برخورد اصولی به شرایط حساس کنونی چه میطلبد؟
بهدنبال سانحهٔ سقوط بالگرد حامل رئیس جمهور و وزیر خارجهٔ کشور، و اعلام آغاز دور تازهای از انتخابات ریاست جمهوری، مردم میهن ما بار دیگر در برابر یک انتخاب دشوار و تعیینکننده قرار گرفتهاند ـــ انتخابی که میتواند، در صورت عدم توجه به ضرورتهای مرحلهای جهانی و داخلی، دشواریهای بسیاری را برای روند انقلابی در میهن ما ایجاد کند.
هرچند رهبر جمهوری اسلامی ایران در سخنان خود تأکید کردهاند که این سانحه باعث هیچ تغییری در کشور و سیاست خارجی ایران نخواهد شد، نمیتوان لحظهای تردید کرد که این واقعه برای امپریالیسم و عوامل داخلی آن فرصتی تازه ایجاد کرده است تا همه تلاش خود را برای بازگرداندن ایران به دامن غرب، و در صورت عدم موفقیت در این کار، برهم زدن امنیت داخلی بهبهانهٔ «نبود دموکراسی»، بهکار گیرند، چرا که برای امپریالیسم، «دموکراسی» تنها زمانی برقرار میشود که همپالگیهای آن در کشورها به قدرت برسند.
با توجه به ملاحظات بالا، میتوان انتظار داشت نمایندگان سرمایهداری هوادار غرب که از صافی شورای نگهبان گذشتهاند تلاش کنند تا با تکیه بر قدرت اقتصادی، سیاسی، و تبلیغاتی خود در داخل، حمایت آشکار و پنهان دولتها و رسانههای غربی از خارج، و بهرهبرداری از نارضایتیهای جدی موجود در میان لایههای معینی از مردم ایران، کارزاری مؤثر را در جهت پیروزی در انتخابات و بازگرداندن ایران به دامن غرب سازماندهی کنند. پیروزی این نیروها در انتخابات وضعیت زندگی کارگران و زحمتکشان میهن ما را، که بهمدت چهاردهه پیامدهای فاجعهبار سلطهٔ سرمایهداری نئولیبرال را با پوست و گوشت خود لمس کردهاند، از آنچه که هست نیز دشوارتر خواهد کرد.
آنچه میتواند وضعیت را بغرنجتر کند این است که، از یک سو، نامزدهای مورد حمایت بورژوازی نئولیبرال ایران، با توجه به سانحهٔ جان باختن رئیسجمهور رئیسی و وزیر خارجهٔ او، و حمایت وسیع ابراز شده از سوی تودههای مردم از سیاستهای دولت سیزدهم، تلاش خواهند کرد که زیر پوشش حمایت از راه رئیسی به صحنه وارد شوند و بهرغم دهها سال چین و روسیه ستیزی، چنین وانمود کنند مشکل کار دولت رئیسی نه سیاست خارجی او، بلکه بر زمین ماندن و عدم اجرای سیاستهای اعلام شدهٔ او بوده است، بدون آنکه هیچ اشارهای به این واقعیت داشته باشند که خود مانع اصلی بهاجرا درآمدن این سیاستها بودهاند.
از سوی دیگر، این نیز ممکن است که برخی نامزدهای تأیید شده با تبلیغ یک دیدگاه ناسیونالیستی عظمتطلبانه، بر طبل «استقلال» ایران از شرق و غرب، و حضور مستقل جمهوری اسلامی ایران در عرصهٔ بینالمللی ـــ بهعنوان نیروی سوم همسنگ با چین و روسیه ـــ بکوبند، و از این طریق بکوشند تا از عشق به میهن و غرور ملی مردم ایران برای زنده کردن دوبارهٔ سیاست «نه شرقی، نه غربی»، که در شرایط حاضر هیچ کاربردی ندارد و تنها میتواند در خدمت برنامهٔ امپریالیسم برای ایجاد شکاف در جبههٔ جهانی قرار گیرد، بهرهبرداری کنند. برخی از آنان نیز سیاست مشابهی را زیر شعار «تعامل با جهان» یا «رابطهٔ متوازن با شرق غرب» مطرح میکنند، که در شرایط جهان امروز و جایگاه ایران در آن، چیزی جز شکل گمراهکنندهتر همان سیاست بازگشت بهعقب نیست. کسب مقام ریاست جمهوری کشور از سوی چنین کسانی نیز زایندهٔ خطراتی بس جدی برای میهن ما خواهد بود.
در چنین شرایطی است که شرکت وسیع و آگاهانهٔ مردم، بهویژه کارگران و زحمتکشان، در این انتخابات نقشی تعیینکننده پیدا میکند. وسیع، چون اگر لایههای میانی و پایینی جامعه نتوانند مهر خود را بر این انتخابات بزنند، خطر پیروزی نامزدهای مورد حمایت بورژوازی نئولیبرال هوادار غرب بسیار جدی خواهد بود. و آگاهانه، چون معیار انتخاب باید نه بیانیههای عامهپسند تبلیغاتی و ادعاهای عوامفریبانه برای بهدست آوردن رأی، بلکه درجهٔ تعهد به اهداف انقلاب بهمن ۱۳۵۷، بهویژه ادامهٔ سیاست خارجی دولت رئیسی در عرصهٔ بینالمللی، و درک ضرورت عاجل برقراری عدالت اجتماعی و تضمین حقوق دموکراتیک برای تودههای میلیونی کارگران و دیگر زحمتکشان ایران در عرصهٔ داخلی باشد.
در حال حاضر، سرمایهداری نئولیبرال غربگرای ایران، بهدلیل چهار دهه سلطهٔ خود بر اقتصاد، دولت، و رسانههای کشور، از تواناییهای ویژهای در عرصهٔ سازماندهی و تبلیغات برخوردار است که میتواند در این کارزار از آن حداکثر بهرهبرداری را بکند. بسیاری از روشنفکران ایران نیز در جایگاه استادان دانشگاه، تحلیلگران، و شخصیتها و خبرگان مطبوعاتی، به بلندگویان این جریان بدل شدهاند و هر روز به ناامیدی، انفعال، و دوری هرچه بیشتر تودههای مردم از صحنه دامن میزنند. و این، با توجه با نارضایتیهای عمیق موجود در سطح جامعه، میتواند کفهٔ ترازو را بهنفع حامیان بازگشت به دامن غرب سنگینتر کند. با توجه به این واقعیت است که نیروهای پیشرو مدافع منافع طبقهٔ کارگر و اکثریت زحمتکش جامعه نباید صرفاً با تکیه بر گفتههای اطمینانبخش رهبر جمهوری اسلامی ایران، دست روی دست بگذارند و میدان انتخابات را به این نیروها واگذار نمایند.
باید در فرصت کوتاه موجود، همهٔ تلاشها را روی تشویق لایههای میانی و پایینی جامعه، بهویژه کارگران و زحمتکشان، به شرکت وسیع در انتخابات و دادن رأی به کسانی که ادامهٔ دهندهٔ سیاست خارجی دولت رئیسی و مدافع حقوق طبقات و لایههای آسیبدیدهٔ جامعه هستند متمرکز کرد. باید با تمام قوا همهٔ کسانی را که زیر پوشش دفاع از انقلاب راه بازگشت به دامن غرب را هموار میکنند افشا نمود و ماهیت واقعی آنان به تودههای کارگران و زحمتکشان شناساند. تنها از این راه میتوان توطئههای امپریالیسم و عوامل داخلی آن را خنثی کرد و تداوم روند انقلاب را در این شرایط حساس تاریخی تضمین نمود.
آیا با انتخاب نامزد مورد نظر شما برای ایشان همانند دوران ریاست خاتمی هر ۹۰ روز یک بار برای اومشکلی ایجاد نخواهند کرد واز دیوارسفارت ها بالا بروند
لطفا به وضوح بفرمایید این کسانی که “ادامهٔ دهندهٔ سیاست خارجی دولت رئیسی و مدافع حقوق طبقات و لایههای آسیبدیدهٔ جامعه هستند” کیستند، ترجیحا با ذکر نام.