بهاران خجسته باد

بهار می‌شود    

یکی دو روزِ دیگر از پگاه     
چو چشم باز می‌کنی     
زمانه زیر و رو     
زمینه پر نگار می‌شود     
زمین شکاف می‌خورد     
به دشت، سبزه می‌زند     
هر آنچه مانده بود زیرِ خاک      
هر آنچه خفته بود زیرِ برف     
جوان و شسته رُفته آشکار می‌شود     
به تاجِ کوه     
ز گرمیِ نگاهِ آفتاب     
بلورِ برف آب می‌شود      
دهانِ دره‌ها پر از سرودِ چشمه‌سار می‌شود     
…  

زنده‌یاد سیاوش کسرایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *