آیا خطر بازگشت ارتجاع وجود دارد؟

Print Friendly, PDF & Email

رفیق نورالدین کیانوری ــ
پرسش و پاسخ، آذرماه ۱۳۵۸ ــ

س ـــ آیا سرنوشت کمونیست‌های عراقی در انتظار حزب ما نیست؟

ج – رفقا ! این سؤال بسیار جدی است و من آن را مفصل‌تر پاسخ خواهم داد، زیرا عدهٔ زیادی از ما می‌پرسند: آیا ممکن نیست مبارزه‌ای که امروز در ایران جریان دارد و شما از آن پشتیبانی می‌کنید ، در مراحل بعدی تغییر جهت بدهد؟ یعنی نیروهای اسلامی به دلیل کسب موفقیت و با سازش، دست از مبارزه علیه امپریالیسم دشمن امروزی خود بردارند و مبارزه علیه کمونیسم و سازمانهای مترقی چپ ایران را آغاز کنند، و یا دست به سرکوب‌هایی بزنند که مانند آن در بسیاری از کشورها علیه کمونیست ها انجام گرفته است؟

ما به هیچ وجه پیدایش چنین امکانی را در تحول شرایط اجتماعی ایران، به کلی نفی نمی‌کنیم . ممکن است در شرایط آیندهٔ ایران وضمی پیش بیاید که نیروهای راست بتوانند انقلاب را باشکست روبرو سازند، مواضع محکمی به‌دست آورند و سمت‌گیری اصلی ضدامپریالیستی، دموکراتیک و خلقی آن را تغییر دهند، و به نیروهای چپ حمله‌ور شوند و حتی آنها را قتل‌عام کنند. ممکن است حتی وضعی به‌مراتب بدتر از عراق، مانند اندونزی، پیش بیاید. چه کسی می‌تواند تعهد کند و ضمانت بدهد که امکان تحقق چنین چیزی وجود ندارد و به ثبت اسناد برود و امضا هم بدهد!

ما به عنوان یک حزب سیاسی چنین امکانی را به‌طور مطلق نفی نمی‌کنیم. ما می‌کوشیم تا چنین وضعی پیش نیاید. تمام تلاش ما برای اتخاذ سیاست درست، به‌خاطر این است که چنین فاجعه‌ای رخ ندهد. به همین جهت، از تمام نیروهای سالم انقلابی می‌خواهیم تا در جهت هرچه عمیق‌تر و پیگیرتر کردن مبارزه علیه امپریالیسم با تمام قوا بکوشند، تا احتمال چنین بازگشتی را از بین ببرند و یا آن را کمتر کنند. اگر موضع‌گیری‌های ما را با دقت خوانده باشید، می‌بینید که ما گفته ایم باید دست‌آوردهای انقلاب ایران را تحکیم و تثبیت کنیم، آنها را گسترش دهیم، و در درجهٔ اول بکوشیم تا این دست‌آوردها برگشت‌ناپذیر گردند. یکی از دست‌آوردهای انقلاب ایران همین دموکراسی خلقی است که هم‌اکنون وجود دارد: امکان فعالیت نیروهای چپ، حتی در این جوّ نیرومند و همه‌گیر مذهبی. پس ما با تمام نیروی خود در تحکیم، تثبیت و بازگشت‌ناپذیر شدن این دست‌آوردها می‌کوشیم. البته لازم به تذکر است که اگر نتوانیم در این کار موفق شویم، دلیل نادرستی سیاست ما نخواهد بود.

سیاست حزب کمونیست آلمان در جلوگیری از پیروزی فا شیسم در آلمان هیتلری، سیاست اتحاد همهٔ نیروهای طبقهٔ کارگر و تمام احزاب دموکرات چپ بود. این حزب، پس از جنگ بین‌الملل اول، در برابر حملهٔ فاشیسم چنین سیاستی را دنبال می‌کرد، اما با ناکامی روبرو شد. این دلیلی بر نادرستی سیاستش نبود. به‌عکس، پیروزی فاشیسم درستی سیاست حزب کمونیست آلمان را تأیید کرد. چرا؟ زیرا حزب بسیار کوشید تا جبهه‌ای بر ضد فاشیسم به‌وجود آورد، اما نیروهای دیگر با کارشکنی، ضعف، و سازش خود ایجاد چنین جبهه‌ای را با مانع روبرو کردند. در پرتغال نیز، حزب کمونیست بسیار کوشید تا جبههٔ متحدی برای جلوگیری از بازگشت سرمایه‌داری و نیروهای راست ایجاد کند، و با اینکه راه درستی در پیش گرفته بود، با عدم موفقیت روبرو شد. زیرا چپ‌گراها، و سوسیالیست‌های سازشکار، از روز نخست حاضر به شرکت در چنین جبهه‌ای نشدند. اگر چنین جبهه‌ای تشکیل شده بود، می‌توانست با به‌دست آوردن اکثریت مطلق در مجلس و دولت، به اصلاحات عمیق اجتماعی بپردازد و از این طریق، انقلاب را بازگشت‌ناپذیر کند. اما چپ‌گرایان و دموکراتها با سیاست‌های نادرست، افراطی، و حادثه‌جویانه، و رهبران سوسیالیست با سازش‌های خیانت‌بار خود، چنین شکستی را به جنبش پرتغال تحمیل کردند.

به این ترتیب تمام سیاست ما برای پیش‌گیری از چنین احتمالاتی است. ما به دوستانی که این پرسش‌ها را مطرح می‌کنند و زنهارباش می‌دهند، می‌گوئیم بیائید با ما همکاری کنید تا از پیدایش چنین امکانی جلوگیری کنیم. اگر چنین وضعی پیش بیاید و فاشیست‌های ایرانی به قدرت برسند، ما و همهٔ شما را از دم تیغ خواهند گذراند. ما نمونه‌های شیلی، اندونزی، و حتی مصر را در پیش رو داریم و می‌دانیم که در این کشورها چه جنایاتی علیه نیروهای مترقی انجام گرفته و می‌گیرد. نمونهٔ ۲۸ مرداد را نباید فراموش کرد. ممکن است نمونهٔ ۲۸ مرداد به اشکال دیگری بروز کند، و لازم نیست که حتماً به سبک شاهنشاهی باشد. ۲۸ مرداد، یعنی کودتای امپریالیستی نیروهای جنایتکار وابسته به آمریکا. البته نمونه‌های دیگر آن، یعنی اشکال افراطی مذهبی، نیز می‌تواند رخ دهد.

تا زمانی که خط ضدامپریالیستی و خلقی امام خمینی، که همیشه تیزیش در جهت ریشه‌کن ساختن تسلط امپریالیست‌ها و در درجهٔ اول امپریالیسم آمریکا بوده است، در سیاست کشور نقش تعیین کننده داشته باشد، ما امکان چنین تغییری را در سیاست کشور زیاد نمی‌دانیم، و با وجود همهٔ خرابکاری‌ها و دسایس رنگارنگ امپریالیستی، نمی‌پنداریم که این خط به این زودی‌ها با شکست روبرو شود. زیرا به‌نظر ما، هم‌اکنون خط امام خمینی، که مورد پشتیبانی اکثریت قاطع توده‌های انقلابی ایران است، هواداران بسیار جدی و سرسختی دارد که می‌توانند تداوم انقلاب ایران را بر پایهٔ اتحاد همهٔ نیروهای ضدامپریالیستی و خلقی در این سمتگری درست تضمین نمایند. ولی البته اگر دشمنان انقلاب موفق شوند که جنبش را ناکام سازند، آنوقت امکان چنین بازگشتی هست. به همین جهت، باید با تمام نیرو بکوشیم تا خط امام خمینی را، که نقاط بسیار مشترک و مهمی با سیاست دموکراتیک، خلقی، و ضدامپریالیستی نیروهای راستین انقلابی چپ دارد، تقویت کنیم. اگر این نقاط مشترک تثبیت شوند، تضمینی خواهد بود برای اینکه چنین بازگشتی نتواند صورت گیرد.

یک نظر

  • ناشناس

    سلام با قبول صحبت‌های رفیق وبا قبول فاکتهای آورده شده ما باقبول اینکه شرایط اجتماعی هرجامعه ای متفاوت است وعدم شناخت دقیق دیدگاه‌های مذهبی حاکم وخوش باوری زیاد قافل شدیم وباعث ضربه خوردن مهلکی ازطرف مرتجع ترین قشرمذهبی شدیم .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *