شماره ۲۸۷ ــ یکشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۱
شبگیر حسنی
۰۴ دی ۱۴۰۱
تجربۀ گذار از فئودالیسم و تکوین سرمایهداری با تاریخچهای چند صدساله، پیچیدگی و زمانبر بودن این فرآیند را در پیش چشم میگذارد. مسیر گذار از سرمایهداری به مراتب دشوارتر از فرآیند عبور از فئودالیسم است. هیچ تجربۀ قطعی و از پیش تعیینشدهای برای ساختمان سوسیالیسم وجود ندارد اما نکتۀ اساسی و امیدبخش آن است که اینک ما از تجربیات شکست خوردۀ پیشین، درسهای بسیاری آموختهایم و اکنون با گرایشی عام در کلیترین وجوه آن، مبنی بر رُشد عناصر جهانِ نو و اضمحلال و گندیدگی مناسبات کهنه روبهرو هستیم.
۱۹ تیر ۱۴۰۱
با عروج جمهوری خلق چین تا سطح یک قدرت برتر جهانی و رشد مداوم و خیرهکنندۀ اقتصادیاش در سالیان متمادی، بحثهای گوناگونی پیرامون چگونگی و علل این وضعیت و نیز فهم ماهیت مناسبات اقتصادی حاکم بر این کشور، در میان کارشناسان، اقتصاددانان، جامعهشناسان و همچنین نیروهای مترقی جهان درگرفت که کماکان نیز به صورت زنده و پُرحرارتی جریان دارد: گروهی چین را همچون یک نیروی سرمایهداری نوظهور با نرخ انباشت بالای ناشی از استثمار فزایندۀ نیروی کار ارزیابی میکنند و برخی نیز مناسبات حاکم بر این کشور را با عباراتی نظیر «دیکتاتوری کمونیستی»، «سرمایهداری دولتی»، و «امپریالیسم نو» توصیف مینمایند و عدهای دیگر از نئولیبرالیسم به سبکِ چینی سخن میگویند؛ هر یک از این گرایشات، برای مستدل کردن ادعاهای خود به پارهای از دادهها و آمارها استناد میکنند.
۱۴ فروردین ۱۴۰۱
تنها عملاً با متهم کردنِ قربانی به جای مجرم مواجه هستیم، حتی فراتر از آن اجرای موفق سیاستهای نئولیبرالی در دهههای بعد در ایران نیز به قصور و تقصیر مارکسیست ــ لنینیستها نسبت داده میشود و بدین نحو عملاً آن نیروهای اجتماعی که این پروژه را طراحی و اجرا کردند، تطهیر میشوند. به هر حال، اگر قسمت ذکر شده از نوشتۀ صداقت را تنها ناشی از غرضورزی ارزیابی نکنیم، آنگاه قاعدتاً صداقت باید بتواند به این پرسشها پاسخ دهد: در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، توازن قوا میان حاکمیت جدید و نیروهای چپ و اپوزیسیون چگونه بود؟ آیا تغییر این توازن قوا وابسته به عملکرد این یا آن سازمان یا تشکّل سیاسی بود؟ نسبت منافع طبقاتی بخش غالب در بلوک طبقاتی حاکمیت با گسترش حقوق دموکراتیک نظیر گسترش سندیکاها و تشکیلات مستقل گروههای اجتماعی گوناگون (زنان، جوانان، قومیتها و ...) چه بود؟ عملکرد کدام سازمان یا تشکّل و یا نیروی سیاسی در قبال حاکمیت صحیح بوده و دستاورد آن عملکرد چه بوده است؟ باید پرسید آن خوانشِ دیگرِ از چپ چه کرد؟ جز دنبالهروی از بازرگان و بنیصدر، نمایندگان ناب بورژوازی لیبرال؟ دستاورد آنان چه بوده است، جز تیز کردن آتش قشریترین لایههای قدرت؟ جز فراهم کردن خوراک تبلیغاتی و ابزار سرکوب خونین؟ همچنین ایکاش صداقت مشخص میکرد که اجرای موفقیتآمیز سیاستهای نئولیبرالی در شیلی، انگلستان، آمریکا، فرانسه، آرژانتین، روسیه و ... ناشی از عملکرد کدام نیروی اجتماعی و سازمانهای سیاسیاش بوده است؟
۱۵ آبان ۱۴۰۰
ابطالپذیری به مثابه دربان باشگاه علم است؛ اما دربانیِ خودخوانده و کارنابلد که نمیتواند به درستی وظیفۀ ادعاییاش را به انجام برساند. اما ابطالپذیری نه فقط بهعنوان ضابطهای که قرار است مُمَّیز میان علم و غیر علم باشد، بلکه سنگ بنای روششناسیِ پوپر- موسوم به حدسها و ابطالها- و نیز دستگاه شناختشناسانۀ اوست؛ دستگاهی که در هدفِ غاییاش قرار است تا یکی از مهمترین دستگاههای نظری در حوزۀ علم جامعه، یعنی مارکسیسم، را بیاعتبار کند اما به علت تکیهاش بر بنیان سست و لرزان «ابطالگرایی» قادر نمیشود برای دستیابی به هدفش در نقد مارکسیسم، از مرحلۀ قصد فراتر رود.
۰۳ شهریور ۱۴۰۰
ترکِ مقاومتِ مفتضحانه ارتش افغانستان و تسلیم خفتبار مجاهدان سابق همچون «شیر هرات» و گریختن ژنرال دوستم و اشرف غنی ... را باید در چهارچوب توافقات انجام شده میان آمریکا و طالبان و دولتمردان افغان درک و تبیین کرد.
صفحهها
تازهها در کتابخانه مهر
هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)
هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)
هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)
هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)
هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)
هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)
Education - This is a contributing Drupal Theme
Design by
WeebPal.