از چپ واقعگرای ایران برای بازیابی خود چه انتظار میرود؟
مقدمۀ کوتاه:
– شرایط کنونی ایران خطرناک و پیچیده است و جامعه ایران باید از این شرایط به سلامت گذر کند و آینده سرفراز خود را بسازد .
– حضور چپ ایران در جامعه دچار ضعف چشمگیری شده است و باید حضور خود را در این روند بازیابی نموده و نقش فعال خود را ایفا نماید.
– مهم ترین ویژگی چپ، شعار و هدف آن برای حصول “عدالت اجتماعی” است که طبعا موضوع آن عمدتا زندگی زحمتکشان و فرودستان است .
– چپ ایران گذشته دردناکی داشته و بهحق، انتظار دادخواهی دارد.
– چپ ایران شرکت در روند مشارکت اجتماعی به منظور گذر از شرایط خطرناک موجود کشور ایران را، نباید مشروط به حصول دادیابی آنچه درگذشته بر او رفته است، بنماید. آن موضوع، روندی جداگانه میطلبد و زمانبر است و بسیار حاشیه دار.
محورهایی که چپ واقعگرا براساس اتکا به آن می تواند، همراه با سایر نیروهای اجتماعی، در جهت دستیابی به عدالت اجتماعی ایفای نقش کند:
۱- اصل خدشه ناپذیری استقلال و تمامیت ارضی و هویتی ایران.
۲- اصل رد کردن شعار توهمی، خطرناک و ایران برباد ده “براندازی” یا حتی “گذار از رژیم” که نوع شرمگینانه آن است. زیرا با انجام آن، باتوجه به فقدان اپوزیسیون صالح و قدرتمند، و با توجه به آمادگی و کمین امپریالیسم و دیگر نیروهای ضد موجودیت ایران برای دخالت و تجاوز، و نیز باتوجه به وجود نارضایتیهای مختلف اجتماعی و قومی و غیره که امری واقعی و غیرقابل انکار است، سرنوشتی جز غیرقابل کنترل بودن جنگ داخلی و قحطی و کشتار و برادرکشی و فروپاشی نصیب مردم ایران نخواهد شد.
(و بجای آن: اقدام به شرکت علنی در فعالیتهای سیاسی و مردمی و صنفی و مدنی با هدف حصول گام به گام به شعار همیشگی خود یعنی “عدالت اجتماعی” و حصول منافع زحمتکشان.)
۳-اصل التزام به ضدیت و مقابله با امپریالیسم، با توجه به شناخت علمی و عملی که مردم جهان از ماهیت سلطه گرانه و تجاوزکارانه آن دارند و در دههها و بلکه بیش از یک سده به اثبات رسیده است.
البته این، نافی داشتن روابط هوشمندانه کشور ایران، براساس و به شرط تساوی حقوق و حفظ استقلال و رعایت منافع ایران، با کشور های دارای حکومت های امپریالیستی نیست .
و درنتیجه:
– چپ باید در راستای هدف خود یعنی ” عدالت اجتماعی” با فرهنگ و ادبیات خود حضور علنی ، فعال و گسترده در جامعه داشته باشد وگرنه از گردونه خارج خواهد شد.
– چپ باید با نیروهای مردمی و مترقی، چه مسلمان و چه غیر آن که معتقد به محورهای سه گانۀ گفته شده در بالا باشند، همیاری و همکاری داشته باشد.
– چپ باید از یک سو پیگیر و نقاد و منتقد جدی حکومت در زمینه کاستیهای متعدد در زندگی مردم، فساد، ناکارآیی و اتخاذ سیاستهای نادرست و به ضرر مردم و زحمتکشان باشد؛
– و از سوی دیگر اگر اقدامات و جهتگیریهای درستی توسط آن صورت گیرد، از تأیید آن فروگذار نکند و در جهت تعمیق و تثبیت آن روشنگری کرده و نیرو بگذارد و اجرای پتانسیلهای مثبت و مترقی قانون اساسی را نیز مورد تأکید و تشویق و پیگیری قرار دهد.
بادرود، کاوه اعتمادزاده . هشتم اردیبهشت ۱۴۰۳