شماره ۲۹۱ ــ دوشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
این واقعیت که سازمانهای امنیتی ایالات متحدۀ آمریکا دولت ضداستعماری «سوکارنو» را ساقط کردند، امری اثبات شده است. سال ۱۹۶۵ ایالات متحدۀ آمریکا طی کودتایی دولتِ اندونزی را سرنگون کرد که در پی آن پانصدهزار کمونیست اندونزیایی بهطرز فجیعی به قتل رسیدند. اندونزی در آن دوران پس از روسیه و چین دارای بزرگترین حزب کمونیست بود. پس از کودتای مزبور کلیّۀ اعضای این حزب اعدام شدند. اسنادی که اخیراً منتشر شدهاند و همچنین اظهارات دیپلماتها و اعضای سابق ارتش و نهادهای امنیتی نشان میدهند که دولت آلمان نهتنها از کودتا و طرح قتلعام کمونیستها مطلع بود بلکه فعالانه از آن حمایت میکرد. حال اعضای فراکسیون حزب چپ آلمان (آندره هونکو، سِویم داغدلن، علی اَل دیلمی و غیره) با طرح سئوالی از دولت آلمان در صدد برآمدهاند نقاط تاریک این واقعۀ تاریخی را روشن سازند. پاسخ کتبی دولت آلمان در اختیار وب سایت ما قرار دارد. در پاسخ دولت برای اولین بار رسماً تأئید شده که «رودولف اُبزگر رُده» (سرهنگ سابق اس اس) گزارشگر روزنامۀ «زود دویچه سایتونگ» از اندونزی، مأمور سازمان اطلاعات و امنیت خارجی آلمان ــ BND (۱) بوده است.
جفری. بی. رابینسون، تاریخدان و محقق دانشگاه کالیفرنیا پس از مطالعۀ اسناد آزادشده، بهخصوص اسناد سفارت ایالات متحده در جاکارتا گفته است: «اسناد حکایت از مسئولیتِ مشترکِ آلمان در قتلِ غیرقانونی و عامدانۀ حدود نیم میلیون و زندانی کردن یک میلیون غیرنظامی در اندونزی دارد. امروزه ما این عمل را جنایت علیه بشریت مینامیم.»
مستندساز مشهور بینالمللی «جاشوآ اوپنهایمر» ، سازندۀ دو فیلم مستند دربارۀ اندونزی (۲) که برندۀ جوایزی نیز شدهاند چند سال پیش برای اولین بار بخش بزرگی از افکار عمومی جهان را در مورد قتلعامِ مکتومِ اندونزی آگاه ساخت. او در سال ۲۰۱۷ درمصاحبهای با نشریۀ آلمانی T.Online با اشاره به اسناد منتشره گفت:
«نسلکشی در اندونزی یکی از بزرگترین فجایع پس از هولوکاست بود. این که این فاجعه پس از گذشت فقط بیست سال از جنگ دوم جهانی با حمایت دولت آلمان رخ داده وحشتناک و تکاندهنده است.»
نقش سفارت آلمان در جاکارتا
آنچه که تاکنون برملا شده است: وقایع پس از اکتبر ۱۹۶۵ اندونزی که بهنظر غالب حقوقدانان و تاریخنگاران «نسلکشی» ارزیابی میشود برای سفارت آلمان در جاکارتا بههیچوجه تازه نبود. در ژانویۀ ۱۹۶۵ وابستۀ نظامی سفارت آلمان در جاکارتا به وزارت دفاع آلمان نوشته بود که «قتلعامی آزمایشی و محتاطانه» صورت گرفته تا واکنش کمونیستها به آن ارزیابی شود ... ۱۴۰۰ کارگر باغبانی از حزب کمونیست را دستگیر کردهاند و ۱۰۰۰ نفر از آنها اعدام شدهاند.» ( سند مورخ هشتم ژانویۀ ۱۹۶۵، آرشیو سیاسی وزارت خارجۀ آلمان)
در تاریخ ۱۱ اکتبر ۱۹۶۵ دیپلماتهای آلمان در سفارت این کشور در جاکارتا از طریق واسطههایی با ارتش اندونزی در تماس بودند. این واسطهها به دیپلماتهای آلمان گفتهاند که قصد دارند پرزیدنت «سوکارنو» را سرنگون کرده و کشور را از وجود کمونیستها پاکسازی نمایند. این نکات برگرفته از اسناد منتشرشدۀ ایالات متحده در سال ۲۰۱۷ است. مضمون تلگرافی که سفارت آمریکا در اندونزی به وزیرخارجۀ وقت ایالات متحده ارسال کرده چنین است:
«۱ــ بنابه اظهارات یکی از کارکنان سفارت آلمان، ارتش اندونزی در نظر دارد «سوکارنو» را ساقط کند، در این رابطه با سفارتهای کشورهای غربی تماس گرفته شده و اطلاع دادهاند که برداشتن چنین گامی امکانپذیر است.
۲ــ یکی از تجار مورد اعتماد آلمان در اندونزی در تاریخ ۱۱ اکتبر با سفارت تماس گرفته و اطلاع داده است که افسری از ستاد ارتش اندونزی از وی خواسته است بهعنوان واسطی بین ارتش اندونزی و سفارت آلمان وارد عمل شود.» و در ادامۀ سند گفته شده: «ارتش اندونزی برای اجرای طرح کودتا امیدوار به دریافت کمکهای خیراندیشانه و مالی از دولت آلمان است.»
آخرین دژ مستحکم علیه کمونیسم
از پروندههای وزارت خارجۀ آلمان چنین برمیآید که مسئولین سیاسی این کشور در بُن (پایتخت قبلی آلمان) ارتش اندونزی را بهعنوان «آخرین دژ مستحکم در مبارزه علیه کمونیسم» ارزیابی میکردند و به همین دلیل نیز خواستۀ ارتش اندونزی مبنی بر کمک مالی و حمایت نظامی ــ تدارکاتی را اجابت کردهاند.
در یکی از اسناد داخلی BND به تاریخ سوم نوامبر ۱۹۶۵ وقایع مربوط به «کشتار کمونیستها» توصیف شده. در سند دیگری به تاریخ هشتم نوامبر به «خواستۀ فوری» وزیر امنیت اندونزی «ژنرال عبدل هاریس ناسوتیون» اشاره شده. مضمون این نوشته حاکی از این است که ژنرال مزبور ۱/۲ میلیون مارک پول نقد برای رسیدن به «اهداف خاص» مطالبه کرده. در ادامۀ نامه منظور از «اهداف خاص» توضیح داده شده : «ژنرال ناسوتیون» این مبلغ را برای عملیات پاکسازی کمونیستها نیاز دارد. بخش اعظم این پول برای عملیات ویژهای علیه رهبران حزب کمونیست و ترتیب دادن تظاهراتِ سازماندهی شده صرف خواهد شد.»
در تاریخ نگارش نامۀ فوقالذکر مسئولین وزارت خارجۀ آلمان و سازمان BND کاملاً در جریان بودند که ارتش اندونزی در قالب «عملیات پاکسازی» هزاران کمونیست را به شکل فجیعی (سر بریدن، سوزاندن، زنده زنده قطع عضو کردن ) به قتل رسانده است.
سفیر وقت آلمان در اندونزی «لوایت پُلد وِرتس» (عضو سابق حزب نازی) در گزارشِ ارسالی مورخ ۱۴ دسامبر ۱۹۶۵ به وزارت خارجۀ آلمان، از قتل ۱۲۸هزار نفر و دستگیری احتمالاً صدهاهزار نفر خبر داده است.
دولت آلمان علیرغم اطلاع از قتلعام کمونیستها توسط ارتش و شبهنظامیان وابسته به آن ، در ۲۶ نوامبر ۱۹۶۵ پذیرای سرتیپِ ارتشِ اندونزی «احمد سوکندرو» شد. سفیر وقتِ آلمان در اندونزی «ورتس» سرتیپ «سوکندرو» را یکی از «قابلترین و پُرانرژیترین ضدکمونیستها ارزیابی کرده و در تلگرافی پیش از سفر وی به آلمان نوشته است: «سوکندرو ماهها پیش در صحبتی به من گفت که ارتش منتظر بهانهای است تا کمونیستها را نابود کند.»
قابل توجه است که وزیر خارجۀ وقت آلمان «گرهارد شرودر» نیز علیرغم آدابِ معمولِ دیپلماتیک شخصاً از ژنرال مزبور پذیرایی کرده است. بر اساس اطلاعات موجود، ژنزال «سوکندرو» دست خالی آلمان را ترک نکرده. سایر قیدیات در پرونده نشان میدهند که پس از این سفر سیل کمکهای مالی و تسلیحاتی آلمان به اندونزی روانه شدهاند، البته با رعایتِ کاملِ اصل پنهانکاری. متن سخنرانی رئیس وقت سازمان BND «گرهارد وِسل» در هیأت امنای مجلس فدرال آلمان مؤید همین مسأله است:
«رابطۀ نزدیک و کمکهای دولت آلمان به سازمان امنیت و نهادهای نظامی اندونزی (اعم از مشاوره، تجهیزات و پول) امکان درهم کوبیدن حزب کمونیست اندونزی، سلب قدرت از "سوکارنو" و سازماندهی تظاهرات را ممکن ساخت.»
از سال ۱۹۶۶ دولت آلمان با تأئید وزارت خارجۀ این کشور تانکهای شکاری از نوع «کانونه»، دههزار سلاح، ۲۵۵هزار کیلوگرم نیتروگلیسیرین و ۲۰میلیون گلوله (بدون علامت ناتو) در اختیار دیکتاتور نظامی اندونزی گذاشت.
استقبال دیپلماتها و مأمورین امنیتی آلمان از کشتار کمونیستها
«کورت لوید نویرات» عضو سابق گروه شبهنظامی حزب نازی SA، از سال ۱۹۶۶ سفیر آلمان در اندونزی شد. در سال ۱۹۶۷ وی در خلال یک سخنرانی علناً از کشتار کمونیستها در اندونزی ابراز خوشحالی کرد و گفت:
«در رابطه با این نقطۀ عطف بزرگ در حیات سیاسی اندونزی (کودتا) یک نکته را میتوان با قطعیت گفت: این تغییر علیه جهان آزاد نبود، صدهاهزار کمونیست کشته شده ضامن عدم بازگشت دولت فعلی به مسیر کمونیسم است (...) کودتا چپهای مارکسیستی را نابود کرد و موجب آزاد شدن نیروی تازهای شد، حال چرخش و تمایل ایدئولوژیک ِ اندونزی به غرب عظیم است.» (سخنرانی ۱۸ ژوئیۀ ۱۹۶۷)
«راینهارد گِلِن» رئیس بخشِ روسیۀ ضدِ اطلاعات ارتش آلمان در دوران آدولف هیتلر و رئیس سازمان BND پس از تأسیس جمهوری فدرال آلمان (پس از پایان جنگ دوم جهانی ) نیز از کشتار کمونیستها در اندونزی سرمست بود. وی در این رابطه گفته است: «موفقیت ارتش اندونزی در پیشبرد مجددانه و پیگیرانۀ محو کامل حزب کمونیست را نمیتوان با هیچ زبانی ستایش کرد.»
حتی رسانههای بزرگ آلمان نیز کشتار صدهاهزار کمونیست اندونزیایی را تقبیح نکردند. اوایل دهۀ هفتاد میلادی نشریۀ «هندلزبلات» مقالهای در مورد موفقیتهای ژنرالِ کودتاچی «سوهارتو» منتشر کرد بدون این که کلمهای به قتلعام کمونیستها اشاره کند. در این مقاله گفته شده: «دستاورد سوهارتو در این بود که تغییرات در اندونزی را با صبوری و انعطافپذیریِ مختصِ اقوام "جاوه ای" (۳) امکانپذیر ساخت. سوهارتو علاوه بر انعطافپذیری دارای شمّ تاکتیکی و ثبات قدم است و این خصوصیات را بهقدر کافی در نابودی سلف خود اثبات نمود.»
دلیلِ سئوال نمایندگان حزب چپ آلمان از دولت در خصوص نقش دولت آلمان در قتلعام کمونیستهای اندونزی از اطلاعات فوقالذکر نشأت میگیرد. قابل توجه است که علیرغم اطلاعات ذکر شده، اظهارات مسئولین وقت آلمان و اسناد بایگانی، دولت آلمان از پذیرش هرگونه مسئولیتی در وقایع اندونزی امتناع میکند. در پاسخ به سئوال نمایندگان، دولت آلمان گفته است که ارزیابی «وقایع آن دوران» نهایتاً وظیفۀ دانشمندان و محققان است. بقیۀ پاسخ دولت به سوالات حزب چپ نیز بدون توضیحی قانعکننده و به همین سبک و سیاق ادامه یافته است. در پاسخ به سئوالات مشخصی چون دادن تسلیحات، پول، اطلاعات امنیتی به ارتش اندونزی، تاریخ اطلاعِ دولت آلمان از طرح قتلعام کمونیستها، اعتراض یا عدمِ اعتراضِ دیپلماتیک به نسلکشی در اندونزی دولت فقط به این جملۀ اختصاری بسنده کرده:
«(...) دولت آلمان در این زمینه به امکان رجوع و استعلام از بایگانی فدرال آلمان و بایگانی سیاسی وزارت خارجه اشاره میکند.»
با همین طفره رفتنها از جواب دادن به سئوالات و یا جوابهای بیربط، پاسخِ دولت آلمان ادامه مییابد. تنها جواب مشخص در این پاسخ در رابطه با گزارشگر «زود دویچه سایتونگ» «رودلف اُبزگر رودر» است. این سرهنگ سابق اس اس و فرمانده گردانی بدنام در مجارستان، از سال ۱۹۶۰ تحت نام مستعار اُ. جی. رُودر برای «زود دویچه سایتونگ» و «نوی زوریشه سایتونگ» و بعدها بهعنوان مشاور دیکتاتور کودتاچی «سوهارتو» کار میکرد. اما قرائن نشان میداد که این شخص علاوه بر روزنامهنگاری با سازمان BND نیز همکاری میکرده است. بنابراین در سئوال نمایندگان حزب چپ این نکات طرح شده بود:
دولت آلمان در رابطه با همکاری اُ. جی. رُودر با سازمان BND چه اطلاعاتی دارد؟
الف: آیا دولت آلمان تأئید میکند که نامبرده با سازمان مزبور همکاری میکرد؟ اگر آری از چه زمانی و تا کی؟
ب: آیا دولت آلمان تأئید میکند که نامبرده با سازمان مزبور در اندونزی همکاری میکرد؟ اگر آری از چه زمانی و تا کی؟
و پاسخ دولت به این سئوال این بار واضح است:
«دکتر رودلف اُبزگر- رُودر» از سال ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۶ و در خلال این دوران از دسامبر ۱۹۵۹ تا دسامبر ۱۹۶۲ و همچنین از ژوئیۀ ۱۹۶۴ تا مارس ۱۹۶۶ برای سازمان «گِلِن» (۴) و بعدها برای سازمان BND کار میکرد.»
بهکارگیری «روش جاکارتا» در امریکای لاتین
شیوۀ برخورد دیکتاتور نظامی جاکارتا با چپها بهزودی تبدیل به الگویی برای مبارزه با «اقدامات براندازانۀ کمونیسم» در سراسر جهان شد. گزارشگر سابق واشنگتن پست از جنوب شرقی آسیا «وینسنت بِوینز» در کار تحقیقی خود تحت عنوان «روش جاکارتا» بهخوبی ترسیم کرده است که چگونه ایالات متحده با کمکهای تدارکاتی، نظامی، سیاسی و امنیتی از قتلعام کمونیستها حمایت میکرد و علاوه بر آن این روش را در سراسر جهان بهخصوص در امریکای لاتین مورد استفاده قرار میداد.
بهعنوان مثال «خوزه لوپز ریگا» مؤسس گروه شبهنظامی راست افراطی، جوخۀ مرگ Triple A، پیش از کودتای ۱۹۷۶ آرژانتین که منجر به شکنجۀ وحشیانه و قتل ۳۰هزار چپ آرژانتینی شد گفته بود:
«ما مثل اندونزی نیاز به یک میلیون کشته نداریم و مشکل را با دههزار کشته حل میکنیم.»
دولت آلمان درست مانند مورد اندونزی هفتهها قبل از کودتای ۱۹۷۳ شیلی و کودتای ۱۹۷۶ آرژانتین مطلع بود. در مورد آرژانتین، اطلاعات مربوط به طرح کودتا چهار هفته پیش از انجام آن مستقیماً به سفیر وقت آلمان «یورگ کاستل» ارائه شده بود. وی پس از دریافت این اطلاعات به عضو حکومت نظامی «ماستریا» توصیه میکند: «شما به دادگاه نظامی و شرایط فوقالعاده نیاز دارید تا مردم بفهمند اوضاع از چه قرار است.»
در مورد شیلی نیز طبق اسناد سازمان BND آلمان ، این سازمان دو هفته پیش از ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۳ از طریق سازمان سیا از طرح کودتا مطلع شده بود. ولی بنابه اطلاعات موجود سازمان BND این اطلاعات را به صدراعظم وقت آلمان «ویلی برانت» ارائه نداد. صدراعظم آلمان در خلال کودتای شیلی در سفری رسمی در ایالات متحده بهسر میبرد. ژنرالها و افسران دخیل در کودتا عملیاتی را که منجر به مفقودالاثر شدن هزاران هوادار «آلنده» شد «طرح جاکارتا» نام نهادند. ماهها پیش از انجام کودتا شعارهایی بر دیوار خانهها در سانتیاگو نوشته میشد که به اشکال مختلف به تکرار وقایع جاکارتا اشاره داشت نظیر: «جاکارتا میآید» یا «جاکارتا نزدیکتر شده».
«روش جاکارتا» و حمایت مستقیم یا غیرمستقیم دولت آلمان در این وقایع، فصل تحقیق نشدهای در تاریخ دولت فدرال آلمان است. و آنطور که از پاسخ دولت آلمان به سئوال نمایندگان حزب چپ بر میآید حتی در سال ۲۰۲۳ نیز دولت تحت رهبری حزب سوسیال دموکرات هیچ علاقهای به تحقیقات در مورد مشارکت دولت آلمان در این وقایع را ندارد.
* https://www.nachdenkseiten.de/?p=۹۵۸۲۷
۱ــ سازمان اطلاعات و امنیت خارجی آلمان ــ Bundesnachrichtendienst
۲ــ دو فیلم معروف «جاشوآ اُپنهایمر»: عملِ کشتن و چهرۀ سکوت
۳ــ قوم جاوهای که بزرگترین قوم در اندونزی از حیث جمعیت است.
۴ــ راینهارد گِلِن ابتدا مؤسس گروهی بود که در عرصۀ اطلاعات و امنیت خارجی آلمان فعّال بودند. بعد از تأسیس BND در سال ۱۹۵۶ راینهارد گِلِن مسئول این سازمان شد. (توضیح مترجم)
افزودن دیدگاه جدید