شرایط اقتصادی کشور نگرانکننده است

Print Friendly, PDF & Email

فرشاد مومنی ـــ

نامبرده در گفتگو با سایت جماران گفت: خوشبختانه تقریباً همگان این واقعیت را پذیرفتهاند که فرصت استثنایی تاریخی تقریباً ده ساله را به بدترین شکل ممکن از دست دادهایم.

مومنی با تأکید بر اهمیت مسأله اشتغال و بازار کار، گفت: ابتدا باید تصویری هرچه واقعبینانهتر از روندهای واگرایی نگرانکننده موجود در کشور داشته باشیم، سپس بر اساس آن تصویر، اولویتگذاری کنیم. به گمانم یکی از مهمترین روندهای نگرانکننده، به تحولاتی مرتبط است که در بازار کار ایران اتفاق افتاده است.

مدیر مؤسسه «دین و اقتصاد» با اظهار تأسف از این روند، یادآور شد: این مسأله به اندازه اهمیتی که دارد مورد توجه قرار نگرفته است. گزارشهای رسمی دولتی بیانگر آن است که در فاصلهی سالهای ١٣٨۵ تا ١٣٩٠، جمع خالص اشتغال ایجاد شده در بخش صنعت ایران، حدوداً ۴١۵ هزار فرصت شغلی منفی است. به این تعبیر که در این دوره با اینکه بیسابقهترین درآمدهای نفتی را داشتهایم، صنعتزدایی غیرعادی در اقتصاد اتفاق افتاده است که در نتیجه آن، ۴١۵ هزار فرصت شغلی صنعتی بهصورت خالص نابود شده است.

مومنی در ادامه اظهار کرد: مسألهی خیلی تکاندهنده این است که در این دوره در اشتغال بخش مسکن نیز حدوداً ١٩٠ هزار فرصت شغلی منفی داریم و حدوداً ۴٧٠ هزار فرصت شغلی نیز در فعالیتهای عمده فروشی و خرده فروشی از بین رفته است.

وی در توضیح این مسأله گفت: جهتگیریهای سیاستی اتخاذ شده از سال ١٣٨۵ به بعد بهگونهای بوده است که فعالیتهایی پیش روی بازیگران اقتصادی قرار گرفته است که حتی واسطهگری و دلالی در برابر آنها رنگ باخته است. هر فردی که دل در گروی آینده ایران داشته باشد، میداند که باید چه اتفاقهایی در اقتصاد افتاده باشد که آثار خودش را در بازار کار ایران به این شکل جلوه دهد.

عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به مسألهای که ماجرا را پیچیدهتر و نگرانکنندهتر میکند، گفت: در سالهای ١٣٨۵ تا ١٣٩٠ به گواه گزارشهای رسمی مرکز آمار ایران ٧١۵ هزار فرصت شغلی در مشاغل غیر قابل طبقهبندی، ایجاد شده است. در ادبیات موضوع به اینگونه مشاغل، مشاغل انگلی گفته میشود.

وی گفت: خلاصهی ماجرا این است که بخش قابل توجهی از سرمایهی انسانی ایران در اثر آن سوءتدبیرها، علمگریزیها، برنامهگریزیها و قانونگریزیها بهسمت مشاغل غیرتوسعهای یا ضدتوسعهای رفته است و از مسیرهای کمک کننده به توسعه کشور بهکلی خارج شده است. به گمان من هیچ داده آماری طی سالیان اخیر به اندازه این داده اهمیت ندارد؛ علت این مسأله نیز بسیار فراتر از حوزه اقتصاد است.

مومنی در ادامه این گفتگو با تأکید بر ضرورت مشارکت هرچه فعالتر مردم در سرنوشت خودشان اظهار کرد: به اعتبار چالشهایی که با طیف قدرتهای بزرگ اروپایی و آمریکایی داریم و چالشهایی از قبیل طالبان و داعش که در منطقه ایجاد شده است، مشارکت مردم در امور اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، برای نظام ملی حکم یک مسألهی اضطراری و راهبردی را پیدا کرده است.

استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با تأکید بر اهمیت تحولاتی که در ساختار اشتغال ایران پدید آمده است، گفت: هنگامی که تحولات (یا تغییرات) مربوط به رشد جمعیت، جمعیت فعال و نسبت مشارکت را ملاحظه میکنید، میبینید اتفاقی در حد فاجعه ملی رخ داده است. یکی از دلایل مهم این مسأله که نرخ بیکاری اعلام شده، بسیار کمتر از واقعیت بهنظر میرسد، به مأیوس شدن بخشهایی از جمعیت مرتبط میشود که پس از چند دوره جستوجو برای کار به ناکامی رسیدند و خود را از لیست متقاضیان فرصتهای شغلی جدید خارج کردند.

مومنی با اشاره به کوتاهیهای نابخشودنی مدیریت اقتصادی جدید در زمینه بیکاری، گفت: این یأس و سرخوردگی که در اثر سیاستهای مخرب سالهای ١٣٨۵ تا ١٣٩١ به جامعه و اقتصاد ایران تحمیل شده است و دگرگونی بسیار نگرانکنندهای که به آن «از ریخت افتادگی» گفته میشود، نشاندهندهی این است که باید بازنگری بنیادی را در جهتگیریهای سیاستی در دستور کار قرار دهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *