فرخنده باد ۹۷‌مین سالگرد انقلاب کبیر اکتبر، چرخش دورانساز در تاریخ جهان

Print Friendly, PDF & Email

عقبگرد تاریخی کنونی نه تنها دستاوردها و آموزش‌های انقلاب اکتبر را نفی نکرده است،‏ بلکه بار دیگر بر درستی آن‌ها مهر تأیید گذاشته است‏. این عقبگرد تاریخی نه ناشی از نادرستی اصول و آموزش‌های مارکسیسم ـ لنینیسم و جهان‌بینی طبقهٔ کارگر،‏ بلکه معلول تخطی از این اصول و آموزش‌ها بوده است‏ و درست به همین دلیل،‏ راه برون‌رفت از بحران کنونی را باید،‏ نه در نفی آموزش‌های انقلاب اکتبر،‏ نه در نفی مارکسیسم ـ لنینیسم،‏ بلکه در رجوع دوباره به این اصول و آموزش‌ها،‏ سنجش خطاهای انجام شده در سایهٔ آن‌ها،‏ و تصحیح انحرافات گذشته از این اصول و آموزش‌ها،‏ جست و جو کرد‏.

۹۷ سال پیش،‏ در‏ ۷‏ نوامبر‏ ۱۹۱۷،‏ کارگران و زحمتکشان روسیه،‏ تحت رهبری لنین و حزب بلشویک‌های روسیه،‏ با حمله به کاخ زمستانی تزار،‏ اولین انقلاب پرولتری جهان را به پیروزی رساندند و نخستین دولت کارگری را در این کشور برپا ساختند‏. اکنون،‏ پس از گذشت‏ ۹۷ سال،‏ به‌رغم فریادهای گوش‌خراش دشمنان طبقهٔ کارگر مبنی بر‏ «مرگ کمونیسم‏» و‏ «پایان ایدئولوژی‏» ـــــ فریادهایی که خود از واهمهٔ زنده بودن کمونیسم و ایدئولوژی طبقهٔ کارگر ناشی می‌شوند ــــ انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر همچنان چون مشعلی بر فراز راه پر پیچ و خم و پرمخاطرهٔ رهایی طبقهٔ کارگر و دیگر زحمتکشان جهان می‌درخشد‏.

بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اکتبر،‏ سرمایه‌داران جهان که از این پیروزی به وحشت افتاده بودند،‏ تحت رهبری وینستون چرچیل ارتشی از‏ ۱۴ کشور سرمایه‌داری جهان تشکیل دادند تا‏ «کودک بلشویسم را در گهواره خفه» کنند‏. اما کارگران و دهقانان روسیه از انقلاب خود جانانه دفاع کردند‏. کارگران کشورهای سرمایه‌داری نیز از شرکت در این جنگ امپریالیستی علیه نخستین دولت کارگری جهان خودداری نمودند و به‌حمایت از آن برخاستند‏. بدین ترتیب برنامهٔ چرچیل و دولت‌های امپریالیستی برای سرکوب انقلاب با شکست مواجه شد و کشور اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی از دل انقلاب اکتبر زاده شد و موجودیت آن تثبیت گردید‏.

اما،‏ نخستین انقلاب پرولتری جهان برای دستیابی به پیروزی نهایی راه بسیار دشوار و پرنشیب و فرازی را در پیش داشت‏. این انقلاب در یکی از عقب‌مانده‌ترین کشورهای سرمایه‌داری جهان اتفاق افتاده بود‏. مردم با بیسوادی،‏ فقر و نبود بهداشت دست به‌گریبان بودند‏. جامعه از نظر صنعتی بسیار عقب‌مانده بود و تولید کشاورزی روستایی پایهٔ اصلی اقتصاد را تشکیل می‌داد‏. بیش از‏ ۷۰ درصد جمعیت کشور در روستاها زندگی می کردند‏. فرهنگ و دیدگاه سنتی بر جامعه حاکم بود‏. تنش‌های ملی و قومی یک‌پارچگی کشور را تهدید می‌کرد‏. انقلاب اکتبر می‌بایست پیش از هر چیز این عقب‌افتادگی‌های اقتصادی و اجتماعی جامعهٔ روسیه را، که در کشورهای صنعتی اروپایی طی روند انقلاب‌های بورژوایی قرن‌های هجدهم و نوزدهم به‌طور عمده برطرف شده بودند،‏ جبران کند‏. به‌عبارت دیگر،‏ انقلاب اکتبر از نظر تاریخی وظیفهٔ انجام دگرگونی‌های بورژوا ـ دموکراتیک و سوسیالیستی را در آن واحد بر دوش می کشید‏. و از همه سرنوشت‌سازتر،‏ انقلاب می‌بایست این وظایف را در شرایط محاصرهٔ کامل اقتصادی و تهدیدهای نظامی دولت های امپریالیستی انجام دهد‏. تنها راه،‏ تکیه بر نیروها و امکانات داخلی بود،‏ و این نیز به‌ناچار فداکاری‌ها و قربانی‌های سنگینی را می‌طلبید‏.

از سوی دیگر،‏ نخستین انقلاب سوسیالیستی جهان،‏ گام در راهی می نهاد که هیچ کس پیش از آن،‏ این راه را طی نکرده بود‏. حتی از نظر علمی نیز هیچ راهنما یا الگوی روشنی در مورد چند و چون روند ساختمان سوسیالیسم،‏ آن هم در شرایطی چنان بغرنج،‏ وجود نداشت‏. رهبری انقلاب می‌بایست به‌طور عمده با تکیه بر تئوری‌های عام مارکسیسم در مورد سوسیالیسم و کمونیسم،‏ و به‌ناچار از طریق آزمون و خطا،‏ این مسیر بغرنج و دشوار را طی کند‏. نقش برجسته و تاریخی لنین در انقلاب اکتبر،‏ به‌روشنی‏ از همین توانایی بی‌نظیر او در تلفیق تئوری‌های عام مارکسیسم با شرایط عینی و مشخص فراروی انقلاب،‏ تشخیص داهیانهٔ ضرورت‌های هر لحظه و تنظیم سیاست‌ها بر اساس آن،‏ و استنتاج قوانین عام علمی از تجربیات عینی انقلاب اکتبر و مبارزات کارگران در سطح جهان،‏ سرچشمه می‌گرفت‏. این آموزش‌های علمی ناشی از انقلاب اکتبر است که امروز در قالب مارکسیسم ـ لنینیسم،‏ همچون مشعلی فروزان،‏ به راهنمای علمی و عملی مبارزات کارگران و زحمتکشان در سراسر جهان بدل شده است‏.

اما انقلاب اکتبر،‏ به‌رغم همهٔ دشواری‌های عینی و ذهنی،‏ داخلی و خارجی،‏ به پیروزی‌هایی چشمگیر دست یافت که هیچ عقب‌گرد تاریخی نمی‌تواند اثرات پایدار آن را از جامعه بشری بزداید‏. نخستین انقلاب پرولتری جهان،‏ در قالب دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی،‏ فقر و بیسوادی را از جامعه ریشه‌کن کرد‏؛ بهداشت و آموزش رایگان را برای همهٔ کارگران و زحمتکشان تأمین نمود‏؛ تنش‌های ملی را که بیش از هرچیز از استثمار اقتصادی خلق‌ها ناشی می‌شد،‏ به حداقل رساند‏؛ زنان را از قیدوبندهای جامعهٔ سنتی رهانید و در صف مقدم روندهای اجتماعی قرار داد‏؛ جامعهٔ روسیه را از یک جامعهٔ عقب‌افتادهٔ روستایی،‏ به یک جامعهٔ پیشرفتهٔ صنعتی و دومین قدرت اقتصادی در سطح جهان بدل کرد و کشور شوراها را در صف مقدم دستاوردهای علمی و فنی جهان قرار داد‏.

این انقلاب،‏ با دادن بیش از بیست و پنج میلیون قربانی،‏ و خرابی‌های عظیم اقتصادی،‏ بشریت را از شرّ‏ کابوس فاشیسم،‏ که می‌رفت بر تمامی جهان سلطه یابد،‏ خلاص کرد‏. به انقلاب‌های رهایی‌بخش همهٔ خلق‌های جهان و انقلاب‌های کارگری در بسیاری کشورها یاری صمیمانه رساند‏. نظام استعماری کهن را در سطح جهان درهم شکست‏ و نقشی عظیم در ایجاد یک جبههٔ جهانی علیه استثمار و استعمار و امپریالیسم ایفا نمود‏.

از آن مهم‌تر،‏ انقلاب اکتبر‏ جامعهٔ بشری را از نظر ارزش‌های انسانی به مرحله‌ای بس عالی‌تر ارتقاء داد‏. آنچه زمانی تنها ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب اکتبر را تشکیل می‌داد،‏ امروز به ارزش‌ها و آرمان‌های کل جامعهٔ بشری بدل شده است‏. رفع استثمار طبقاتی،‏ رفع ستم ملی،‏ رفع ستم جنسی،‏ آموزش و بهداشت و مسکن رایگان برای همه،‏ احترام به حق حاکمیت ملی خلق‌ها،‏ و فهرستی طولانی از ارزش‌هایی که امروز مجموعهٔ جامعهٔ بشری از آن‌ها به‌عنوان حقوق اولیهٔ همهٔ انسان‌ها در سطح جهان یاد می‌کند و کارگران و زحمتکشان جهان در راه دستیابی به آن‌ها علیه سرمایه‌داری و امپریالیسم مبارزه می‌کنند،‏ همگی آرمان‌های اولیهٔ انقلاب اکتبر را تشکیل می‌دادند‏.

به‌رغم فروپاشی اتحاد شوروی و اردوگاه سوسیالیسم و عقب‌گردهای مقطعی ناشی از آن در سطح جهان،‏ روند تاریخی گذار از سرمایه‌داری به سوسیالیسم،‏ که با پیروزی انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر در جامعهٔ بشری آغاز شد و تا چهارگوشهٔ جهان قرن بیستم گسترش یافت،‏ قابل بازگشت نیست‏. نظام سرمایه‌داری در عمل به همهٔ مردم،‏ به‌ویژه به کارگران و زحمتکشان جهان ثابت کرده است که توانایی پاسخگویی به نیازهای کنونی جامعه بشری را ندارد و ناچار باید جای خود را به سوسیالیسم بسپارد‏.

کسانی که از عقب‌گرد مقطعی سوسیالیسم،‏ ابدی بودن نظام استثماری سرمایه داری را نتیجه می‌گیرند،‏ و از آن بدتر،‏ کسانی که فروپاشی اردوگاه سوسیالیسم را مبنای نفی جهان‌بینی علمی مارکسیسم ـ لنینیسم،‏ نفی مبارزهٔ طبقاتی و نفی انقلاب اکتبر قرار می‌دهند،‏ بیش از هرچیز از جایگاه ضعف و یأس ناشی از شکست سخن می‌گویند‏. آن‌ها این واقعیت عینی را فراموش می کنند که هر خواست انسانی،‏ اجتماعی،‏ سیاسی و اقتصادی که امروز از سوی میلیاردها انسان زیر ستم در سطح جهان مطرح می‌شود،‏ خواستی مبتنی بر آرمان‌های انقلاب اکتبر است و تنها از طریق نفی روابط استثمارگرایانه و سلطه‌جویانهٔ سرمایه‌داری و امپریالیسم در سطح جهان قابل دستیابی است‏.

عقبگرد تاریخی کنونی نه تنها دستاوردها و آموزش‌های انقلاب اکتبر را نفی نکرده است،‏ بلکه بار دیگر بر درستی آن‌ها مهر تأیید گذاشته است‏. این عقبگرد تاریخی نه ناشی از نادرستی اصول و آموزش‌های مارکسیسم ـ لنینیسم و جهان‌بینی طبقهٔ کارگر،‏ بلکه معلول تخطی از این اصول و آموزش‌ها بوده است‏. و درست به همین دلیل،‏ راه برون‌رفت از بحران کنونی را باید،‏ نه در نفی آموزش‌های انقلاب اکتبر،‏ نه در نفی مارکسیسم ـ لنینیسم،‏ بلکه در رجوع دوباره به این اصول و آموزش‌ها،‏ سنجش خطاهای انجام شده در سایهٔ آن‌ها،‏ و تصحیح انحرافات گذشته از این اصول و آموزش‌ها،‏ جست و جو کرد‏. هر راهی جز این،‏ تنها به منجلاب انفعال و تسلیم طبقاتی منتهی خواهد شد‏.

انقلاب اکتبر،‏ به‌رغم دشوارترین و‏ غیرممکن‌ترین شرایط تاریخی به پیروزی دست یافت‏. باید رمز این پیروزی‏ و همچنین علل واقعی عقبگرد تاریخی کنونی‏ را عمیقاً‏ درک کرد و آموزش‌های ناشی از آن را بار دیگر به‌عنوان سلاحی برای پیروزی نهایی زحمتکشان جهان به‌کار برد‏.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *