جنگ عربستان با ایران میتواند بهصورت موشک حوثیها بهسویش بازگردد
من در این اندیشهام که از نقطهنظر رهبران سعودی، آیا اعدامهای اخیر، بهویژه اعدام نمر باقر النمر شیعه، شیوه زیرکانهای است که از طریق آن توجه مردم را از مسائل مهمتری که در کشور تلنبار شده است، از جمله بهای بنزین که همین اواخر افزایش یافتهاست، منحرف کند؟
بزرگترین خطر برای خاندان آل سعود که بر عربستان حکمرانی میکند این است که مردم این کشور بتوانند رژیم کنونی را با دولت اسلامی دیگری مقایسه کنند. این مورد جمهوری اسلامی ایران و بازگشتش به جامعه بینالمللی پس از توافق هستهای است که جنبههای مثبت شیوه حکومتش را در معرض افکار عمومی گذاشته است. این امر میتواند مردم و نخبههای اسلامی را در عربستان به فکر وادارد و همه اینها خطری برای یک خاندان دیکتاتورمنش، حریص و طماع است. بههمین دلیل و نه بهخاطر مذهب است که پس از وقوع انقلاب ایران در سال ١٩۷٩، سعودیها با ایران مبارزه میکنند و تلاش مینمایند در هر کجا که بتوانند جلوی تأثیرگذاریاش را بگیرند. آل سعودیها برای ادامه حکومت خاندان خود هراس دارند.
سعودیها به یاری اسرائیل به تمام شیوهها متوسل شدند تا نگذارند توافق هستهای صورت گیرد. آنها تلاش میکنند کهایران به سلول انفرادیاش بازگردد. ولی اکنون دیگر دیر شدهاست. من امروز حتی یک مقاله در رسانههای «غربی» نیافتم که ایران را بهصورت منفی ارزیابی کرده باشد و عربستان را بهشکل مثبت. جهت باد سیاست بینالمللی چرخیده است و اکنون دیگر این عربستان است که زیر فشار قرار گرفته است. واکنش نسنجیده رهبران کنونی عربستان، افزایش تنش و باز هم افزایش تنش است و مبارزه با ایران در هرکجا که مانند عراق، سوریه و لبنان حضور دارد و حتی در جاهایی مانند یمن که حضور ندارد.
سعودیها تأیید میکنند که ایران از حوثیها پشتیبانی میکند. کوچکترین مدرکی دال بر فرستادن کمک ایران به حوثیها وجود ندارد و تمام داستانهای ارسال تسلیحات ایرانی به یمن نادرست از آب درآمدند.
ولی این مطلب ممکن است اکنون تغییر یابد.
پس از به قتل رساندن النمر، افراطیون ایرانی گروهی از فعالان خود را برای تسخیر سفارت عربستان سعودی در تهران و زیرورو کردن آن فرستادند. آنها با سیاستهای روحانی که به آرامش فراخواندن دیگران است مخالفت میکنند. دولت روحانی با پیشبینی نکردن حمله به سفارت و بیشتر محافظت نکردن آن دچار خطای بزرگی شده است. حالا روحانی مجبور است مرتب برای بخشوده شدن تعظیم کند. ولی اثری ندارد.
سعودیها روابط خود را با ایران قطع کردند و به بحرین و سودان فشار آوردند تا آنها نیز همین کار را انجام دهند. رهبران بحرین نیاز به پشتیبانی سعودیها دارند و سودانیها به پولشان. امارات متحده عربی فقط سطح روابط دیپلماتیک خود را با تهران کاهش داد. جالب است که سایر کشورهای خلیچ (فارس) از تصمیم عربستان پیروی نکردند. سعودیها همچنین تمام پروازهای بین عربستان و ایران را لغو کردند و سفر به ایران را برای شهروندان خود قدغن نمودند. روابط مالی بین دو کشور را باید بهزودی قطع کنند ولی ایرانیانی که برای حج به عربستان میروند مسئلهای نخواهند داشت.
هدف این تصمیمات هنوز روشن نیست. ایران منطقاً چه میتواند انجام دهد که عربستان بدون از دست دادن اعتبارش بتواند عقبنشینی کند؟ در این مورد نیز تصمیم گرفته شده بدون دوراندیشی و نظم بوده است. تصمیمی که فقط به ضرر خلق عربستان و وجه خاندان آل سعود تمام میشود.
میباید در انتظار تصمیمات دیگری بههمان اندازه احمقانه بود. سعودیها احتمالاً با ارسال سلاح و پول بیشتر به جهادگرایان در کشورهای مختلف، مبارزه نیابتی را با ایران شدت خواهند بخشید. دولت جدید در لبنان که در موردش ایران و عربستان اخیراً به توافق رسیده بودند، بار دیگر از دسترس آنها خارج شده است. سعودیها مبارزه با حوثیها را در یمن شدت خواهند بخشید. ولی پس از ۹ ماه بمباران که زیرساخت کشور را کاملاً ویران کرده است جای کمی برای افزایش حملات باقی مانده است. تمام حملات زمینی سعودیها و مزدوران گوناگونشان دفع شده است.
بنابراین یمن جای ایدهآلی برای ایران است که بهنوبه خود به حملات متقابل دست بزند. ایران دارای فنآوری و دانش جنگی لازم برای مجهز کردن حوثیها به توان موشکی جدی است. این موشکها به آنها امکان اجرای حملات هدفمند را بر روی مراکز سعودی خواهد داد. تمام جنوب عربستان سعودی به میدان تیر حوثیها تبدیل خواهد شد. بدینسان، عربستان سعودی مجبور خواهد شد صلح کند یا بخشهای زیادی از خاک خود را تخلیه نماید.
اعدام النمر و برگرداندن توجه عمومی بهسوی مبارزه با ایران به رهبران سعودی امکان آرام کردن تنشهای داخلی را میدهد. ولی افزایش تنشها با ایران هزینههای سیاسی زیادی در سطح بینالمللی در پی خواهد داشت و میتواند در نهایت از طریق موشکهای حوثی مسائلی را که عربستان به هر شگردی دست یازید تا از آنها پرهیز کند، شدت بخشد.