بربریت صهیونیستی حد و مرز نمیشناسد!
توسل به سلاح گرسنگی در غزه طی روزهای گذشته اوج بربریت صهیونیستها را پیش چشم جهانیان بهنمایش در آورده است. تنها در یک هفتۀ گذشته، تعداد کودکانی که در غزه بر اثر گرسنگی جان خود را از دست دادند به ۱۳ نفر رسید. در میان آنها نوزادان ششماههای بودند که بر اثر گرسنگی مادرانشان و نبود شیر، مظلومانه چشم از جهان بستند.
آخرین جنایت هولناکی که رژیم صهیونیستی در غزه مرتکب شد، به رگبار بستن گرسنگانی بود که در انتظار لقمهای نان در صف کمکهای غذایی ایستاده بودند. شناعت این جنایت حیرتآور بهحدی بود که صدای جوزپ بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیۀ اروپا، را هم در آورد. او روز پنجشنبه دهم اسفند ماه، کشتار بیش از ۱۱۰ نفر از مردم غزه در صف توزیع غذا را «قتل عامی تازه» خواند و گفت: «من از دریافت گزارشها دربارۀ کشتار جدید غیرنظامیان در غزه، که ناامیدانه بهدنبال کمکهای بشردوستانه بودند، وحشتزده شدم. این مرگها کاملاً غیرقابل قبولاند.»
جوزپ بورل همان کسی است که سخن او دربارۀ ضرورت حراست از باغ اروپا در برابر وحوش جنگل جهان فراموش نمیشود. اما واکنش چنین فردی در برابر جنایات اسرائیل، سکوت بیشرمانۀ بسیاری از رهبران کشورهای عربی و ادامۀ همکاریهای ایالات متحدۀ آمریکا و برخی کشورهای غربی با دولت اسرائیل جهت ادامۀ نسلکشی در نوار غزه را بیش از پیش آشکار میسازد.
اقدام جانگداز آرون بوشنل، پرسنل ۲۵ سالۀ نیروی هوایی آمریکا، نیز که با فریاد «فلسطین را آزاد کنید» مقابل سفارت اسرائیل در واشنگتن خود را به آتش کشید، نمونۀ کمنظیر دیگری از فریاد وجدانهای بیدار علیه جهنمی است که اسرائیل و آمریکا در غزه برپا کردهاند. اینگونه اقدامات جانبازانه نهایت خشم بشری علیه سیاستهای کثیف جنگ افروزان آمریکا و اسرائیل را نشان میدهد.
صلح خواست مبرم تودههای زحمتکش و مردم سازندۀ جهان ما است. این آرزوی دیرین بشریت، اکنون که جهان در آستانۀ گذار و تحولی عمیق قرار دارد، بیش از هر زمان دیگر به امری حیاتی بدل گشته است.
در شرایط کنونی جهان، دستیابی به صلح جز از راه مبارزه علیه جنگ افروزان حاصل نمیشود. هدف اصلی این مبارزه نیز چیزی جز شکست سیاستهای امپریالیسم بهسرکردگی آمریکا و همدست منطقهای آن، رژیم صهیونیستی اسرائیل، نمیتواند باشد. مدعیان دفاع از حقوق بشر و صلح پایدار در جهان که مبارزه با امپریالیسم را به فراموشی سپردهاند، نهتنها مدافعان راستین صلح در جهان نیستند که همدستان ریاکار جنگ افروزاناند.
در کشور ما نیز ، آن دسته از اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران که بهطور مستقل و یا در وابستگی به دولتهای خارجی در لفاف مبارزه با «ارتجاع» داخلی، مبارزه علیه آمریکا و اسرائیل را به کناری نهاده و در برابر جنایات هولناک این دو دولت متجاوز سکوت و بیتفاوتی پیشه کردهاند، مبارزان واقعی علیه ارتجاع نیستند. امروز، مرتجعین یا گذشتهگرایان هستند و یا نظارهگران خاموش جنایات اسرائیل در غزه. این دسته از سیاسیون ایران، به نام صلح کورۀ گدازان جنگ را پاسداری میکنند و پرچم صلحخواهی آنها دروغین است.
اگر دیروز ترک میدان مبارزه علیه امپریالیسم ننگی خاموش بود، امروز گناهی نابخشودنی است. امروز چشم بستن به سرنوشت مردم غزه بهمعنای سکوت در برابر جنایت و همدستی با جنگ افروزان است. امروز پرچمدار واقعی صلح در جهان کسی است که علیه ایالات متحدۀ آمریکا و رژیم صهیونیستی اسرائیل مبارزه میکند و در سنگر دفاع از جان و مال و سرزمین مردم فلسطین قرار دارد.
تنها با کوتاه کردن دست صهیونیسم از سرزمینهای اشغالی فلسطینیان و به شکست کشاندن سیاستهای جنگافروزانه و سلطهجویانهٔ آمریکا است که غرب آسیا و کل جهان روی صلح بهخود خواهد دید.
و چه خوب که صدای شما بلند است و دل های محرومان و از زبان تشنگان صلح سخن می گوئید و می نویسید
به امید آینده ای بهتر
صد در صد با ديدگاه فوق موافق هستم
با خشم و نفرتی که نویسنده عزیز با درد و رنج مردم غزه و فلسطین در این نوشتار گوشهای از آن بازتاب یافته کاملا همدلی و همراهی دارم. تاکید نویسنده بر این که مسئول اصلی این فاجعه حاکمیت ایالات متحده آمریکا و نیز صهیونیست های راستگرا و افراطی حاکم بر اسرائیل هستند کاملا حق است و همه بشر دوستان، صلح طلبان و عدالت خواهان علیه جنایات علیه آنها برخاستهاند.
اما کاش نویسنده توجه میداد که اکثریت بزرگ کسانی که مستقلانه برای حقوق بشر و دموکراسی و علیه حاکمیت استبدادی و قانون شکن در ایران مبارزه میکنند کسانی نیستند که در مورد جنایات آمریکا و اسرائیل سکوت میکنند.
فکر کنم نویسنده عزیز تایید کند که نه فقط طیف بسیار گسترده اصلاح طلبان در حاشیه جمهوری اسلامی در هر دو عرصه موضع گیری قاطع و شفاف دارند و هم طیف گسترده جمهوری خواهان، اعم از اتحاد جمهوری خواهان، سازمان اکثریت، حزب چپ، جبهه ملی، نهضت آزادی، همبستگی جمهوری خواهان حزب دموکراتیک مردم ایران، حزب توده ایران، راه کارگر، و بسیاری دیگر.
کدام تشکل مستقل ایرانی را شما سراغ دارید که فقط علیه حکومت حرف میزند و علیه آمریکا و اسرائیل حرف نمیزند و یا از مردم ستمدیده غزه و فلسطین دفاع نمیکند.
نویسنده عزیز
مگر نه این که انصاف در قضاوت و وفاداری به حقیقت از نخستین فرائض عدالتخواهیست؟
سلام آقای نگهدار
“کسانی که مستقلانه برای حقوق بشرو…”و “تشکل های مستقل ایرانی”یعنی چه؟این مستقل چگونه تعریف میشود؟یعنی زیر حباب زندگی میکنند،و از هر چه در جهان میگذرد مستقلند؟
ایا این صفت استقلال سپری برای براندازی نیست که از آن استفاده میکنید؟
رفیق عزیز فرخ نگهدار،
ضمن تشکر از نقد و نظر شما، توجهتان را به جمله « آن دسته از اپوزیسیون… » جلب کرده و تأکید می کنیم که منظور یکدست کردن اپوزیسیون ج.ا.ا. در امر مبارزه با امپریالیسم و صهیونیسم نبوده است.
ادمین عزیز
ممنون از پاسخ
اما سوال من این بود که «آندسته» از احزاب اپوزیسیون که از جنایات اسرائیل و حمایت امریکا حرف نمی زنند کدام ها هستند؟ لطفا نمونه بدهید.
سلام رفيق فرخ، منهم این مقاله را خواندهام، اشاره مقاله در مورد سران کشورها از کلمه ” بسیاری ” استفاده میکند، نه همه. در مورد کشورها از کلمه ” برخی” استفاده شده نه همه. و در آخر در رابطه با انتقاد شما و در رابطه با اپوزیسیون جمهوری اسلامی از کلمه “آن دسته” باز هم همه را با هم جمع نبسته است. بنابراین به نظر من نویسنده مقاله بر اين باور است که همه را يک دست نباید ارزیابی کرد. علی آمریکا
با نظر فرخ عزیز کاملا موافقم. زهره تنکابنی