حفاظت از پایتخت خود ایجاد کرده بود، کنار زده است. از همینرو، مسیر تاکتیکی جدیدی در دست تدوین است و ممکن است به زودی کارت جوکر انصارالله رو شود.
این کارت چیزی جز حمله به عربستان سعودی و بازگرداندن سرزمینهای تاریخی یمن به مردم یمن نمیتواند باشد.
بازگشت به گذشته برای پیشبینی آینده
سه استان جنوبی عربستان عسیر، نجران و جیزان در مرز عربستان با یمن قرار دارند. هر سه استان دارای فرهنگ، مذهب، گویش و معماری یمنی میباشند. بسیاری از سعودیها در این استانها نیز پیوندهای خانوادگی و نَسَبی عمیقی با یمن دارند.
در دهه ۱۹۲۰، پادشاه بنیانگذار عربستان سعودی، ملک عبدالعزیز آل سعود، فتح شبهجزیره عربستان را از شرق و با کمک ایدئولوژی وهابی و استعمار بریتانیا، آغاز کرد. آل سعود تا سال ۱۹۳۲، همان سالی که پادشاهی عربستان سعودی را تأسیس کرد، با موفقیت توانست مناطق وسیعی از شبهجزیره را به استثنای نجران، عسیر و جیزان که از یمن تصرف کرده بود، فتح کند.
در ابتدا یمنیها موفق شدند از نجران به خاک عربستان نفوذ کنند، اما با حمایت انگلیس، سعودیها آنها را شکست دادند و تا عمق خاک یمن، تا حدیده پیشروی کردند. با توجه به تلفات سنگین دو طرف، برای پایان دادن به درگیری بین دو کشور متخاصم، معاهده طائف امضا شد. سعودیها با یک شرط موافقت کردند که از یمن عقبنشینی کنند و آن اینکه نجران، جیزان و عسیر را به مدت ۲۰ سال حفظ کنند تا از کشاورزی آن مناطق بهره ببرند و منطقه حائلی با یمن ایجاد کنند.
عبدالعزیز آل سعود با تجربه نبرد علیه یمن و مشاهده اراده یمن برای مقابله، اساساً رقابت شدیدی را که بین دو کشور ادامه خواهد داشت، تشخیص داد. وی سپس با ننگ و نفرت گفت: عزت سعودیها در ذلت یمنیها و ذلت ما در عزت یمن است.
برای ریاض در دهههای آینده این سخنان اهمیت فوقالعادهای خواهد داشت: از آن پس اصل راهنما و ارزش وجودی همه پادشاهان آینده سعودی این بوده است که یمن را به هر قیمتی تحت سلطه خود درآورند. بیست سال بعد، با پایان یافتن معاهده طائف، حاکم یمن امام یحیی ترور شد و کشور دچار هرج و مرج گردید. در سال ۱۹۷۴، عبدالرحمن العریانی، رئیسجمهور یمن، سرنگون و کشور بار دیگر با آشفتگی سیاسی مواجه شد.
در سال ۱۹۹۴، جنگ داخلی بین شمال طرفدار اتحادیه، و ایالتهای سوسیالیست/جداییطلب جنوب یمن آغاز شد. این جنگ منجر به شکست نیروهای مسلح جنوب، اتحاد مجدد یمن و فرار رهبران جداییطلب به تبعید شد.
در اوایل دهه ۲۰۰۰ بود که جنبش انصارالله به فرماندهی رهبرشان حسین الحوثی شروع به کسب قدرت و ـ مهمتر از آن ــ حمایت مردم شمال یمن کرد. در این مدت، علی عبدالله صالح، رئیسجمهور یمن که مورد حمایت عربستان سعودی بود، در سال ۲۰۰۴، اولین جنگ خود را علیه انصارالله آغاز کرد و حسین الحوثی را که متعاقباً برادرش عبدالملک الحوثی جایگزین او شد، کشت. صالح در تلاش برای پایان دادن به انصارالله، پنج جنگ دیگر را برای به زانو درآوردن مقاومت یمن بهراه انداخت. اولی در سال ۲۰۰۵ شروع شد و پنجمی در سال ۲۰۱۰ به پایان رسید، اما با هر جنگی انصارالله قدرت و محبوبیت بیشتری پیدا کرد.
در سال ۲۰۱۴، پس از برکناری عبدربه منصور هادی، رئیسجمهور منتخب و مورد حمایت عربستان سعودی، و وارد شدن به دور دیگری از ناآرامیهای داخلی، انصارالله کنترل صنعا، پایتخت یمن را بهدست گرفت. سعودیها انتظار چنین نتیجه قاطعی در یمن را نداشتند. مطمئناً کسی نمیتواند که هم خارج از محاسبات و هم کنترل آنها در قدرت قرار گیرد.
از دهه ۱۹۳۰، این اولین بار بود که ریاض یک کودتا یا هیأت حاکمه یمن را مهندسی نکرده بود و ترس آنها از همسایه جنوبی خود ــ همانطور که در گذشته توسط عبدالعزیز آل سعود بیان شده بود ــ در حال تبدیل شدن به واقعیت بود.
آیا انصارالله میتواند نجران، عسیر و جیزان را بازپس گیرد؟
از آغاز جنگ کنونی در سال ۲۰۱۵، انصارالله موفق شده است تا به نجران در عربستان سعودی نفوذ کند ــ نه بهدلیل قدرت نظامی برتر، بلکه بهدلیل بسیاری از روشهای غیرعملی، غیر حساس و زورمندانهای که ریاض برای مدیریت مناطق جنوبی خود بهکار گرفته است. یکی از این تاکتیکها تلاش عربستان برای القای عقاید وهابی در میان ساکنین اکثراً شیعه آن مناطق بود. بهعنوان مثال، سعودیها در آنجا مدارس دینی ایجاد کردند تا این جوامع را به قبول باورها و «ارزشهای» حاکمان خود در ریاض سوق دهند.
در یک یادداشت جانبی، سعودیهای جنوب، که پدرشان زمانی یمنیهایی بودند که در یمن زندگی میکردند، مجاز به کسب رتبههای ارشد چه در ارتش و چه در دولت نیستند؛ نشانه روشنی از این که ریاض آنها را شهروندان درجه دوم میداند. علاوه بر این، بسیاری از سنیها در جنوب یمن به استانهای شمالی منتقل شدند تا طبقهبندی مردم را از نظر سن، جنسیت و درآمد تغییر دهند و بر دیدگاههای سیاسی و مذهبی جوامعی که در نزدیکی مرز عربستان زندگی میکنند، تأثیر بگذارند.
از میان تمام تاکتیکهای مشکوکی که بهکار گرفته شده است، میتوان گفت استراتژی دفاع مرزی ریاض در برابر یمن احتمالاً یکی از ناکارآمدترین سیاستهای امنیتی مرزی است که در هیچ کجای دیگر انجام نگرفته است. سعودیها در ۴۰۰ کیلومتری مرز خود با یمن سه خط دفاعی ایجاد کردند. در خط اول دفاعی، مزدوران یمنی ایستادند. در خط دوم مزدوران ارتش سودان ایستاده بودند. و در خط سوم، ارتش عربستان بود که توسط بسیاری از کارشناسان نظامی «ناشایست برای نبرد» تلقی میشود.
در سال ۲۰۲۱، انصارالله تصاویری از حمله جنگجویان خود به نجران و کنترل مناطق خالی از سکنه وسیع در جنوب عربستان سعودی را منتشر کرد. اخیراً نیز، انصارالله یک پایگاه سعودی در منطقه حرض، در مرز بین یمن و عربستان سعودی را تحت کنترل خود درآورده و به ریاض هشدار داده است که مناطق بیشتری را در جنوب این پادشاهی تصرف خواهد کرد.
اما آیا محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، حاکم واقعی این کشور، به این هشدارها توجه خواهد کرد یا همانطور که اغلب با هشدارهای متحدان خود در ائتلاف جنگ یمن این کار را کرده است، آنها را نادیده خواهد گرفت؟ تهاجم به مناطق جنوبی عربستان سعودی، تصرف شهرهای این کشور و پخش گسترده فیلمهایی که استقبال شهروندان سعودی از انصارالله را نشان میدهد، میتواند روحیه ریاض را بشکند و شبهجزیره عربستان را متزلزل کند.
ممکن است در سراسر پادشاهی واکنشی زنجیرهای در مناطق نفت خیز که اکثریت ساکنین آن شیعه میباشند رخ دهد؛ جایی که فریاد مظلومین ممکن است دوباره بلند شود و دیگر جوامع ناراضی و به حاشیه رانده شده سعودی را تحریک کند ــ بهعنوان مثال، مردم حجاز که هرگز حکومت خاندان آل سعود در عربستان را نپذیرفتهاند.
تسلط انصارالله بر جنوب عربستان سعودی یک کابوس برای سعودیها خواهد بود ــ کابوسی که آنها ۹۰ سال است برای جلوگیری از آن سخت تلاش کردهاند.
اما تاریخ ممکن است تکرار شود و شرایطی که زمانی جنگ را به نفع سعودیها پایان داد، ممکن است این بار به نفع یمنیها به پایان برسد.