اگر داعش موجودیت نداشت، میبایست آن را خلق میکردیم
سرمایهداری هیولاهایی را خلق میکند (دیروز بن لادن بود و امروز داعش). سرمایهداری این هیولاها را برای گسترش تسلطش بهکار میگیرد تا بتواند باز هم بیشتر ثروتهای دنیا را چپاول نماید، بین خلقها تفرقه اندازد، آنها را بیشتر، تا آخرین قطره خون و عرقشان استثمار کند و «اتحاد مقدس» را توصیه نماید و …
این ژانوس (۱) وقیح و بیشرم، پس از فروپاشاندن دولتها در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه و ایجاد فاجعه بشری پناهجویان، امروز ساز دلسوزی و ترحم را مینوازد. میبایست این کشورها را با بوی تند نفت، به اصطلاح «آزاد» کرد. والیهایی که در آن کشورها فرمانروایی میکردند، مدتهای مدید بهگونهای پنهانی یا آشکار مورد پشتیبانی فرانسه قرار داشتند که به این «ناآراستگان» مقادیر زیادی اسلحه میفروخت در عینحالی که از لحاظ مالی از مخالفانشان که آنها نیز «ناآراسته» بودند، پشتیبانی میکرد. دورویی دیگر بس است. با کاشتن هیولاها، سرانجام فجایع درو میشود. ما در چنین حالتی هستیم!
میبایست عکسی (۲) از لحاظ رسانهای و در عینحال انسانی، تحملناپذیر، ضربهای روحی وارد کند تا این که تظاهر به حساس بودن نسبت به رنج و بدبختی دنیا آغاز شود و بپذیرند که درهای قفل شده دژ اروپا نیمهباز شود. ولی پیش از انتشار این عکس وحشتناک، که دیگر بدبختانه عادی شده و آشکارکننده دنیای «جهانی شده» سرمایهداری است، آنها کجا بودند؟ برایشان مهم نبود و حتی توده آتش را تندتر و تیزتر میکردند ….
میتوان از بسیج مردمی و سخاوتمندانهای که رویت عکس این کودک سوریهای جانباخته در کنار ساحل، بهوجود آورد، خرسند شد. ولی او میتوانست فلسطینی (آری فلسطینی؛ صدها عکس این چنینی وجود دارد)، کُرد، مالیایی، لیبیایی، عراقی، … بوده باشد. واکنشها به عکس نامبرده، اگر لازم باشد، تأیید کرد که بین خلقها گنجینهای از همبستگی وجود دارد که فقط منتظر فرصتی است تا بیان شود. این شور و هیجان بشردوستانه نخواهد توانست دولتهای غربی را، این اربابان دنیا ولی غولهایی با پاشنههای آشیل که دارای وام تاریخی به «جنوب» و وظیفهای نسبت به آن هستند تبرئه کند. آنها باید در بهوجود آوردن یک نظام جهانی جدیدی آکنده از تقسیم (ثروتها)، عدالت، صلح، از طریق بشردوستی ساده، سهیم باشند. آینده تنها برای بشریت همبسته وجود خواهد داشت.
پرزیدنت فرانسوا اولاند بهعلت فشار افکار عمومی، فقط با پذیرفتن ٢۴هزار پناهجو، به حداقل اکتفا کرد. او میتواند به روسای شرکتهای الکاتل یا توتال پیشنهاد دهد که به نیازهای پناهجویان پاسخ دهند. از یک موضوع میتوان از همین حالا مطمئن بود: پرزیدنت فرانسوا اولاند در تاریخ، در غرفه «رئیسجمهوریهای بزرگ» قرار نخواهد گرفت بلکه در غرفه «تلگرافچیهای کوتوله» ایالات متحده و آلمان خواهد بود. و اما درباره زوج فرانسه-آلمان: چه چیزهای خوبی درباره این زوج میتوان بیان کرد! آنها امروز نقش دلسوزانه دورو را ایفا میکنند ولی در پشت سر، درباره «سهمیه»، «اردوگاههای زندانگونه» در خارج از اروپا، پیش از آن که این بینوایان از دریای مدیترانه عبور کنند، سخن میگویند. آنها قصد دارند پناهجویان اقتصادی را از پناهجویان سیاسی جدا کنند. گویا که این دو به یکدیگر متصل نیستند! فرانسه فرانسوا اولاند خود را آماده میکند که داعش را مورد حملات هوایی میلیمتری قرار دهد ولی البته به سوریه آسیب نرساند! ای متقلب و دورو! فرانسه حقوق بشر که هرگز تا این اندازه خوار نشده بود آماده میشود که در چرخ دنده جدیدی از خشونت در یک منطق جنگی که بههمان اندازه کشنده است که بیهوده، درگیر شود. فقط در آسمان است که سراب واکنش پدید خواهد آمد، برای بمباران کردن چه کسی، چه چیزی وبه حکم چه مقامی؟ و توفانهایی از نفرت بهوجود خواهد آمد که بهنوبه خود هیولاهایی پدید خواهند آمد که از آنها برای مهندسی کردن احساسات در خدمت تاراج سرمایهداری استفاده خواهد شد. اگر داعش موجودیت نداشت، میبایست آن را خلق میکردیم.
(١) در روم باستان، ژانوس خدای آغاز و پایان، گزینهها و گذر از درها بود. ماه آغاز سال را بههمین سبب ژانویه نامیدهاند.
(٢) اشاره به عکس آن کودکی است که در کنار ساحل، تنها، در حالی که صورتش بر روی ماسه قرار داشت، به خواب ابدی فرو رفته بود.