چرا به شناخت کامل چین نیازمندیم (۱)
اما معضلی وجود دارد یا دست کم غرب معضلی دارد از نوع بسیار جدی آن. ما چین را نمیفهمیم! در مخمان نمیرود! ما سعی داریم چین را با قواعد خودمان بفهمیم: با قواعد غرب. ولی شما نمیتوانید چین را با قواعد غرب درک کنید! البته چین با ما اشتراکات و پیوستگیهایی دارد. ولی بهطور بنیادی، چین بسیار فرق دارد با غرب. همیشه متفاوت بوده، هنوز هست و همیشه خواهد بود! مشکل، به گمانم، شیوه تفکر غربی است. ببینید، برای دو قرن، در آغاز با اروپاییها و بعدها با ایالات متحده، غرب مسلط بوده است و در عمل دنیا را کنترل کرده است. پس آنچه ما از مدرنیته میفهمیم، مدرنیته غربی است: فقط یک شکل از مدرنیته وجود دارد و آنهم مدرنیته غربی است. ولی خیلی ساده، این حقیقت ندارد. ما مدرنیته چینی داریم که در حال حاضر بهسرعت متکامل میشود؛ برای مثال، مدرنیته ژاپنی را داریم؛ و بسیاری دیگر را میبینیم و خواهیم دید. خیلی ساده این حقیقت ندارد که فقط یک نوع از مدرنیته وجود دارد: مدرنیته غربی. همین حالا مدرنیتههای متعددی در جهان هست. پس در این زمینه، این ایده که هر کسی مجبور است مثل ما باشد، خطاست. بهعبارت دیگر، میبایست چین را با قواعد خودش درک کنیم! ما نمیتوانیم چین را با قواعد غرب درک کنیم. این چالش بزرگی است. بههرحال، با این شیوه تفکر است که نمیتوانیم چین را هضم کنیم. این است دلیل به خطا گرفتن چین.
ادامهٔ مطلب