مسعود پزشکیان
نویسنده: پریسا نصرآبادی ــ
۱. آنچه دربارهی مسعود پزشکیان به تواتر گفته میشود این است که او انسانی صادق و سلیمالنفس، سادهزیست و پاکدست است. او فردی است که اشتهار به رانتخواری و فساد ندارد و بلکه حسب گفتههایش فسادستیز و عدالتخواه نیز هست. با در نظر گرفتن همین ویژگیها میتوان اذعان کرد که پزشکیان انسان نیک و روشنضمیری است. اگر آدمی دهها همسایه مانند پزشکیان داشته باشد، باز هم کم است.
اما لااقل یکی از این صفات والا، میبایست فراتر از دارندهی این صفات میرفت و در یک گفتمان، یک پویش، مطالبات یک حلقه یا جمع متشکّل متبلور شود تا بتوانیم برای آنها شأنی فراتر از فرد و معطوف به خیر جمعی قائل شویم.
تنها در این صورت میتوان امید بست که اگر صاحب صفات فوقالذکر قبای ریاست جمهوری بر تن کند، آن خصلتهای متعالی جلوهای در دولت تحت امر او پیدا خواهد کرد. امیدی که هیچ ضمانتی هم ندارد.
۲. گفته میشود که پزشکیان عضو هیچ دار و دستهای نیست و تعلّق حزبی و جناحی ندارد و این را دالّ بر آزادگی او میدانند و مدال «حرّیت» را بر سینهی او میآویزند.
آزاده بودن در سیاست اما به معنای بیتعلّق بودن نیست. در عالم سیاست انسان بیتعلّق، انسان معلّق است. انسان معلّق باری به هر جهت است. انسان باری به هر جهت، با شیب زمین سیاست و نیروی اهرمهای سیاسی، سوگیریهای معیّنی پیدا میکند. اگر این سوگیریها همراستا با ارادهی او نباشد، آزادگی او نقض شده است. اگر همراستا با ارادهی او باشد، پس آن حرّیت نمایشی بیش نبوده و او مرتکب ریاکاری شده است.
لبّ مطلب این است: در سیاست انسان بیطرف و انسان بیجهت نداریم. پزشکیان، نامزد رسمی جبههی اصلاحات است. حسب میثاقنامهی شش بندی جبههی اصلاحات ایران، نامزدهای مورد حمایت این جبهه تعهد خود را نسبت به این میثاقنامه بهشکل کتبی اعلام کردهاند. خود این میثاقنامه بر اساس بیانیهی پانزده مادهای خاتمی تدوین شده که به مثابه مانیفستی برای جبههی اصلاحات پذیرفته شده است.
دستگاه حرّیتسنج هنوز اختراع نشده، اما اگر عدم وابستگی به خطوط و راهبردهای سیاسی ملاک حرّیت افراد باشد، مسعود پزشکیان نمیتواند مدّعی چنین ملاکی باشد.
۳. ایدههای کلّی عدالتخواهی، رفع تبعیض و کاهش محرومیت نیز در کلام پزشکیان پررنگ بوده است. اما با توجه به این که پزشکیان در دوران ریاست جمهوری خاتمی چهارسال بهعنوان معاون وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، و سپس چهار سال در مقام وزیر در این وزارتخانه خدمت نموده، و نیز با توجه به این موضوع که او نمایندهی پنج دوره مجلس شورای اسلامی بوده و در کمیسیون بهداشت و درمان نیز عضویت داشته است، هیچ کنش یا دستاورد ملموسی که جهتگیری عدالتخواهانهی او را برجسته کند، به چشم نمیخورد. گو این که مواردی نیز در سوابق او وجود دارد که با عدالتمحوری او منافات دارد، اما از آنجا که از سوی برخی رقبای انتخاباتی او عمده میشود، پرداختن به آن را وامینهیم.
اما نمیتوانیم از این حقیقت درگذریم که پزشکیان اکنون نامزد منتخب جریاناتی است که عدالتخواهی، توجه ویژه به مناطق محروم و توسعهنیافتهی کشور، کاهش شکاف و فاصلهی طبقاتی، بازگشت به اصول معطّل و فراموششدهی قانون اساسی، توسعهی بومی و متوازن و … نهتنها هرگز در دستور کارشان نبوده است، بلکه اساسأ هویت سیاسی آنها در تقابل با این ایدهها شکل و قوام یافته است. کافی است نگاه کنیم و ببینیم که چه چهرهها و جریاناتی از نامزدی پزشکیان حمایت کردهاند. به جز جبههی اصلاحات که خود ملغمهای از هواداران دولت رفاه تا دولت نئولیبرال است، حمایت جریان کارگزاران و حزب اعتدال و توسعه از پزشکیان، خود گویای این حقیقت است که سناریوی مشترک این جریانها برای این نامزد ریاست جمهوری، تا چه حد حسابشده است.
کافی است به خاطر بیاوریم که میرحسین موسوی عدالتخواه که برخلاف پزشکیان، دست کم کارنامهی عملی هشت سال ادارهی مملکت بر مبنای اقتصاد جنگی را در کارنامه داشت، چگونه در سال ۸۸ به اسب تروای ائتلاف اصلاحطلبان و راهاندازی یک انقلاب رنگی در کشور بدل شد.
این چنین است که پاکدستی، حرّیت، و عدالتخواهی، هیچیک مانع از این نمیشود که فردی با پاکترین و خالصانهترین نیّتها، برای سنگفرش کردن راه جهنّم، برکشیده شود و به بیرقی در دست مفسدترینها و آلودهترینها بدل شود.
۴. جبههی اصلاحات سه نامزد را بهعنوان منتخبان خود اعلام کرد تا در صورت تأیید صلاحیت هریک از آنها، جبهه وارد کارزار انتخاباتی شود و در غیر این صورت مانند سه انتخابات گذشته، کنار گود بنشیند: جهانگیری، آخوندی، پزشکیان.
۱۱ ژوئن ۲۰۲۴
شاید بد نبود که خانم نصرآبادی به حضور آقای حسین عبده تبریزی که ید طولایی در اشاعهٔ ليبراليسم دارد در جمع مشاوران آقای پزشکیان و همراهی وی در برنامهٔ تلویزیونی نامبرده که قرینهٔ آشکاری در تشخیص جهت گیری اجتماعی اوست ، اشاره می فرمودند.