درد دلی با رفقا: «ما برای وصل کردن آمدیم»!

Print Friendly, PDF & Email

تحریریهٔ «مهر» ـــ

از زمانی که تصمیم گرفتیم سایت «مهر» را به محملی برای گفتوگوهای رفیقانه میان رفقا بهمنظور دستیابی به یک وحدت اصولی در میان تودهایها بدل کنیم، چند ماهی بیش نمیگذرد. اما خوشحالیم که در همین مدت زمان کوتاه، از یاری، هماندیشی، پیشنهادات، و انتقادات سازندهٔ بسیاری از رفقایی که قلبشان برای حزب میتپد بهرهٔ بسیار بردهایم. ما از همان ابتدا میدانستیم، و هنوز هم عمیقاً معتقدیم، که بدون بهره بردن از دانش و تجربهٔ همهٔ رفقا و همرزمان خود نخواهیم توانست وظیفهای را که برعهده گرفتهایم به سرانجامی موفقیتآمیز برسانیم. لذا در همینجا باید اعلام کنیم که خود را صمیمانه وامدار همهٔ رفقایی میدانیم که چه مستقیماً از طریق سایت «مهر» و چه بهصورت جنبی و در کنار آن، نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان گذاشتهاند و ما را از راهنماییهایشان بهرهمند ساختهاند. ما در همین مدت کوتاه بسیار آموختهایم و مسلماً بهاین آموختهها عمل خواهیم کرد.

آنچه ما را بر آن داشت که این سطور را رقم بزنیم نظرات و بحثهایی است که طی چند هفتهٔ اخیر در سایت «مهر» مطرح شدهاند و ما آنها را، حسب وظیفهای که بهصورت اصولی برای خود قائلیم، بدون هیچ کم و کاست در اختیار همهٔ خوانندگان سایت قرار دادهایم. برخی از این نظرات حاوی انتقاداتی به شیوهٔ کار ما و برخی دیگر شامل بحثهای رفقای شرکتکننده با یکدیگر است، که ما به هر دو آنها در زیر خواهیم پرداخت.

در مورد بحثهای درگرفته

اجازه دهید ابتدا به بحثهای درگرفته در میان چند تن از رفقا بپردازیم. این بحثها، که بهدنبال انتقادات متین یکی از رفقا به مصاحبههای انجام شده از سوی سایت با دو تن از مسؤولان و دستاندرکاران پیشین حزب، فرهاد فرجاد و محمد آزادگر، آغاز شد (و ما در زیر به مضمون این انتقادات خواهیم پرداخت و در حد توان خود پاسخگو خواهیم بود)، مسیر جداگانهٔ خود را طی کرد و پس از رد و بدل شدن چند پاسخ متقابل (که همهٔ آنها در سایت آمده است)، حالتی نسبتاً تند بهخود گرفت، تا جایی که یکی از رفقا در آخرین پیام خود اعلام کرد که «این آخرین نوشته من در این سایت خواهد بود».

ما، بهعنوان گردانندگان سایت «مهر»، پیش از هرچیز احترام عمیق خود را به رفقایی که در این بحثها شرکت کردهاند اعلام میکنیم و برای نظراتشان، که مسلماً هدفی جز روشن کردن مسایل و کمک به گسترش شناخت همهٔ ما نداشته است، بینهایت ارزش قائلیم و از تک تک آنها درخواست میکنیم که ما را در ادامهٔ این راه دشوار، که نیازمند شراکت و همفکری همهٔ رفقا است، تنها نگذارند. ما بهتکرار بر این اصل تأکید کردهایم که این یک پروژهٔ فردی یا گروهی نیست و دستیابی به اهداف آن نیازمند شرکت همهٔ تودهایهای معتقد به ایدئولوژی و سنن تاریخی انقلابی حزب تودهٔ ایران است.

در این رابطه، از رفقا درخواست میکنیم که همراه با یکدیگر روی یک نکتهٔ اساسی قدری تعمق کنیم: از خود بپرسیم که علت تند شدن بحثها، آنهم در حالی که با جمعی از رفقای معتقد، باسابقه، باتجربه، و آبدیده، روبهرو هستیم چیست؟ آیا تودهایها همیشه به خونسردی و تسلط بهخود در بحث معروف نبودهاند؟ چه چیز تغییر کرده است؟

نگاهی به روند سی سالهٔ گذشته در حزب پاسخ لازم را در اختیار میگذارد: طی سی سال گذشته هیچ مکانیسمی برای بحث و گفتوگوی سالم میان رفقا وجود نداشته است. پراکندگی رفقا، آنها را از داشتن شناخت کافی از یکدیگر باز داشته است. عملکرد رهبری حزب طی سی سال گذشته بسیاری از ما را زخمی، عصبی، برافروخته، و حتی در مواردی دچار افسردگی کرده است. پشت کردن عدهای از رفقا و همرزمان سابق به حزب در این مدت، حال چه بهدلایل گوناگون فردی، و چه بهدلایل تشکیلاتی، سیاسی یا ایدئولوژیک، حس اعتماد متقابل را در میان رفقا از بین برده است. زودرنج و حساس شدهایم و هر گفتهٔ از نظر خود نادرستی را بهحساب انگیزههای ناسالم گوینده میگذاریم. اغلب ما بر اثر این روندها به فنرهای فشردهای بدل شدهایم که هرلحظه آمادگی از جا در رفتن داریم. تقصیری هم نداریم، چون سی سال ضربه پشت ضربه این حساسیتها را در ما ایجاد کرده است.

مسألهٔ اصلی، اما، سرزنش کردن خود و رفقای خود بهخاطر این وضعیت نیست، چون این وضعیت را خود ما ایجاد نکردهایم. مسأله تغییر دادن وضعیتی است که در آن گرفتار آمدهایم. و این اولین گام در راهی است که سایت «مهر« در پیش گرفته است: کوشش در راه ایجاد اعتماد متقابل میان رفقا، شنیدن نظرات همهٔ رفقا، ایجاد زمینهٔ گفتوگوی سالم میان آنها، همفکری برای یافتن چاره و راه برونرفت از مشکلات کنونی حزب، و در نهایت، دستیابی به وحدت اصولی در میان تودهایها. و بدیهی است که در این مسیر باید هم تحمل شنیدن نظرات دیگران، ولو بهنظر ما نادرست، را داشته باشیم، و هم از دیدگاه نزدیکتر شدن، ایجاد اعتماد، و همفکری با یکدیگر حرکت کنیم. این اصل را میتوان در گفتههای تک تک رفقای درگیر بحث نیز مشاهده کرد و آن را ارج گذاشت.

ما نیز، بهنوبهٔ خود، از لابهلای بحثهای تند ارائه شده درسهای مهمی گرفتیم که مسلماً در ادامهٔ روند کارمان از آنها استفاده خواهیم کرد. در عین حال، از همهٔ رفقا درخواست میکنیم که بهخاطر تندی گفتار این یا آن رفیق (که ما نیز در روند مبارزهٔ اصولی خود با انحرافات رهبری حزب دچار آن شدیم و بهخاطر آن رسماً از خود انتقاد کردیم) آزرده نشوند و از همکاری و همفکری برای پیشبرد این وظیفهٔ مهم خودداری نکنند. تردیدی نیست که برای رسیدن به هدف پیش رو، به دانش، تجربه، شناخت، و همفکری همهٔ رفقا نیاز هست. صمیمانه از شما درخواست میکنیم که ما را از دانش و تجربه و توان خود محروم نکنید.

در مورد انتقادات مطرح شده نسبت به شیوهٔ کار «مهر»

و اما در مورد شیوهٔ کار «مهر»: در این مورد بهنظر میرسد که شیوهٔ کار ما از دو جنبه مورد انتقاد یکی از رفقا، رفیق «بینام آشنا»، قرار گرفته است: ۱ـ شیوهٔ نادرست یا ناقص بررسی تاریخی؛ و ۲ـ مصاحبه با افرادی که به حزب پشت کردهاند. اجازه دهید به هر یک از این انتقادات بهطور جداگانه بپردازیم:

۱ــ شیوهٔ نادرست یا ناقص بررسی تاریخی

این بخش از گفتههای این رفیق بیش از هرچیز شکل پیشنهاد سازنده برای بهبود کار دارد و از این رو ما از صمیم قلب از این پیشنهادات استقبال میکنیم و مسلماً در حد توان و امکانات خود آنها را بهکار خواهیم گرفت. اما در عین حال لازم میدانیم بر چند واقعیت تأکید کنیم:

الف ــ همانطور که مکرراً مطرح کردهایم، انجام وظیفهٔ سترگی که در پیش رو داریم در حد توان یک یا چند نفر، یا یک جمع محدود نیست. و بدیهی است تا زمانی که جمع بسیار گستردهای از رفقا در کار روشن کردن زوایای مختلف تاریخ گذشتهٔ حزب شرکت نداشته باشند، این کمبودها و نواقص در کار ما وجود خواهد داشت. بنابراین، این خواست برحق رفقا برای از میان برداشتن نواقص موجود تنها از طریق شرکت هرچه گستردهتر رفقا در این بررسی تاریخی میتواند جامهٔ عمل بپوشد و نمیتوان برآورده کردن کامل آن را تنها از جمع محدود تحریریهٔ «مهر» طلب کرد. البته ما همهٔ کوشش خود را برای کاستن این کمبودها بهکار خواهیم گرفت، اما، در تحلیل نهایی، این کار نیازمند یک کوشش جمعی است.

ب ــ هدف ما از بررسی تاریخ سیسالهٔ اخیر حزب، تاریخ نویسی، آنهم بهصورت جامع آکادمیک آن نیست. این وظیفهای است که مورخان برعهده دارند. هدف ما از بازگشت به جنبههایی از گذشتهٔ حزب، روشن کردن جوانب آن گروه از روندها و رویدادهای کلیدی است که شکلدهندهٔ وضعیت کنونی حزب ما بودهاند. این نیز، نه بهمنظور تخطئه یا مقصر اعلام کردن این و آن، بلکه برای شناختن مشکلات گذشته، برطرف کردن آنها، و یافتن راههایی برای پرهیز از تکرار آنها در آینده است تا بتوانیم بر اساس این شناخت تازه و مشترک، به یک وحدت اصولی دست پیدا کنیم.

پ ــ بر اساس چنین برخوردی، ممکن است بخشهایی از تاریخ حزب، که بهنظر ما تعیینکننده نمیرسند، در سایت بازتاب پیدا نکنند. اما این بههیچوجه با هدف سانسور کردن اطلاعات تاریخی، یا هدایت کردن بحثها بهسمت معین مورد نظر ما، صورت نمیگیرد، بلکه تنها بهمنظور تسهیل کار انجام میشود. طبیعی است که برخی رفقا ممکن است با انتخابهای مشخص ما موافق نباشند، یا خواستار انتشار اطلاعاتی که از دیدگاه آنها مهم بهنظر میرسد باشند. در چنین صورتی، از رفقا درخواست میکنیم که نظر خود را با ما در میان بگذارند تا همهٔ کوشش خود را برای انجام آن بهکار گیریم.

ت ــ در این راستا، توجه رفقا را به این واقعیت جلب میکنیم که ما همهٔ اسناد تاریخی لازم را در اختیار نداریم و این یکی از نقایص جدی کار ما است که تنها میتواند با کمک دیگر رفقا برطرف شود. لذا از همهٔ رفقایی که بهنحوی در روندهای گوناگون تاریخ حزب حضور یا شرکت داشتهاند درخواست میکنیم، در حدی که صلاح یا مفید میدانند، اطلاعات تاریخی خود را در اختیار جمع بگذارند تا بتوانیم تصویر هرچه کاملتر و عینیتری از گذشتهٔ حزب و رویدادهای درونی آن داشته باشیم.

ث ــ بالاخره، نکتهای در مورد انتشار اسناد موجود: رفیق ما چنین مطرح کرده است که «دوستان سایت مهر، حال که این بررسی را تقبل کردهاند میبایست ابتدا مجموعهای از نوشتهها و نامهها و بیانیهها، و خلاصه هر سند مکتوب مرتبط با بحث که قابل دسترس است، را بهعنوان اسناد دست اول در سایت قرار میدادند. سپس روایت و تحلیل را بنا بر تقدم زمانی رویدادها ارائه میکردند و هرجا نیاز بود به این اسناد ارجاع میدادند. نامههای سرگشاده گروه بابک، دردنامه رفیق شاندرمنی،نامه مهم رفیق آوانسیان، نامه ناخدا انور و در کنار آن پاسخهای رهبری وقت حزب مانند «ما و وازدگان سیاسی» و نظایر آن، اگر در سایت موجود بود برای بسیاری از دوستان مراجعهکننده کار را راحتتر و بحث را معتبرتر میساخت.»

نکتهای که ما از نظر نحوهٔ ارائهٔ اسناد در سایت در نظر گرفته و راهنمای کار خود قرار دادهایم این است که انتشار این اسناد بدون آشنایی رفقا با زمینهٔ زایندهٔ آنها و روندهای درون حزبی که به انتشار آنها منجر شدهاند، نهتنها یاریدهنده نیست، بلکه میتواند به ایجاد سوءتفاهمهایی نیز بیانجامد. بههمین دلیل، کوشیدهایم تا در هر مقطع، این اسناد را در چارچوب رویدادهای مربوط به آنها منتشر کنیم و تقدم و تأخر رویدادها را در نظر بگیریم. بهعنوان مثال، بهنظر ما در نامهٔ رفیق آوانسیان، بهدلیل عدم اطلاع ایشان از بعضی رویدادهای آن زمان، برخی اطلاعات نادرست وجود دارد که انتشار بدون توضیح آن تنها میتواند به یک درک غلط از وضعیت منجر شود. یا، در شرایطی که خود رفیق ما بهدرستی تأکید کردهاند «بسیاری از مخاطبان در داخل کشور از کم و کیف این جدلها و برخوردهای ناروا با دوستان خارج از تشکیلات رسمی حزب آشنا نیستند»، انتشار زودرس اسناد منتشره از سوی حزب یا معترضین، که طبیعتاً در عکسالعمل به عملکرد طرف مقابل در درون تشکیلات نوشته شدهاند، نمیتواند کنه مسایل را روشن کند.

آنچه که در بالا گفتیم تنها بهمنظور توضیح دلایل ما برای اتخاذ این شیوهٔ کار بود. در عین حال آمادهایم که هر پیشنهاد سازنده را در این راستا بشنویم و بر اساس آن عمل کنیم. ما به پیروی از پیشنهاد رفیقمان، متن دو سند، نامهٔ رفیق فقید اسکندری، که پیش از این بهصورت ضمیمهٔ قسمت سوم مصاحبه با آقای فرجاد منتشر شده بود، و نیز متن کامل نامهٔ رفیق فقید نامور را که بخشهایی از آن را منتشر کرده بودیم، همزمان با این نوشتار، بهصورت مستقل منتشر میکنیم.

۲ـ مصاحبه با افرادی که به حزب پشت کردهاند

علاوه بر پیشنهادات سازندهٔ این رفیق که در بالا بدان پرداختیم، و از بابت آن از ایشان سپاسگزاریم، ثقل بحث ایشان این انتقاد بود که چرا با کسانی که بهحزب تودهٔ ایران پشت کردهاند مصاحبه کردهایم و به گفتهٔ ایشان، چرا سایت را به «تریبون» چنین افرادی بدل ساختهایم.

ما پایینتر به مسألهٔ «تریبون» خواهیم پرداخت. اما پیش از آن لازم است بار دیگر دلایل خود را برای انجام این کار توضیح دهیم:

الف ــ همانطور که از ابتدای کار مطرح کردیم، ما و بسیاری از رفقای دیگر در همهٔ مقاطع در کوران روندهای داخلی حزب حضور مستقیم نداشتهایم و در نتیجه این کمبود را تنها میتوانیم با کسب اطلاعات از کسانی که خود مستقیماً در این روندها حضور یا شرکت داشتهاند جبران کنیم. این یک امر ضرور برای رسیدن به یک درک عینی از رویدادها است.

در عین حال میدانیم که اغلب این کشمکشهای درون تشکیلاتی دو سمت داشته است و هر یک از دو سمت برای اثبات حقانیت خود همهٔ تقصیرها را به گردن طرف مقابل انداخته و اسناد منتشره از سوی آنها اغلب حاوی افشاگریهای یکجانبه در مورد اشتباهات و عملکرد نادرست طرف مقابل است. بدیهی است که یک چنین اسنادی، جدا از اینکه در کجا منتشر شده باشند، نمیتوانند پایهٔ یک بررسی عینی قرار گیرند و لازم است رابطهٔ علت و معلولی عملکردها در چارچوبی که اتفاق افتادهاند روشن شود. ما، در این رابطه، وظیفهٔ خود را روشن کردن مختصات این چارچوبها و تعیین رابطهٔ علت و معلولی عملکردها با توجه به این چارچوبها قرار دادهایم و مصاحبههای انجام شدهٔ ما با همین هدف صورت گرفته است.

البته میدانیم که مصاحبه با برخی دستاندرکاران و مسؤولان سابق حزبی که اکنون به حزب و اعتقادات گذشتهشان پشت کردهاند، و برخی از آنان حتی برعلیه حزب اقدام کردهاند، برای هیچ تودهای، از جمله خود ما، خوشایند نیست. ما از این بابت با رفقای منتقد احساس مشترکی داریم، اما در عین حال چنین کاری را برای روشن شدن مسایل ضرور میدانیم. این بههیچوجه بهمعنای تأیید یا بزرگ کردن این افراد، یا ایجاد اعتبار برای آنها، نیست. نقش منفی و مثبت و درجهٔ اعتبار این افراد را تاریخ معین کرده است و همچنان میکند. همزمان، موضع خود ما در مورد این افراد کاملاً روشن است و این موضع در عملکرد گذشتهٔ ما بهروشنی انعکاس یافته است. ما در همهٔ این مراحل، اعضای فعال حزب با مسؤولیتهای معینی بودیم و در این کشمکشها بهطور پیگیر در کنار حزب و رهبری آن، علیرغم همهٔ انتقاداتمان به آن، ایستادیم و عملکرد این جریانات را همانند دیگر تودهایهای معتقد به حزب رد و طرد کردیم. بنابراین هیچ شبههای در مورد بزرگ کردن یا ایجاد اعتبار برای آنان توسط ما نمیتواند وجود داشته باشد.

اگر به مصاحبههای ما با این افراد توجه شود، روشن میشود که سؤالات ما عمدتاً نه در مورد نظرات شخصی این افراد، بلکه در مورد جو حاکم بر تشکیلات، مسایل مطرح شده و مورد اختلاف در جلسات، و علل اقدامات انجام شده از سوی آنان بوده است. در اینمورد نیز از موضع کاملاً چالشی و از زاویهٔ طلب توضیح، و نه توجیه، حرکت کردهایم. در عین حال، میتوانیم کاملاً این انتقاد احتمالی رفقا را بپذیریم که ممکن بود با آمادگی بیشتر این مصاحبهها را انجام داد و بسیاری سؤالات روشنگر دیگر را نیز، که در این مصاحبهها سهواً از قلم افتادهاند، مطرح ساخت. ما این انتقاد رفقا را صمیمانه میپذیریم و خواهیم کوشید که در این امر با دقت بیشتری عمل کنیم. اما همچنان بر این اعتقادیم که برای یافتن حقایق باید از همهٔ منابع استفاده کرد و خود را از هیچ امکانی محروم نساخت.

ب ــ تبدیل سایت به «تریبون» این افراد: ضمن احترام کامل به نظر رفقا، ناچاریم تأکید کنیم که ما میان مصاحبه با افراد و دادن «تریبون» به آنها تفاوت بنیادی قائلیم. دادن تریبون بدین معنا است که به آنها اجازه دهیم به انتخاب خود، و بر اساس معیارها و ترجیحات خود، در مورد هرچه دلشان میخواهد صحبت کنند و هر نتیجهای میخواهند از گفتههای خود بگیرند، و ما نیز عیناً گفتهها و نتیجهگیریهای آنان را منتشر کنیم. بدیهی است که ما چنین کاری نکردهایم.

تفاوت یک چنین کاری با مصاحبه این است که ما، یعنی سؤالکننده، چارچوب بحث و مسایل مورد بحث را تعیین میکنیم و از مصاحبهشونده میخواهیم که گفتههای خود را به آنچه که ما میپرسیم یا مطالبی که ما لازم میدانیم محدود کند. و این آن کاری است که ما انجام دادهایم.

نگاهی به دو مصاحبهٔ انجام شده این واقعیت را آشکار میکند. ما در مصاحبه با فرهاد فرجاد و محمد آزادگر با طرح صریح نظراتمان خواهان پاسخهای ایشان شدیم. رفیق آزادگر در مصاحبه با «مهر» از برخی نظرات، حرکات و اقدامات خود (چگونگی برخورد به رهبری دوران انقلاب حزب، نظرات و رفتار در رابطه با رفقای فرقه در آذربایجان شوروی، پیوستن به «راه کارگر»، عجله در خروج از اتحاد شوروی و گسست از حزب) انتقاد کرد، کاری که در هیچیک از تریبونهایی که تاکنون در اختیار داشته است انجام نداده بود. نکته آخر اینکه تناقضاتی که در گفتههای این افراد در این مصاحبهها آشکار میشود بهنوبهٔ خود بسیار روشنگر است. چه کسی بهتر از خود این افراد میتوانست شوروی ستیزی، ناسیونالیسم و عدول از مارکسیسم ـ لنینیسم آنان را آشکار کند؟ به اعتقاد ما، تشکیلات حزب در برخورد به نظرات آنان، اگرچه نه در شکل بلکه در اصل، محق بوده است.

در پایان، وظیفهٔ خود میدانیم که بار دیگر بر این مسأله تأکید کنیم که کمک به وحدت تودهایهای معتقد به حزب همراهی همهٔ دلسوزان حزب را میطلبد. ما صمیمانه از رفقایی که با بحثها، پیشنهادات و انتقادات سازندهٔ خود در جهت بهبود کار به ما یاری رساندهاند سپاسگزاری میکنیم و آرزو داریم که سایت «مهر» را هرگز از نظرات خود محروم نکنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *