ثروت ۱٪ ثروتمندترینها برابر است با کُل ثروت بقیه جهان
این گفته آکسفام که ۶۲ نفر از ثروتمندترینها به اندازه ۵۰٪ از فقیرترینها ثروت دارند، نشان از تمرکز قابلتوجه ثروت با درنظر داشتن این واقعیت است که در سال ۲۰۱۰، تعداد کسانی که برابر ۵۰٪ پایینیها ثروت در اختیار داشتند، ۳۸۸ نفر بودند. گزارش آکسفام میگوید «بهجای اقتصادی که در خدمت شکوفایی همه، شکوفایی نسلهای آینده، و در خدمت سیاره زمین باشد، ما اقتصادی برای ۱٪ ایجاد کردهایم.»
بنابر گزارش آکسفام دارایی ۱٪ ثروتمندترینهای جهان اکنون به اندازه کل ثروت بقیه جهان است.
این گزارش از دادههای کردیت سوئیس (Credit Suisse) در اکتبر ۲۰۱۵ استفاده میکند. آکسفام مصرانه از اجلاس رهبران در داووس که این هفته برگزار میشود خواست که در مورد نابرابری اقدامی اتخاذ کند.
طبق محاسبه آکسفام ۶۲ تن از ثروتمندترین افراد دنیا به اندازه نیمی از جمعیت جهان ثروت دارند.
آکسفام از عمل گروههای فشار بر حکومتها (لابیستها) و مقدار پولی که در نقاط امن مالیاتی نگهداری میشود انتقاد کرد. آکسفام پیشبینی کرد که ثروت این ۱٪ برای نخستین بار در سال گذشته بر بقیه دنیا پیشی بگیرد. بر اساس محاسبه آکسفام، نقدینگی و دارایی نقدی [سرانه] به ارزش ۶۸۸۰۰ دلار (۴۸۳۰۰ پوند) به دهک ـ ۱۰٪ ـ بالایی، و ۷۶۰هزار دلار (۵۳۳هزار پوند) به آن ۱٪ تعلق دارد. این ارقام از نوع برآوردهای محتاطانه چندگانهاند. بهعنوان مثال، درباره ثروت ابرثروتمندان به دشواری میتوان اطلاعات دقیقی بهدست آورد، آنچه که کردیت سوئیس در برآوردهایاش در مورد سهم ثروت در اختیار ۱۰٪ و ۱٪ میگوید، «احتمالاً دارای خطای دست پایین گرفتن است». بهعنوان یک گزارش جهانی، این ارقام باید ضرورتاً شامل برخی از تخمینها در سطوح ثروت در کشورهایی هم باشد که آمار دقیق قابل دسترسی در آنها در دست نیست.
«گمراهکننده»
برخی از اعضای اتاقهای فکر بازار آزاد، اعتبار این ارقام را زیر سئوال بردهاند. مارک لیتلوود، مدیرعامل موسسه امور اقتصادی (The Institute of Economic Affairs) گفته است این آمار «ساختگی»اند. وی افزود «روش جمع زدن داراییها و تفریق کردن بدهیها و سپس ایجاد توزیع “ثروت خالص” جهانی بهطور ضمنی حاوی این پیام است که بسیاری از فقیرترین افراد جهان را کسانی تشکیل میدهند که در کشورهای پیشرفته، قرضهای هنگفتی دارند. ضمن اینکه ما ممکن است نسبت به موقعیت یک فارغالتحصیل فوقلیسانس رشته حقوق از هاروارد همدردی نشان میدهیم، روشن نیست که چرا باید نگرانی در مورد وی در کانون توجه یک سازمان توسعه قرار گیرد.» بن ساوتوود، رئیس موسسه پژوهشی آدام اسمیت (The Adam Smith Institute) هم گفت که این دادهها «گمراهکنندهاند». سنجشهای معنادارتر، برابری بیشتری را نشان میدهند. کسانی که در لایههای میانی و زیرین توزیع درآمد جهانی قرار دارند در فاصله بین سالهای ۱۹۸۸ تا ۲۰۰۸ مشمول افزایش پرداختهایی در حدود ۴۰٪ بودهاند. نابرابری جهانی از لحاظ امید به زندگی و طول قد نیز کمتر میشود ـ که حاکی از تغذیه و مراقبت بهتر پزشکی است که بیشترین اهمیت را دارند. وی افزود: «آنچه باید به آن اهمیت دهیم، رفاه فقیران است، نه ثروت ثروتمندان.»
این گفته آکسفام که ۶۲ نفر از ثروتمندترینها به اندازه ۵۰٪ از فقیرترینها ثروت دارند، نشان از تمرکز قابلتوجه ثروت با درنظر داشتن این واقعیت است که در سال ۲۰۱۰، تعداد کسانی که برابر ۵۰٪ پایینیها ثروت در اختیار داشتند، ۳۸۸ نفر بودند. گزارش آکسفام میگوید «بهجای اقتصادی که در خدمت شکوفایی همه، شکوفایی نسلهای آینده، و در خدمت سیاره زمین باشد، ما اقتصادی برای ۱٪ ایجاد کردهایم.» در طول دورهای که کردیت سوئیس در مورد آن تحقیق میکرد، گرایش این بوده است که سهم ثروت دراختیار ۱٪ بالاییها بهتدریج از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ کاهش پیدا میکرد ولی از آن هنگام تاکنون، هر سال در حال افزایش بوده است. در حقیقت، تنها در ارقام سال ۲۰۱۵ است که نسبت ثروت در اختیار ۱٪ بالاییها بر سهم آنها در نخستین گزارش سال ۲۰۰۰ پیشی گرفت. آکسفام از دولتها میخواهد تا در جهت معکوس کردن این روند، اقداماتی را اتخاذ کنند.
آکسفام میخواهد که به کارگران حداقل دستمزد پرداخت شود و شکاف میان پاداشهای مدیران کمتر شود. آکسفام خواهان پایان دادن به شکاف حقوق جنسیتی، پرداخت دستمزد به مراقبتهای بدون دستمزد، و ترویج حقوق برابر در قبال زمین و ارث برای زنان است. و از دولتها میخواهد در مورد اعمال نفوذها، در مورد کاهش بهای خدمات پزشکی، اقداماتی را اتخاذ کنند، بر ثروتها مالیات ببندند نه بر مصرف و برای غلبه بر نابرابری، بر هزینههای عمومی مالیات تصاعدی وضع کنند.
توضیحات مترجم:
آکسفام (به انگلیسی: Oxfam) نام یکی از بزرگترین گروههای بینالمللی امدادرسانی برای ریشهکن کردن فقر، گرسنگی و بیعدالتی، متشکل از ۱۵سازمان در ۹۸ کشور، است. مؤسسه آکسفام در سال ۱۹۴۲ در دانشگاه آکسفورد در قالب یک کمیته امدادرسانی برای مبارزه با قحطی توسط فعالان اجتماعی و دانشگاهیان آکسفورد تأسیس شد. اولین شعبات خارج از کشور آکسفام، در سال ۱۹۶۳ در کانادا تأسیس شدند.
برآورد بنیاد از وضعیت بینالمللی
بنیاد آکسفام در گزارش سال ۲۰۱۴ خود از داووس بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای مشاوره و تصمیمگیریهای اقتصادی جهان صحبت کرده که باعث درآمیختن قدرت اقتصادی با مراکز تصمیمگیریهای سیاسی میشود که تأثیرات مخرب آن بر نحوه مدیریت جامعه، دموکراسی و گسترش فقر و بیعدالتی مشهود است. در این گزارش گفته شده که اقلیت صاحب قدرت اقتصادی در همکاری و هماهنگی با قدرت سیاسی در سطح جهان با تقلب و فریبکاری در شیوه مدیریت امور اقتصادی، دموکراسی را تضعیف کرده و شرایطی را بهوجود آورده که امروزه ثروت ۸۵ نفر از ثروتمندترین افراد با دارایی ۵۰ درصد از جمعیت جهان برابر است. انحصار فرصتها و امکانات در دست یک اقلیت کوچک باعث شده که ۷۰ درصد از مردم جهان اکنون در کشورهایی زندگی کنند که طی سه دهه گذشته نابرابری اقتصادی در آنها افزایش یافته است. هماکنون یک درصد از مردم جهان با ثروتی حدود ۱۱۰ تریلیون دلار صاحب ۴۶ درصد از کل ثروت جهان هستند. طبق ارزیابیهای این نهاد، نابرابری اقتصادی با به خطر انداختن ثبات و امنیت اجتماعی یک خطر بزرگ برای امنیت جهانی است. براساس نظرسنجیهایی که توسط مؤسسه آکسفام در شش کشور جهان برزیل، هند، آفریقای جنوبی، اسپانیا، بریتانیا و آمریکا انجام شده است اکثر پاسخدهندگان معتقدند که قوانین و نحوه مدیریت جامعه براساس منافع اقلیت صاحب قدرت اقتصادی تنظیم میشوند. در سالهای اخیر نابرابریهای اقتصادی به یک نگرانی بزرگ در سطح جهان بدل شده است و مجمع اقتصادی جهانی افزایش شکاف و نابرابری در سطح درآمد را پس از تروریسم بزرگترین خطر جهانی میداند [ویکی پدیا ـ دانشنامه آزاد به زبان فارسی].