چگونه اسرائیل با بهکارگیری برنامۀ نسلکشیِ هوش مصنوعی غزه را نابود میکند
نویسنده: جاناتان کوک ــ
مترجم: م. نوری ــ
طبق گفتههای افشاگرانی از سازمانهای امنیتی اسرائیل، سیستم هوش مصنوعی این کشور بر پایۀ دادههای ورودی گسترده، با چنان سرعتی اهداف نظامی را پردازش و ارائه میدهد که هرکسی در غزه میتواند تبدیل به هدفی مشروع برای حملۀ ارتش اسرائیل شود.
در هشت هفتۀ گذشته، با ابعاد کشتار و تخریب در نوارغزه، باید روشن شده باشد که اسرائیل در حال پیشبرد سیاستی در راستای پاکسازی قومی و نسلکشی فلسطینیهای محصور در نوارغزه است. اینک افشارگران اسرائیلی جزئیاتی در این خصوص را که این جنایتِ علیه بشریت چگونه انجام میگیرد و چگونه در محافل خصوصی نظامی و سیاسی اسرائیل توجیه میشود، آشکار کرده اند.
مجموعۀ فوقالعادهای از شهادت شهود، که هفتۀ پیش متفقاً از سوی نشریههای مستقر در اسرائیل « ۹۷۲+ » و «Lokal Call» انتشار یافتند، ثابت میکند که آمار بسیار بالای غیرنظامیان فلسطینی در بین مجموع کشتهشدگان در نوار غزه، در اصل جزء لایتجزای اهداف اسرائیل است و نه اثرات نامطلوب جانبیِ جنگ. تاکنون تعداد کشتهشدگان اعلام شده قریب به ۱۶۰۰۰ نفر تخمین زده شده است، ۶۰۰۰ نفر هم جزو مفقودین هستند که بهاحتمال زیاد زیر آوارها مدفون شدهاند.
دو سوم از افراد کشتهشده توسط اسرائیل زنان و کودکان هستند. دو سال پیش، در جریان یکی از حملات اسرائیل به نوار غزه، اسرائیل برای اولین بار اذعان کرد که یک کامپیوتر اهداف نظامی بالقوه را در اختیار آنها قرار میداده است. هدف ظاهراً طفره رفتن از پذیرش مسؤولیت کشتار توسط نظامیان و انتقال مسؤولیت به یک «دستگاه» بود.
افشاگران تأیید کردهاند که سیستم هوش مصنوعی اسرائیل، موسوم به «Gospel»، با توجه به متغیرهای دستودل بازانۀ جدیدی که ارتش اسرائیل، در این خصوص که چه کسی یا چه چیزی باید مورد حمله قرار گیرد، به برنامۀ مزبور میدهد، با چنان سرعتی فهرستی از اهداف را تهیه میکند که ارتش اسرائیل قادر به همگامی با آن نیست. در حال حاضر، دادههای ورودی اسرائیل به هوش مصنوعی چنان گسترده شدهاند که بمباران ساختمانهای بلند چندطبقه، اگر فقط ادعا شود که یک نفر از ساکنین آن احتمالاً ارتباطی با حماس دارد، بدون هشدار قبلی مجاز است. از آنجایی که حماس نهتنها دارای شاخۀ نظامی بلکه دارای شاخهای سیاسی است که دولت نوار غزه را اداره میکند، سیاست جدید اسرائیل، دایرۀ اهداف بالقوه را به کارمندان، مأمورین پلیس، کارکنان عرصۀ بهداشت و درمان، مربیان، روزنامهنگاران و کارکنان سازمانهای امدادی نیز تسری داده است. این نکات، چراییِ آمار سازمان ملل متحد را بهخوبی توضیح میدهد که چرا حدود ۱۰۰ هزار خانه در نوار غزه با خاک یکسان شدهاند و یا غیرقابل سکونتاند؛ و چرا حداقل ۱/۷ میلیون فلسطینی، یعنی حدود سهچهارم از جمعیت غزه، خانههایشان را ترک کرده اند.
مسألۀ اساسی بقاست
افشاگریهای فوقالذکر قاطعانه ادعاهای سیاستمداران غربی، نظیر رئیس جمهور آمریکا «جو بایدن»، نخست وزیر بریتانیا «ریشی سوناک،» و رهبر اپوزیسیون از حزب کارگر بریتانیا «کی یر استارمر»، را رد میکنند که اسرائیل در حال دفاع از خویش است و از آسیب زدن به غیرنظامیان پرهیز دارد.
هفتۀ پیش گاردین در گزارشی اعتماد اسرائیل به سیستم کامپیوتری «Gospel» را تأیید کرد. گاردین بهنقل از یکی از کارکنان سابق کاخ سفید، که با تولید و توسعۀ سیستم تهاجمی خودکار توسط پنتاگون آشنا است، نوشت که جنگ بیامانِ اسرائیل با استفاده از سیستم هوش مصنوعی علیه نوار غزه «لحظهای مهم» است: «کشورهای دیگر خواهند دید و خواهند آموخت.»
شاید قابل توجهترین نکته در افشاگریهای فعلی و سابق مسؤولین اسرائیلی، که با نشریۀ «۹۷۲+» و Lokal Call گفتوگو کردهاند این نکته باشد که اسرائیل کاملاً واقف است که چندین هزار حملۀ هوایی به مناطق مسکونی در غزه تأثیر بسیار کمی در مقابله با شاخۀ نظامی حماس دارد.
این گفتهها در تضاد با اظهارات اسرائیل در عرصۀ عمومی است که گویا این کشور بهدنبال نابودی کامل حماس است. حتی طبق اظهارات ارتش اسرائیل، که احتمالاً بر پایۀ تعریف جدید و موسّع از «حماس» بهعنوان هدفی مشروع برای حملۀ ارتش اسرائیل است، اسرائیل تاکنون بین ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ «عامل» حماس را کشته است، یعنی حتی طبق ارزیابیهای خود اسرائیل، بین ۸۵ تا ۹۵ درصد کشتهشدگان بمبارانها غیر نظامی هستند. بهنظر افشاگران فوقالذکر، این امر تصادفی نیست.
اسرائیل سیاست نظامی چندین سالۀ خود در قبال نوار غزه، بهویژه دکترین موسوم به «دکترین داهیا» را که «چمنزنی» هم نامیده میشود، همواره پیش میبرد. اما اینک هستۀ مرکزی آن را تغییر داده تا کشتار هرچه بزرگتری را در بین غیرنظامیان امکانپذیر سازد. نامگذاری این دکترین، که شامل حملات مکرر اسرائیل در ۱۵ سال اخیر به نوار غزه است، به تخریب کامل منطقهای در بیروت در خلال جنگ اسرائیل علیه لبنان باز میگردد.
این دکترین بر دو فرضییه استوار است: تخریب مناطق دشمن ساکنین آن را وادار میکند که بهجای مقاومت روی ادامۀ بقا متمرکز شوند و در دراز مدت باعث ایجاد انگیزه در مردم عادی میشود تا علیه حاکمان قیام کنند. در «دکترین داهیا»، موضوع بیش از هر چیز بر سر تخریب زیرساختهاست. البته اسرائیل حداقل رسماً ادعا کرده که با توجه به مقررات سختگیرانۀ حقوق بینالملل، پیش از حملات هشدار داده است. فلسفۀ هشدار قبلی این است که به مردم غیرنظامی در مناطقی که مورد هدف قرار خواهند گرفت فرصت کافی برای تخلیۀ منطقه داده شود. ولی بنا به اظهارات ارتش اسرائیل، مدت زمان هشدار پیش از حمله در حملات اخیر اسرائیل به غزه تا حد زیادی گذشته است، بنابراین مردم غیر نظامی هدفی مشروع برای حملات بهحساب میآیند.
نه به ظرافتِ عمل جراحی
یکی از افشاگران دربارۀ اثرات سیاست جدید اسرائیل به نشریۀ «۹۷۲+» گفته است: «تعداد قربانیان غیرنظامی از چند ده نفر در عملیاتهای پیشین، که «خسارات جانبی» نامیده میشدند، در حملهای که فقط بهبهانۀ کشتن یک عضو ارشد حماس صورت گرفت، به صدها نفر رسید.» و یکی از کارکنان سابق سازمان اطلاعات ارتش اسرائیل در این رابطه گفت که سیاست اسرائیل بر این پایه استوار است که بخش بزرگی از زیرساختهای نوار غزه را تبدیل به اهداف مشروع نظامی کند: «هیچ ساختمانی نیست که نتوان در آن اثری از حماس را نیافت. بنابراین، وقتی آدم بهدنبال یافتن راهی برای تبدیل ساختمانی به هدف مشروع نظامی است، میتواند آن را بیابد.»
بنا به اظهارات همین منبع چون شاخۀ نظامی حماس از تونلهای زیرزمینی وارد عمل میشود، شناسایی اهداف اولیۀ مهم مانند انبار تسلیحات، هستههای مسلح و مراکز فرماندهی برای اسرائیل دشوار بود. پس اسرائیل به جای اینکار روی “مراکز قدرت”، یا به عبارتی اهداف سمبولیک مانند آسمانخراشها، برجهای مسکونی در مناطق شهری و همچنین ابنیۀ عمومی نظیر دانشگاهها، بانکها، دوایر دولتی، بیمارستانها و مساجد تمرکز کرد.
به گفتۀ همان منبع، این حملات بهعنوان وسیلهای برای آسیب زدن به جامعۀ مدنی ارزیابی میشوند که توانایی جامعه برای سازماندهیِ مجدد وادامۀ فعالیت و همچنین بنیادهای بقای خانوادهها را مختل میکنند.
طبق گزارشات نشریۀ «۹۷۲+»، مقامات سابق اسرائیل در گفتوگو با این منبع «منظور خود را بهصراحت یا تلویحاً بهزبان آوردهاند که هدف اصلی حملات، آسیب زدن به مردم غیرنظامی است.» منبع دیگری به تعداد زیاد قربانیان غیرنظامی اشاره کرده و گفته است: «همهچیز عمدی است. ما دقیقاً میدانیم چه تعداد “خسارات جانبی” در هر خانهای وجود دارد.»
پنج منبع مختلف به نشریۀ «۹۷۲+» گفتهاند که اسرائیل پروندۀ دهها هزار خانۀ شخصی و آپارتمان مسکونی در غزه را جمعآوری کرده است که اعضای ردۀ پایین حماس در آنها زندگی میکنند. این خانهها و افرادی که در آنها زندگی میکند، بهمحض اینکه فردی مرتبط با حماس وارد آن شود، هدف مشروع بهحساب میآیند.
یکی از منابع متذکر شده که «اعضای غیرمهم حماس در خانههای غزه زندگی میکنند، بنابراین ارتش اسرائیل این خانهها را علامتگذاری و بمباران میکند و همۀ ساکنان آن را میکشد. منبع دیگری در توضیح این شیوۀ اسرائیل گفته است: این کار ما درست به این میماند که حماس «خانۀ خانوادههای ما را، وقتی (اعضای ارتش اسرائیل) آخر هفته برای خواب به خانه میروند، بمباران کند.”
مقامِ مسؤول دیگری، که بهعنوان ناظر بر حملات پیشین اسرائیل به غزه نظارت میکرد، گفته است که اسرائیل برای توجیه منفجر کردن کل یک ساختمان میتواند ادعا کند که یکی از طبقات ساختمان دفتر سخنگوی حماس یا جهاد اسلامی است.» من در جریان کار متوجه شدم که ادعا در مورد آن طبقه فقط بهانهای است که به ارتش اسرائیل اجازه دهد خرابیهای هرچه بیشتری در غزه بهبار آورد. او در ادامه گفت: «اگر حقیقت در مورد کاری که اسرائیل میکند فاش شود، این کار تروریسم ارزیابی خواهد شد. پس ارتش اسرائیل دربارۀ حقیقت ماجرا چیزی نمیگوید.»
منبع دیگری هم توضیح داد که هدف اسرائیل وارد کردن حداکثر خسارت است، نه هدف قراردادن آن بخش از ساختمان که ادعا شده در ارتباط با اعضای حماس است: «در اصل هدف قرار دادن آن بخش از ساختمان با سلاحهای دقیقتر ممکن بود. خلاصۀ کلام اینکه، ارتش اسرائیل ساختمان بلندی را بهقصد ویران کردن کامل آن مورد هدف قرار داد. مقامات عالیرتبۀ اسرائیل در هفتههای اخیر اهداف خود را بهوضوح تبیین کردهاند. فرمانده نیروی هوایی اسرائیل، «عمر تیشلر»، به گزارشگران ارتش گفت که همۀ مناطق شهری «نه با ظرافتی که برای عمل جراحی» بهکار میرود، بلکه در ابعاد گسترده مورد حمله قرار گرفتهاند. منبع دیگری به من گفت که هدف طویلالمدت اسرائیل، دادن چنین احساسی به ساکنان نوار غزه است که حماس کنترل اوضاع را از دست داده است.»
جنگ مقدس
اسرائیل در حملات پیشین خود به نوار غزه، استراتژی را دنبال میکرد که نتیجۀ آن تخریب عامدانۀ زیرساختها بود که به قیمت جان فلسطینیهای بیشماری تمام میشد.
بنا به اظهارات منابع فو الذکر از نشریۀ «۹۷۲+» و Lokal Call، اینک همۀ محدودیتها برداشته شده است، امری که عواقب جنگ را برای مردم غیرنظامی بهنحو غمانگیزی افزایش داده است. فرمانده نیروی هوایی اسرائیل، «تیشلر»، بر این نکته تأکید کرده است که در موارد زیادی، اسرائیل پیش از بمباران ساختمان مسکونی حملۀ هشداری با پرتاب نارنجک را، که در اصطلاح نظامی معروف به «کوبیدن به سقف» است، انجام نمیدهد. این رویه، یعنی ندادن هشدار، برای نبردها مناسب است و نه جنگ.»
با افشاگریهای فوقالذکر، خطری که این رویه برای مردم غیرنظامی ایجاد میکند ـــ اینکه در حال حاضر ارتش اسرائیل از سیستم هوش مصنوعی «Habsora» یا «Gospel» برای شناسایی اهداف استفاده میکند ـــ روشنتر میشود. نام سیستم، با مفهومی برگرفته از تورات، بر نفوذ خطرناک بنیادگرایی مذهبی در ارتش اسرائیل صحه میگذارد، و این تلقی را که اسرائیل خود را در جنگی مقدس علیه فلسطینیها میداند تقویت میکند.
نخست وزیر اسرائیل، «بنیامین نتانیاهو»، که بهطور سنتی فردی سکولار بهحساب میآید، وقتی حملۀ اسرائیل به نوار غزه را شبیه جنگ علیه «عمالیق» دانست، از زبان شهرکنشینهای راست افراطی استفاده کرد. قوم «عمالیق»، که از آن در تورات نام برده شده، دشمن قوم یهود بود که اسرائیلیها بهدستور خداوند مردان و زنان و کودکان آنها را باید منقرض میکردند.
فرمانده سابق ارتش اسرائیل، «آویو کوخاری»، در ابتدای سال جاری به وبسایت اسرائیلی Yenet گفته بود که ارتش اینک خود را به انجیل سپرده است، و «در گذشته ما در سال ۵۰ هدف در غزه تولید میکردیم، حال هر کامپیوتری فقط در یک روز ۱۰۰ هدف تولید میکند که ۵۰ درصد از آنها مورد تهاجم قرار میگیرند.»
هدف رفع «مشکلی» است که در بمبارانهای قبلی غزه موجود بود. مشکل این بود که اهداف مرتبط با حماس و جهاد اسلامی که توسط پرسنل ما شناسایی شده بودند، فوراً منتفی میشدند. یک افسر اطلاعاتی سابق به نشریۀ «۹۷۲+» گفت که بخش ذیصلاح برای شناسایی اهداف با برنامۀ کامپیوتری «Gospel» تبدیل به «کارخانۀ کشتارجمعی» شده است. دهها هزار نفر بهعنوان «فعالان جوان حماس» طبقهبندی شدهاند، و بنابراین، «با آنها مانند هدف مشروع برخورد میشود. فعلاً تمرکز اصلی بر کمیت است و نه کیفیت.»
منبع دیگری که در همان بخش شاغل بود اضافه کرده که غالب توصیههای «Gospel» بدون بررسی درستی مورد تأیید قرار میگیرند: «ما سریع کار میکنیم و وقت این را که به جزئیات بپردازیم نداریم. ما بعداً ارزیابی میکنیم به چه تعداد هدف دیگر میتوانیم برسیم.
برنامۀ پاکسازی قومی
اهمیت این افشاگریها و نکاتی از آنها را که اهداف اسرائیل را آشکار میکنند نباید ناچیز شمرد. پیش از این، محاصرۀ دائمی نوار غزه و حملات متناوب به آن، که بر اساس «دکترین داهیا» صورت میگرفت، ابزاری جهت مدیریت غزه و گوشزد کردن مداوم این نکته به حماس بود که چه کسی «رئیس» است.
هدف این بود که حماس بهجای مقاومت مسلحانه به کارهای مدیریتی بپردازد: برطرف کردن ویرانیها، تکوین امکاناتی برای دور زدن محاصره، و احیای مشروعیت سیاسی نزد افکار عمومی خسته از جنگ. بهنظر میرسد که اینک اهداف اسرائیل بسیار جامعتر و قطعی و نهایی شده است. بنا به گزارش هفتۀ پیش فاینشنال تایمز، اسرائیل در مرحلۀ ابتدایی کارزاری است که ممکن است یک سال بهطول انجامد.
بهرغم تخریب بخشهای بزرگی از شمال غزه و تشدید حملات فعلی اسرائیل در جنوب غزه، فردی آشنا به طرحهای نظامی اسرائیل به روزنامۀ فاینشنال تایمز گفته است که اسرائیل هنوز راه درازی در پیش دارد. «این جنگی بسیار طولانی خواهد بود…. ما هنوز حتی نزدیک به نیمۀ راه برای رسیدن به اهداف خود نیستیم.»
بخش بزرگی از مردم نوارغزه به منطقۀ «رفح»رانده شدهاند، که چسبیده به مرز کوتاه مصر است. همانطور که منابع فوقالذکر گفتهاند، اسرائیل بهدنبال اجرای طرحی درازمدت برای پاکسازی قومی است؛ طرحی که طبق آن مصر باید تحت فشار قرار گیرد تا مردم غزه را در صحرای سینا اسکان دهد. شیوع سریع بیماریها و گرسنه نگهداشتن مردم در پی تشدید محاصرۀ نوارغزه توسط اسرائیل، که مانع از رسیدن غذا، آب و برق به مردم میشود، فقط برای تحت فشار قرار دادن مصر است.
کاهش دادن جمعیت غزه
به گزارش روزنامۀ «اسرائیل هیوم»، روزنامهای که بهطور سنتی روابطی نزدیک با حزب لیکودِ «نتانیاهو» دارد، طرحی برای شکستن بیشترِ مقاومت مصر به مقامات واشنگتن ارائه شده است. ایالات متحدۀ آمریکا به دیگر کشورهای همسایه بهشرطی که پناهجویانی از نوارغزه را بپذیرند کمک مالی اعطا خواهد کرد، تا بخشی از بار از دوش مصر برداشته شود.
علاوه بر این، همان روزنامه در زبان عبری به طرحی اشاره کرده که به خواهش «نتانیاهو» توسط یکی از وزرای عالیرتبۀ او «رُن دِرمر» تهیه شده تا جمعیت غزه را با اخراج آنها از غزه «به حداقل تعداد ممکن» کاهش دهد. در روزنامۀ فوقالذکر، از این طرح بهعنوان «هدف استراتژیک» نتانیاهو نام برده شده است.
«نتانیاهو» بر این نظر است که کشورهای جهان میلیونها پناهجو از عراق و سوریه و اوکراین را پذیرفتهاند و چرا در مورد غزه باید طور دیگری رفتار شود؟ در طرح مزبور پیشبینی شده که فلسطینیهای غزه از طریق مرز زمینی به مصر بروند یا با کشتی به اروپا و آفریقا فرار کنند.
تخریب نسلکشانۀ اسرائیل در نوار غزه، که این منطقه را غیرقابل سکونت میکند، در همخوانی با اهداف اعلامشدۀ رهبری اسرائیل که طبق آن باید با مردم غزه مانند «حیوانات انساننما» رفتار شود، و افشاگریهای فوقالذکر است. و سیاستمداران غربی همچنان به این قصه چسبیدهاند که هدف اسرائیل محدود به «نابود کردن» حماس است.
ناتوانی مفرط در ندیدن جنگل از فرط درختان زیاد، تصادفی نیست، بلکه سندی است دالّ بر مقصر بودن رهبران غربی در اقدام اسرائیل در تاراندن فلسطینیها از نوار غزه. هرقدر هم که اسناد محکم و دستاندرکاران سیاست اسرائیل نسلکشی و پاکسازی قومیِ جمعی را علناً فاش کنند، غرب همچنان مصمم است که چشمهایش را ببندد.
منبع: آنتیکریگ، ۷ دسامبر ۲۰۲۳
https://antikrieg.com/aktuell/۲۰۲۳_۱۲_۰۷_wieisrael.htm