قانون کار: مبارزه طبقاتی در فرانسه

Print Friendly, PDF & Email

اگر مارکس هنوز زنده بود، رویدادهای اخیر فرانسه فرصت جدیدی به او می‌داد تا فصل نوینی را بر اثر خود به نام «مبارزه طبقاتی در فرانسه» بیفزاید. 

کلیه عناصر لازم وجود دارد: 

ـ یک رئیس‌جمهور سوسیالیست که به‌علت انکار‌های ظاهریش ارزشش کم شده است؛ ولی انکار‌هایی که از هنگام نامزد شدن برای ریاست‌جمهوری، کاملاً قابل پیش‌بینی بود. 

ـ یک حزب ریاست‌جمهوری (سوسیالیست)، پیش‌کسوت احزاب فرانسه، که پیشتر‌ها محبوب بود ولی اکنون به‌علت داشتن دو اقلیت کاملاً متخاصم و یک اکثریت میانه‌رو دارای منافع ویژه و حتی شخصی، در حال منفجر شدن است. 

ـ حزب راست‌گرایی که از لحاظ ایدئولوژیکی ظاهراً یکپارچه است ولی درگیر جاه‌طلبی‌های شخصی‌ای است که به‌همان اندازه متعدد و خرابکارانه‌اند. 

ـ یک حزب راست افراطی که در پشت یک نامزد انتخاباتی گرد آمده است با برنامه‌ای که شدت همه‌گیر آن از ده‌ها سال پیش اجازه داده است پیشرفتی مداوم در زمینه شمار آراء، یعنی فراتر از ده درصد، داشته باشد. شمار آرایی که برای مخالفانش نگران‌کننده شده است. 

ـ سرانجام، اقلیتی از چپ افراطی شامل کسانی که قصد دارند جبهه مردمی ‌(۱) را از طریق گردهم آوردن پرولتر‌های تمام چپ بار دیگر برپا سازند و کسان دیگری که از سال ۱۹۱۷ در رویای «لوگران سوار» (۲) اکتبر ۱۹۱۷ یا انقلاب ۱۸۴۸ هستند. 

تمام این نیروها می‌کوشند در پی هر رویدادی بر رفتار سیاسی اکثریت قاطع موجود در  فرانسه سده بیست‌و‌یکم اثر گذارند. یعنی کسانی که برای گذران زندگی‌شان باید کار کنند. مقصودم پرولتاریای امروزین است که در صفوفش به‌همان اندازه یقه سفید دارد که یقه آبی. البته طبقه دیگری که از لحاظ عددی بی‌اندازه در اقلیت است ولی از لحاظ حساب بانکی بی‌اندازه اکثریت، به‌عبارت دیگر بورژوازی که در هر موقعیتی زیرکانه عمل می‌کند تا منافعش برتری داشته باشد. حزبش منحصر به فرد است. هرگز مستقیماً نه در انتخابات شرکت می‌کند و نه در دولت. ولی از آنجایی که رسانه‌هایی را که کنترل می‌کند بسیار قدرتمنداند، احزابی که پشتیبانی بورژوازی را دریافت می‌کنند بخت زیادی برای برنده شدن دارند. این حزب منحصر به فرد «مدف» است (۳). 

از ژانویه امسال (۲۰۱۶)، ناظران از خود می‌پرسند آیا زمان برای «اصلاح» قانون کار به‌موقع انتخاب شده است یا نه. ولی آیا زمان دیگری در پیشِ رو داشتند؟ از یک سال پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری، مدف اسب‌های خود را برای «مسابقه» انتخاباتی آماده می‌کرد. بهترین اسب، فرانسوا اولاند این را خوب می‌داند، همانی است که بتواند ملموس‌ترین نشانه را ارائه دهد. در نظرخواهی‌هایشان، اسب‌های دیگر جلوتر از اولاند هستند ولی در خورجین‌هایشان فقط برنامه دارند در حالیکه هیچ ضمانتی برای به اجرا درآوردن برنامه‌هایشان وجود ندارد. اما اولاند یک سال در پیشِ رو دارد که بتواند مسائل ملموس ارائه دهد. 

تمام داستان طرح قانون کار ـ که توسط وزیر جدید کار میریام الخمری ارایه شده است ـ در همین مسأله نهفته است. مدف می‌خواهد بهای نیروی کار را کاهش دهد. اگر اولاند موفق شود، توپخانه مدف در کنار او قرار خواهد گرفت و در رسانه‌های مورد علاقه ما دیگر شخصیت‌ها (آلن ژوپه، نیکلا سرکوزی، برونو مومر و …) کم‌رنگ خواهند شد. و در نهایت، اولاند با یک طناب بسته بر پایش برای پنج سال در میان دیگر نامزد‌ها، از همه قابل‌قبول‌تر خواهد بود. ترجیع‌بندی که ما همگی در صحنه تمام تلویزیون‌ها خواهیم شنید. 

این چنین است که ارابه دو اسبه اولاند ـ والس (نخست‌وزیر فرانسه)، مونتاژی را به مرحله اجرا رسانده بود که کوچک‌ترین جزئیات آن فکر شده بود و چندین خروجی ایمنی به جز معکوس کردن استاندارد‌ها و کاهش دستمزدها برای اضافه کار درنظر گرفته شده بود (۱۰ درصد به‌جای ۲۵ درصد در حال حاضر). دو عنصری که به‌سرعت قراردادهای جمعی (که در سال ۱۹۳۶ امضاء شده بود) و ۳۵ ساعت کار در هفته را محکوم می‌کرد. عمومی ‌کردن این مطلب را به یک کودک مهاجر واگذار کردند که بی‌شک برای این بود که نشان دهند مهاجران از کاهش دستمزدها استقبال می‌کنند. 

به این ترتیب، برای اینکه جای کوچکی به فرانسوا اولاند در تاریخ فرانسه داده شود و کمی‌ نیز تکبر و خودخواهی، اولاند در توافقی نانوشته با مدف، خطر انفجار درون حزبی را با زیرپا گذاشتن دو مورد از اعمال مثبت تاریخی‌اش، پذیرفت. فقط یک مجهول در نقشه‌های طرفداران اولاند باقی می‌ماند: این دستکاری چگونه در چپ پرولتاریا ارزیابی خواهد شد؟ در این مورد آنانی که در سال ۲۰۱۲ شک و تردید‌های زیادی درباره رأی دادن به اولاند داشتند، به‌وضوح زاد‌و‌ولد کرده‌اند. اگر بشقاب مدف لبریز شده است، بشقاب پرولتاریا فقط تیغ کوچکی از ماهی را در دست دارد. این تصویر، اعتراضات ضد قانون کار میریام الخمری را که از چند ماه پیش ادامه دارد، همواره همراهی می‌کند. و بی‌شک در همین مطلب است که نامزدی اولاند به خطر می‌افتد. زیرا لغو قانون نامبرده، به‌گونه‌ای خودکار پشتیبانی مدف را از اولاند برخواهد داشت. 

به این ترتیب، کنار گذاشتن قانون کار جدید، به چپ واقعی امکان می‌دهد (اگر خودخواهی‌های فردی در برابر منافع پرولتار‌ها به کنار گذاشته شود) که از همان نخستین دور انتخابات ریاست‌جمهوری، کلیه نامزد‌های مدف را شکست دهد. و در نتیجه مبارزه با این قانون از اهدافش بسیار پیشی خواهد گرفت. 

بنابراین، هفته‌های آینده برای سیاست فرانسه سرنوشت‌ساز خواهد بود. 

 

(۱) «فرون پوپولر» یا جبهه مردمی، حکومت چپ‌گرای فرانسه در آستانه جنگ دوم جهانی بین سال‌های ۱۹۳۶ و ۱۹۳۸ که از احزاب سوسیالیست و بخش فرانسوی انترناسیونال کارگری تشکیل شده بود. حزب کمونیست فرانسه بدون شرکت در حکومت از آن پشتیبانی می‌کرد. 

(۲) «لو گران سوار» شبی است که فردای آن انقلاب ضدسرمایه‌داری به ثمر می‌رسد. 

(۳) «مدف» یا جنبش شرکت‌های فرانسوی. به‌عبارت دیگر، سندیکای روسای شرکت‌ها که در سال ۱۹۹۸ به‌وجود آمده است و نقش مهمی ‌در زندگی اجتماعی فرانسه ایفا می‌کند. 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *