در حاکمیت کنونی ایران دو گرایش مشخص و متضاد در برابر هم قرار گرفته‌اند: گرایش مردمی و گرایش حامی نظام سرمایه‌داری. نبرد طبقاتی بین این دو گرایش سرنوشت‌ساز است

Print Friendly, PDF & Email

رفیق نورالدین کیانوری ــ 
پرسش و پاسخ، ۲۶ تیر ۱۳۶۱ ــ

پرسش: با موضعی که شورای نگهبان دربارهٔ همه قوانین و لوایح مترقی و مردمی تصویب شده در مجلس و دولت گرفته، روند آیندهٔ انقلاب ما چگونه است؟ در حقیقت روند دگرگونی‌های مهم اجتماعی بدون اجرای این قوانین غیرممکن خواهد بود، و بدون این دگرگونی‌ها مبانی عدالت اجتماعی غیرممکن است که به‌وجود آید. ما خواهش می‌کنیم که نظر خودتان را در این باره بگویید. آیا نمی‌شود گفت که انقلاب سیر نزولی گرفته و بازگشت به اوضاع گذشته آغاز شده است؟

پاسخ: مسئولیت طرح چنین پرسشی البته با پرسش‌کنندگان است. و اما نگرانی دوستان پرسش‌کننده به‌طور کلی دارای یک پایهٔ واقعی است. ولی نتیجه‌گیری آخر پرسش به نظر درست نمی‌آید. یعنی نمی‌شود گفت که با وضعی که الان هست، دیگر انقلاب سیر نزولی پیدا کرده و حرکت به طرف بازگشت آغاز شده است.

واقعیت این است که در لحظهٔ کنونی یک نبرد طبقاتی در جامعهٔ ما می‌گذرد. ویژگی این نبرد هم این است که در شرایط جنگ انجام می‌گیرد، یعنی شرایط جنگ مهر خود را به‌سرعتِ پیشرفت در این نبرد، به نیروهابی که در این نبرد در دو طرف جبهه قرار دارند، می‌زند و تا وقتی هم که جنگ تمام نشده، این تأثیر حتماً باقی خواهد ماند.

همان‌طور که من در مسئلهٔ گرانی گفتم، واقعیت این است که دو گرایش کاملاً مشخص و متضاد در حاکمیت ایران دیده می‌شود (مقصود من از «حاکمیت» تمام نیروهایی است که در دستگاه حاکمهٔ ایران ـــ در مجلس، در دولت، در دستگاه قضایی، در سازمان‌های دولتی و در نهادهای انقلابی هستند. مجموعهٔ این‌ها را به نام حاکمیت اسم می‌برم). یک گرایش عبارت است از حامیان نگهداری تمام مبانی نظام اقتصادی سرمایه‌داری با یک روپوش خیلی ملایم اسلامی و محدودیت‌های بسیار کوچک و بی‌اثر برای سرمایه‌داران. یک گرایش هم عبارت است از هواداران اتخاذ تصمیماتی برای دگرگونی‌های بنیادی در نظام اقتصادی ـــ گرایشی که ما در تصمیمات اکثریت مجلس شورای اسلامی و در بسیاری از لوایح تسلیم‌شده از طرف دولت به مجلس می‌بینیم. و متأسفانه درست همین لوایح و همین تصمیات است که مورد وتوی شورای نگهبان قرار گرفته است. آن چیزی که در این جا بارز است، این است که این هر دو گرایش به‌طور خیلی مشخص از احکام اسلام استفاده می‌کنند، در حالی که در حقیقت موضع‌گیری هر دو گرایش کاملاً طبقاتی است. یک گرایش طرفدار نظام سرمایه‌داری، طرفدار بهره‌کشی سرمایه‌داری و استثمار فرد از فرد است. گرایش دیگر، گرایش مردمی است، گرایش هوادار منافع جامعه است. البته نظریات همهٔ آنها، از نظریات ما، از نظریات طبقهٔ کارگر و خواست‌های مشخص طبقهٔ کارگر، از لحاط نظام اجتماعی، دور است. ولی در نقاط مختلفی طیف طرفداران محرومان، جناح قاطع در طرف چپ، نظریاتی دارد، که این نظریات واقعاً درجهت دگرگونی‌های جدی به سود طبقات محروم جامحه است.

پس به این ترتیب، نبرد در تمام زمینه‌ها در جریان است. در داخل دولت اختلاف نظرهایی هست. رئیس دولت این واقعیت را در مجلس صریحاً گفت. در اظهار نظرهایی که نمایندگان و وزرا در زمینهٔ مسائل مهم اقتصادی، در مسئلهٔ توزیع، در مسئلهٔ تعاونی، در مسئلهٔ بخش خصوصی می‌کنند، این اختلاف نظرها کاملاً دیده می‌شود. شنیده می‌شود که کسانی جداً طرفدار این هستند که تمام کارخانجات ملی‌شده به بخش خصوصی واگذار شود. حتی کسانی طرفدار این هستند که نه‌فقط کارخانجات ملی‌شده، بلکه صنایع سنگین ـــ تا حد کارخانهٔ ذوب‌آهن ـــ هم به بخش خصوصی واگذار شود. و این یعنی مخالفت مطلق با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، که مورد تأیید امام خمینی و فقهای اسلام قرار گرفته است. ولی این‌ها که خودشان را مسلمان خیلی دوآتشه هم می‌دانند، این‌گونه اصول مهم قانون اساسی را به‌کلی نفی می‌کنند.

پس این اختلاف نظرها به‌طور جدی در این مسائل هست، و تا وقتی هم که در حاکمیت تکلیف این نبرد مشخص نشود، این وضع ادامه خواهد داشت، همان وضعی که در آن فرش‌فروشی ـــ که شهید آیت‌الله صدوقی به او استناد کردند ـــ می‌تواند در عرض یک سال به‌اندازهٔ بیست سال دوران طاغوت سود ببرد و غارت بکند.

در دوران اولیهٔ جمهوری اسلامی، یعنی در وقتی که لیبرال‌ها بودند و بقایای لیبرال‌ها، یعنی دار و دستهٔ بنی‌صدر، بودند، این نبرد هنوز به این شکل حاد در جامعه مطرح نشده بود. ولی این نبرد الان به شکل حاد مطرح شده، و این پیشرفت انقلاب است، نه بازگشت. یعنی از طرف نیروهای مهم انقلابی و خواستار دگرگونی اجتماعی، در سال‌های اول به‌شکل حاد امروز مطرح نمی‌شد که باید اصلاحات اجتماعی جدی انجام داد. در حالی که این مسائل الان مطرح شده، و به‌همین جهت است که مقاومت علیه آن هم بارز شده است. این خود به معنی تعمق انقلاب است، زبرا انقلاب دیگر به‌طور جدی با این مسائل روبه‌رو است و باید راه‌حل آن‌ها را ارائه کند و به خواست توده‌های انقلالابی مردم پاسخ مثبت دهد. ما وضع کنونی را به این شکل می‌توانیم ارزیابی بکنیم، نه به‌عنوان بازگشت یا شروع عقب‌گرد. ولی در این‌که این نبرد، نبرد بسیار حاد و سرنوشت سازی است، ما تردیدی نداریم. ما می‌بینیم که نیروهای قابل‌توجهی از سرمایه‌داران و ملاکان و روحانیون طرفدار سرمایه‌داران و ملاکان، در پست‌های گاهی مهم، جداً در جهت جلوگیری از تصمیمات بنیادی به‌سود محرومان عمل می‌کنند. به‌نظر ما، نیروهای طرفدار انقلاب باید، با در نظر گرفتن تمام شرایط اجتماعی، سعی کنند که این مسائل را عمیق‌تر مطرح کنند و نظریات و اقدامات گمراه‌کننده و منحرف‌کنندهٔ نیروهای طرفدار سرمایه‌داری را افشا کنند، ماهیت واقعی‌شان را نشان دهند، و حرکت در جهت تعمق انقلاب را هرچه ممکن است جسورانه‌تر به پیش ببرند.

یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *