پایان «جهان غرب»؟

«غرب» یا «جهان غرب»، مفهومی ژئوپولتیک است که در دوران جنگ سرد جایگاه ویژه‌ای در ادبیات سیاسی کشورهای سرمایه‌داری یافت تا گاه تفاوت این کشورها با دیگر مدل های اقتصادی ـ سیاسی (کشورهای سوسیالیستی به سرکردگی اتحاد شوروی و یا چین) را برجسته کند و گاه توجیه‌گر استیلای این سیستم باشد (در مقابل جهان عرب، جهانی عقب‌افتاده و نیازمند سرپرستی). […]

ادامهٔ مطلب

رمزگشایی از شکن‌های عصری تاریخی

  به‌نظر هرگز بین امر واقعی و شناخت از آن چنین فاصله‌ای نیفتاده بود. از دیرباز هگل با افسوس برآن بود که «جغد مینروا فقط شامگاهان بال می‌گشاید». استعاره از آنکه بررسی تحولات فقط وقتی ممکن می‌شود که فعالیت انسانی جاری در آن‌ها متوقف شده باشد. این تأخیر شناخت از امر واقعی در هر گردش تاریخی، که موجب تشدید سرعت […]

ادامهٔ مطلب