درباره بورژوازی کمپرادور و فرار ارز به خارج از کشور
ما باید … همچنین موضوع ملی شدن دارایی آن گروه از الیگارشها و سایر نمایندگان بورژوازی کمپرادور که به آنجا مهاجرت کردهاند یا در آینده نزدیک آمادهاند این کار را انجام دهند، طرح کنیم. خوشبختانه من تنها کسی نیستم که این ایده به ذهنم خطور کرده است. «آندری کوتپوف»، رئیس کمیته سیاست اقتصادی شورای فدراسیون، روز گذشته گفت: در شرایط اقدامات انجام شده از سوی کشورهای غیردوست در زمینه شناسایی و آشکار شدن داراییها (ازجمله اموال) میلیاردرهای روسی در قلمرو این کشورها و توقیف چنین داراییهایی (انسداد)، معتقدیم که اعمال اقدامات مشابه در مورد چنین افرادی و کسانی که از ۲۴ فوریه فدراسیون روسیه را ترک کردهاند، و حتی بیشتر از آن برای افرادی که تابعیت روسیه را رد کردهاند مورد توجه قرار گیرد».
سال به سال مبالغ عظیمی ارز از روسیه خارج شده است. نفت، فرآوردههای نفتی، گاز طبیعی، فلزات آهنی و غیرآهنی، طلا، غلات و بسیاری چیزهای دیگر از کشور صادر میشد. بخش قابل توجهی از درآمدهای ارزی دریافتی از این صادرات به روسیه بازنگشته است. هر چند بخشی از این درآمدها بازگشته و ضمن پر کردن ذخایر ارزی بانک روسیه در سیستم بانکی فدراسیون روسیه مستقر میشوند. پس از ۲۴ فوریه، بسیاری از الیگارشهای روسیه که پیوند مستقیم یا غیرمستقیم درصادرات منابع از این کشور داشتند، تصمیم گرفتند برای حفظ ثروت چند میلیارد دلاری خود به غرب بروند. تا اول فوریه امسال، روسها ۹۰/۶ میلیارد دلار ارز در حسابهای بانکی خود نگهداری میکردند. علاوه بر این، مردم نیز پسانداز ارزی «زیر تشک» داشتند. بر اساس دادههای بانک روسیه و برآورد کارشناسان، پیش از آغاز عملیات نظامی ویژه ، شهروندان روسیه مبلغی (عمدتاً اسکناسهای دلار و یورو) بین ۹۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار در دست داشتند. جمعاً ۱۸۰ تا ۱۹۰ میلیارد دلار. هیچ آماری درباره آنکه چگونه این مبلغ در بین اقشار مختلف جامعه توزیع شده است، وجود ندارد، اما احتمالاً بیشتر از ۱۰٪ از ساکنان روسیه حداقل چنین مقادیر ارزی را نداشتهاند (نتایج مطالعات جامعهشناختی). و در میان این ساکنین، کسانی که بیش از یک میلیون دلار دارند، احتمالاً بیش از یک درصد نیستند. پس از ۲۴ فوریه، بهطور مشخص روحیه مهاجرت در میان بخشی از مردم ما آشکار شد. عمدتاً، اینها الیگارشیهایی هستند که در بالا ذکر شد، که برای آنها اقامت بیشتر در روسیه بهلحاظ حفاظت پساندازهای خارجی آنها ناامن بود. در روسیه علاوه بر الیگارشیها، طبقه دومی از ثروتمندان نیز وجود دارد که رده دارایی آنها نه با میلیاردها، بلکه با صدها یا دهها میلیون دلار اندازهگیری میشود. آنها هم میخواهند «به آنجا» بروند. من گروه اول و دوم را با نام مشترک بورژوازی کمپرادور ترکیب و ادغام میکنم. باز گروه سومی وجود دارد که نمیتوان آن را به مقوله بورژوازی نسبت داد. این گروه بسیار ناهمگون است. اینجا روشنفکران خلاق و نمایندگان روشنفکر علمی و به اصطلاح اهل فناوری اطلاعات و سرانجام منحرفان و طفرهروندگان هستند. «گنجایش» دارایی آنها، معمولاً، نه در میلیونها دلار، بلکه در وجوه کمتری اندازهگیری میشود. اما آنها نیز گرفتار روحیه مهاجرت شدهاند و برخی از آنها در این بین مهاجرت کردهاند. همه این سه گروه از مهاجران واقعی یا بالقوه تمایل دارند تمام دارایی خود را «آنجا» ببرند. اولاً اینها ارز نقدی و غیرنقدی هستند که در طول سالها انباشته شدهاند. ثانیاً، کلیه اموال و دارایی دیگری که برای خروج به «آنجا» باید تبدیل به پول نقد و ارز شوند. اما بدبیاری اینجاست! بعد از پایان نخستین هفته شروع عملیات ویژه نظامی، رئیسجمهور فدراسیون روسیه دو فرمان (۲۸ فوریه و یکم مارس) را امضا کرد که موانعی را در راه خروج ارز توسط «اشخاص حقیقی» روسی ایجاد کرد. آنهم در تمامی شبکهها و کانالهای ارتباطی. البته بسیاری از «اشخاص حقیقی» شروع به جستجوی راههایی برای دور زدن موانعی که بهوجود آمده بود کردند. سادهترین راه برای خروج قاچاق است. این امر در مورد خروج شهروندان شناسایی نشدهای که عازم خارج از کشور هستند، نیز صدق میکند. طبق دادههای سرویس گمرک فدرال در دوره زمانی ۲۴ فوریه تا ۳۱ مارس، هنگام عبور از مرز، بیش از ۱۰۰ میلیون روبل ــ به روبل، دلار و یورو ــ از شهروندانی که عازم خارج از کشور بودند پیدا شد. برای برآورد ابعاد واقعی خروج مبلغ فوق را باید تقریباً به ۱۰۰ ضرب کرد.
طرحهای خاکستری نیز موثر بودند. همینطور، فرمان رئیسجمهور که انتقال پول توسط نمایندگان سیاسی به حساب بانکهای خارجی را ممنوع کرد. با این وجود، این ممنوعیت در مورد خرید کالاها، پرداخت برای خدمات مربوط به آموزش، درمان و خدمات عمومی برای املاک و مستغلات، چه به ارزهای ملی و چه به ارزهای خارجی اعمال نشد. بر خروج ارز زیر پوشش معاملات ساختگی و اسناد جعلی شدت بیشتری بخشیده شد. از امکانات کشورهای همسایه نیز استفاده شدند که در آنها محدودیتی برای خروج ارز به خارج وجود نداشت. وجوه روبلی را به طرق مختلف از آنجا خارج میکردند، در آنجا آنها به دلار، یورو و سایر ارزها تبدیل و به کشور «مورد نظر» در غرب خارج میشدند. در تعدادی از کشورهای مستقل مشترکالمنافع، افزایش شدید تقاضا برای دلار آمریکا و یورو در بهار ثبت شده بودند. زیر فشار انواع گوناگون لابیگران، از شدت محدودیتهای اولیه برای خروج ارزی، که با فرمان ریاست جمهوری ایجاد شده بودند، کاسته شدند. این کاهش از ماه آوریل شروع شد، در تابستان ادامه یافت و از ماه پاییز ادامه دارد. آنها تحت پرچم مبارزه با نگهداری «روبل قوی» اجرا شدند و میشوند. قبلاً من در مورد آن نوشته بودم. ارزندهترین هدیه برای «اشخاص حقیقی» تصمیم بانک روسیه در مورد حذف تقریباً کامل محدودیتهای انتقال ارز خارجی به حسابهای بانکهای خارجی بود. از یکم ژوئیه ۲۰۲۲، افراد مجاز به انتقال حداکثر یک میلیون دلار در ماه به حسابهای خارجی بودند! در پایان سپتامبر، بانک مرکزی اعلام کرد که قوانین فعلی برای شش ماه آینده (از اول ماه اکتبر ۲۰۲۲ تا ۳۱ ماه مارس ۲۰۲۳) تمدید خواهد شد. در عین حال اشاره شد به اینکه پس از آن حتی ممکن است سقف یک میلیون دلاری حوالههای بین بانکی نیز برداشته شوند. و تا ۳۱ مارس سال آینده، ۹ میلیون دلار میتواند از طریق «کریدور سبز» برداشت شود. آمار بانک روسیه در مورد سپردههای ارزی مردم بهطور غیرمستقیم و ضمنی حاکی از ارز افرادی است که در حال فرار به خارج از کشور هستند. در ابتدای سال ۲۰۲۲، ارزش آنها معادل حجم ۹۶/۱ میلیارد دلار، در ابتدای فوریه، ۹۰/۶ میلیارد دلار، در ابتدای ژوئیه ۷۶/۷ میلیارد دلار و در ابتدای آگوست، ۷۳/۷ میلیارد دلار بود. پیش از هر چیز، چنین سیری بههمان اندازه دلیل نرخهای مقرر پایین (حتی صفر) ارز را روشن میکنند. و نرخهای بهره واقعی (یعنی با احتساب تورم) بهطور کلی قرمز و منفی بودند.
علاوه بر این برقراری کمیسیونهای کارمزد روی حسابهای خرد و غیره نیز هستند. اما به دلایلی ازجمله دلایل انقباض مجموع شاخصهای سپردههای ارزی دلیل مهمی مانند فرار ارز به خارج از کشور ذکر نشده است. اینها بهخاطر دلایل مالی و تجاری نیستند، بلکه سیاسی هستند. بهطور کلی، خروج سپردههای ارزی «اشخاص حقیقی» در روسیه در ماههای فوریه تا سپتامبر به ۲۹/۸ میلیارد دلار رسید. رکورد خروج سرمایه در ماه مارس رخ داد ــ ۹/۸ میلیارد دلار. سپس شدت جریان خروج سرمایه کاهش یافت. در ماه ژوئیه ۳ میلیارد دلار، در ماه اوت نیز ۳ میلیارد دلار بودند و در سپتامبر بهطور ناگهانی به ۷ میلیارد دلار افزایش یافتند. سهم سپردههای ارزی در کل حجم همه وجوهی که نگهداری میشوند در حسابهای سپرده افراد در سیستم بانکی روسیه بهتدریج در حال کاهش است. در پایان ژوئیه ۱۲/۸ درصد بود و در پایان سپتامبر به پایینترین حد خود یعنی ۱۰/۳ درصد رسید. یادآور میشوم که در چند سال گذشته سهم سپردههای ارزی بهطور ثابت در حدود ۲۰ درصد بوده است. همچنین دادههای مربوط به تغییر ارزش سپردههای ارزی «اشخاص حقیقی» بهصورت سالانه جالب توجه است. سپردههای ارزی در ماه ژوئن امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل ۲۰/۴ درصد کاهش داشته است. در ژوئیه ــ ۲۳/۶٪ کمتر، در اوت ــ ۲۶/۹٪ کمتر، در سپتامبر ــ ۳۵/۶ درصد کمتر. کارشناسان این آخرین دادههای بانک روسیه را بهعنوان روندی برای تسریع کاهش ارزش سیستم بانکی تفسیر و بهمثابه یک روند مثبت ارزیابی میکنند. من تا حدی با این موافقم. تنها چیزی که آزاردهنده است این است که: کاهش ارزش نهتنها و چندان بهصورت تبدیل دلار و یورو به روبل روسیه نیست، بلکه به حساب خارج کردن همین دلارها و یوروها به خارج از فدراسیون روسیه است، که خیلی خوب نیست. بانک روسیه در آمار خود ساختار سپردههای ارزی «اشخاص حقیقی» را بر اساس نوع ارز فاش نمیکند. اما کارشناسان گمان میکنند که در طول این ماهها، دلار آمریکا، یورو و سایر ارزهای کشورهای «غیردوست» با ارزهای کشورهای «دوست»، عمدتاً با «یوان» چین، بهطور قابل توجهی جایگزین شده است. مطمئن نیستم که «اشخاص حقیقی» خیلی مایل باشند که سپردههای خود را به یوان چین بگذارند. بهرحال این ارزی است دارای استهلاک و با افت ارزش (و به شکلی برنامهریزی شده). چنانکه، در ماه سپتامبر، کاهش ارزش «یوان» در برابر روبل از ابتدای سال به ۹ درصد رسید. من فکر میکنم که این ارز «زهرآگین و خطرناک» تحت قوانین بازی کنونی همچنان در سیستم بانکی فدراسیون روسیه باقی خواهد ماند. و آن همه چیزهایی که «با کار و زحمت طاقتفرسا بهدست آمده» را بهمثابه وجوهی برای انتقال به غرب عمل خواهد کرد. در ابتدای مقاله اشاره کردم که بورژوازی کمپرادور با منشاء روسی تلاش میکند نهتنها آن ارزی را که آنها در سیستم بانکی فدراسیون روسیه داشتند، بلکه داراییهای دیگری را که ماندهاند «به آنجا» خارج کند. این افراد ثروتمند امروز اکثراً مشغول چه چیزی هستند؟
آنهایی که سعی میکنند داراییهای خود را بفروشند (سهام، سهم خود در سرمایه، کل شرکتها، خانههای مجلل و املاک). و درآمد حاصل از فروش باید آن ارز «زهرآگین و خطرناکی» باشد، که آنها سپس آن را به غرب میبرند. دلار و یورو لازم است برای آنکه بتوان نتایج غارت روسیه را در امتداد «دالان سبز» که بانک روسیه در تابستان به بورژوازی کمپرادور ضربه زد، هدایت کرد. برای اینکه چنین وسوسهای نباشد، ما باید فوراً «دالان سبز» را ببندیم. و همچنین موضوع ملی شدن دارایی آن گروه از الیگارشها و سایر نمایندگان بورژوازی کمپرادور که به آنجا مهاجرت کردهاند یا در آینده نزدیک آمادهاند این کار را انجام دهند، طرح کنیم. خوشبختانه من تنها کسی نیستم که این ایده به ذهنم خطور کرده است. «آندری کوتپوف»، رئیس کمیته سیاست اقتصادی شورای فدراسیون، روز گذشته گفت: در شرایط اقدامات انجام شده از سوی کشورهای غیردوست در زمینه شناسایی و آشکار شدن داراییها (ازجمله اموال) میلیاردرهای روسی در قلمرو این کشورها و توقیف چنین داراییهایی (انسداد)، معتقدیم که اعمال اقدامات مشابه در مورد چنین افرادی و کسانی که از ۲۴ فوریه فدراسیون روسیه را ترک کردهاند، و حتی بیشتر از آن برای افرادی که تابعیت روسیه را رد کردهاند مورد توجه قرار گیرد».