مقدمه
شماره ۲۸۴ ــ یکشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۱
تودههای مردم این را به درستی درک کردهاند. آنها در صف دفاع از هستی کشور قرار گرفتهاند. «صف مستقل» یعنی قرار گرفتن در کنار آنها و ایجاد جبهه ضد جنگ و دیکتاتوری، راندن کاسبان جنگ و مرگ و تحریم و در کنار آن، زایل کردن توهمات نسبت به منویات دولت روحانی و نشان دادن عواقب سیاستها و خطمشیهای این دولت هم به ملیون صادقی که در صفوف حامیان او هستند و نیز به تودههای مردم. باید جنگ و ویرانی را دور کرد و در عین حال به گسترش دمکراسی و ارکان آن کمک کرد. باید به حامیان روحانی نشان داد که نادیده گرفتن زحمتکشان و پشت کردن به آنها یکی از مهلکترین اشتباهات وی خواهد بود. این را حامیان موسوی درک کردهاند. راه رشد و توسعه کشور، از تحقیر و درهم شکستن تودههای کارگر و تبدیل کردن آنها به ماده خام ارزان و بیهویت در دست سرمایهگذاران خارجی نمیگذرد.
"در تقابل با قدرت اشتراکی طبقات دارا، پرولتاریا تنها زمانی قادر است به مثابۀ یک طبقه عمل کند که خود را در یک حزب سیاسی– علیه کلیه ی حزبهای طبقات دارا– متشکل کند. این عمل، پیروزی طبقه کارگر را در راستای انقلاب سوسیالیستی و هدف نهایی آن، یعنی الغای همه طبقات، تضمین کند."
آقای جوانرود مطلبی را با عنوان «پاسخی دوستانه به مقاله منتشره در "نوید نو" با عنوان "نه به دیکتاتوری، فساد و نئولیبرالیسم" (۱) که در واقع پاسخی به نوشته ایشان با عنوان "پارادوکسهای بیپایان چپروی" بود، منتشر نمودهاند که محورهای مهم آن را میتوان به ترتیب زیر برشمرد:
تودهایهای واقعی که همیشه مردم را میفهمند و هیچگاه از توده جدا نمیشوند، نمیتوانند آنقدر از حرکت دهها میلیونی تودههای مردم فاصله بگیرند که گویی از درک آن عاجزند. تاریخ حزب، تاریخ و منبع الهام خود آنهاست.
قبل از هر چیز از نویسنده محترم مطلب «ضرورت شکلگیری خط مستقل مردمی در برابر دور باطل انتخابات حکومتی، سایت نوید نو ۲۷/۱/۱۳۹۶» (۲)، بابت عبارات کلی و آزارنده خود، عذرخواهی و اعلان میکنم که قصد توهین به ایشان را نداشتهام.
توضیح تحریریه: ما بهرغم آنکه با تحلیلی مشخص، با شرکت در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۶ و رأی به حسن روحانی موافقت داشتیم، اما با برخی ارزیابیها و نتیجهگیریهای رفیق جوانرود درباره انتخابات موافق نیستیم.
مبارزه با استبداد حاکم بهمعنای پذیرش یا سازش با لیبرالها نیست، بلکه بهمعنای عمده و غیرعمده کردن دشمنان طبقاتی است.